دوست عزیز
این نامه را تنها از این نظر در این جا منتشر میکنم که دوستان دیگری هم که مثل تو به من لطف دارند، آن را بخوانند و پاسخ پرسشهای احتمالی خود را دریابند. چون در حقیقت، بدون این که کوچکترین ناامیدی برای سلامت خود داشته باشم، به راستی نه خود میدانم؛ و در این لحظه که حالم خوب است، نه پزشکانم نتیجهی دریافتهای یک ماه گذشته را به صورت برنامه معینی تعیین و اعلام کردهاند. چرا که بدن من، هم چون بدن هر انسان دیگری البته، واکنشهای ویژهی خود را به شیمیدرمانی و راههای بهبودی کنشهای ناشی از آن را دارد، و همه چیز مرحله به مرحله پیش میرود. پس، تا این لحظه، که نخستین دورهی شیمیدرمانی پیوستهی یک ۵ روزه را طی کردهام، شاید بشود گفت همه چیز ۵۰ در صد بوده است. یعنی مرخصی من به خانه و امید به خوردن دست کم سوپ رقیق و تحمل آن، نادرست درآمد و بعد از دو روز بازگشت به بیمارستان و تغذیه از راه قرار دادن لوله در گلو همراه با داروهای ضد تهوع، ضد درد معده و ورم و زخم دهان و …. تا این لحظه مثبت بوده است. در برنامه فرضی نیز قرار است دو دورهی دیگر شیمی درمانی بشوم، (و این برنامه این لظه است. ممکن فردا تغییر کند) بعد باز سی تی اسکن و چنان چه غدهی حاشیهی ریه و ریشههای غدهی بزرگ معده متلاشی شده بودند، اقدام به عمل جراحی کنند. و اگر هیچ کدام از این راه نتیجه مطلوب را نداد، راه دیگری انتخاب کنند تا سرانجام بتوانند این یادگار سرطانی جمهوری اسلامی را از درون شکم من بردارند.
و اما در مرد آن چه تو نوشتهای و خواستهای انجام بدهم، سود دارد که ضرر ندارد.
من بنده نیستم که بدون تعقل عملی انجام بدهم یا تنها راههای رفته ی دیگر تعیین کنندهی مسیرم باشد. من نویسندهام، و همهی آن توهمهایی که تو داری (و البته میدانم تو و بسیاری دیگر هم نویسندهاید) و دوستان هم عقیدهی تو، گاه و بی گاه به آن متوسل میشوید، برای من تنها عنصرهای نمایشی، داستانی و از این دست هستند که میتوان از آنها برای پیشبرد متنی آفرینشی بهره برد. من به چه کسی جز دانش و تجربهی پزشکان حاذق و البته ابزارهای پیشرفته در دستهای پر مهارت آنها میتوانم توکل داشته باشم که گاه به راستی، چیرهدستانه و جادویی، به انسانها عمر دوباره میبخشند؟ به چه کسی جز مهر و محبت فرزندانم، همسرم و دوستان صمیمی و غمخوارم که از دور و نزدیک محبتشان را درمییابم و پرتوهای زندگی را بر من بیشتر میکنند، میتوانم امیدوار باشم؟ من به خدایی اعتقاد ندارم که بخواهم به آن توکل کنم و به هزاران دم و دستگاهی که از پرتو آن شیادان جهان در طور تاریخ فراهم ساختهاند همان طور که خود او را. من بر این گمانم که اگر این خدا وجود دارد آن هم با این همه توانایی، مگر دیوانه است یا مغز آخوند خورده است که این همه انسان را ذلیل و خوار میخواهد یا آفریده؟
اینها شوخی است، دوست من. حتا دورهی تکرار آنها و خندیدن به آنها هم گذشته است. و من در حیرتم که، و البته که از سر صدق و محبت، تو یا دیگران، چه گونه به خودتان اجازه میدهید که بارها من را حوالت میدهید به شیادان و جلادان جهان که به نام معصومین شناخته شدهاند یا با رمل و اسطرلاب و … این دکانهای دو نبش جدید را باز کردهاند، که انسانها از سر ناگزیری، گریزی جز پناه به آنها ندارند. من البته هم چنان به بخشی از درمانهای طبیعی، گیاه درمانی، اعتقاد دارم و هم چنان به خودم اجازه نمیدهم که جلو راه و روش یا اعتقاد کسی را بگیرم. اما تو خود میدانی که همیشه فریاد زدهام: اینها شیادی است. دکان درآمد یا دست کم خودارضایی است.
اما هم چنان که تو، بهت برنخورد – همه بر این عقیدهاید که هر کس سرش به سنگ بخورد، نیازمند بشود، به این ها هم متوسل میشود. نه، عزیز، دست کم در مورد من یکی اشتباه کردهای. گفته بودند و من اکنون در حال تجربهی آن هستم، سرطان، از این گونه که من دارم، دست یکم یکی از بدخیمترین گونههای درمانی را دارد. ۵ روز مدام در حال دریافت سمی باشی که سلول به سلول بدن تو را متلاشی کند و تو باید مقاومت کنی و واکنشهای ناگزیر آن را بپذیری، یعنی جنگ مداوم روشنایی و تاریکی، جنگ مداوم درد و تحمل، جنگ مداوم ناامیدی و مدارا و من حتا اگر در بستر مرگ باشم و گوشی باشد برای شنیدن و من بتوانم حرف بزنم، باز فریاد میزنم: دین و مذهب و همهی برآمدههای آن عامل فلاکت، نکبت و بدیختی بشری بوده است و هست و غدهی سطانی نماد کامل یک دین یا عنصر دینی است و همهی دست اندرکاران دین و مذهب و هر آیین دیم و جدید، آگاهانه یا ناآگاهانه شیادانی بیش نیستند.
ساعت شش صبح، ۲۱ می ۲۰۱۳ – بیمارستان استاوانگر، بخش سرطان، واحد ک ۱، اتاق ۱۷
منصور کوشان
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.