این روزها التهابات خاورمیانه با انفجار مهیب بندر بیروت و به تبع آن اعتراضات سراسری در این کشور به اوج خودش رسیده است. در این میان اما نقش زنان بسیار پررنگ تر از گذشته بوده است. برای نمونه دانیلا سمعان زن فعال لبنانی که ازدواج با فوتبالیست مشهور سسک فابرگاس او را در دنیا شناخته شده تر نیز کرده است، با انتشار توییتی به زبان فارسی نوشته است:

“من به عنوان یک زن لبنانی ، می خواهم از همه ایرانیانی که از انقلاب ملت لبنان در برابر طبقه فاسد سیاسی حاکم بر لبنان حمایت میکنند تشکر میکنم، متأسفانه، این طبقه حاکم بر ملت لبنان توسط رژیم ایران پشتیبانی می شود، راه آزادى بیروت از طریق تغییر رژیم در طهران میگزرد! “

توییت خانم سمعان که حدود ۱۵۰ هزار دنبال کننده دارد ۱۰ هزار بار لایک و حدود ۳ هزار بار ریتویت شده است که این در فضای مجازی یک اقبال بسیار خوب به حساب می آید.

برگردید به تهران و آن عکس معروف اعتراض یک زن در اعتراضات دیماه ۹۶ در میان آتش و دود که مشتش را به نشانه اعتراض بالا برده و در بسیاری از رسانه های بزرگ دنیا منتشر شد. از طرف دیگر فعالانی همچون رقیه محارب، عزیزه آل‌یوسف ،ایمان آل‌نفیان و لوجین الهذلول در عربستان که برای احقاق حقوق زنان تلاش می کنند و بارها به این خاطر به زندان رفته اند. یا برای مثال نمونه های ایرانی آن مبارزات امثال مسیح علی نژاد ، نرگس محمدی، شیرین عبادی و نسرین ستوده گواه این موضوع هستند که اگر نگوئیم انقلاب بعدی انقلابی زنانه خواهد بود لااقل بخش زیادی از آن را می توان نتیجه مبارزات زنان دانست. کسانی که سال هاست در مقاطع مختلف فریاد زنانِ زیر سلطه ی اسلام بوده اند و کماکان برای رهایی از هژمونی اسلام در منطقه خاورمیانه تلاش می کنند.

در واقع یکبار هم که شده بیایید اینطور رویاپردازی کنیم که در منطقه ی سیاست زده و توام با فرهنگ مردسالار نشات گرفته از دینِ خاورمیانه، اگر برای مدتی سیاست را به دست زنان بسپاریم آیا نتیجه بهتر نخواهد شد؟ مگر کشورهایی که سیاست را به زنان سپرده اند چه ضرری کرده اند تاکنون؟ معتقدم اگر ضررش کمتر از حکمرانی مردان نباشد قطعا بیشتر نخواهد بود و به امتحانش می ارزد! چه که در نمونه ی اخیر و در بحث مبارزه با ویروس کرونا بارها در نشریات خواندیم که طبق تحلیل بسیاری کارشناسان علمی کشورهایی که سردمداران زن داشته اند در مبارزه با این ویروس بسیار موفق تر عمل کرده اند از جمله تایوان ، نروژ، دانمارک، کره جنوبی، آلمان، نیوزیلند و ایسلند. بطوریکه رسانه‌ها هم از رویکردهای سیاستمداران این کشورها و تدابیری که در مقابل بحران کنونی سلامت جهان به کار برده‌اند تمجید کرده‌اند. مجله فوربز در یکی از مقالات اخیر خود از آن‌ها به عنوان “نمونه‌هایی از رهبری واقعی” یاد کرده است. در بخشی از این مقاله آمده:‌ “زنان قدم جلو گذاشته‌اند تا به دنیا نشان دهند چگونه می‌‌شود وضعیت آشفته خانواده بشری را سر و سامان داد.”

با این تفاسیر و با توجه به تحولات منطقه خاورمیانه نیاز به یک انقلاب زنانه و به رهبری زنان به شدت احساس می شود تا مشخص شود آرامشی که سالیان سال حکمرانان مرد و مردسالار نتوانسته اند به این منطقه بدهند را شاید نیاز باشد که زنان برگردانند.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)