در بخش اول به اصولی که در جوامع بشری حاکم است پرداختیم و کوشش کردیم تا نقاط ثابت در مسیر حرکت های اجتماعی را مشخص کنیم، گذر از نقاط ثابت می تواند ناخوشایند، ناگوار، و ناجوانمردانه باشد و پذیرش آن توسط کسانی که ضربه های شخصی را متحمل شده اند، سخت است. در بخش یک از عملکرد ماندلا پس از رسیدن به قدرت یاد کردیم و گفتیم او رئیس جمهور سابق دولت نژاد پرست آفریقای جنوبی را به معاونت رئیس جمهوری انتخاب کرد، اقدامی که تنها با بخشش زندانی کنندگانش امکان پذیر بود. در حالیکه تا پایان عمر نمی توانست رنج حدود سی سال زندان را فراموش کند.

عملکرد بیش از چهل سال حکمرانی جمهوری اسلامی نشان می دهد که سیستم موجود نتوانسته نتایج مثبتی از اقدامات خود بدست آورد. ارزیابی منفی بر مبنای شرایطی است ، که حکومت برای زندگی حال، و آینده شهروندان خود فراهم کرده است. شرایط مورد نظر خواسته هایی است که یک انسان از زندگی دارد:

  • راحتی ،و آرامش: با فراهم بودن،
    • امنیت
    • درآمد
    • خوراک، پوشاک، و سرپناه
    • ثبات
  • عزت نفس ، به معنای شخصیت قائل بودن برای خود، و تن ندادن به ذلت است.
  • تنوع ، تا از یکنواختی زندگی کاسته شود.
  • مهم بودن ، احساس مهم ، و خاص بودن،
  • ارتباط و عشق ، ارتباط و دوستی با دیگران و تشکیل خانواده دادن،
  • پیشرفت، احساس تغییر و رشد کردن
  • کمک کردن و بخشیدن، احساس کمک به دیگران کردن،
  • آزادی، به معنای حق انتخاب ‌های آزادانه و گرایش به انجام کارهای مورد علاقه داشتن.
  • قدرت، احساس قدرتمندی شامل توانمند بودن، در دست داشتن قدرت، مطرح بودن است
  • تفریح، شامل لذت بردن از زندگی و شوخی، فعالیت‌های نشاط آور، بازی و خنده است.

جمهوری اسلامی باید پاسخگو باشد که کدامیک از نیازهای ده گانه مردم را تامین کرده، طبق اعلام دولت روحانی، از ۸۴ میلیون نفر جمعیت ایران ۶۰ میلیون زیر خط فقر بوده و نیازمند، کمک دولت برای گزاران زندگی روزمره خودشان هستند، آمار نشان می دهد در مدت چهل سال حاکمیت بیش از ۷۰۰ میلیارد دلار نفت فروخته شده است، نظام جمهوری اسلامی باید توضیح بدهد ، مابه ازای، این مبلغ در کشور کجاست؟ هیات حاکمه جمهوری اسلامی می توانند به آمار و ارقام بانک مرکزی و سازمان آمار ایران نگاه کنند. برای درک واقعیت های کنونی کشور، احتیاجی به دانستن اقتصاد، جامعه شناسی، و روانشناسی نیست، کافی است شخص در شهرها،و روستاها قدم بزند تا با چشمان خودش، فقر و درماندگی مردم محروم را مشاهده کند، آمار بالای اعتیاد، فحشاء، و کودکان کار نمایانگر زندگی مشقت بار طبقات پائین و حتی متوسط است. حاشیه نشینی با جمعیتی معادل ۱۸ میلیون نفر بعنوان معضل اقتصادی، اجتماعی، و سیاسی در آمده است.

امروز زندانیان عادی و سیاسی اطراف ۳۰۰ هزار نفر است، و این به معنی بالاترین درصد زندانی نسبت به جمعیت در مقایسه با سایر کشورهای جهان است. بیکاری در کشور برای تخصص های مختلف با درجات تحصیلی گوناگون و کارگران بی تخصص و ساده به میزانی بالاست که فارغ التحصیل های دانشگاه حاضرند بعنوان رفتگر، آبدارچی، نظافت چی مشغول بکار بشوند.

برآوردها گواه بر این است که کودکان کار در ایران حدود ۵ میلیون نفر است، کودکانی که بجای رفتن به مدرسه، در خیابان ها، چهار راه ها به فروش گل، پاک کردن شیشه خودروها، و زباله گردی برای گذران زندگی خود و خانواده می پردازند.

جمهوری اسلامی با اقلیت های قومی ایران به انواع مختلف مشکل و درگیری دارد، برجسته ترین آنها عرب ها، کردها، و بلوچ ها هستند که حتی تا مرحله درگیری نظامی و مسلحانه هم گسترش پیدا کرده است.

یکی از عوارضی که هر جامعه گرفتار آن شود، به فنا می رود فساد مالی و اداری است، در جمهوری اسلامی اتهام های رشوه، سوء استفاده، رانت خواری تمامی ساختار حکومتی را فرا گرفته و حتی تا اتاق کنار رهبری نفوذ کرده است. صدمه فساد مالی و اداری، به برداشت مالی خاتمه پیدا نمی کند، بلکه فاسدان برای پیشبرد اعمال مجرمانه خود، تشکیل باند داده و جهت جلوگیری از درز اطلاعات، کارکنان سالم و صدیق را به انحای مختلف از سیستم دفع کنند.

فساد اخلاقی دیگر معضلی است که گریبان جامعه ایران را گرفته و آنرا به ناکجا آباد می برد، مباح دانستن، روش هایی که تفاوت آنها با فحشاء ، اسم است، چشم انداز تیره ای برای آینده ترسیم می کند.

حتی اعمال جنسی که از طرف اسلام حرام و مجازات اعدام برای آن منظور شده، از طرف شخص مورد وثوق رهبری انجام و با وجود محرز شدن فعل حرام و کثیف، مجرم بعلت ارتباط با دفتر رهبری از اتهامات تبرئه می شود.

روابط جمهوری اسلامی با سایر کشورهای جهان، دو گونه است یا خصمانه است یا جمهوری اسلامی برای طرف های خارجی گاو شیر ده است. هر دو راه به ضرر منافع کشور است، ایجاد خصومت میان ایران و کشورها، به عللی فرای منافع ملی است، خصومت با آمریکا، همسایه های عرب، و کشورهای غربی چه دستاورد و منافعی برای کشور داشته است؟ بجز پرداخت هزینه های گزاف. هواداری و حضور نیروهای نظامی ما، پرداخت های کلان به سوریه، حزب اله لبنان و گروه های شیعه عراق چه آورده ای برای کشور ما داشته است؟

داشتن امکان استفاده از انرژی اتمی مفید است، اما کشور چه میزان باید بابت دسترسی به انرژی اتمی که با وجود نفت و گاز در ایران ضرورت فوری ندارد ، هزینه ، خطر، بی ثباتی ، و تحریم تحمل کند؟

قطعا کسانی که در راس جمهوری اسلامی و یا کارگزار آن هستند، کشور خودشان ایران را دوست دارند، و راضی به زندگی حقیرانه و فقیرانه برای مردم کشور نیستند. و خواستار تجدید نظر در روش های حکومت کنونی هستند، مطمئنا تعداد زیادی از کارگزان کنونی جمهوری اسلامی با نظم موجود بعلت تبعات آن برای ملک و ملت مخالف هستند، اما به دلایل مختلف از تامین خرج زندگی خانواده، تا نگرانی در صورت اعتراض علنی، و رودربایسی های فامیلی و رفاقی از اعتراض خودداری می کنند.

اینکه گفته شود، ایرانی های داخل کشور و حتی خارج کشور به تحریک و تطمیع خارجی ها اقدام به اعتراض و برپایی راهپیمایی می کنند توهین به ملت ایران است که چند هزار سال از هویت و سرزمین خود در برابر انواع تهاجم بیگانگان پاسداری کرده و آنرا تا به امروز حفظ و حراست کرده است.

برای ایرانیان خفت بار و ننگ آور است که خارجی ها پادشاه کشور ایران را حکم به اخراج بدهند، و مردم سکوت اختیار کنند و از شاه خود حمایت نکنند، و یا شاه دیگری مجبور به ترک ایران شده و مردم از رفتن او شادمان شوند. روشن است اگر شاهان موصوف به سخن خیرخواهان گوش داده و با مردم خود با مدارا و مروت رفتار می کردند، آنها هم در زمان سختی به حمایت شاهان خود بلند می شدند.

مردم ایران در سال ۵۷ بمنظور کسب استقلال و آزادی پا به میدان مبارزه با رژیم حاکم گذاشتند که حاضر به شنیدن پند ایران دوستان نبود و به صدای مردم وقعی نمی گذاشت، و حتی در این ارتباط با همسر خود هم دچار درگیری بود. در جریان گسترش انقلاب مردی سالخورده و دارای درجه مرجعیت در فقه شیعه، به مبارزه پیوست و گفت ، من شما را به سر منزل مقصود می برم و برای رسیدن به جایگاه والای انسانیت، و زندگی مرفه در این دنیا، نسخه ای هست که مورد احترام اکثریت ملت ایران است، و وجه تمایز ملت ایران با سایر دول مسلمان جهان است. و آن “جمهوری اسلامی” با قرائت شیعه که بنیانگذار آن در میان شیعیان به عدل و داد شهره، و به دلاوری پر آوازه. خمینی رهبر انقلاب در بدو ورود با حضور بر مزار شهدای انقلاب و میهن، با مردم پیمانی بست که نکات برجسته آن بشرح زیر است.

“ما علاوه بر این‌که زندگی مادی شما را می‌خواهیم مرفه بشد، زندگی معنوی شما را هم می‌خواهیم مرفه باشد. شما به معنویات احتیاج دارید. معنویات ما را بردند این‌ها. دلخوش به این مقدار نباشید که فقط مسکن می‌سازیم، آب و برق را مجانی می‌کنیم، اتوبوس را مجانی می‌کنیم.دلخوش به این مقدار نباشید. معنویات شما را، روحیات شما را عظمت می‌دیم. شما را به مقام انسانیت می‌رسانیم. این‌ها شما را منحط کردند. این‌قدر دنیا را پیش شما جلوه دادند که خیال کردید همه چیز این است. ما هم دنیا را می آباد می‌کنیم و هم آخرت را. یکی از اموری که باید بشد همین معناست که خواهد شد. این دارایی ها از غنائم ملت است و مال ملت است و مستضعفین. من امر کرده ام که به مستضعفین بدهند و خواهند داد. و پس از این هم تغییراتی دیگر در امور خواهد حاصل شد. لکن قدری باید تحمل کنید.به این حرفهای باطل گوش نکنید. این‌ها حرف می‌زنند. ما عمل می‌کنیم. اینها شما را می‌خواهند دلسرد کنند از اسلام. اسلام پشتیبان شماست.” من باید عرض کنم که محمد رضای پهلوی، این خائن خبیث برای ما رفت، فرار کرد و همه چیز ما را به باد داد. مملکت ما را خراب کرد، قبرستان های ما را آباد کرد. مملکت ما را از ناحیه اقتصاد خراب کرد. تمام اقتصاد ما الان خراب است و از هم ریخته است که اگر چنانچه بخواهیم ما این اقتصاد را به حال اول برگردانیم، سال های طولانی با همت همه مردم، نه یک دولت این کار را می تواند بکند و نه یک قشر از اقشار مردم این کار را می توانند بکنند، تا تمام مردم دست به دست هم ندهند نمی توانند این به هم ریختگی اقتصاد را از بین ببرند. شما ملاحظه کنید، به اسم اینکه ما می‌خواهیم زراعت را، دهقان ها را دهقان کنیم، تا حالا رعیت بودند و ما می خواهیم حالا دهقانشان کنیم، اصلاحات ارضی درست کردند، اصلاحات ارضی شان بعد از این مدت طولانی به اینجا منتهی شد که بکلی دهقانی از بین رفت، بکلی زراعت ما از بین رفت و الان شما در همه چیز محتاجید به خارج؛ یعنی محمدرضا این کار را کرد تا بازار درست کند از برای آمریکا و ما محتاج به او باشیم در اینکه گندم از او بیاوریم، برنج از او بیاوریم، همه چیز را، تخم مرغ از او بیاوریم یا از اسرائیل که دست نشانده آمریکاست بیاوریم.”

آیا اکنون پس از گذشت بیش از چهل سال از پیروزی انقلاب ، میثاقی که خمینی با مردم بست به اجرا درآمد؟ اکنون محصولات اصلی کشاورزی مثل گندم، برنج، و حتی خوراک دام هم باید از خارج وارد شود. وضعیت موجود موجب افتخار نیست و هیچ ایرانی دوست ندارد، تامین خوراک روزانه اش هم در دست بیگانگان باشد.

خمینی در بهشت زهرا با نیت و قصد دروغگویی سخنان بالا را به زبان نیاورد، و احتمالا در نظر داشت به آنها جامه عمل بپوشاند، پس چه شد که نه خمینی توانست و نه جانشین او خامنه ای تا تعهدی که به ملت داده شده بود به اجرا در بیاید. پاسخ ، عدم توانایی در تامین مالی یا کالایی یا خدماتی می باشد که قول آنرا داده بود باید جستجو کرد.

کشور ایران ، مملکت فقیری نیست، حداقل نفت برای فروش دارد، که می تواند مبالغ بزرگی ارز خارجی به کشور وارد کند، اما مرکز هزینه ارقام کلانی از درآمد نفت، شفاف نیست و برای ملت مشخص نشده که کجا و برای چه امری خرج شده است. خمینی و خامنه ای در سخنان خود بارها تکرار کرده اند که صاحبان کشور مردم آن هستند، اگر چنین است، چگونه است که پول مردم بدون اطلاع آنها در جاهایی که مشخص نیست هزینه می شود. آیا این امر، دستبرد به مال غیر نیست؟

جمهوری اسلامی بعنوان امینی که مال مردم در دست او است، باید به مردم پاسخگو باشد. این حق قانونی ، عرفی، و شرعی ایرانیان است.

انقلاب ۵۷ از همه طرف مردم، گردانندگان نهضت، دست اندرکاران اداره انقلاب با حسن نیت ، و براساس ذهنیاتی که از گذشته ها شنیده و روایت شده، این تصور بوجود آمده که روش های پیاده شده در ابتدای برپایی دین اسلام ، می تواند جوابگوی اداره یک کشور در زمان کنونی باشد، حال با تجربه و آزمون چهل ساله تقریبا همه به این جمع بندی رسیده اند که با توجه به تفاوت عمیق دوران جاری و ۱۴۰۰ سال پیش، روش های آن زمان نمی تواند در شرایط فعلی جوابگوی نیازهای اداره یک کشور مدرن باشد.

به زبان علمی، آنچه در نظام جمهوری اسلامی مشکل دارد، سیستم حاکم بر مدیریت کشور است و به همین دلیل است که تغییر در افراد نمی تواند موجب رفع معضلات و تنگناهای کشور شود. و مطابق تمامی رهنمودهای موجود، باید در اساس سیستم بازنگری شود.

پیشنهاد می شود، مسئولین ارشد حکومتی، گروهی از نخبگان اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، و صنعتی را برای تحقیق و تفحص تشکیل و از آنان بخواهند تا از وضعیت کشور ارزیابی دقیقی ارائه کنند تا براساس مطالعات انجام شده، ضمن شناسایی نقاط ضعف، قوت، تهدیدها، و فرصت هایی که کشور در اختیار دارد، برای آینده چشم انداز روشنی ترسیم و برای انتقال از وضع موجود به وضع چشم انداز، برنامه جامعی تهیه و تدوین شده و کشور بر مبنای بررسی واقعی به سوی آینده برود.

عدم بازنگری و تدوین راهبرد جدید برای آینده کشور، می تواند هم ملت و هم سرزمین ایران را که برای چند هزار سال توسط مردمش حفظ و نگهداری شده به فروپاشی و اضمحلال بکشاند.

این تصمیم ملی است که تمامی ایرانیان اعم از موافقین، منتقدین، و مخالفین حکومت فعلی بایستی در آن دخیل باشند، و به این ایمان داشته باشیم که ایرانیان کشور خود را دوست داشته و اگر اشکال و عیبی در روند اداره آن وجود دارد ناشی از سیستمی است که تصور می شد می تواند جوابگوی نیازهای جامعه امروزی بشر باشد، و در عمل نشان داده شد که  جمهوری اسلامی ، علیرغم حسن نیت و خیرخواهی همه ایرانیان، نتوانسته برای مردم نیک بختی و زندگی مکفی و با عزت فراهم کند.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)