آن درِ باغِ سبزِ نگرشِ رفرمیستی در حوزه حداقل دستمزد، وقتی به مقادیر و کمیت ها ترجمه می شود، فقط و فقط شامل لیستی از درجات مختلف محرومیت هاست. در حالی که هدف عاجل و بلافصل مبارزه برای دستمزد نباید انتخاب کارگر بین از دست دادن ۱۳۰ هزار تومان یا ۱۹۰ هزار تومان باشد، زیرا اساسا از دست دادن و محروم شدن و سرکوب مزدی کارگر، رفرم و بهبود تدریجی نیست، بلکه قهقرای تدریجی است.

هم راه کارگران: در پایان یادداشت اول قرار بود به سوالی پاسخ بدهیم و آن این که آیا واقعا یک «کاچی» از جلسه هفدم خرداد شورای عالی کار بیرون آمده یا پای دو سطح سرکوب مزدی در میان است؟ پاسخ این سوال را می توان با سوال زیر پی گرفت:

🔹اگر پول شما هر ماه ۲۷۰ هزار تومان بیشتر شود اما ارزش این پول هر ماه حدود ۴۰۰ هزار تومان کاهش پیدا کند، شما هر ماه «کاچی» به دست آورده اید یا «هیچی» به دست نیاورده اید و همان «کاچی» را هم از دست داده اید؟ مسلم است که با این معادله که شکل صحیح رابطه نرخ رسمی و اعلامی تورم و حداقل دستمزد پس از اصلاحیه هفدهم خرداد گذشته در سال جاری است، شما هر ماه ۱۳۰ هزار تومان از قدرت خریدتان را دست داده اید.

کانال تلگرامی« هم راه کارگران » منتشر کرده است:یادداشت اول مصوبه مزدی شورای عالی کار و «دستاوردی» به نام «کاچی

 

🔹خانم نسرین هزاره مقدم وقتی ضرب المثل طلایی رفرمیسم خودباخته را برای توجیه صحت نظر شخصی خود در حمایت قلمی از تومار شش هزار امضایی به خدمت می گیرند، ای بسا مایل نیستند این سوال به این شکل مطرح شود. زیرا طرح مستقیم این سوال «کاچی» را غیب می کند. در حالی که ایشان برای توجیه نظرشان سخت به یک عدد «کاچی» حتی به قیمت «جواهرسازی» آماری نیاز دارند. پس بیائیم سوال را طوری مطرح کنیم که «کاچی» غیب نشود. مثلا به این شکل: بهتر است پول شما هر ماه ۲۱۰ هزار تومان بیشتر شود و هر ماه ارزش آن ۴۰۰ هزار تومان کاهش یابد (حالت اول) یا ۲۷۰ هزار تومان بیشتر شود و ارزش آن هر ماه ۴۰۰ هزار تومان کاهش یابد (حالت دوم)؟

🔹در حالت اول شما هر ماه ۱۹۰ هزار تومان از ارزش پول تان را از دست می دهید و در حالت دوم ۱۳۰ هزار تومان را. یعنی در حالت دوم ۶۰ هزار تومان کمتر از دست می دهید. اگر همه عواملی را که بخش مهمی از همین ۶۰ هزار تومان را قبل از این که اصلا رنگش را ببینید از چنگ تان درمی آورد و در یادداشت اول فهرست شد، نادیده بگیریم، این شیوه قیاس ظاهرا یک تفاضل ۶۰ هزار تومانی به عنوان «کاچی» باقی می گذارد که گزارشگر محترم پشت آن سنگر بگیرند.

🔹واقعیت هم همین است. سنگر واقعی رفرمیسم در حوزه حداقل دستمزد همین معادله بالاست: رفرمیسم نمی تواند تکه نانی برای کارگر فراهم کند. قرار هم نیست برای دستمزد شایسته بجنگد؛ حرف و شعار و ادعا به کنار، حداکثر هنرش این است که طبقه کارگر را بر سر دو درجه از محرومیت و گرسنگی و دو سطح مزد ناعالانه به فروش بگذارد. انتخاب کنید: ۱۹۰ هزار تومان از دست می دهید؟ یا ۱۳۰ هزار تومان از دست می دهید. همیشه پای از دست دادن و به دست نیاوردن در میان است. «دستاورد» در قاموس رفرمیست های مزدی ما به دست آوردن چیزی نیست، کمتر از دست دادن آن «چیز» است. هزینه اش هم روشن است: اگر توماری بنویسید و به خانه کارگر آویزان شوید و آنها به ابراهیم رئیسی و دیوان عدالت اداری آویزان شوند و حتی نارضایتی را به خود «آقا» برسانید و حدود دو ماه هم صبر کنید؛ اگر در این مدت فعالان کارگری را به جان هم بیاندازید و شکاف جدیدی در جنبش کارگری سرکوب شده و ضعیف فعلی پدید بیاورید و از این هم که هست ضعیف ترش کنید، اگر برخی از شمایان در حین مجادله با مخالفان فراخوان، چند عدد شیشکی هم برای تشکل های مستقل کارگری ببندید و یادآوری کنید که آنها عددی نیستند و به حساب نمی آیند و… ممکن است یک لقمه نان از حلقوم بخش سنوات بگیر شما بیرون بکشند و در سفره بخش سنوات نگیرتان بگذارند. خوبه دیگه نه؟! «کاچی به از هیچی!»
آن درِ باغِ سبزِ نگرشِ رفرمیستی در حوزه حداقل دستمزد، وقتی به مقادیر و کمیت ها ترجمه می شود، فقط و فقط شامل لیستی از درجات مختلف محرومیت هاست. در حالی که هدف عاجل و بلافصل مبارزه برای دستمزد نباید انتخاب کارگر بین از دست دادن ۱۳۰ هزار تومان یا ۱۹۰ هزار تومان باشد، زیرا اساسا از دست دادن و محروم شدن و سرکوب مزدی کارگر، رفرم و بهبود تدریجی نیست، بلکه قهقرای تدریجی است.

اردوی کار

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)