اگر حوصله خواندن این مقاله را ندارید اینجا را کلیک کنید و ویدیوی آن را ببینید.قرار بود ۷ آبان ۱۳۹۸ بعد از ۲۵ سال تدریس و با مدرک دکترای تخصصی به گروه عالی ارتقا پیدا کنم که آموزش و پرورش مشهد گفت قرار است ارتقا گروه من با ارتقای رتبه ام همزمان اتفاق بیفتد و بنابراین باید کمی صبر کنم تا نتیجه بهتری بگیرم!؟ ضمن اینکه در موردی مشکوک و ظالمانه تابستان امسال به حکم دادگاه بدوی آموزش و پرورش مشهد به سه دلیل که در یکی از مقالاتم در وبلاگم (آخر مقاله) آورده ام و پاسخ شان را هم داده ام ۳ ماه انفصال از خدمت برایم زدند و حقوقم را هم قطع کردند! قرار بود سه ماه تابستان باشد اما از ۱۲ تیر تا ۱۲ مهر انفصال از خدمت زدند!؟! که همین باعث شد ارتقای رتبه شامل حال من نشود! بلاخره وزارت آموزش و پرورش ۲۶ بهمن فایل پی دی اف یازده به اصطلاح منابع را که حدود ۴۰۰ صفحه بودند در اختیار معلمان گذاشت و قرار شد ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ – بعد از حدود ۴ روز – از آن منابع آزمونی بگیرد تا معلمان را “رتبه بندی” کند که من هم در آن آزمون شرکت کردم. این مقاله شرحی است بر آنچه دیدم.

مقدمه
همانطور که در کتب و مقالات متعددم تشریح کرده ام علت العلل سعادت و یا شقاوت مردمان در هر سرزمینی به سیستم تعلیم و تربیتی آنها که معلم و روش تدریس او رکن آن است بر می گردد. در چنین شرایطی است که اهمیت و نقش رتبه بندی معلمان که عاملی تعیین کننده است مشخص می شود. مسیولان بی کفایت فعلی ما که با رانت، سیاست بازی و دین فروشی به مسند رسیده اند نه تنها درک درستی از مفاهیم اولیه تعلیم و تربیت نوین و مدرن ندارند بلکه کوچکترین آشنایی هم با سیستم های گزینشی و ارزشیابی و رتبه بندی علمی و استاندارد معلمان هم ندارند که اینها همه – در این ۴۱ سال اخیر – به فلاکت هر چه بیشتر ایرانیان و به قهقرا بردن تمدن، فرهنگ و دین و آیین آنها انجامیده است.

سوال اما اینجاست که در شرایط پیچیده کنونی، در اوایل دهه سوم قرن بیست و یکم، ارزشیابی ای که به رتبه بندی معلمان می انجامد باید چه ویژگی هایی داشته باشد و بر مبنای چه ملاک ها، معیارها و استانداردهایی و چگونه باشد؟ قبل از پاسخ به این سوال بسیار مهم بهتر است به بررسی منابع آموزشی و آزمونی که آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران اخیرا برای رتبه بندی معلمان ارایه کرد بپردازم. در بهمن ماه ۱۳۹۸ – ۴ روز قبل از آزمون رتبه بندی معلمان – منابع زیر را به معلمان ارایه دادند تا مطالعه کنند و برای آزمون آماده شوند!:

۱) الگوها و فنون تدریس ۱۷ صفحه؛ ۲) سنجش و ارزشیابی ۲۵ صفحه ۳) تکنولوژی آموزشی ۱۵ صفحه ۴) روانشناسی تربیتی ۳۲ صفحه ۵) شیوه نامه اجرای معلم پژوهنده ۱۲ صفحه ۶) اخلاق حرفه ای ۱۹ صفحه ۷) مبانی نظری تحول بنیادین تعلیم و تربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی ۳۱ صفحه ۸) برنامه درس ملی ۲۴ صفحه ۹) قوانین طرح طبقه بندی مشاغل معلمان کشور ۱۷ صفحه ۱۰) دستور العمل برگزاری اردوهای دانش آموزی ۵۰ صفحه ۱۱) آیین نامه اجرایی مدارس ۱۶ صفحه

جالب این است که تعداد سوالات مربوط به هر یک از منابع فوق در آزمون رتبه بندی معلمان به قرار زیر بود:
الگوها و فنون تدریس ۶ سوال از ۴۰ سوال!، سنجش و ارزشیابی ۶ سوال، تکنولوژی آموزشی ۴ سوال، شیوه نامه اجرای معلم پژوهنده ۳ سوال و روانشناسی تربیتی ۲ سوال!

یک سوم از شرکت کنندگان – از جمله خود من که از ۱۰۰ نمره ۶۷.۵ گرفتم – در این آزمون “مردود” شدیم و بخاطر اعتراض های زیاد معلمان رد شده، آزمون برای آنها دوباره برگزار شد. قابل تامل تر اینکه تعداد سوالات مربوط به هر یک از منابع فوق در این آزمون مجدد رتبه بندی معلمان به قرار زیر بود:

الگوها و فنون تدریس “۳” سوال (از ۴۰ سوال)!؟؟!؛ ۲) سنجش و ارزشیابی “۳” سوال!؟؟! ۳) تکنولوژی آموزشی “۴” سوال!؟؟! ۴) روانشناسی تربیتی “۵” سوال – و بقیه ۲۵ سوال باقیمانده مربوط به موضوعات “نامرتبط به حرفه معلمی” ۵) شیوه نامه اجرای معلم پژوهنده!؟؟! ۶) قوانین طرح طبقه بندی مشاغل معلمان کشور ۷) دستور العمل برگزاری اردوهای دانش ۴ سوال ۸) آیین نامه اجرایی مدارس ۹) اخلاق حرفه ای ۱۰) مبانی نظری تحول بنیادین تعلیم و تربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی ۱۱) برنامه درس ملی

لازم به یادآوری است که در مرحله اول آزمون رتبه بندی حدود ۱۲۵.۵۷۸ شرکت کننده داشتند و در مرحله دوم که من هم مجددا آزمون ش را دادم ۴۰.۰۸۶ نفر! همانطور که اشاره شد این بدان معناست که در مرحله اول بیش از دو سوم شرکت کننده ها ( حدود ۸۶.۰۰۰ نفر) قبول شدند و من که مطالعه هم کرده بودم جزو یک سوم معلم هایی بودم که مردود شدم !!؟ من اینبار ۵۵.۵ گرفتم؟!!! در هر دو مرحله – بخاطر سیستم نمره دهی غیر شفاف شان – نفهمیدم که چگونه به من نمره داده اند که مردود شدم!؟ خودم حساب کردم دفعه اول ۹۳ و دفع دوم ۹۸ شدم!؟

یاد آوری اینکه فرمول مصاحبه نمره ما را به قرار زیر ارایه داده بودند:
نمره مسابقه = مجموع نمرات کسب شده * ۲۰ تقسیم بر مجموع بارم ها
که بسیار مبهم بود – ۴۰ سوال داشت ۱۰۰ نمره! من شخصا متوجه نشدم بارم سوالات چگونه و بر چه معیاری بود…!!!؟؟؟ در آزمون دوم هم همانند آزمون اول از فرایند امتحان دادنم ویدیو گرفتم و در پایان آزمون تمام سوالات را هم برای خودم نوشتم و بعد با مراجعه به منابع به خودم نمره دادم نفهمیدم که چگونه به من نمره داده اند که مردود شدم.

نگاهی دقیقتر بر منابع آموزشی و سوالات آزمون رتبه بندی معلمان – که به معلمان معرفی و ارایه کردند تا بعد از مطالعه آنها جهت رتبه بندی امتحان دهند!:
جزوات و سوالاتی که برای ارزشیابی و رتبه بندی معلمان ارایه دادند نه تنها ارزش و پیچیدگی های حرفه معلمی و مهارت های مختص به آن را به سخره گرفته بود بلکه باعث شد جای معلمان حرفه ای و متخصص با جای معلمان ناکارآمد عوض شود! و همانطور که اشاره شد نتیجه این نوع مدیریت ها و گزینش ها می شود جامعه ای که می بینید.

بویژه فایلهای مربوط به الگوها و فنون تدریس، تکنولوژی آموزشی، سنجش و ارزشیابی و روانشناسی تربیتی را بررسی کردم که بسیار گنگ و باری به هر جهت و اگر بخواهم در یک کلمه بگویم “فاجعه” بودند چون علمی، استاندارد و عملیاتی نبودند و بدرد معلمان هم نمی خورند. تماما – همانند کتب درسی و کنکور – “تیوریک” و “حافظه محور” بودند و نه پرکتیکال و عملی چراکه به ارایه راه حل و یا راهبردهایی برای چگونگی بخدمت گیری تیوری ها در فرایند آموزش و تربیت نپرداخته بودند. مثلا آموزش نداده بودند که بعنوان نمونه “وجود خداوند” و یا یک “مفهوم” یا “واژه” “”چگونه”” و “”با چه روش و تکنیک”” موثری باید آموزش داده شود؟ حتی در فایل “الگوها و فنون تدریس” یک مدل و روش تدریس جامع، استاندارد و به روز و مدرن به معلمان معرفی نکرده بودند! صرفا به گزینش التقاطی و معرفی چند مدل قدیمی که هر یک ایرادات خاص خود را دارند پرداخته بودند!؟ حتی حداقل همین مورد مهم و استراتژیک را که هر معلم برای تدریس “هر” مطلبی باید قاعده طلایی PPPP را چراغ راه خود در طول آموزش و تدریس قرار دهد هم توضیح نداده بودند. من خودم اول بار در یکی از کتابهایم تحت عنوان How to Teach: A Practical Crash Course که در آلمان منتشر کردم به ارایه این الگوی جامع و موثر پرداختم. و یا در جایی دیگر از این فایل “ایجاد انگیزه و درگیر کردن فراگیران در فرایند یادگیری” و یا “فراهم کردن فرصت های برابر برای تمام فراگیران” را از مهارت های معلمان بر نشمرده بودند!!!؟؟ ضمن اینکه ادبیاتی هم که بکار گرفته بودند اصلا علمی و بر مبنای یافته های روانشناسی آموزش نبود: مثلا در قسمت ارزشیابی در فایل فنون تدریس در صفحه ۸ آورده بودند: “معلم “باید” دانش آموزان را “”وادار کند”” “خود را ارزشیابی کنند”.!!! – نگفته است “تشویق و یا ترغیب کند” و اینکه دانش آموزان چگونه باید خودشان را ارزشیابی کنند؟ با چه روشهای موثرتری؟ شاید هم این موارد بر می گردد به اینکه گردآورندگان این منابع و طراحان سوالات “مترجمان” خوبی هم نبوده اند چون از این دست موارد خیلی مشاهده کردم. بعنوان مثالی دیگر در صفحه ۸ فایل “سنجش و اندازه گیری” آمده بود که “علاقه” به احساس یک فرد نسبت به “فعالیت” اشاره می کند در حالیکه “نگرش” حاکی از احساس فرد به “شیی یا نهاد و گروهی” است!!!!!!؟؟؟؟؟ حال سوال من از گردآورندگان این جزوات که ظاهرا اساتید علمی دانشگاه فرهنگیان هستند این است که اینکه شما نسبت به “اربابانتان” که شما را در راس امور نشانده اند احساس خوبی دارید دال بر “علاقه” شما نسبت به آنها نیست؟! اربابانتان که فعالیت نیستند، – انسان هستند.

فایل “سنجش و ارزشیابی” هم نواقص علمی زیادی داشت. بیشتر به معرفی آزمون هایی پرداخته بود که ابزار کار “روانشناسان” هستند و نه “معلمان”! ضمن اینکه خیلی سرسری و گنگ و مبهم به مفاهیمی چون “نمرات ۹ بخشی” و “هوشبر انحرافی” هم پرداخته بودند. حتی به معرفی، اهمیت و تمییز تست ها، آزمون ها و امتحانات “عملکرد (Performance Assessment)، “تکوینی” (Formative Assessment) و “پایانی” (Summative Assessment) و چگونگی طراحی و تهیه آنها هم که برای یک معلم بسیار “ضروری” هستند نپرداخته بودند!؟ نکته قابل تامل تر اینکه علیرغم اینکه در جزوه آموزش و تذکر داده بودند که در طراحی سوالات چند گزینه ای نباید از گزینه های “همه موارد”، “هیچکدام” و … استفاده کرد خودشان در امتحانی که از ما گرفتند این اصل را رعایت نکردند؟! ایراد بعدی ای که من به خود آزمون رتبه بندی معلمان باید بگیرم این است که همانطور که اشاره شد تناسب تعداد سوالات هیچ ارتباطی به اهمیت آن درس برای آزمون دهندگان که غالبا معلم هستند نداشت – هر چند خودشان برای رعایت این مورد در فایل مربوط به سنجش و ارزشیابی فرمول داده بودند!

بنابراین Validity و یا روایی این آزمون بشدت زیر سوال است همانطور که Reliability و یا پایایی آن. بعبارت دیگر این آزمون “نتوانست” معیار خوبی برای محک زدن مهارتهای ضروری ای که یک معلم در طول پروسه تدریس واقعا به آنها نیاز دارد باشد. و وقتی می گویم این آزمون پایایی هم نداشت منظور این است که اگر ۱۰ روز دیگر همین امتحان با سوالات غیر استانداردش دوباره از شرکت کنندگان گرفته شود نمرات آنها با نمرات قبلی شان بصورت معنا داری متفاوت خواهد بود که در ادامه به دلایل دیگر این دو مورد می پردازم. فاجعه بارتر اینکه ضریب دشواری (P) و ضریب تمییز (d) این به اصطلاح آزمون رتبه بندی معلمان هم “بشدت” زیر سوال است که واریانسش را هم زیر سوال می برد: چگونه می شود که من – دکتر حسینی – در این به اصطلاح آزمون شما “مردود” می شوم و همکاری که لیسانس معارف و یا فوق دیپلم تربیت بدنی دارد “قبول” می شود؟!!!! این آزمون شان استاندارد نبود حداقل به این دلیل که معلم ضعیف را از معلم قوی تمییز نداد بلکه حتی جای آنها را عوض هم کرد!!!!

حیرت آورتر اینکه بعد از بررسی فایل مربوط به “تکنولوژی آموزشی” متوجه شدم که علیرغم اینکه در عصر اینترنت و تکنولوژی های اینترنتی هستیم حتی نامی از این تکنولوژی ها که من خودم چند مقاله و کنفرانس بین المللی درباره آنها داشته ام برای استفاده همکاران برده نشده چه رسد به معرفی و آموزش کاربرد آنها برای روزهای مبادا مثل این روزهای کرونایی!!؟؟ اطلاعات و موارد نادرست زیادی در این جزوه هم بود از جمله در صفحه ۶ به اهمیت تکنولوژی آموزشی پرداخته بودند که مطالبی “غیر مرتبط ” را بعنوان فاکتورهای “متمایز کننده” تکنولوژی آموزشی بر شمرده اند!!!

فایل مربوط به “پژوهش و معلم پژوهنده هم “افتضاح” بود: تنها چیزی که در آن ندیدم “اموزش قاعده مند اصول پژوهش” برای ارتقای سطح دانش و کارایی معلمان بود! ” و تنها چیزی که دیدم “دروغ و گزافه گویی” بود. بر خلاف آنچه وانمود می کنند به پژوهش و پژوهشگران واقعی “هیچ” اهمیتی نمی دهند و حتی آنها را منزوی و مخفی و گاها شکنجه روحی و روانی هم می کنند تا به کارهای علمی و پژوهشی خود جهت ارتقای کیفیت آموزش و پرورش ادامه ندهند. بعنوان نمونه مسیول پژوهش استان خراسان رضوی آقایی هست معلم اجتماعی که فقط یک مقاله نوشته آنهم تحت عنوان “تاثیر بنرهای خیابانی بر نوع راه پیمایی زوار در مشهد مقدس”!! مسیولان دیگر هم در اداره کل و حتی در نواحی هفت گانه مشهد از همین نوع هستند – بیایید بررسی کنید. در وزارت هم همین نوع افراد را بخدمت می گیرند.

فایل مربوط به “روانشناسی تربیتی” را که بررسی کردم متوجه شدم نظریات هفت روانشناس مربوط به قرن ها پیش را تشریح کرده بودند که همانطور که اشاره شد همگی مسایل تیوریک و غیر قابل استفاده و فاقد راهنمایی هایی برای کاربرد آنها در فرایند تدریس برای یک معلم بودند. خیلی از این نظریات هم در شرایط کنونی محلی از ارعاب ندارند و به هیچ عنوان بدرد یک معلم که بخواهد در کلاس درس از آنها استفاده کند نمی خورند. این جزوه مربوط به روانشناسی تربیتی شاید برای کسی که بخواهد در دانشگاه کاردانی روانشناسی تربیتی بگیرد خوب باشد اما بدرد معلمان نمی خورد. می توانستند اصول مهم و کارآمد روانشناسی کاربردی آموزشی برای یک معلم را در این جزوه ارایه دهند.

در فایل “برنامه درسی” بعد از اینکه از اهمیت تفکر و ارتقای قدرت تفکر انتقادی و تحلیلگرانه دانش آموزان سروده بودند، برای تدریس و اهداف تمام دروس حرفهای بسیار قشنگ تر و رومانتیک تری طف داده اند!؟! مثلا برای درس زبان انگلیسی گفته اند در پایان دوره متوسطه دانش آموز باید بتواند “به زبان انگلیسی مقاله بنویسد” و ….!!!؟؟

در فایل مربوط به “اخلاق حرفه ای” هم هیچ چیز ندیدم جز شعارها و اندرزهایی که خود – در عمل – “هیچ” اعتقادی به آنها ندارند. اصولا ما ایرانی ها خوب منبر می رویم اما در مقام عمل که می رسد آن کار دیگر می کنیم! همانطور که اشاره کردم بی تردید گردآورندگان و طراحان این منابع و آزمون غیر استاندارد و نامعتبر و غیر علمی اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان هستند که اکثرا هم با رانت و دغل کاری به آنجا راه پیدا کرده اند. سوال من این است که آیا “وجدان و اخلاق حرفه ای” آنها این اجازه را هم به آنها می دهد که با چنین منابع و آزمون هایی برای دیگران و در واقع برای یک ملت تصمیم بگیرند؟!

ارزشیابی و رتبه بندی معلمان باید چگونه و بر مبنای چه ملاک هایی باشد؟
ارزشیابی و رتبه بندی معلمان باید بر مبنای معیارهای چندگانه شفاف ، علمی و استاندارد که همزمان بر فرایند تکوینی و رشد حرفه ای و کیفیت تدریس معلمان هم موثر هستند باشند تا به نوبه خود به جامعه ای آباد، توسعه یافته و متمدن بینجامند. این ارزشیابی ها باید معتبر، استاندارد، علمی، قابل اعتماد و قابل اتکا و منصفانه باشند تا معلمی همچون من را که دکترای تخصصی آموزش و روش تدریس از یک دانشگاه معتبر بین المللی دارم، تیوریسین و صاحب سبک هستم، بیش از ۲۰۰ کتاب و مقاله تخصصی به زبان انگلیسی ارایه داده ام، درس آزمون سازی را در دانشگاه ها هم تدریس داشته ام و ادیتور چند ژورنال تخصصی علمی پژوهشی در آمریکا و کانادا هستم “ناکارآمد و بی کفایت” و همکاران من در مدرسه امان را که کاردانی حرفه و فن، آمادگی دفاعی و معارف دارند را کارآمد و موثر تشخیص ندهد!!؟ – همانطور که اشاره کردم دو بار امتحان دادم و هر دو بار مردود شدم و بعد از ۲۵ سال تدریس به من ارتقا رتبه به عالی ندادند!!!! ضمن اینکه همانطور که در ویدیوهایی که از آزمون های آن لاین خودم گرفتم نشان داده می شود اینترنتم هم در طول آزمون دادنم بطرز مشکوکی چندین بار قطع شد!!؟؟ به یقین رسیدم که اینهم در ادامه سیاه بازی های آموزش پرورش با من که سیاسی و منتقد فساد، رانت و خیانت در آموزش پرورش هستم بود. – مقالاتم در وبلاگم که در آخر این مقاله آمده شاهدی هستند بر این مدعای من. – اگر در این آزمون قبول می شدم به رتبه ۵ ارتقا پیدا می کردم و ۳۰۰ هزار تومان به حقوقم که الان ۳.۴۰۰.۰۰۰ تومان است اضافه می شد!!؟؟؟ با توجه به ستم هایی که در این ۲۵ سال بر من روا داشته اند و با توجه به دستکاریهایی که در احکام کارگزینی ام داشته اند و دزدی های آشکاری که از من و فیش حقوقی داشته اند تردید نداشتم که این سیستم ارزشیابی و رتبه بندی هم همانند سیستم ارزشیابی کنکور سراسری ابزار و پوششی بیش نیست – برای “دسته بندی” معلمان در ایران را در جهت به حاشیه راندن معلمان متخصص و نخبه و محروم کردن جامعه از تخصص آنها ارزیابی می کنم – دلیلش هم واضح است: مافیای فاسدی که بر آموزش پرورش حاکم است و جهل و فقر و خرافه پرستی و رانت خواران و اختلاس گران را به حراست و پاسداری نشسته، معلمان دانا، اندیشمند و متخصص و حرفه ای را “خطری جدی” برای منافع سرشار خود می دانند. – ۲۵ سال است که در آموزش پرورش مشهد با استناد بر همین نوع سیستم های ارزشیابی و رتبه بندی من را در “بدترین و وحشتناک ترین” مدارس راهنمایی و “کار و دانش” به کار که نه – به “گروگان و اسارت” گرفته اند و در واقع مخفی ام هم کرده اند تا شهروندان امروز و فردا از علم و دانش من برای رسیدن هر چه سریعتر به آبادانی و تمدن و آزادی و رفاه محروم شوند !!!!؟؟؟؟ …..

نکته قابل تامل دیگر اینکه در ایام آزمون رتبه بندی معلمان و آزمون های ضمن خدمت در با تبلیغات گسترده کانالهای تلگرامی متعدد از معلمان تا یک ملیون تومان می گیرند و برایشان امتحان می دهند و رتبه اشان را ارتقا! این بخشی از تجارت سیاه مافیای فاسد و بی رحم حاکم بر اموزش پرورش و اموزش عالی هست که با این نوع آزمون ها و ابزارهایی همانند کنکور همه را به گروگان گرفته است. تمام مملکت در تمام حوزه ها از جمله در مجلس را به همین صورت مدیریت و مهندسی می کنند….

بر این باور هستم که ارزشیابی و رتبه بندی معلمان باید از سیطره مافیای فاسد کنونی درآید و بر عهده سر گروه های آموزشی متخصص منتخب اکثریت معلمان – و نه سرگروههای انتصابی بی کفایت تحمیل شده توسط سیستم که مهارت، تخصص و دانش کافی ندارند – باشد تا با مشاهده روش تدریس و عملکرد معلمان درکلاس هایشان دانش، مهارت ها، خلاقیت و تخصص آنها را – با توجه به میزان رشد و ارتقای کیفیت یادگیری دانش آموزانشان – ارزشیابی کنند. ضمن اینکه تنها با این روش ارزشیابی استاندارد است که مسیولان مطمین می شوند که تمام دانش آموزان به آموزش با کیفیت دسترسی دارند و یا نه. از دیگر نکات حایز اهمیت که باید در ارزشیابی معلمان مورد توجه و تاکید خاص دست اندرکاران و مسیولان قرار گیرد مشاهده و اندازه گیری رشد مهارتهای اجتماعی، تفکر ورزی، خلاقیت و منش و شخصیت دانش آموزان و نیز میزان رضایت مندی والدین آنها هم می باشد. نظرات سایر همکاران و بویژه مدیر مدرسه – به شرطی که منتخب همکاران باشد – هم باید در ارزشیابی و رتبه بندی معلمان معیار و ملاک باشد. علاوه بر این موارد نوع روش تدریس و میزان مهارت معلمان در مدیریت کلاس و انگیزه مند و درگیر کردن دانش آموزان در فعالیت های کلاسی، کتب، مقالات و کنفرانس های احتمالی شان که نشاندهنده دانش، تخصص و مهارتهای حرفه ای و خلاقیت آنها هستند هم باید در ارزشیابی و رتبه بندی معلمان جهت تشخیص و تمییز میزان تخصص و کارایی آنها مد نظر ارزیاب ها باشد. عضویت معلمان در انجمن های علمی و تخصصی و اینکه چقدر در نشر و گسترش علم و دانش در خارج از کلاس و مدرسه خود برای ساختن دنیایی آبادتر و متمدن تر فعال و کوشا هستند هم نباید مورد غفلت ارزیاب ها – که خود باید دوره های ویژه و خاص دیده و تخصص کسب کرده باشند – واقع شود.

وب سایت های نویسنده – دکتر حسینی: ۱ – ۲

۲

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)