در فرازی از عهد عتیق، روایتی آمده که شرح میدهد برگزیدگان قوم بنی اسراییل به همراه موسی در کوه سینا به دیدار یهوه میروند. جلال خدا بر کوه سینا قرار میگیرد، موسی تنها بر کوه بالا میرود، شش روز ابری این کوه را فرا میگیرد و برگزیدگان بنی اسراییل جلال خدا را همچون آتشی سوزنده بر بالای سینا مشاهده میکنند.
به یاد دارم زمانی که در جوانی مشغول خواندن این قسمت بودم، تاثیری آنچنان قوی بر من نهاد که تا مدتی بدنم از حس شکوه این لحظه از لرزش نایستاد. به واقع مواجهه شگفتانگیزی است اگر انسان در آن موقعیت قرار گیرد. اما آیا این روایتی اسطورهای نیست؟ و در نتیجه غیرواقعی؟ در اینجا علاقمندم رابطه نماد، اسطوره و بحران «من» را به عنوان مقدمهای بر بحران روان بیان کنم.
احساسی که از خواندن عهد عتیق به من دست میدهد، بیانگر نوعی مواجهه مستقیم با امر قدسی است. اگرچه خدای اسلام شباهتهای زیادی با یهوه دارد اما انگار خدای محمد فقط از لابلای نماد یا صورتهای خیال است که دستیافتنی است، صورتهای خیالی که سراسر میراث ادبی و عرفانی ما را پرکرده است، در حالیکه خدای بنیاسراییل بسیار نزدیک، زنده، دارای واقعیت عینی و برانگیزاننده است. با رشد و توسعه جوامع (به ویژه در غرب)، انگار حقیقت قدسی رخ نهان میکند، در پرده غیب میرود و دست نیافتنی میشود. قدیسین اکنون شکوه میکنند که خدا آنها را رها کرده است، خدا ما را ترک گفته است، انگار دعای ما را نمیشنود. اما واقعا این شکوهها به چه معنا است؟
آری، دیدن موسی و قوم او خدا را اسطوره است اگر بپذیریم خدا دیدنی نیست. اما توجه میکنیم که اسطوره خود مفهومی مدرن است. اسطوره صورت ادراکی ما از وضعیتی است که حدود سه هزار سال پیش رخ داده است. بد نیست مثالی بزنیم. همانگونه که کاسیرر به درستی اشاره میکند، واژه یا نام در قبایل اولیه یک نماد نبوده بلکه یک عینیت زنده و پویا داشته. تمایزی که امروزه بین دال و مدلول، بین واژه و محتوی عینی قایل هستیم در جوامع اولیه غایب بود. مدلول در دال حضور قطعی و زنده داست. به عنوان مثال برای آزار رساندن به دشمن کافی بود صورتکی از او ساخته شود و این صورتک با سوزن آزار شود. این به معنی آزار شخصی بود که این صورتک متعلق به اوست. نقاشیهایی که حکایت از شکار حیوانات دارد نیز دقیقا واجد همین معناست. این نقاشیها نشان دهنده حیواناتی است که با تیر هدف قرار گرفتهاند. نام اشخاص نیز نه فقط صرف یک نام بلکه بخشی از دارایی و هویت او بوده است. حتی در متون دینی معمولا نام مقدس خدا به زبان نمیآید. در کتاب مقدس، یهوه کسی است که هست. «من آنی هستم که هستم» برای ننامیدن او به کار میرود و نه نامیدن. انگار اگر کسی صاحب نام فردی دیگر باشد، صاحب او و چیره بر اوست. در روایات اسلامی هم اسم اعظم تقریبا چنین نقشی دارد. در اساطیر اولیه نیز درست ادا کردن کلمات برای انجام کاری نقش کلیدی دارد (در این مورد اسطوره ایندرا و کشتن او دیو خشکسالی ورتره بسیار گویاست) تمام این موارد نشان دهنده این امر است که نماد خود عین محتوی زندهای است که سعی در بیان آن دارد.
رشد صورتهای نمادین، همراه با رشد عقلگرایی، دنیایی از نمادها را ایجاد کرده است که هیچگاه متوقف نشده. ما اکنون در دنیای نمادها زندگی میکنیم، نمادهایی که اکنون از محتوای زنده و عینی تهی هستند، نمادهایی که آنها را صورتهای عقلانی نام نهادهایم (بدون توجه به اینکه آنها فاقد حقیقتی فرای آگاهی هستند). مواجهه ما با واقعیات عینی اکنون فقط از طریق صورتهای نمادینی ممکن است که دور تا دور ما را احاطه کردهاند. اما… اما مواجهه من با عینیت خود من چه؟ چگونه آیا «من» میتواند اکنون بی مواجهه با دنیای صورتهای نمادین، صورتهایی که من اندیشنده را از من اندیشهشده جدا میکند، با محتوای عینی، با خودش، با عینیت خودش مواجه شود؟ چنین وضعیتی دسترسی من به من را محدود کرده است. اکنون مواجهه مستقیم من با خودش تقریبا غیرممکن شده است و امکان آن فقط از خلال صورتهای نمادینی میسر است که عینیت من را برای من میسازند. آیا ایده غروب خدایان اشارهای نیست از توسعه نمادهایی که مواجهه مستقیم با خدا را مانند آنچه سه هزار سال پیش در کوه سینا اتفاق افتاد غیر ممکن میکند؟ آیا زجهها و شکوههای قدیسین کنونی از واگذاشتن به حال خود، تمثیلی از چیرگی نمادگرایی، صورتپردازی عقلانی و یا عرفانی به جای مواجهه مستقیم با خدا نیست؟
… و نکته آخر، آیا فیلسوفان آینده، آیندهای که بیش از ما غرق نمادگرایی شده است، وضعیت ما را اسطورهای نمینامند و بر مواجهه مستقیم ما با واقعیت عینی غبطه نمیخورند؟ آنها دلایل کافی دارند که کل دانش فیزیک ما را همان نامهایی بدانند که مردمان جوامع اولیه گمان میکردند با داشتن آنها تمام طبیعت را در حیطه تملک و اختیار خود دارند.
بحران روان
دوشنبه, 28ام بهمن, 1398
اضافه شده توسط گیلانی نویسنده مطلب:مطالب منتشر شده در این صفحه نمایانگر سیاست رسمی رادیو زمانه نیستند و توسط کاربران تهیه شده اند. شما نیز میتوانید به راحتی در تریبون زمانه عضو شوید و مطالب خود را منتشر کنید.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.