در بخشی از این نامه آمده است:
این‌بار نسل نوخاسته جوانان پرشور و شورشگر با بهره گیری از همه این تجارب برآنند تا انقلاب نوینی را خلق کنند و تاریخ جنایت بار و خائنانه شاه و شیخ را برای همیشه از صحنه سیاسی ایران کنار زنند و آزادی و دموکراسی را به نیروی خود برپا سازند.

متن کامل نامه به شرح زیر می‌باشد:
زمینه های مادی هر انقلابی، مستقل از جزئیات، نقطه ای است که بحرانهای سیاسی و اجتماعی از آن به بعد به چنان درجه ای می‌رسند که راه برون رفت از آنها برای رژیم مستقر ناممکن می‌شود. این نقطه بازگشت ناپذیر مبنای هر انقلابی است که در شرایط حاد آن به عنصر عینی تعبیر می‌شود. مرحله ای که هرگونه اصلاحات حتی جزئی از سوی رژیم های خودکامه، اوضاع انقلابی را شدت می‌بخشد و از این‌رو چنین رژیمهایی در چنبره بن بست ها، به انقباض بیشتر روی می‌آورند.
بطور مثال مجموعه اقداماتی که پس از کودتای ۲۸ مرداد صورت گرفت و بویژه در آغاز دهه ۴۰ مسیر هرگونه رفرم را برای همیشه مسدود کرد و جامعه ایران را بر بستری انقلابی سوق داد. فلذا انقلابها محصول اجتناب‌ناپذیر یک شرایط مشخص و معین است و متأثر از همان شرایط و زمینه‌ها.
در مقام تشبیه و تشابه شرایط عینی انقلاب، همانطور که شاه با تأسیس حزب رستاخیز دیکتاتوری خود را بطور کامل تک پایه کرد و منقبض تر نمود. اکنون هم بعد از مسیری ۴۰ ساله، همه بوضوح عدم امکان هرگونه رفرم و استحاله پذیری را عینه تجربه کرده اند که چگونه با انبوه بحرانهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، افزایش جمعیت زندانها، سرکوب و اعدام های گسترده، تورم، فقر و گرانی و…، دیماه ۹۶ به مثابه نقطه ای بی بازگشت، دروازه ورود جامعه ایران به بستری انقلابی شد و در شرایطی که حکومت توان و اراده پاسخگویی و حل کمترین مطالبات واقعی هیچ یک از اقشار جامعه ایران را ندارد، هر اقدامی منجر به بحرانی جدیدتر و هر اعتراض و مطالبه واقعی و مردمی پاسخی سرکوبگرانه می‌گیرد و در مشابهتی دیگر با رژیم شاه، کشتار ابان ۹۸ با قتل عام میدان ژاله در شهریور ۵۷ مقایسه گردید. در حالی که هر دو تنها تظاهراتی مسالمت آمیز بودند و همانطور که قتل عام ۱۷ شهریور چیزی را متوقف نکرد، خیزش دیماه هم نشان داد که این حرکت سر باز ایستادن ندارد.
۲۲ بهمن ۵۷ در شرایطی پدید آمد که رژیم شاه تمامی نیروی های مبارز و آزادیخواه را قلع و قمع و اعدام کرده و یا در زندانها به اسارت گرفته بود و از این‌رو هیچ نیروی متشکل ترقی خواهی را باقی نگذاشته بود و در خلاء نیروهای راستین انقلاب، شبکه سنتی روحانیت بر امواج انقلاب سوار شدند و در واقع سلطنت مطلقه با کشتار و حذف جریانهای مترقی همه چیز را به ولایت مطلقه هدیه داد و در خدمتی که ارتجاع مشروعه در نهضت مشروطه برای سلطنت انجام داد، در سال ۵۷ سلطنت برای آنها جبران کرد.
اما این‌بار نسل نوخاسته جوانان پرشور و شورشگر با بهره گیری از همه این تجارب برآنند تا انقلاب نوینی را خلق کنند و تاریخ جنایت بار و خائنانه شاه و شیخ را برای همیشه از صحنه سیاسی ایران کنار زنند و آزادی و دموکراسی را به نیروی خود برپا سازند.

زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر کرج
سعید ماسوری
محمد امیرخیزی
حسن صادقی
مجید اسدی
محمدعلی منصوری
پیام شکیبا
آرش صادقی
مطلب احمدیان

چهارشنبه – ۱۶/۱۱/۹۸

 

به کانال نه به زندان نه به اعدام در تلگرام بپیوندید
https://t.me/NoToPrisonNoToExecution

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)