٭٭٭٭
قصدم نوشتن شعر نیست
دردم از سقوط اخلاق و-
مرگ انصاف
با شعار “مرگ برکورد “
که همچون حاشاک بی ریشه
از بوی تعفن!
با یک سلام نظامی
در استادیوم تبریز بر خاست
حقارت بود
در هوا پیچده
یعنی مرگ شعور
نفرتی که از جهالت پر گرفت.
٭٭٭٭
مرزهای احمقانه و-
تبعیض های – ناروا
با جدائی های نفرت انگیز
پایانی باید داشته باشد

تا نفرت و کینه گم شوند
تا بدور از ترس
انسانها آهنگ با هم بودن را
در نهایت عشق زمزمه کنند
٭٭٭٭
پرچمها خونینند
نشانی از هویتها نامعقول
که از آن شعور نمی چکده
تعمق کن در خود،
ای بیگانه با خود

این شعر نیست که می نویسم
فقط تلنگری ست برای انسان بودن
به همین دلیل ساده می نویسم
٭٭٭٭
نمی دانم به این حماقت آگاهید؟ یا نه!
با افراشتن پرچم ترک
و شعار” مرگ بر کورد”
پای بر خون صدها هزار ارامنه گذشتید
“نسل کشی بود!”
شرمی حک شده در تاریخ
٭٭٭٭
این را می دانم که
جهل نوعی درد است
مثل مرگ، نه برای خود تو
برای دیگران! آنهایکه
صاحب احساس و شعورند
و تو غافل از هر چیز
خود را در کنار جانیترین انسان ها
با افتخار در خونهای
ریخته شده کودکان کورد
شریک می سازید ،
تا از حقارت رهای یابی
تا در اوج حماقت ارضا کنید خودت را
٭٭٭٭
ساده می نویسم
و صادقانه اعتراف می کنم
که دلم به حالتان می سوزد
ای فاشیستهای غلیتده درحماقت!

وقتی که در وجودتان!
نفرت بسیار زیاد و – قلب تان
خالی از ارزشهای انسانی ست.

#شمی_صلواتی
۴نوامبر ۲۰۱۹ در اعتراض به فاشیست ها در استادیوم تبریز برای درک بیشتر از وحشیگریها

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com