«…به گمان من افراد سکولار و لائیک اشتباه مهلکی مرتکب می شوند اگر خواننده ای را به دلیل محجبه بودن فاقد مجوز حضور و یا شایستگی برنده شدن بدانند. کمنت های بس کینه توزانه نسبت به هیئت ژوری و یا برنده این رقابت و یا به امیر حسین به خاطر گوشواره نشان میدهد که عدم تحمل دیگری تنها مختص حکومت گران اسلامی نیست و راه درازی تا رسیدن به فرهنگ رواداری در پیش روی داریم. فرایندی که با پرخاشگری، توهین و غلیان احساسات بدست نمی آید، بلکه نیازمند نقد و گفتگوی عقلانی و رواج آن در کل جامعه است. …”
گویا مساله خوانده محجبه ارمیا جنجالی در میان ایرانیان به پا کرده است که بیا و ببین… مهرداد درویش پور و دیگران زیادی نظرات مختلف داده اند.
مطلب مهرداد درویش پور معقول و تقریباً همه جانیه است. اما راه حلش که در آخرین جمله تأکید شده در بالا فرموله میشود اصلاً در تناسب با موضوع نیست.
حتی به عنوان یک جامعه شناس هم میتوان دید و درک کرد که این همه مشکلات غول اسا و هولناک در ایران – فقر و اعتیاد و فحشا و دروغ و جنایت و هزار قلم ناهنجاریهای دیگر که اسلام عزیز به مردم ایران هدیه داده است – ربط عمیقی با نفس وجود جمهوری اسلامی دارد. قطعاً سرنگونی این نظام همه مسائل را حل نمیکند و نیاز به بحث و آموزشهای زیادی خواهد بود. اما بدون سرنگونی آن هیچ بحث و فحصی راهی به جایی نمی برد. قوانین مترقی در صورت وجود قانونگذاران و حافظین مسئول قانون فرهنگ را در اذهان و پراتیک روزمره مردم وارد می کنند. بحثهای عقلانی هم البته کمک زیاد میکنند اما اصل بر قانونی شدن و مجازات در صورت عدم احترام به قانون است. در مورد این خواننده محخبه نه قانون که اخلاق و فرهنگ عمومی جامعه او را منطبق یا غیر منطبق با نرمهای عمومی غالب میبیند و بدون مشت بازی کلمهای او را قضاوت خواهد کرد.
اما حرف زدن از مشکلات ایران اعم از فرهنگی و روانی و اجتماعی و رفتاری و غیره بدون تأکید بر این که نظام اسلامی حاکم بر ایران ام الفساد و مادر تمام ناهنجاریها و بدبختیها و فسادها و بنبست هاست تجویز اسپیرین و گل گاوزبان برای سرطان پیش رفته است.
در اوائل دهه هشتاد میلادی استادی در جامعه شناسی سیاسی داشتیم. موضوعات داغ ایران و لهستان بودند. اما امریکای لاتین هم جایگاه مهمی در بحثها داشت. استاد مذکور روزی تعریف کرد که در دهه هفتاد میلادی هیئتی از طرف سازمان ملل مامور شد که به کشورهای امریکای لاتین برود و در مورد مسائل و مصائب و کودتا ها و خشونت ها تحقیق کند.
هیئت مذکور بعد از مدتی برگشت. در روز موعود سالن سخنرانی آنها پر بود.همه با اشتیاق در انتظار یک بحث مفصل چند ساعته بودند.
مسئول هیئت پشت تریبون رفت. کاغذی هم در دست نداشت. اعلام کرد بعد از همه تحقیقات و بحثها به این نتیجه رسیدیم تنها راه بهبود اوضاع در این قاره عوض شدن دولت های آنها است.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
جناب بکتاش :
تنها نیم نگاهی به تاریخ تولد اسلام کافی است تا با هم بنشینیم و ببینیم که مسلمانان چطور دیکتاتوری خود را با دموکرات نمائی شروع کرده اند…
دکتر شجاع الدین شفا در کتاب “پس از ۱۴۰۰ سال” به نقل از تاریخ طبری مینویسد:
«تا زمانی که پیغمبر زنده بود مسئله حجاب در جامعۀ مسلمان اجباری نبود حتی دختر و همسران او حجاب را اجباری نمی دانستند … ساختار شکنی در جامعه انهم به صورت واپسگرایی عملاً دشوار است، … تا ۱۰۰ سال بعد از مرگ او کم کم انهم در بعضی از قبایل (البته نه به صورت امروزی) مرسوم شد»
تا کم کم به صورت امروزی اِعمال گردید..
تا قبل از سال ۱۳۵۷ که خمینی در فرانسه بود شعار میداد:
“لیکن ما هم دموکراسی میخواهیم”
اصلا خبری از حجاب نبود… اگر بود که اصلا چپی ها و کمونیستها و … انقلاب نمیکردن!
بعد از دو سال یه روز از خواب پاشد گفت: “از امروز هر کس با حجاب سر کار نره ،پاکسازی میشه”.. “یا روسری یا تو سری”
همۀ خانمهای کارمند واقعاً فکر میکردن شوخیه! نمونه اش مادر خودم! اون روز اصلا سر کار نرفت! .. باور نمیکردن…
** تاریخ نشون داده که به گلۀ مسلمانان نباید رو داد **
حتی به عنوان خواننده.
جمعه, ۹ام فروردین, ۱۳۹۲
دوست عزیز به نظر من که صد البته سخنگوی ملت ایران!! هم نیستم، اینه که اصلا بحث شخص نیست صحبت سر ملغمه ایه که ملت عزیز ایران! دست به گریبانش هستن این که نمی دونیم کی هستیم یا چی هستیم چی می خوایم و چی نمیخوایم همین امتی هستیم که عاشورا و تاسوعا! مشکی پوشان دنبال دسته ها به امید یه بشقاب نذری فحش خار مادر به هم میدیم و اگر توی جاده چالوس گیر بیوفتیم سیستم خفن ماشین رو روشن میکنیم و چنان میزنیم میرقصیم که خردادیان جلومون لنگ میندازه!یه روز برای تماش اعدام ساعت ۴ صبح ورزشگاه رو قرق میکنیم! یه روز برای تظاهرات انتخابات علیه نمیدونیم کی! شعار میدیم! پای تلویزیون میشیم مفسر سیاسی و صاحب نظر بی بی سی و صدای آمریکا رو میخوریم و قورت میدیم! اما توی تاکسی و مترو اتوبوس فحش زن و بچه به همه شبکه های خبری اونوری و اینوری میدیم!پای عکمدی! میشینیم رای میدیم فحش میدیم براشون خط مشی تعیین میکنیم! دست آخر روسری طرف میشه سوژه داغ شبهای عید دیدنی! و اما چرا فحش میدیم یا طرفداری میکنیم!….فحش دهندگان:اسلام برای زن همه چی رو منع کرده مو ، صدا ،سیما ،شغل خاص! …اگه مسلمونی پس دستورات اسلامیت چی میشه ؟فقط موهات مشکل داره؟و چندین و چند انتقاد و فحش آبدار دیگه!!!
حمایت کنندگان: مگه خوانندگی زن اشکالی داره ؟مهم روسری نیست مهم صدای خوبه!نشون داد که با همه محدودیت ها میتونه خودشو نشون بده!
و خلاصه این شده ملغمه ای که هم ارمیا خانوم هم ملت ما دچارش هستن!
تا وقتی با روسری توی عروسی ها میرقصیم همینه!!
جمعه, ۹ام فروردین, ۱۳۹۲
هیجکاه بفکر این بوده اید که سرکار خانم فایقه اتشین برای انکه فراموش نشود وهمیشه مطرح باشد همه نوع تبلیغاتی را بنا میکذارد?
شنبه, ۱۰ام فروردین, ۱۳۹۲