می‌گذرد در شب آئینه رود خفته هزاران گل در سینه رود
گُلبُـن لبخنــد فــردائــی مــوج سـر زده از اشک سیمینه رود

فَرازِ رود نغمه خوان
شکفته باغ کهکشان
مـی ســوزد شــب در ایــن میــان

رود و سرودش اوج و فرودش مـی رود تا دریـای دور
بـــــاغ آئینـــــه دارد در سینــه مـی رود تا ژرفای دور

موجی در موجی می‌بندد
بر افسون شب می‌خندد
با آبی‌ها می‌پیوندد

فـردا رود افشـان ابـریشـم در دریـا مـی خوابــد
خورشید از باغ خاور می‌روید بر دریا می‌تابد

موجی در موجی می‌بندد
بر افسون شب می‌خندد
با آبی‌ها می‌پیوندد

فـردا رود طغیـان شــورافکـن در دریـا مـی خـوابــد
خورشید از شرق سوزان می‌روید بر دریا می‌تابد

موجی در موجی می‌بند
بر افسون شب می‌خندد
با آبیها می پیوندد

شعر : سعید سلطانپور
تنظیم و رهبری : مهرداد بران
گروه کر بهار پاریس
ارکستر فیلارمونیک پاریس شرقی

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com