سازمان حقوق بشر ایران؛ ۲۲ مهر ماه ۱۳۹۷: نگاهی به پرونده محمود اکبری متهم به قتلی که در طی یک نزاع مرتکب قتل میانجی دعوا شده بود و در نهایت در زندان رجایی شهر کرج اعدام شد.

بنا به گزارش سازمان حقوق بشر ایران، محمود اکبری که در یک نزاع با دوستش مرتکب قتل میانجی دعوا شده بود روز چهارشنبه ۱۱ مهر ماه در زندان رجایی شهر کرج اعدام شد. طی روزهای گذشته رسانه‌های داخل ایران بدون ذکر تاریخ اجرای حکم و در حالی که نام مستعار “طالب”، “آرش” و در برخی اخبار “پسر عصبانی” را برای وی انتخاب کرده بودند به پرونده‌اش اشاره کردند.

تایید اخبار رسمی اعدام بدون ذکر تاریخ اجرا آن یکی از شیوه هایی است که اخیرا از سوی رسانه‌های داخل ایران صورت می‌گیرد. در این‌گونه اخبار معمولا اسامی فرد اعدام شده را نیز تغییر می‌دهند که اطلاعات آنها مورد استفاده سازمان‌های حقوق بشری قرار نگیرد.

در این رابطه مدارکی که به دست سازمان حقوق بشر ایران رسیده زوایای این درگیری خونین را بهتر به نمایش می‌گذارد. یکی از شاهدان این نزاع بنام اسدالله رحیمی که کارگر ساختمانی تبعه کشور افغانستان است، در این رابطه به پلیس گفته بود: «از داخل ساختمان محل کارم سر و صدای درگیری را شنیدم. وقتی بیرون آمدم مشاهده نموده که در داخل کوچه “حسن جوجو” به شدت محمود [قاتل] را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد و برای لحظه‌ای کوتاه محمود را رها نمود، سوار خودرو پژو پرشیا شد، محل را ترک کرد. بعد از اینکه خودرویش را در فاصله و محل دورتر از محل درگیری انتقال داد و دوباره با چاقویی که در دست داشت به سراغ محمود آمد، محمود را گرفت و به بلوک‌های سیمانی که جلوی ساختمان نیمه کاره روی هم گذاشته شده بود چسباند و به صورت پی در پی با ضربات چاقو از ناحیه صورت و سینه مورد هدف قرار می‌داد و هر کسی برای جدا کردن می‌رفت یا اعتراض می‌کرد، حسن با چاقو دنبالش می‌کرد. در این اثناء یکی از ساکنان آنجا بنام امین شهبازی به قصد گرفتن چاقو حسن را از پشت به زمین خواباند. بعد از اینکه امین شهبازی از ناحیه کتف دچار چاقو خوردگی گردید، چاقو را از او (حسن) گرفتن و بلافاصله حسن محل را ترک کرد. قدری که غائله آرام شد، متوجه فوران خون از گردن پیمان عباس‌نژاد شدم و پیمان هم همچون امین در درگیری نقش نداشته، فقط قصد جدا کردن محمود و حسن داشت و ندیدم که چه کسی پیمان را مجروح کرد.»

شاهد دیگری بنام اسدالله امیدواری در خصوص این نزاع می‌گوید: «در زمان درگیری پیمان عباس‌نژاد در جلو مغازه من روی موتورسیکلت نشسته بود و من هم کنار او بودم که سر و صدا از محل درگیر بلند شد و پیمان رفت که ببیند چیست، من هم دنبال او رفتم دیدم که حسن جوجو با محمود اکبری بشدت درگیر هستند و حسن با چاقو به شدت محمود را می‌زند و به سر و سینه او می‌کوبد. کسی جرات جلو رفتن نداشت، در این حین امین شهبازی جلو رفت که چاقو را از دست حسن بگیرد، حسن مقاومت می کرد، امین حسن را روی زمین خواباند. در این فرصت محمود به داخل ساختمان رفت و لحظه بعد در حالی که چاقوی میوه خوری دسته سفیدی در دست داشت بیرون آمد و با پیمان شروع به بگومگو کردن. امین بعد از اینکه از ناحیه کتف توسط چاقوی حسن دچار جراحت شده بود، موفق شد حسن را خلع سلاح نماید. حسن بعد از اینکه این چاقو را از او گرفت، فرار کرد و برگشتم دیدم که از گردن پیمان خون فوران می کند و پیمان توسط محمود چاقو خورد.»

محمود اکبری در مراحل رسیدگی به پرونده در نزد بازپرس گفته بود: «پیمان مرا کشید کنار، با چاقویی که در دست داشت به قلبم زد که ترسیده بودم، وارد خانه شدم، یک کارد میوه خوری برداشته، پایین آمدم و پیمان دوباره شروع کرد به زدن بنده و روی زمین افتادم، با چاقوی میوه خوری قصد ترساندن ایشان را داشتم که ناگهان چاقوی در دستم به ایشان خورد و پیمان از روی من بلند شد و پا به فرار گذاشت.»

یکی از نزدیکان محمود اکبری به سازمان حقوق بشر ایران گفت: «پدر محمود چهار پسر داشت که دو تن از ایشان در جنگ شهید شدند و یکی دیگر در تصادف کشته شد و محمود نیز که آخرین پسر خانواده بود اعدام شد. محمود در این درگیری جراحات بدی برداشته بود و پس از ضرباتی که حسن با مشت و چاقو به محمود زد، وی دیگر کنترلی بر رفتارش نداشت و از حالت عادی خارج شده بود برای همین بود که با چاقوی میوه خوری به میانجی دعوا ضربه زد.»

در ایران هرگونه قتلی که خطای محض تشخیص داده نشود، منجر به صدور حکم اعدام می‌شود و درجه بندی برای انوع قتل عمد وجود ندارد. در واقع قانون‌گذار در ایران به این نکته بی‌توجه است که قاتل خود در نزاع تا پای مرگ پیش رفته و به راحتی این امکان وجود داشت که قاتل، خود مقتول باشد. این در حالی است که در بسیاری کشورها قتل‌هایی مانند قتلی که محمود اکبری مرتکب آن شد، بالقوه در رسته‌ی قتل‌های شبه‌عمد قرار می‌گیرند و درجه‌بندی می‌شوند.

اعدام سه زندانی در زندان رجایی شهر کرج






نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com