نه!
دیگر نمیشود در آرامشی شیشهای نشست
و از آن بالا،
با لبخندی بیتفاوت،
در چشمانداز مشرف به شهر چرک
چشمهای برّاق گرسنگان را ندید،
که از لابهلای باتوم و خون فردایشان را نعره میزنند
خانه دارد میلرزد
کوچه دارد میلرزد
شهر دارد میلرزد
نه نمیشود،
دیگر قهوهی عصرانهات دم نخواهد کشید
و دهانت را هیچ شکلاتی شیرین نخواهد کرد
دیگر هیچ جشن و سیگاری و شرابی حواست را پرت نخواهد کرد
دیگر حتی ماهواره هم سریالهایش را پخش نخواهد کرد
حالا باید ساعت گرانت را با ضرباهنگ فاتحان فقیر خیابان تنظیم کنی
خانه میلرزد
شیشههای خانه میلرزد!
پویان مقدسی
تیرماه ۱۳۹۷
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.