با انتخاب ترامپ بعنوان رئیس جمهور امریکا پیش از پیش مخالفین عوام جمهوری اسلامی به تعبیر یک رویا امیدوار تر شدند. چراکه ترامپ با ژست سرمایه داری تمام ویژگی های یک مخالف جمهوری اسلامی را داراست!
او بعنوان یک سرمایه دار در نظام سلطه سرمایه داری امریکا بخوبی از مراکز قدرت پشت پرده اطلاع داشت. همچنین بواسطه تجارت در حوزه خلیج فارس از اوضاع خاورمیانه که همواره از حساس ترین چالش های جدی مراکز قدرت پشت پرده امریکاست، کاملا اگاه بود!
او با تیز هوشی و قدرت بالای تحلیل و سینک مسائل، این اطمینان را به مراکز قدرت داد که منافع انها این بار نه تنها محفوظ خواهند ماند بلکه چالش های موجود نیز، حل خواهد کرد!
دور از ذهن نیست اگر بگوییم تولد و ظهور سیاستمداران ارشد امریکایی،خواه دمکرات خواه جمهوری خواه، منوط به تایید همین مراکز قدرت پشت پرده است. این به این معنی نیست که حیات سیاسیون این کشور هم، در گرو تایید این مراکز است هرچند که حذف سیاسیون در جایگاه قدرت،همچون ترور جان آف کندی،در کارنامه سیاسی ایالات متحده امریکا دیده می شود!
شاید بتوان گفت شورای نگهبان ایالات متحده،همین مراکز قدرت هستند! مراکزی که بواسطه نقش غیر قابل انکار خود در اقتصاد کلان،همواره جایگاه ثابتی در ظهور سیاسیون ارشد داشته اند اما هیچگاه تضمینی بر دخالت سیاست های خود در تصمیمات سیاسی امریکا نداشته اند!
از مراکز قدرت شناخته شده در امریکا میتوان از ابر تاجران صهیونیست اشاره کرد که همواره در بزنگاه های سیاسی با لابی فعال ،ضمانت حفظ منافع خود را گرفته اند چنانکه به بدعت سیاسی تبدیل شده است که نامزد های انتخابات ادوار ریاست جمهوری امریکا چه قبل و چه بعد انتخابات خواه دمکرات خواه جمهوری خواه ، با دیدار با اصلی ترین منافع وابسته به ابر سرمایه داران صهیونیستی، که همانا اسرائیل است طی میزگردی با مسئولین وقت، اشکارا ضمانت می دهند!
و اما ترامپ نخستین رئیس جمهوری امریکا که بدون داشتن هیچ گونه سابقه تصدی مناصب سیاسی و یا نظامی در سال ۲۰۰۰ برای کسب نامزدی حزب ریفروم در انتخابات ریاست جمهوری امریکا شرکت کرده و باوجود پیروزی در دو ایالت در انتخابات مقدماتی این حزب،کنار کشیده بود این بار با شعار ننگین خواندن توافق برجام و سیاست های دولت اوباما، توجه‌ هات مراکز قدرت را بخود جلب میکند و با ژست ناسیونالیستی مخالف سیاست های دولت و حزب اوباما در قالب یک جمهوری خواه ظهور میکند!

همواره دو حزب اصلی امریکا ینی دمکرات ها و جمهوری خواهان در تبیین سیاست های خارجی در چالش تعیین کننده ای با یکدیگر قرار داشته اند.
حزب دمکرات حزبی میانه رو،آزادی خواه طرفدار دیپلماسی که سهم بیشتری برای شرکا و رقبای خارجی خود قائل بوده که بواسطه آن هیچگاه لقب بد ترین سیاستمداران امریکایی را توسط شرکای خارجی خود نگرفته اند! از بزرگترین اقدامات اخیر این حزب با نمایندگی دولت اوباما توافق هسته ای موسوم به برجام بود.
حزب جمهوری خواه طرفدار ترامپ، حزبی عموما رادیکال و محافظه کار،با چهره ملی-مذهبی، همواره سیاست های تهاجمی جنگ طلبانه در مقابله با چالش‌های امریکا را دنبال می‌کند که اخرین تهاجم آنها توسط جرج بوش پسر در جنگ عراق صورت گرفت!
با تولد ترامپ در حیات نظام سیاسی جهان، انبوهی از اعتراضات و مخالفت ها از جانب شرکای اروپایی امریکا ابراز شد چراکه بخوبی میدانستند که منافع انها در خطر است!
آنها بخوبی میدانستند فردی بدون سبقه سیاسی با گرایش ناسیونالیستی طرفدار تهاجم، منافع غرب را در تصمیمات سیاسی خود در اولویت قرار نخواهد داد!
از بزرگترین منافع غرب توافق موسوم به برجام است آنها بیش از انکه نگران دستیبابی ایران به سلاح هسته ای باشند بر حفظ منافع خود تاکید دارند چرا که این امریکاست که در تمامی چالش های جهانی حضوری ثابت دارد و غربی ها تنها سهم خود را از چالش های موجود برای همکاری با امریکا طلب می کنند!
ازین رو بعد از عدم تایید برجام توسط ترامپ، غرب در اقدامی کم سابقه در روابط با امریکا،پایبندی خود را به برجام اعلام میکند!
با افزایش فشار جهانی علیه مواضع ضد برجامی ترامپ،رئیس جمهوری ایالات متحده ابزار های موجود برای پیشبرد اهداف خود را بکار می بندد!
افشای سند همکاری القاعده و جمهوری اسلامی توسط سیا و اثبات اتهامی بزرگ ینی حامی تروریسم جهانی در راستای همسویی جامعه جهانی با اهداف ترامپ صورت گرفت.
مسیری که پیش تر جرج بوش پسر در توجیه شروع جنگ با عراق بر دو اصل تکیه کرد یکی همکاری صدام با القاعده و دیگری نابودی سلاح های کشتار جمعی، که در نهایت منجر به سقوط حکومت صدام شد!
این بار ترامپ منتظر حادثه یازده سپتامبر دیگری برای طرح و اجرای ادعاهای خود نخواهد ماند!
دولت امریکا برخلاف شرکای اروپایی خود که همواره بدنبال منفت طلبی هستند بهیچ عنوان تشکیل کره شمالی دیگری را تحمل نخواهد کرد!
ترامپ برجام را غیرقابل قبول میداند،حکومت ایران را غیرقابل اعتماد و حامی تروریسم می خواند و برای اثبات آن قدم برمیدارد!
باید منتظر افشای سند های دیگر توسط دولت امریکا بود چراکه برای اغنای جامعه جهانی نیاز دارد!
اسنادی از جمله در راستای اثبات ادعای پیشبرد اهداف هسته ای جمهوری اسلامی در سایت های نظامی خود که در سطح ادعا فعلا پابرجاست.
ترامپ مصمم است چالش جمهوری اسلامی بر خلاف چالش بزرگ پیونگ یانگ، تا پایان دوره اول ریاست جمهوری حل کند چراکه او نیازمند اثبات خود در جامعه داخلی امریکا برای ادامه حیات سیاسی خود است.
امریکا با طرح و اجرای تحریم های ویروسی موسوم به کاتسا ازیک سو برجام را دور زده و با تحت فشار قرار دادن حکومت جمهوری اسلامی، این رژیم را تحریک به خروج ویا نقض اشکار برجام میکند تا از یک طرف خود اغاز کننده خروج از برجام و پیامد های منفی ان در جامعه جهانی در کوتاه مدت نباشد و از سوی دیگر با طرح ادعا و افشای سند، در بلند مدت جامعه جهانی را برعلیه نظام اسلامی برای اجرای اقدامات بعدی خود همراه کند.
ترامپ بدنبال حل دائمی چالش جمهوری اسلامی است سیاست او در پلن اول بدنبال حذف جمهوری اسلامی نیست بلکه مهار این رژیم در منطقه است او بزودی جامعه جهانی را برعلیه نظام اسلامی هم صدا خواهد کرد و رژیم جمهوری اسلامی را با اقدامات خود مجبور خواهد ساخت به یک گزینه از دو گزینه پیش رو تن دهد!
گزینه اول پذیرش کنترل و بازدید از تمامی سایت های نظامی که بمعنی خلع سلاح جمهوری اسلامی است و یا گزینه اخر حذف برجام و بازگشت و تشدید تحریم های پیش از توافق هسته ای و اقدامات نظامی احتمالی، در نتیجه فروپاشی نظام جمهوری اسلامی ایران!
جمهوری اسلامی بخوبی میداند پتانسیل داخلی برای تحمل شرایط قبل از برجام را ندارد و سراسیمه منتظر اقدامات بعدی دولت امریکا می ماند!
اقداماتی که هروز حلقه فشار بر گردن نحیف جمهوری اسلامی را تنگ تر می کند و دو واقعیت تلخ را در گوش سران جمهوری اسلامی زمزمه میکند: سقوط یا خلع سلاح!

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com