زنان تقریبا نیمی از جمعیت جهان را تشکیل می دهند. علاوه بر این، زنها یکى از دو رکن پدیدآورنده بنیان خانواده و بقای نسل بشر هستند. با نگاهى گذرا به سیر تاریخی رشد جوامع مختلف بشری و مروری بر تاریخ ملل، خواهیم دید که زن تقریبا در بیشتر مقاطع تاریخی، در بسیاری از جوامع و فرهنگ ها همواره از نوعى محرومیت رنج میبرده است. حتی امروزه نیز در بسیاری از جوامع، تنها به دلیل جنسیت و زن بودن، این محرومیتها، محدودیت ها و رنجها هنوز هم وجود دارند.
حقوق انسانى زنها، همیشه تحت سیطره مردان و فرهنگ مردسالارى قرار داشته و دارد. بعلاوه، نگاه ادیان مختلف به زن و جایگاه زن نیز تاثیر بسیار فراوانی بر جایگاه زنان گذاشته است.
پس از اصلاحات اخیر در عربستان، برخی از نشریات ایرانی با تیترهایی تمسخرآمیز به این ماجرا پرداخته اند. و پس از آنکه در کابینه امارات متحده عربی نه زن به مقام وزارت رسیدند، برخی از روزنامه ها، همچون روزنامه همدلی، تیتری را با عنوان “زنان عرب؛ از زنده به گوری تا وزارت” بر صفحه اول نشریه خود درج کردند.
اما آیا به واقع آنچنانکه بسیاری از مبلغان و روحانیون مسلمان میگویند و آنگونه که در کتابهای درسی به ما آموخته اند، زنده بگور کردن دختران در میان عربها پدیدهای رایج بوده است؟ یا حکم استثناء را داشته تا به عنوان یک قاعده؟ آیا به راستی زنان پیش از اسلام در شبه جزیره عربستان جایگاهی آنچنان نازل داشته اند یا خیر؟ آیا واقعا در عربستان پیش از اسلام تمامی دختران زنده به گور می شدند؟ زنان در عربستان پیش از اسلام، چگونه جایگاهی داشته اند؟
در عربستان پیش از اسلام و به ویژه در شهر مکه، یعنی خاستگاه و شهر پیدایش اسلام، گروهی از زنان عرب از جمله لکعاء بنت عیص، در کعبه به خدمت بتها مشغول بودهاند. عاقلانه و منطقی به نطر نمی رسد که خدمت کردن به بتها، که در آن دوران از تاریخ عربستان برای آنان از ارزش و جایگاهی الهی و مافوق طبیعی برخوردار بودند، به موجوداتی که پست و لایق زنده به گور شدن بودند سپرده شود.
در قرآن، از زنده به گور کردن فرزندان دختر در عربستان پیش از اسلام، که از آن با عنوان دوران جاهلیت یاد میشود، سخن گفته شده است. اما آنگونه که از شواهد تاریخی پیداست، در عربستان پیش از اسلام راه زنان برای دست یافتن به مزایای اجتماعی هرگز بسته نبود. خدیجه دختر خویلد از ثروتمندترین زنان قریش بود. وی از پنج سرمایهدار مهم شبه جزیره عربستان بوده که با محمد ازدواج کرد. او زنی بازرگان و بسیار ثروتمند بود که در میان اعراب، به اِمرأه القریش شهرت داشت.
محمد، پیامبر مسلمانان، پیش از ازدواج با خدیجه برای وی کار میکرده است. ثروت خدیجه و کارفرما بودن او نشان میدهد که پیش از محمد نیز زنان حق داشتن ثروت و حق کارفرما بودن را داشتهاند. همچنین مردان از کار کردن برای زنان شرمسار نبودهاند. علاوه بر خدیجه، هند دختر عتبه نیز از زنان بسیار قدرتمند عرب بود و در احد در کنار مردان، بر علیه سپاه اسلام میجنگید.
پیش از پیدا شدن اسلام در عربستان، خدایان از هر دو جنسیت زن و مرد وجود داشتند. کعبه خانه و جایگاه ۳۶۰ بت و خدایان محافظ قبایل مختلف بود. گذشته از آنها، به غیر از خدایان قبیلهای، همه اعراب در آن دوران اعتقاد به یک بت اعظم، و خدای مشترکِ برتر به نام «الله» داشتند. آنها معتقد بودند الله سه دختر دارد که آنها هم به نوبه خود خدا هستند. نام این سه دختر لات، منات و عُزّی بود.
عربها این سه بت را “بناتالله الثلاثه”، یعنی سه دختر الله مینامیدند. و بر این باور بودند که این سه بت شفیعان آنها در نزد خدا، یعنی همان الله یا بت اعظم هستند. عزی، در حراض، پرسشتگاهی ویژه همانند کعبه داشت که به آن سقام میگفتند.
آنگونه که در ادبیات پیش از اسلام عربستان میتوان یافت، زنان بسیاری همانند ام اناس الشیبانیه، حلیمه غسانیه، برت دخت سعید الاسود، رهم دخت خزرج پسر تیم الله، و برخی نامهای دیگر، موضوع قصیدههای شعری و غزلسرایان عرب آن دوران شده بودند. بنا بر برخی شواهد، زنان در همان عصری که به آن دوران جاهلیت گفته می شود، از حقوقی نیز برخوردار بوده اند. حتی گاها در سیاست آن دوران اعراب نیز مشارکت جدی داشته اند. به طور مثال همسر ابوسفیان جزو طراحان، تحریکگنندگان و جنگاوران علیه محمد بود.
اینگونه به نظر می رسد که زنان و دختران عرب پیش از اسلام آنگونه که تصور و گفته می شود، موجوداتی پست و بی ارزش نبوده اند. و یا شاید حتی بر خلاف این گفته ها از ارزش و منزلت بالایی نیز برخوردار بوده باشند. چرا که یقینا موجودی پست که لایق زنده به گور شدن باشد، نمی توانسته به مقام خدایی رسیده باشد. قطعا نمیتوان گفت که یک موجود یا جنسیتی همزمان هم پست است و هم تا مقام ایزدبانویی بالا رفته و خداست. تناقض آشکاری میان این گفته ها و برخی مستنداتی که حتی در قرآن نیز آمده است وجود دارد. چرا که نام این سه ایزد بانوی عرب پیش از اسلام در قرآن هم عنوان شده.
ساده ترین سوالی که به ذهن آدمی میرسد این است که اگر اعراب دخترانشان را زنده به گور میکردند پس نسل اعراب از کجا و چگونه تداوم پیدا میکرده است؟ تنها با حسابی سرانگشتی نیز می توان فهمید که اگر به واقع اعراب دخترانشان را زنده به گور می کردند، تعداد زنان در جامعه عرب بسیار کم میشد. در نتیجه تولید نسل نیز کم شده، جمعیت اقوام و قبیلههای عرب پس از مدتی بسیار کم شده و از بین می رفتند.
نتیجتا، اگر تنها با اندکی دانش دموگرافی هم به این موضوع نگاه شود به این نتیجه میرسیم که این موضوع، یعنی زنده به گور کردن دختران عرب، یا اصلا وجود نداشته و یا اگر هم وجود داشته احتمالا به صورت بسیار محدود و بنا به دلایلی خاص بوده است. همانگونه که امروزه نیز در کشور ما قتلهای ناموسی صورت می گیرد و برخی از زنان و دختران تنها با عناوینی مانند دفاع از ناموس و غیرت، بوسیله ی پدر یا برادر خود کشته می شوند. اما نمیتوانیم حکمی قطعی صادر کنیم که تمامی “ایرانیان دخترانشان را می کشند.”
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.