کشورها رودرروى کشورها
عقب نشینى قدرت هاى استعمار گر بریتانیا و فرانسه در اواسط قرن بیست مجموعه اى از کشورهاى عربى تازه تاسیسى را از خود به جا گذاشت که هر یک به دنبال بازترسیم نقشه منطقه بودند. سوریه از روزهاى اولیه استقلال ادعاى ارضى خود بر لبنان را مطرح کرد. در طول سال هاى دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ مصر ناصرى خود را مظهر پان عربیسم مى دانست و در خلال سال هاى دهه ۱۹۶۰ به مداخله در یمن پرداخت. جانشین ناصر، انور سادات در اواخر دهه ۱۹۷۰ گرفتار درگیرى هاى جسته گریخته با لیبى بود. سوریه در سال ۱۹۷۶ به سوى لبنان پیشروى کرد و به گونه موثرى این کشور را ۱۵ سال بعد ضمیمه خود کرد و عراق دو جنگ را به هم کیشان مسلمان خود آغاز کرد: با ایران در سال ۱۹۸۰ و با کویت در سال ۱۹۹۰. جنگ با ایران طولانى ترین جنگ متعارف قرن بیست .
مومنان رودرروى مومنان
آنهایى که فکر مى کنند بحران خاورمیانه مسئله اى «مسلمان- یهودى» است بهتر است نگاه دقیق ترى به سابقه آن بیندازند: ۱۴ سال خونریزى فرقه اى در لبنان، تلاش صدام براى نابودى شیعیان در دوران پس از جنگ اول خلیج فارس، قتل عام ۲۰ هزار نفر از مردم حما توسط دولت سوریه در سال ۱۹۸۲ که اخوان المسلمین در آن نفوذ بالایى دارند و خشونت هاى تروریستى علیه مسیحیان مصرى در سال هاى دهه ۱۹۹۰. به این بحران ها سرکوب هاى شدید داخلى را هم مى توان افزود، مانند آنچه که در عربستان سعودى مى گذرد که در آن گروه بنیادگراى وهابى از باتوم قدرت دولتى براى تحمیل شیوه زندگى خشن خود به افراد کمتر مومن استفاده مى کند.
ایدئولوژى ها رودرروى ایدئولوژى ها
صهیونیسم تنها «ایسم» منطقه نیست که به همراه دیگر ایدئولوژى هاى رقیب در منطقه رایج است. حتى احزاب بعث سوریه و عراق که از ریشه اى واحد یعنى جریان فاشیستى اروپا پدیدار شده اند براى کسب برترى در خاورمیانه با یکدیگر رقابت مى کردند. ناصر از ایدئولوژى پان عربیسم و سوسیالیسم اشتراکى علیه دولت- ملت عربى استفاده کرد و هر دو ناصریست ها و بعثیست ها مخالف پادشاهى هایى از قبیل اردن بودند. چه ارتباطى بین موارد فوق الذکر و بحران فلسطین- اسرائیل وجود دارد؟ هیچ ارتباطى. به استثناى حماس گروه مذهبى که زمانى به عنوان رقیب سازمان آزادیبخش فلسطین توسط اسرائیل حمایت مى شد و اکنون مسئول بسیارى از بمب گذارى هاى انتحارى در اسرائیل است. ولى آیا زمانى که اسرائیل وجود نداشته باشد حماس منحل خواهد شد؟
اتوپیاى ارتجاعى رودرروى مدرنیته
دشمنى مشترک علیه اسرائیل تنها عاملى است که از تفرقه افکنى نوگرایان و سنت گرایان عرب در جوامع خود جلوگیرى مى کند. بنیادگرایان با مسلمانان اصلاح طلب و سکولار براى ادغام مسجد و دولت تحت پرچم سبز رقابت مى کنند و مبارزه طبقاتى بورژوازى کوچک و میلیون ها جوان بیکار علیه ساختار قدرت که به سختى مخفى نگه داشته مى شود، معمولاً شکلى از کرونیسم دولتى است که ابزارهاى تولید را کنترل مى کند. اسرائیل صرف نظر از تنش هایى که مى آفریند عملاً در جهان اطراف خود توسط دشمنى ها احاطه شده است.
رژیم ها رودرروى مردمان
به استثناى اردن، مراکش و شیخ نشین هاى خلیج فارس که سیستم پادشاهى سنتى را اجرا مى کنند، تمامى کشورهاى عربى درجه هاى مختلفى از خودکامگى را- از سیستم دودمانى سوریه گرفته تا تمامیت گرایى مصر- دارا هستند. درگیرى فراملى در الجزایر حدود ۱۰۰هزار نفر را به کام مرگ فرستاده است بدون اینکه وقفه و پایانى بر آن دیده شود. قربانیان رژیم صدام تا ۳۰۰ هزار نفر برآورد مى شوند. پاکستان کشورى است که آماده وقوع انفجار است. سرکوبى شدید بهاى ثبات در این منطقه است.مجدداً این یک تصویر بسیار پیچیده خواهد بود که گمان رود خارج کردن اسرائیل از معادلات خاورمیانه در منطقه لیبرال دموکراسى را به همراه خواهد آورد. این شاید قابل قبول باشد که گفتمان خصومت به نحوى به تمامیت طلبى دولت هاى «کشورهاى خط مقدم جبهه» مانند مصر و سوریه یارى مى کند تا با توسل به «تهدید خارجى» به عنوان بهانه اى براى سرکوبى مخالفان عمل کنند. ولى جار و جنجال الجزایر در آن دوردست ها، رژیم فردمحور عجیب و غریب در لیبى و حکومت استبدادى پرهیزگاران در عربستان سعودى را چطور مى توان توضیح داد؟
منبع: روزنامه شرق
به نقل از: فارین پالیسى
تاریخ: ۱۳۸۴/۱۰/۲۵
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.