دلقک که مردم را می خنداند، آدمی است هنرمند و هنر او ستودنی است. او همه ی کوشش خود را به کار می گیرد تا دل ِ خسته ی شما را، اگر چه برای زمانی اندک، شاد گرداند. ولی اگر کسی سرشتی دلقکانه داشته باشد و ناخواسته و تنها از سر ِ خودشیفتگی هایش و ناهنجاری های شخصیتی اَش شما را به خنده بیاندازد، می شود کسی مانند ترامپ. ترامپ کسی است که خنده دارترین دلقک هایی که همه گونه سرد و گرم روزگار را چشیده اند را هم به خنده می اندازد، خنده ای از سر درد که چگونه چنین جانوری به رییس جمهوری ی یگانه ابر قدرت جهان رسیده است؟ آدم کم بود؟ خرد آن مردم کجا رفته است؟ ترامپ در پایان ِ آیین اسکار امسال توئیت کرد که اسکار مزخرف بود. وی سپس پا به پس کشید و آن توئیت را پاک کرد. گویا کسانی به او یادآور شده بودند کمی مرز دلقک سرشتی ی خویش را نگه دارد و اینقدر زور نزند که بی خردی ی خود را به همه کس نشان دهد و این گونه ابروریزی بس است. توئیت را پاک کرد ولی گندی را که زده بود به جای ماند تا روزی انبوه گندهایش همچون آواری بر سر اَش فرود آید. چه چیز ترامپ را چنان آشفته ساخت که آیین اسکار امسال را مزخرف خواند؟ آیا مزخرف بودن اسکار برای او به شَوَند (دلیل) ناهمآهنگی یی بود که در پایان برنامه و به هنگام اعلام بهترین فیلم سال روی داد؟ نه. ترامپ خود اهل شُو و شُوگردانی است و می داند که این گونه اشتباه ها می تواند پیش آید. برای ترامپ دو چیر پذیرفتنی نبود. نخست این که فیلمی از ایران برنده ی بهترین فیلم غیر انگلیس زبان ِ اسکار شود. دو دیگر بهترین فیلم سال به کارگردانی سیاه پوست و با بازی ی سیاه پوستان داده شود. این از گلوی ترامپ و شریکان نژاد پرست او پایین نمی رود. ترامپ شاید بتواند بر کینه ی نژادی ی خود سرپوش نهد، ولی برای او شدنی نیست که کینه اَش را به ایران و تاریخ چندهزار ساله ی ایران پنهان دارد. به باور من مشکل ترامپ جمهوری ی اسلامی یی که بر سرزمین فرمان می دارد نیست. مشکل او و همه ی دار و دسته ی صهیونیست، خود ِ سرزمین، کشور، ایران است. من درست پنج روز پیش از این در پاسخ یکی از خواننده گان نوشته های من درتارنمای ایرانیان که سنگ ترامپ را به سینه می زد، نوشتم: “گمان نمی کنم ما ایرانیان و آن روح ِ ایرانی بودن ما ایرانیان را بشناسید. شما با تاریخ و فرهنگ سرزمین من، که آن را از جان دوست تر می دارم، آشنایی ندارید. برای شما که ایرانی نیستید، فهم فرهنگ و تاریخ ایران، سرزمین ِ من، سخت است. تنها برای آگاهی ی شما می گویم که ایران کهن ترین کشور جهان است و این افتخار کمی برای ما ایرانیان نیست. اگر آمریکای مجبوب شما، کهن سالگی ی کشور من را داشت دیگر خدا را هم بند نبودید. ما تروریست نیستیم. پیامیر موعود شما با گنجاندن نام ایران در شمار کشورهای تروریست پرور، به ما ایرانیان توهین و پرخاش می کند، نه به رژیم جمهوری ی اسلامی. با امید آگاهی، خردورزی و ایران دوستی برای شما”.
این هم بیافزایم من هر ایرانی نمایی را که به هر شوندی از این دار و دسته ی دهشت پرور ترامپ پشتیبانی می کند، ایرانی نمیدانم. به همانسان، آن مثلا چپگرایی را که راه مزدوری و سر سپاری به قبله ای به نام خاندان ِ سعود پیشه کرده و در تارنماهای وابسته به کشور ِ آن خاندان قلم به مزدی می کند چپ نمی دانم. شایسته ی نام این دو گروه همان واژه و صفت مزدور است و کار ایشان مزدوری. مزدوری برای ترامپ کم از مزدوری برای جمهوری ی اسلامی نیست.
اکنون همگان می دانند که باراک اوباما به دست کم ۲۵۰۰ تن از نور چشمی های دولت جمهوری ی اسلامی کارت سبز پیشکش کرده بوده است. بر شمار این نورچشمی ها، آنانی را هم که از دولت های انگلستان، فرانسه، آلمان، ایتالیا، برزیل، بلژیک، اسپانیا و استرالیا تابعیت گرفته اند، بیافزایید. رقمی می شود چشمگیر. ترامپ نیامده است که به این سنت حسنه پایان دهد. روزی، پس از پایان کار او خیلی از رازها و بده بستان های پشت پرده با همین رژیم فرمانران بر ایران ِ امروز از پرده برون خواهد افتاد و بسیاری از خوشباروران امروزی انگشت پشیمانی از ناآگاهی ی خود به دندان خواهند گرفت. “فردا که بر من و تو وزد باد مهرگان/آنگه شود پدید که نامرد و مرد کیست” (انوری).

پ. مهرکوهی
دوشنبه، بیست وهفتم فوریه ی ۲۰۱۷

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com