شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان، اخیرن به ما یادآور شده است ک”ه روحانی رایی خارج از اصلاحات نمی تواند داشته باشد” تا ما را از علاقه مند شدن به تکینگی او، باز دارد. یعنی درواقع اصلاحات خطر این را احساس کرده ست که روحانی حتی بر خلاف نظرِ آنان هم که شده، پا به انتخابات ۹۶ بگذارد؛ راستی چه کسی می تواند مقابل رییس جمهور در اواخر دوره اولش بایستد؟ فکر می کنم دور از انتظار نباشد که از دی ۹۵، مدام یادوآوری کارنامه سیاه روحانی در دهه شصت را شاهد باشیم!
در باب انتخابات ۹۶ باید بصورت معترضانه به ناهماهنگی های سیستم بگوییم: “احمق ها ما می خواهیم رای بدهیم.” به نظرم همین کافی ست تا باور کنیم دیگر پای هیچ حاکمیت یگانه یی در میان نیست و از آن توهم ها بیرون بیاییم، سیستم را چیز مخوفی با اتاق فکری مشخص تصور نکنیم و بخواهیم که کمی کنش مند باشیم. انگار سیستم تا ابد باید بخاطر قتل های دهه ۶۰، نازِ چپ های پیر را بکشد!
بنابراین این بازیِ پسر منتظری، چیزی جز تلاش حاکمیت مذهبی برای بازتولید اندیشه های اصیل خود نیست و هدفِ تداوم بخشیدن به انفعال چپ ها را دارد؛ بدین طریق که به آنان یادآوری می کند نباید با جامعه امروز آشتی کنند و از خوابی حداقل بیست ساله بیدار شوند. وقتی پوپولیستی چون احمدی نژاد را در مقابل داریم، قتل های ۶۰ چه اهمیتی می توانند داشته باشند؟ پس به نظرم بیاییم به این بازی منتظری یک “نه” مغرورانه بگوییم.
#نه_به_منتظری
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
شما حالتون خوشه؟
کلی آدم کشتن. شما میگید نازشون رو بکشن. یارو از محل دفن بچه اش خبر نداره. شما از چه حرف میزنی؟ ساعت خواب
یکشنبه, ۷ام شهریور, ۱۳۹۵
پُست قبلی (نه به منتظری)، واکنش هایی داشت که هرکدام تائیدی چندباره بر رمانتیک شدگی امر سیاسی در جامعه ما می زدند. اومبرتو اکو می گوید جامعه یی که در آن مردن یک افتخار محسوب گردد، قطعن یک جامعه فاشیستی ست چراکه نظام ایدئولوژیک آن، نیاز به رشادت هایی دارد تا پابرجا بماند و در این میان، چه کسی بهتر از توده ها برای رشادت کردن؟ حال پُرواضح است که جنایات دهه شصت، جنایاتی علیه بشریت و البته کاملن ناانسانی بوده اند اما بگذارید بپرسیم: چه فرقی میان فاشیسمِ دولتی و فاشیسم اپوزیسیون هست وقتی که هردو می خواهند هرطور که شده جامعه یی مبتنی بر قهرمانان داشته باشند؟ قهرمانی گری های امثال مردن برای ارزش، در اَشکال متنوعی بازتولید می شود و فرقی جز در خرده ریزهای ایدئولوژیک ندارند. بدیهی ست که من جنایات دهه شصت و به طور کلی سیستم را تائید نمی کنم بلکه می گویم باید با سیستم مبارزه کرد ولی راهش این نیست که منفعل بمانیم و بعد از سی سال هنوز هم بخواهیم کسانی را که به ناحق کشته شده اند، زنده کنیم! بنابراین من فکر می کنم اگر اپوزیسیون، امشب حاکمیت را در دست بگیرد، اعدام های ۹۶ درست حسابی یی را در پیش داشته باشیم.
دوشنبه, ۸ام شهریور, ۱۳۹۵