*چگونه میشود از درد نوشت؟
وقتی‌که زخم‌ها ما٫ قدیمی وعفونی ست.

*ازکدام باد شوم باید نوشت؟
وقتی که جانیان زندگی هر روزه ما را تباه ساخته‌اند

* از کدام اختیار باید نوشت؟
بیگانه از خویشتنیم، ما بدور از انسان بودن در قومپرسی و مذهب ذوب شدیم…».

از زخمهای عفونی وبجامانده «احزاب جهادی؟» که روزگارمان را تباه کردند، مگر می شود نوشت؟

« تداعی فرهنگ بربرها»

*باید برای همدردی’ مردم آن دیار اشک را نزد دریا(رودخانه) برد، دریای به خون آلوده کابل، یادگار اشک‌های خونین هزاران زن و کودک افغانستانی، که زمین و زمان را شرمانیدن…»

*باید نوشت وگفت از مردم غلتیده در رنج که تنها و بی‌صدا در دل تاریکی می میرند….»

«نمی‌دانم
با چه قلمی میشود نوشت
پیام همدردی را
اما باید نوشت؟»

*از طالب ها که زائیده جهل خودماست
پسماندهای تاریخ- و بیگانه با شعور،
مسخ شدگان جهل و بی رحمی …..»

*از زنان جسور و برابری طلب
که یاد آور سواران پیش تاز
گم شده در گردباد تاریخ ند،!
اره، رفیق باید گفت و نوشت.

«زنانی که فریادشان جهانی را شگفت‌زده کرد و همصدائی یافت….»

«همدردی با زلزله زدگان در افعانستان»
روز چهارشنبه زلزله‌ی قوی استان‌های خوست و پکتیکا را به هم ریخت، آمار جان‌باختگان فعلا به صدها نفر رسید است.. همزمان در بامیان بارش‌های برف مردم را غافلگیر و باعث جانباختن ۲۲ نفر شد.
«آتشی زد به حاصل امسال مردم آزرده ی ما!!!……»

۲۳ ژوئن ۲۰۲۲میلادی
شمی صلواتی
#افغانستان

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)