فرانس تیمرمانس
برادری
دفاعیه ای برای همبستگی
(۲)

توریست لمک ، یکی از درخشانترین هنرمندان، شعرا و آهنگسازان قلمرو زبان هلندی است.
او در ترانه ” نیایش کوچک” خود روزگار یک زن پناهجوی سوری را تشریح می کند که همراه فرزندش از آن جهنم فرار کرده به فلاندر بلژیک رسیده است. شاعر به این زن می نگرد، او را به سخن می آورد و به او چنان انسانیتی اساسی می بخشد تا باعث شود دیگر نسبت به سرنوشت او بی اعتنا نباشیم. اگر این بلا می تواند به سر کسی بیاید که در واقع اینقدر همانند ماست، پس می تواند بسر ما هم بیاید – پس این امر می باید دلمشغولی ما هم باشد. توریست لمک سپس نگاهی به خویشتن می افکند، به رفتارهای خود، سپس چیزی می گوید که می تواند برازنده همه ما باشد:

عجیب است که چنین شد
بیا از صندلی من تماشا کن
پس از یک روز سخت نجاری
سر راهم به محل کار
از هفت خندق می گذرم
همه به یک اندازه مهم
دستکم برای من تأسفبار است
الآن دستم بند است
ریا نیست
رسم روزگارهمین است
ذهنم نگران است
دفن در شنزار
دلم می خواهد کمک کنم
و توجه هم دارم
اما تو هم مثل من فکر می کنی؟
پس صلیب سرخ چکاره است؟
چشمها را بستن
سریعتر است از بازکردن
من برای همه بهترینها را آرزو دارم
اما خودم هم مگر باید کاری کنم؟
من نمیدانم از کجا باید شروع کنم
نه، واقعا نمیدانم
چون یک خواننده معمولی
نمی تواند همه ابعاد فاجعه را بخواند
همه جا شلوغ شد
همه جا کشته ریخته
چهل میلیون انسان
از شب گریختند
بزرگتر از آن است که در فهم بگنجد
و کسی نیز هنوز آزاد نشد
شیره به سر خودم می مالم
از طریق حساب پنج پنج پنج

واقعا عمق قضیه را به کلام درآورد. من هم از خود می پرسم آیا ما فرصت این را که درست به دیگران نگاه کنیم از دست ندادیم ؟ و اگر نتوانی دنیا را از نگاه دیگران ببینی، خودت را هم کمی گم می کنی! نه از شرارت، نه از بدخواهی، بلکه همانطور که توریست لمک گفت، شاید بزرگتر از آن است که بگنجد!

مثل این می ماند که در مسیری پردست انداز و پر از چاله قدم بزنی طوری که نگاهت را بدوزی فقط به نقطه صافی که بتوانی پایت را رویش بگذاری ، دیگر به چیز دیگری نیندیشی، فقط به همان نقطه، که در چاله نیفتی یا روی سنگ لق پا نگذاری و سکندری نخوری.
چشممان تنگ می شود، نگاهمان خیره و ذهنمان تنگ و توجه مان فقط به اینک و اینجا و یافتن جای پای بعدی. دیگر توجه نداریم که چه در اطرافمان می گذرد اما وحشت داریم از اشباحی که هنوز در افق دیدمان پدید نیامده اند.
*

ادامه دارد

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com