افزایش خرید و فروش سلاح در ایران
در سالها و ماههای گذشته گزارشات زیادی از خرید و فروش سلاح در ایران منتشر شده است. با وجود این گزارشها این سوال پیش میآید که چرا مردم ایران رو به خرید سلاح آوردهاند.
حکومت ولایت فقیه وقتی بر مسند قدرت تکیه زد و پس از رواجدادن چماقداری و سرکوب گروههای سیاسی مخالف اقدام به جمعآوری سلاحهای باقیمانده در دست مردم در بعد از انقلاب ۱۳۵۷ کرد.
وجود سلاح در دست سازمانهایی که برای مقابله با نظام سلطنتی، روش مبارزه مسلحانه را در پیش گرفته بودند و در آن زمان با حکومت ولایت فقیه در تضاد ماهوی بودند؛ همچنین وجود سلاح در دست مردم میتوانست برای حکومتی که در ابتدا پایههای قدرتش چندان مستحکم نمینمود خطرآفرین باشد.
با از گردونه خارج شدن گروههای سیاسی مبارز و یا تبعید آنها در اثر بسط قهر و سرکوب عریان، حکومت ولایت فقیه برای دو یا سه دهه توانست از تبعات مبارزه مسلحانه که میتوانست تمامیت سیاسی یک حاکیت را به زیر بکشد نجات یافت.
نقش سلاح در تعادل قوای انقلابات منطقه
شاید بتوان گفت ظهور بهار عربی در کشورهای عرب خاور میانه نخستین جرقههای آتشی بود که مردمان کشورهای خاور میانه را که در برخی از کشورهای آن در زیر حاکمیت دیکتاتوری بودند به سوی این مهم سوق داد که مردمان این کشورها تا ابد محکوم به تحمل دیکتاتوریها نیستند و در جایی که مبارزات مدنی و سیاسی، راه به برآوردهشدن نیازهای پایهای مردم مانند آزادیهای پایهای نمیبرد میتوان به عنوان آخرین راه گزینه مبارزه مسلحانه را در پیش گرفت.
مردم ایران در دهه پایانی نظام سلطنتی در این مورد آزمون خود را پس داده بودند و عملا سقوط دیکتاتوری شاهنشاهی به یمن مبارزه مسلحانه گروههای سیاسی مخالف نظام حاکم میسر گشت.
در سالهای بعد از انقلاب ضد سلطنتی حکومت ولایت فقیه برای قریب به ۴ دهه از مخاطرات مبارزه مسلحانه به دور ماند، ابتدا جنگ خمینی بر افروخته با عراق به داد حکومت ولایت فقیه رسید و بعد در زیر سایه مماشات غرب با حکومت ولایت فقیه، بازی اصلاحطلبی.
در پایان راه اما که مقارن با سالهای اخیر شده است حکومت ولایت فقیه در معرض آزمونهایی قرار گرفت؛ همان گونه که مردم ایران در معرض آن قرار گرفتند.
نیاز به سلاح در پی اعتراضات ضد حکومتی
پس از فوران اعتراضات ضد حکومتی پراکنده در تیر ۱۳۷۸، قیام بعد از انتخابات ۱۳۸۸، دهه اخیر شامل اعتراضاتی بود که از حیث گستردگی و کمیت و همچنین کیفیت، قابل مقایسه با اعتراضات پیشین و دهههای قبل نبود.
اما نتیجه همان طور که در اعتراضات دهههای قبل بارز گردید در اعتراضات دهه اخیر نیز خود را نشان داد و آن چیزی نبود جز گلوله و سرکوب مسلحانه اعتراضات مردم ایران در پی خواستهای صنفی و اعتراضات خیابانی.
بعد از سرکوب گسترده مسلحانه از جانب دیکتاتوری ولایت فقیه، در دی ۹۶ و آبان ۹۸، مردم ایران به این مهم دست یافتند که هر چند در کمیت در برابر حکومت ولایت فقیه و نیروهای وابسته به آن تفوق داشته باشند، اما وجود سلاح و نیروی مسلح در طرف مقابل میتواند معادله را به نفع حکومتگران رقم بزند.
این یک درس عینی بود که مردم ایران و معترضان ایرانی در بطن اعتراضات خیابانی به آن دست یافتند. [خرید و فروش سلاح در ایران]
خرید سلاح در پی گسترش اعتراضات سیاسی و سرکوب قهرآمیز مردم توسط حکومت
به بیان دیگر مردم ایران دریافتند در جایی که کوچکترین اعتراض صنفی و مسالمتآمیز آنان با قهر عریان و سرکوب مسلحانه نیروهای نظامی ولایت فقیه و سپاه پاسداران روبرو میشود چارهای جز این نیست که آنان نیز در این رویارویی و نبرد، از همان اهرم یعنی سلاح برخوردار شوند.
هر چند در وهله اول تسلیح مردم در ابعاد میلیونی ممکن است به نظر بعید بیاید اما دست یافتن مردم به سلاح در مقیاس کوچک میتواند معادله را به نفع مردم در برخی موارد چرخانده و علیه نیروهای سرکوب حاکمیت کند.
در قدم بعد به دلیل داشتن امتیاز برتری از نظر کمی، چنانچه سلاح را در ابعاد گسترده در دست مردم ایران تصور کنیم که در مقابل نیروهایی با کمیت اندک که در دفاع از حاکمیت ولایت فقیه برمیآیند؛ بیشمارند موضوع برای حکومتگران دهشتآور خواهد شد.
این ترسی است که در ماههای اخیر و در پی اخبار کشف سلاح و مهمات در شهرهای مختلف ایران آژیر خطر را برای حاکمان ایران به صدا درآورده است آژیری که میتواند به منزله تغییر توزان و تعادل قوا به نفع مردم ایران در اعتراضات اجتنابناپذیر آتی قلمداد شود.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.