خیزش خوزستان؛ قیام تشنگانی که سیراب می کنند!
درس ها و تجربه ها از اعتراضات خوزستان
خیزش خوزستان در شب ۳۰ تیرماه هفتمین شب خود را پشت سر گذاشت. به ۲۸ شهر گسترش یافت و تندترین شعارها را علیه حاکمیت ولایت فقیه سر داد. در این فرصت سر آن داریم که نگاه عمیقتری به این رویداد مهم جامعه ایران بیندازیم. به کند و کاو آن بپردازیم و دلایل استمرار آن را به بحث بگذاریم؛
برجستهترین ویژگیهای خیزش خوزستان
– این قیام به لحاظ زمانی بیش از یک هفته استمرار یافت که از قیام آبان و قیامهای بعدی آن طولانیتر بوده است. [خوزستان؛ جنوب تشنه برخاست! + کلیپ]
– به لحاظ مکانی نیز گسترش یافت و تقریبا تمام شهرهای خوزستان را در برگرفت. اما در خوزستان محدود نماند و تاکنون به استانهای لرستان، اصفهان، بوشهر، خراسان و البرز گسترش یافته است.
– به لحاظ نیروی انسانی نیز؛ کلیه اقشار در صحنه بودند. یعنی ما با یک قیام مردمی مواجه بودیم.
– شعارها با موضوع آب و صنفی شروع شد. ولی به سرعت رادیکال شد و به شعارهای سرنگونی حکومت و مرگ بر خامنه ای و مرگ بر دیکتاتور ارتقا یافته است.
– تظاهرات آرام نبود و با آتش زدن خیابانها و بستن جادهها همراه بوده است. برپایی تظاهرات در شب ها بود که هم خنکی هوا و هم تاریکی به مردم کمک می کرد. [اعتراضات خوزستان؛ جوانان دلیر ایذه به فرمانداری و پایگاه بسیج حمله کردند]
ورود عنصر سلاح در خیزش خوزستان
– ورود سلاح در برخی از شهرها و اقدام به شلیک هوایی به منزله اخطار به نیروهای سرکوبگر و اینکه آتش با آتش جواب داده خواهد شد. این یک اقدام دفاعی برای جوانان شورشی بود که در مقابل پاسداران سراپا مسلح بیدفاع نیستند.
– از «ترس» نه تنها خبری نبود بلکه هر «سرکوب» خود عامل «شورش» میشد. به عکس ترس در اردوی دشمن مشاهده می شد.
حکومت در خیزش مردم سیستان و بلوچستان در همان روزهای اول و دوم از استانهای دیگر لشکرکشی میکرد تا خیزش آنها را خفه کند. ولی در این ۷ روز علیرغم نیرویی که از سایر استانها آورد موفق نشد قیام خوزستان را سرکوب کند بلکه بر عکس شدت پیدا کرد. نیروهای حکومت حتی در برخی شهرها مثل حمیدیه چون مردم و جوانان مسلح بودند؛ میترسیدند وارد شهر شوند.
-. حاکمیت ابتدا تلاش کرد با مارک تجزیه طلبی به قیام کنندگان خوزستان؛ افکار عمومی را علیه قیام تحریک کند ولی موفق نشد. شاخص اصلی هم شعارهای تظاهرکنندگان است که خواستار سرنگونی نظام هستند و نه جدایی.
– در این قیام هنرمندان و ورزشکاران و اقشار مختلفی مانند معلمین و کامیونداران و دانشجویان و … حمایت کردهاند.
– این قیام انعکاسات گستردهای در مهمترین رسانههای بینالمللی مانند آسوشیتدپرس، رویترز، فاکس نیوز، واشینگتن پست و … داشته است.
واکنشهای حکومت تاکنون چه بوده است؟
– دستگاه سرکوب حکومت بنا به تجارب قبلی با هیبت سرکوب وارد شد. چند شهید هم از مردم معترض گرفت. همچنین اقدام به آوردن نیروهای ویژه از سایر استانها مانند اصفهان، لرستان و تهران کرد، ولی طرفی نبست .
– حکومت ابتدا تلاش کرد که جلوی جرقه را بگیرد تا گسترش پیدا نکرده و به شورش و قیام تبدیل نشود ولی موفق نشد.
– خامنه ای که بشدت به هراس افتاده بود؛ مانند دوران جنگ آخوندها را روانه خوزستان کرد تا مانع گسترش قیام شوند. [خوزستان تشنه آب، خامنه ای تشنه خون!]
– با دجالیت و جنگ روانی تلاش کرد که جنگ مردم خوزستان با حکومت را به جنگ ملیتها با هم یا استانها با هم تبدیل کند. ولی در این زمینه نیز موفق نشد. تلاش کرد که مساله را عربی و قومیتی کرده و مارک تجزیه طلبی بزند ولی موفق نشد و هموطنان عرب زبان ما پاسخ کوبندهای به خامنه ای دادند.
در این قیام بار دیگر در برخی از شهرهای خوزستان وادار شد که اینترنت را کند یا قطع کند.
آثار خیزش خوزستان بر جامعه ایران
یک. این قیام تا همین نقطه؛ یک شوک به خامنهای و یک لرزه سرنگونی را به ارکان حکومت وارد کرده است و چشم انداز جدیدی را در امر سرنگونی نشان داد.
دو. این قیام باعث تشدید شکاف در درون نظام شد به صورتی که برخی از نمایندگان مجلس که در فکر آتیه خویش هستند؛ وادار شدند که سمت مردم را گرفتند و از آنها جانبداری کردند. رسانههای حکومت نیز بعضا بسیار تند دستگاه سرکوب را نشانه رفته و به آنها گوشزد کردند که این قیام با سرکوب خاموش نمی شود بلکه گسترش خواهد یافت. به این ترتیب دستگاه حکومت در مقابله با قیام خوزستان دچار شکاف شده بود. این وضعیت روی دستگاه سرکوب حکومت تاثیر کاهنده میگذارد.
سه. حکومت مجبور است که به درخواست مردم پاسخ بدهد. اگر نخواهد یا نتواند این قیام به رغم هر سرکوبی استمرار خواهد یافت. چرا که موضوع جرقه این قیام از جنس مرگ و زندگی برای مردم خوزستان است. یعنی خامنهای بهرغم هر سرکوبی توان مهار آن را نخواهد داشت. اگر هم موقتی آرام شود به سرعت از جای دیگری سر باز میکند.
چهار. خامنه ای و سپاه اگر تن به خواست مردم بدهند و آب را باز کنند یک باخت جدی برای حکومت به حساب میآید. بعد از پیروزی اعتراضات اصفهان این پیام را به مردم ایران میدهد که این حکومت ضعیف است و توان مقابله با قیام و اعتراضات را ندارد. این باعث گسترش خواستهای مردمی آن هم روی محور شورش و عصیان میشود. و اگر هم جواب ندهد و سرکوب کند بیتردید پا در سرزمین سرخی گذاشته و هزینه بسا سنگینتری را باید بپردازد.
پنج. هر چه که طیف نیروهای مردمی بیشتری به قیام سرنگونی میپیوندند در آن سوی دیگر شاهد ریزش نیروهای سرکوب خواهیم بود و اهرم سرکوب ضعیفتر می شود.
این قیام ها دردهای سراسری مردم ایران در زمینه فقر و گرانی و کرونا و … را میتواند باز کند و تولیدگر قیامهای سراسری شود.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.