آری خودکشی های جوانان و بزرگسالان در اثر فشارهای اقتصادی نه در سالهای اخیر بلکه طی ماهها و روزهای اخیر افزایش تلنگر آوری داشته است. هرچند پدیده خودکشی راه حل و کاری نادرست است اما شاید دست زدن به این عمل توسط افراد بزرگسال به دلیل فشارهای مختلف اقتصادی و  اجتماعی کمی قابل هضم باشد. اما به راستی خودکشی کودکان طی ماه های اخیر پدیده نادر و دهشتناکی نیست؟ کودکان از دنیای فشار و سختی چه درکی دارند؟ آیا می توان خودکشی های اخیر کودکان و نوجوانان را به فشارهای اقتصادی نسبت داد؟ جامعه پریشان و بداحوال ایران دچار زخم های عمیق و کاری است که حوادث آن روز به روز گسترده تر و تلخ بار تر می شود. اما خودکشی کودکان را باید ریشه ای تر و حساس تر مورد بررسی و موشکافی قرار داد. در دنیای پاک کودکان چه چیزی وارد شده است که آنها را ترغیب به رفتن در کام مرگ و خودکشی می کند؟ به راستی رابط آموزشی و تربیت دهنده اجتماعی کودکان چیست یا کیست؟ آنها از چه کسی این عملکرد مهیب را می آموزند؟ با نگاهی اندک به کتب درسی که اولین مرکز تزریق منش و طرز تفکر در کودکان و نوجوانان است شاید بتوان سرمنشا و سرنخی از علت گرایش کودکان به خودکشی را دریافت. در دنیای کودکی و کتب درسی کودکان امروزی ایران دیگر از تصمیمات کبری، کوکب خانم و دنیای مهتابی امین و سارا خبری نیست… آنچه در کتاب های آموزشی درسی کودکان ایران امروز می گذرد تصاویر مخوف،ترویج خشونت و اعدام اشخاص در خیابان است. به راستی چه کسانی، با چه خط مشی هایی؟ با چه میزان از سواد روانشناسی کودک دست به تحریر و نگارش این کتب درسی می زنند؟ چرا هیچ نظارتی بر این محتواهای خشن،بی مصرف و منفی کتاب های درسی کودکان وجود ندارد؟ کتاب های درسی که باید خاستگاه تعالی و رشد کودک باشد امروزه به مرکز ترویج خشونت تبدیل شده است و به محتواهای گمراه کننده تبدیل شده است، به نظر می رسد سبک خشن حکومتی جمهوری اسلامی در همه جا بذرپاشی کرده است و به محتوای کتابهای درسی کودکان هم رواج و انتشار پیدا کرده است که نتیجه ای جز تباهی در پی نداشته و نخواهد داشت. 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)