چنین روزی در چند سال پیش
۲۷دی۱۳۶۶
ازاختیارات جنتی؛ تصرف درشئون مردم!
روزنامه جمهوری اسلامی۲۷دی ۱۳۶۶
متن سخنان آیت الله جنتی پیرامون ولایت فقیه و حکومت اسلامی:[پیامر علاوه بر اینکه مسئول دریافت تبیین وابلاغ رسالت الهی و پیام های خداوند است،مسئولیت دیگری دارد و آن اداره امورمسلمین است…این مقام ولایت پس از پیامبر بزرگ اسلام به دلیل آن که قهرا اسلام باید حکومت داشته باشد و اسلام بدون حکومت نیست و مشکل است و ظاهر و صورت خود به خودبه امام معصوم منتقل شد… در زمان غیبت امام معصوم این ولایت باید باشد. چون یک دینی که می خواهد تا قیامت باقی بماند و باید خود به خود همه احکامش قابل اجرا باشد، حکومت می خواهد.نمی شود اسلام باشد و حکومت نباشد…پس اسلام حکومت می خواهد و این حکومت باید دست کسی سپرده شود و این جامعه باید یک ولی داشته باشد و این ولی بر اساس مسائل قطعی اسلام باید یک امام عادل آشنا به مسائل اسلامی،آشنا به مسائل زمان و قادر بر اداره امور مردم با آن شرایطی که این پست حساس اقتضامی کند باشد…. وقتی علمایی پیدا شدند که با رعایت شرایط زمان و شناخت این شرایط و شناخت نیازهای مردم متناسب با منطقه و زمان قانون وضع کنند و حق قانونگذاری در این حد را ازجانب خدا دارند، مسائل حل می شود…ما الان دوران الفبای حکومت اسلامی را طی می کنیم و باید سال ها بگذرد تا این رشته تکامل پیدا کند تا مردم و مردم دنیا بفهمند که چگونه اسلام می تواند در عصر ها و قرن ها حکومت کند….همانطور که امام بزرگوار هم در نامه شان مطرح کرده بودند مساله حکومت اسلامی اهّم واجبات اسلامی است…یکی از اختیارات حاکم اسلامی اختیار قانونگذاری متناسب بر شرایط زمان مکان و یا مصلحت همه جانبه جامعه اسلامی است. از اختیارات دیگر تصرف در شئون مردم است در آنجا که به صلاح جامعه باشد ولی علیرغم میل مردم…ولی امر مسلمین یکی از وظایفش این است که علیرغم تمایل مردم اگر لازم باشد حکمی صادر کند. آنجا هم که ولی فقیه حکومت می کند با اتکای به اسلام شناسی و عدالتش دقت می کند، آنجایی که لازم باشد مشورت می کند و مصلحت را تشخیص می دهد او بعد از تشخیص مصلحت، امر می کند. مردم چه بخواهند و چه نخواهند باید آن را اجرا کنند. اینجا دمکراسی غرب نیست که آرای مردم اجرا بشود، ولایت مطرح است].
پاورقی:
احمد جنتی و مانند ایشان ازجمله منصوبان علی خامنه ای هستند که بیش از سی و اندی سال ثابت در مرکز قدرت قرار دارند. و هیچ نهادی هم برای استیضاح و برکناری آن ها نیست. آن ها می توانند برخلاف خواست مردم، مصلحت مردم را تشخیص دهند!
گماشتگان رهبری به عنوان فقیهان در شورای نگهبان به خود حق می دهند و این اجازه را به خود داده اند تا براساس نظارت استصوابی هرکه را بخواهند با دستاویزی_ازجمله مخالفت با مقام رهبری_ مانع ورود آنان به مجلس قانونگذاری شوند. به نحوی که اخیرا شورای نگهبان (گیوتین)حدود ۱۵۰نماینده فعلی مجلس را رد صلاحیت کرده است. و یا در مجمع تشخیص مصلحت نظام که اکثریت اعضای آن منصوب ولی فقیه هستند، به عنوان مشاور مقام رهبری مصلحت اراده همایونی یعنی حضرت آقا را لحاظ می کنند. این فقیهان و مشاورین رهبری و نمایندگان وی در این جا و آن جا، مثل ائمه جمعه بر اساس اختیاراتی که حکومت به ولی فقیه می دهد (که از نظر خمینی در نامه معروفش به خامنه ای قدرتش همطراز پبامبر است) این حق را به خود می دهتد تا بر خلاف میل و تمایل مردم در شئونات مردم دخالت کنند. آنان امر می کنند و باید اجرا شود!
بیست و هفت دی نود و هشت
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
t.me/shourimohammad

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)