این مطلب را محمد سعید حسینی در اختیارمان برای انتشار قرار داده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
محمد سعید حسینی – قبل از اینکه به اصول و ویژگیهای دیدگاه سلف صالح بپردازم لازم دانستم اشتباهاتی که در بعضی از رسانهها در این ارتباط درج ومنعکس میشود بازگوو تصحیح نمایم در دنیای رسانهای امروز حرفها وتفسیرهای نادرستی ازسلفیت واز مبانی آن ارئه میشود،
به همین دلیل نیاز است رویکردی صحیح وعلمی به مبانی این دیدگاه داشته باشیم تانگرش هارا تصحیح نماییم
تصورهای غلط نسبت به سلفیت به سه دلیل مهم واساسی برمی گردد:
دلیل اول نقش رسانههای مغرض ومخالف میباشد که سعی میکنند تصویر نامطلوبی از این مبانی ارئه دهند تا اذهان را منحرف نمایند و مقاصد مذهبی و یا سیاسی خود را دنبال کنند دلیل دوم برمی گردد به نادانی و بدعملی بعضی ازافرادی که خود را منتسب به این دیدگاه میکنند، از این رو عمل بد یک شخص ویا یگ گروه کوچک که خود را منتسب به این دیدگاه نموده، موجب میشود تا ناآگاهان ومغرضان بدون هیچ مبنای علمی سلفیت را زیر سوال ببرند و ازآنان به اسم گروه ویا حزب خاص سلفی یاد نمایند، بطوریکه درجامعه امروز میبینیم هر زمانی گروهی کار ناشایست و افراط گونهای انجامد میدهد ازآنان به اسم سلفی یاد میشود
دلیل سوم بر میگردد به ناآشنا بودن بعضی از اصحاب رسانه با فکر و منهج عقیدتی سلفیت.
یکی از اشتباهات عمده برخی از اصحاب رسانه وقلم این است که گاها از سلفیت به اسم گروه ویا حزب خاصی یاد میکنند که در مقابل گروه ویا حزب سیاسی دیگر مثلا اخوان المسلمین قرارگرفته است در حالیکه نمیدانند اخوان المسلمین یک جنبش وحزب سیاسی و اجتماعی میباشد نه یک منهج اعتقادی وچه بسا افرادی در این حزب سیاسی و اجتماعی عضو هستند که بر راه وروش سلفیت هستند وچه بسا نیز افردای از این حزب اصلا علم تخصصی دینی ندارند از این رو باید توجه داشته باشیم عضویت در یک حزب سیاسی واجتماعی به معنای سلفی و غیر سلفی بودن نیست و این موضوع مهمی است که باید از هم تفکیک شود.
اخوان المسلمین یک جریان سیاسی و اجتماعی مثل دیگر جریانهای سیاسی و اجتماعی در جامعه اسلامی میباشد که برکات زیادی برای جامعه اسلامی داشته است از آن طرف نیز خطاهای اجتهادی و سیاسی هم داشته وخواهد داشت که باید خود را دایم اصلاح نماید، به همین دلیل همواره نقدهایی براین جریان بوده ومی باشد.
سلفیت گروه ویا حزب ویا شخص خاصی نیست که شخصی آن را نمایندگی کند، بلکه سلفیت اسم منهج و راه وروش فهم دینداری در اهل سنت وجماعت میباشد که از گذشته براین منهج بودهاند.
منهج اهل سنت وجماعت به اسمهای دیگر مثل اهل حدیث و یا اهل اثرو یا اهل نقل هم معروف بوده است و سلفیت نیز یکی از این اسامی بوده است که در برهههای زمانی مختلف از آن استفاده میشده، تا بین کسانی که برمدار منهجی اهل سنت هستند وکسانی که بر این مدار نیستند تفکیک قائل شوند.
منظور از سلفیت این است که بر مبنا ومنهج وراه روش سلف ونیاکان صالح گذشته امت باشیم نه اینکه حزب وگروه خاص داشته باشم که از آن به اسم حزب سلفی یاد نماییم .منظور از سلفیت روش واصول دینداری صحیح نسل اولیه اسلام (سه قرن اول) میباشد تا از خرافات وبدعتهای نادرست پرهیز نماییم و این نیز منافاتی با اجتهاد در مسایل عصر معاصر ندارد بلکه ضرورت جامعه است که فقه واجتهاد پویا داشته باشیم و از این رو لازم است قضایای فقهی و سیاسی عصر حاضر بر منهج وراه وروش اجتهادی سلف امت دنبال کنیم تا هم دینمان را حفظ کرده، و هم نیازهای بشری وجامعه جدید خود را پاسخگو باشیم.
به همین دلیل باید به مصادر سلف یعنی قرآن و حدیث صحیح برگردیم وروش اجتهادیمان نیز بر شاهراه وروش اجتهادی سلف امت باشد تا حرکتهای ناصحیح خود را در جامعه اصلاح نماییم
اصول وویژگیهای دیدگاه سلف صالح: ۱
راستترین سخن کتاب الله و بهترین روش، روشِ محمد ـ صلی الله علیه وآله و سلم ـ میباشد و بدترین امور در دین اموری است که نو باشند و هر چیز جدیدی در دین بدعت است و هر بدعتی گمراهی است و سرانجام هر گمراهی آتش است. و آنچه اندک و بسنده باشد بهتر از چیزی است که بسیار و غافل کننده است و آنچه بدان وعده داده میشوید قطعا آمدنی است و شما نمیتوانید جلوی آن را بگیرید. خداوند متعال میفرماید: {و بدانید که خداوند آنچه را در دل دارید مىداند پس از [مخالفت] او بترسید و بدانید که خداوند آمرزنده و بردبار است} بقره ۲۳۵
خردمندی و حکمت این است که بدانیم: دشمنان اسلام و آنهایی که برای نابودیاش در کمین نشستهاند، در برابر هر فراخوانی که به سوی حق باشد موضع گیری محکمی نشان میدهند. در برابر بازگشت به اصول، ثوابت، پایهها و حقایق اسلامی که روح عزت و سربلندی را در کالبد امت دمیده و به سوی سرافرازی و قدرت رهنمون میکنند، سخت میایستند. تا جایی که یکی از آنها گفته: «ما با تروریست مبارزه نمیکنیم بلکه مبارزه میکنیم تا اسلامی که خودمان میخواهیم اجرا شود».
در حالی که امواج تغییر و طوفانهای مبارزه طلبی، دنیای ما را در مینوردد روش و طریقۀ پیروی از قرآن و سنت در میان افکار متضاد و متفاوت از جمله تکفیر، شخص پرستی، حزب گرایی و وابستگیها، خود نمایی میکند.
روش پیروی از قرآن و سنت یا همان روش سلف صالح، در برههای که تشتت فکری و عقیدتی همه جا را در برگفته و مذاهب و روشها، جهت گیریها و فلسفههای مختلف در حال رشد و نمو هست جلوه گر شده و نشانههایش را آشکار میسازد. این منهج و برنامه با خواست و یاری خداوند متعال، بر پایهای از اصول، ادوات و پیش زمینههایی که آن را از انحراف و لغزش باز میدارد بنا شده و با فهم و دانش نسبت به اوضاع روز، ابزارهای تقویتی، ملایمت و جدیت و رحمت و پاسخگویی به بهترین شکل، همراه گشته است.
سلف صالح، نسل اول میباشند، کسانی که در علم راسخ بوده، از رهنمودهای پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ بهره برده و حافظان سنتش بودهاند. پیشگامان این نسل صحابه ـ رضی الله عنهم ـ میباشند، کسانی که خداوند آنها را برای همنشینی با پیامبر و برپایی دینش برگزید و پیشوایان امت قرارشان داد.
خداوند ـ عزوجل ـ میفرماید: {و پیشگامان نخستین از مهاجران و انصار و کسانى که با نیکوکارى از آنان پیروى کردند خدا از ایشان خشنود و آنان [نیز] از او خشنودند و براى آنان باغهایى آماده کرده که از زیر [درختان] آن نهرها روان است همیشه در آنجاودانهاند این است همان کامیابى بزرگ} توبه ۱۰۰
امام سفّارینی ـ رحمه الله ـ میگوید: مراد از مذهب سلف: همانچیزی است که صحابۀ کرام، بزرگان تابعین و پیروانشان از پیشوایان دادگرِ اسلام بر آن بودهاند، کسانی که به پیشوایی آنها گواهی داده شده و مرتبۀ بزرگشان در دین شناخته شده است و مردم سخنانشان را نسل به نسل گرفتهاند. کسانی که به بدعت متهم نبوده یا به لقبی ناروا مشهور نشدهاند»
عبدالله بن مسعود ـ رضی الله عنه ـ میگوید: شما امروز بر فطرت هستید و در آینده با چیزهای جدیدی در دین مواجه میشوید، پس هنگامی که امر جدیدی در دین دیدید به دوران اولیه چنگ زنید.
وی همچنین میگوید: آنکس که میخواهد پیروی کند باید از کسی پیروی کند که وفات یافته زیرا زنده از فتنه ایمن نیست. آنها (که وفات یافتهاند) یاران محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ هستند، از تمامی این امت دلهایشان پاکتر و علمشان عمیقتر و تکلفشان کمتر است.
امام الحرمین عبدالملک جُوَینی ـ رحمه الله ـ میپرسد: حقیقتی که پیشوا در صورت توانایی، مردم را به سوی آن تشویق میکند چیست؟ سپس وی ـ رحمه الله ـ پاسخ میدهد: آنچه که پیشوا عموم مردم را بدان تشویق میکند مذاهب پیشگامان و گذشتگان است، دورانی که بکارگیری هوس و امیال ظهور نکرده و نظرات دچار کجی نگشته بود. آنها از پرداختن به امور مبهم و فرو رفتن در مسائل پیچیده و زیاده روی در امور بغرنج و توجه به گردآوری شبهات، نهی میکردند.
امام ذهبی میگوید: نیاز است که شخص حافظ: پرهیزکار، زیرک، نَحوی، لُغتدان، با حیاء و سَلَفی باشد.
سلف، لقبی که بدان شناخته شده یا نسبتی که بدان منسوب شوند ندارند. چنانچه برخی از ائمه دربارۀ اهل سنت گفتهاند: اهل سنت نامی جز سنت ندارند اما دیگران به گفتهای یا گویندهای منسوب هستند.
امام مالک ـ رحمه الله ـ این امر را آشکار میسازد. شخصی نزد وی آمده و میگوید:ای ابا عبدالله از تو موضوعی را میپرسم که حجتی میان من و الله عزوجل باشد. امام مالک گفت: هرچه خداوند بخواهد. هیچ قدرتی جز از سوی الله نیست. بپرس. گفت: اهل سنت چه کسانی هستند؟ گفت: اهل سنت کسانی هستند که لقبی که بدان مشهور باشند، ندارند، نه جَهمی و نه قَدَری.
اهل علم میگویند: انتساب به سلف زمانی رواج یافت که در میان امت فرقههایی که رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ از آن خبر داده بود آشکار گشت. رسول الله میفرماید: این امت به هفتاد و سه گروه تقسیم میشود. سپس راه حق را بیان نموده و میفرماید: آنچه من و اصحابم بر آن هستیم.
صحابه و پیروان نیکِ آنها بهترین افراد این امت میباشند کسانی که دینشان از همه پاکتر و مقامشان بالاتر و نسبت به راه و روش رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ داناترند. روش و منهج سلف صالح به برههای تاریخی یا گروه مذهبی خاصی، محدود نمیشود، بلکه منهجی پیوسته است که به زمان یا مکان خاصی منحصر نیست. بنابراین این منهج، حزب، گرایش، جنبش و گروه سیاسی نیست. روش و منهج است نه گروه.
مشاهده میکنیم افرادی که در سایۀ این منهج قرار گرفتهاند محدود نبوده بلکه سرزمینهای بسیار و ملتهای فراوانی را در بر گرفته است. بلکه عموم مسلمانان بر این منهج هستند زیرا به دنبال دلیل بوده و در پی آن گام برمی دارند به گذشتگان صالح احترام گذاشته، دوستشان داشته و به آنها اقتدا میکنند. هر پیشوایی از پیشوایان مسلمان میگوید: هنگامی که حدیثی صحیح باشد همان مذهب من است.
شیخ عبدالعزیز بن باز ـ رحمه الله ـ میگفت: سلف صالح: صحابه ـ رضی الله عنه ـ و رهروانشان از تابعین و اتباع تابعین از حنفیها، مالکیها، شافعیها، حنبلیها و دیگرانی که در راه حق حرکت کرده و در یکتاپرستی و اسماء و صفات و تمامی امور دینشان به کتاب عزیز و سنت مطهر پایبند بودهاند، هستند.
اینکه منهج سلف صالح را به موضوعات خاص، یا علمی معین یا سرزمین و گروهی مشخصی محدود کنیم نشان کوته بینی و کم فهمی است. سلف صالح، نماینده یا سخنگویی خاصی ندارد زیرا تنها گروهی محدود از این روش و منهج پیروی نمیکنند بلکه افراد و گروههای فراوانی از این منهج پیروی کرده، بدان منسوب شده و در راه پیاده سازی روش سلف صالح تلاش میکنند.
منهج سلف صالح تنها به منسوب شدن بدان خلاصه نمیشود. منسوب نبودن به این منهج دلیل عدم پیروی از آن نیست. زیرا سلف یک روش و دیدگاه است. همچنین این منهج در برابر اشتباهات برخی از منسوبین به خود، مسئول نیست بلکه سخنان، عملکردها و برخوردها به افراد و گروههایشان باز میگردد نه به منهج.
منهج سلف صالح به نص شرعی، فهم سلف صالح، روش استدلال و منابع و مصادرِ شناختیِ آنها تکیه میکند و به فهم یا نظرِ عالمِ خاصی محدود نمیشود. اصول و پایههای منهج سلف صالح را فکر بشری یا اوضاع تاریخی یا اجتهاد مجتهد به وجود نیاورده است بلکه ستونهایش قرآن و سنت میباشند.
از ویژگیهای این منهج: لزوم پیروی از کتاب عزیز و سنت صحیح و عدم پیروی از خواستهها و بدعت میباشد. بر اساس فرمودۀ رسول الله ـ صلی الله علیه وآله و سلم ـ که میفرماید: آنکس که پس ازمن زنده باشد اختلافات بسیاری را مشاهده خواهد کرد پس بر شماست که از راه و روش من و روش جانشینانِ هدایت یافته و هدایتگری که پس از من میآیند پیروی کنید. آن را محکم بگیرید و از امور جدید در دین پرهیز کنید زیرا هر بدعتی گمراهی است» امام احمد، ابوداود، ترمذی و دیگران این حدیث را از عِرباض بن ساریه ـ رضی الله عنه ـ روایت کردهاند و ترمذی میگوید: این حدیث حسن و صحیح است.
از ویژگیهای این منهج: توجه به جماعت، شنیدن و اطاعتِ نیک در سختی و آسانی است. خداوند متعال میفرماید: {ای کسانی که ایمان آوردهاید! از خدا و از پیامبر اطاعت کنید، و از کارداران و فرماندهان مسلمان خود فرمانبرداری نمائید و اگر در چیزی اختلاف داشتید آن را به خدا و پیامبر او برگردانید اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید. این کار برای شما بهتر و خوش فرجامتر است} نساء ۵۹
در حدیث عُباده بن صامت ـ رضی الله عنه ـ آمده که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم ـ ما را فراخوانده و با وی بیعت کردیم. درمیان چیزهایی که بر آن بیعت کردند چنین آمده: اینکه بیعت کردیم بر شنیدن و اطاعت کردن در خوشی و ناخوشی، سختی و آسانی و در حال تنگنا، و اینکه با حاکمان برای گرفتنِ حکومتشان درگیر نشوید مگر اینکه کفری آشکارا ببیند که نزد خداوند برایش برهان داشته باشید. به روایت امام بخاری در صحیح.
این حدیث بیانی آشکارا و بزرگ در زمینۀ شنیدن و اطاعت کردن است و اینکه هرچند اوضاع نابسامان و راهها تاریک باشد باید آن را مقدم دانست. اما باید توجه داشت که شنیدن و اطاعت کردن به معنای تباه شدن حقوق یا کوتاهی در آن نیست. زیرا مردم حق دارند با رعایت اطاعت، حقوقشان را از حاکمان طلب کنند خواه حاکم ظالم باشد یا دادگر. و تناقضی میان شنیدن و اطاعت کردن و پدیدار شدن حق خواهی و رفع ظلم وجود ندارد.
از ویژگیهای این منهج: نصیحت و خیرخواهی است که رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ میفرماید: دین خیرخواهی است دین خیرخواهی است دین خیرخواهی است. گفتیم برای کهای رسول خدا؟ فرمود: برای الله، کتابش، رسولش، پیشوایان مسلمان و عموم آنها» امام مسلم آن را در صحیحش از تمیم داری ـ رضی الله عنه ـ روایت کرده است.
باید در زمینۀ اخلاص، راستی، دینداری، حفاظت از حق و منزلت آن، دوری از نکوهش و توهین یا رفتارهایی که سبب تفرقه و دشمنی میشود، یکدیگر را نصیحت کنیم.
از ویژگیهای این منهج: امر به معروف و نهی از منکر است. چنانکه خداوند متعال میفرماید: {شما بهترین امتى هستید که براى مردم پدیدار شدهاید به کار پسندیده فرمان مىدهید و از کار ناپسند بازمىدارید و به خدا ایمان دارید} آل عمران ۱۱۰. همچنین میفرماید: {و مردان و زنان با ایمان دوستان یکدیگرند که به کارهاى پسندیده وا مىدارند و از کارهاى ناپسند باز مىدارند و نماز را بر پا مىکنند و زکات مىدهند و از خدا و پیامبرش فرمان مىبرند آنانند که خدا به زودى مشمول رحمتشان قرار خواهد داد که خدا توانا و حکیم است} توبه ۷۱. و همچنین میفرماید: {همان کسانى که چون در زمین به آنان توانایى دهیم نماز برپا مىدارند و زکات مىدهند و به کارهاى پسندیده وامىدارند و از کارهاى ناپسند باز مىدارند و فرجام همه کارها از آن خداست} حج ۴۱
از ویژگیهای این منهج: مصدر و منبع عقاید آن یعنی وحی میباشد. عقل و فهم و نظریات بر قرآن و سنت عرضه میشوند، آنهایی که با قرآن و سنت موافق بود پذیرفته شده و آنچه مخالف بود رد میشود. نصوص شریعت اصل و اساس بوده و دلها تسلیم آن شده و بدان تکیه میکنند. نفس پیرو شرع است نه شرع پیرو آن. رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ میفرماید: «یکی از شما ایمان نمیآورد تا اینکه خواستههایش پیرو آن چیزی باشد که من آوردهام» این حدیث حسن و صحیح بوده و امامان حدیث آن را از عبدالله بن عمرو بن عاص ـ رضی الله عنهما ـ تخریج کردهاند.
نص شرعی (یعنی متن قرآن و حدیث صحیح) حجت است و به ظاهر نص توجه میشود و هنگامی که دلیلی باشد ظاهرِ نص تأویل خواهد شد. با حجتِ نص مخالفت نمیشود چه این نص، قطعی باشد یا ظنّی. پایبندی به قرآن و سنت با عقل و رعایتِ منزلت آن در تضاد نیست زیرا عقل بزرگترین هدیهای است که خداوند به انسان عطا نموده و وی را بدان متمایز ساخته است. انسان بوسیلۀ عقل، احکام شرعی را میشناسد و عقل شرط تکلیف و وسیلۀ استباط میباشد.
این روشِ مستقیم سبب میشود که توازن میان لفظ و معنا، ظاهر و محتوای نص برقرار شود. در منهج سلف هنگامی که به ظاهر نص عمل میشود معنایش این نیست که از اشارات، مقاصد و معانی آن به شکل ضابطهمند استفاده نمیشود. این منهج نه به صورت خشک و حرفی، به نصوص توجه کرده و نه در تأویلات بعید و تکلف آور فرو میرود. این روش، یکی را به حساب دیگری فدا نمیکند و اجازه نمیدهد یکی بر دیگری سرکشی کند. حق و منزلت نص را رعایت کرده و برای اهداف و معانی آن نیز ارزش قائل است همچنین از علوم و معارف قدیمی و جدید بهره میبرد.
شاطِبی ـ رحمه الله ـ میگوید: اگر عقل پیرو شرع نباشد تبدیل به هوا و هوس و شهوت خواهد شد»
از ویژگیهای این منهج: نداشتن تعصب مگر برای حق و آنچه در کتاب خدا و کلام رسولش ـ صلی الله علیه وآله و سلم ـ آمده میباشد. عدم تعصب یعنی عدم ادعای عصمت برای دیگران؛ هرکه میخواهند باشند علما و پیشوایان دین، صحابه و کسانی که پس از آنها آمده و بر دیگران فضل و برتری دارند، هیچیک معصوم نیستند. عصمت تنها برای رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ در آنچیزی است که از سوی پروردگار به ما رسانده است.
به همین دلیل سلف صالح از اختلافاتی که از فهمِ نص و ارزیابی مصالح و مفاسد و رسیدن به اهداف و مقاصد ایجاد میشود تا زمانی که بر اساس اجتهاد و توسط اهل آن و در محلش صورت گیرد منع نمیکند. به همین دلیل سلف صالح با یکدیگر اختلاف کرده و برای یکدیگر عذر قائل بودند.
از ویژگیهای این منهج: فرق نهادنی آشکار میان حکم بر اوصاف و حکم بر اَعیان میباشد. در حکم بر اعیان دقت و پروا و احتیاطِ بیشتری صورت میگیرد که در این منهج مبارک آشکار است. گستردگی و گرانمایه بودن این روش و منهج به معنای عدم وضوحِ ویژگیهایش نیست و تنها مساحت اجتهاد در پهنای آن گسترده است. هر اندازه خداوند متعال بندهاش را توفیق عطا کرده و او به سنت و پیروی آن نزدیکتر شود پیروی و پایبندی و الگو پذیری وی بیشتر خواهد شد و هر چقدر بنده صالحتر شده و پایبندیاش به سنت بیشتر شود علمش عمیقتر، تکلفش کمتر و بصیرتش کاملتر میشود و به علوم پایه، قواعد آن علاقۀ بیشتری پیدا میکند. خداوند برای هرچیزی ابزار سنجشی قرار داده و در امور دین به کسانی مراجعه میشود که حامل قرآن و حافظ سنت باشند تا بتواند در دین اجتهاد کنند. خداوند متعال میفرماید: {و اگر آن را به پیامبر و اولیاى امر خود ارجاع کنند قطعا از میان آنان کسانىاند که [مىتوانند درست و نادرست] آن را دریابند و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود مسلما جز [شمار] اندکى از شیطان پیروى مىکردید} نساء ۸۳
روش و منهج سلف یعنی عمل به دین با تمامی شاخههای آن از جمله توحید و ایمان و نماز و زکات و روزه و حج و جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و توجه به حقایق، حدود و شروطِ رابطهها و حقوق و معاملات و امور سیاسی که به صورتی یکپارچه و جدا ناپذیر خواهند بود.
عمر بن عبدالعزیز ـ رحمه الله ـ میگوید: رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ برای حاکمانِ پس از خویش روشهایی را نهاد که عمل به آنها، پیروی از کتاب الله و مکمل اطاعت از خداوند است و سبب نیرومندی دین خدا میباشد. هیچیک از مخلوقات حق تغییر و تبدیل و نظر به آنچه مخالفش باشد را ندارد. هر آنکس بدان عمل کرد هدایت یافته است و آنکه بدان طلب پیروزی کرد پیروز است. آنکه رهایش کند راهی جدای از راه مؤمنان را برگزیده و خداوند وی را با آنچه بدان روی آورده رها کرده و او را به دوزخ میکشاند که چه بازگشتگاه بدی است.
پیشوایان، اهل علم و بزرگان دین، مُجَدِّد هستند نه مُؤسّس. هر فراخوانی که نصوص شرعی را بزرگ دانسته و از معانی آن محافظت کند و در برابر تحریف غلو کنندگان، تأویلات جاهلان و ادعای اهل باطل ایستادگی کند، دعوت حق است.
زمانی انسان متعادل، میانه رو و جوانمرد شناخته میشود که از انواع زیاده وری، تشدد، گزافه گویی، نرمی بیش از حد و دخالت خواستههای نفسانی و عقاید شخصی در قضاوتهایش در امان باشد. رفتارهایی که هیچ ارتباطی با علم و هیچ نسبتی با آزادی اندیشه ندارند.
اگر عالمی چیزی را حرام بداند که عالمی دیگر آن را حلال میداند یا چیزی را واجب بداند که دیگری آن را مستحب میداند، به تشدد و تعصب متهم نمیشود. این چنین باوری هیچ ربطی به علم ندارد چه رسد به اینکه گفتۀ آن عالم موافق با جمهور اهل علم باشد.
بنابراین از خداوند پروا کرده و راه را رها نکرده و به سنت چنگ زده و به راه و روش نسل اول پایبند باشید.
خداوندا بر محمد صلی الله علیه وآله وسلم و اهل بیت و یاران و پیروانشان و کسانی که به نیکی از آنها پیروی کردند تا روز قیامت درود و سلام و برکتِ فراوان ارزانی دار.
———–
۱- اقتباس از خلاصه خطبه دکتر صالح بن حمید امام مسجد الحرام
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
ممنون
جمعه, ۱۸ام اسفند, ۱۳۹۱