مسعود خوشابی
چه نکو ست ! هرچه به نوروز نزدیکتر میشویم عناوین هم نونو می شوند !
“اثرات ناترازیانرژیبرحیاتصنعت کشور” زیبا عنوانی است زینت بخش آخرین پنجشنبه سال جاری صفحه اول روزنامه اقتصادی آسیا ، که شاید بتوان از مناظری دیگر نیز به محتوای آن نگاه کرد .
طبق معمول ، هربار بخشی صاحب نظر از بزرگان”اتاق بازرگانی ، صنایع ، معادن و کشاورزی ایران” در حیطهی تخصصی [ واین بار : ” کمیسیونانرژی” ] وارد کارزار عرصهی بحث وفحص و تبادل آراء میشوند و … آن عرضه میدارند که نشان از آمادگیدارد برای ادایسهم و نقش آفرینی در چهار وادی برشمرده البته با تاکید بر مدد دولت .
ازمشکلات قطعی برق درتابستان و قطعی گاز در زمستان و آثار وعواقب وخیم آن برصنعت گفته می شود .
از مزایای انرژی های تجدید پذیر (که گویا سهم آن در تولید انرژی درحال حاضر یک در صد از سهم انرژی های تجدید ناپذیر است ) ، کربن زُدائی و حفاظت از محیط زیست و آمادگی برای شرکت دراجلاس کاپ ۲۸ و کاهش گازهای گلخانهای برآمده از نیروگاههای فسیلی و مصارف بهینه و بالابردن بهره برداریها، وبرخورداری از جذابیت بازار بورس برای توسعهی سرمایه گذاری در صنایع تولیدی انرژیهای تجدیدپذیر ، استقبال از صدور مجوز درحوزهی ایجاد نیروگاههای بادی که پیشرفت در این موارد که به اقتصاد کلان مملکتی مربوط می شود نیازعاجل به سرمایه گذاری دولت دارد ، همه در چارچوب چشم انداز آینده دور یا نزدیک دولت . علی الظاهر دریچه هائی به سوی نور ، گشوده می شوند ! … نوری که “هیأت مؤتلفه ” درجستجویش بود و خود نیز همواره در پرتو افشانی آن دخیل بود،همچنان صحنه اتاق را روشن می کند،نوری رحمانی .
دیدگاه ها و مواضع” اتاق بازرگانی ، صنایع ، معادن و کشاورزی” در جای خود مغتنم ومحترم اما…شاید بتوان از منظری دیگر هم به ماجرا نگاه کرد ، مگرنه اینکه هرسکهای دو رو دارد ؟!
همان طور که می دانیم بحث مضرات گازهای گلخانهای که طبق معمول تاریخ تکامل بشر، ابتدا نظریهاش درسال ۱۹۰۰ توسط یک دانشمند سوئدی مطرح شد ( که ثابت میکرد این ره که اربابان صنایع در پیش گرفته اند لاجرم به مرگ کره خاکی منجر می شود )، درسال ۱۹۵۸ رسماً رسانهایشد ! متعاقب آن ،تدریجاً بحث استفاده از انرژیهایسبز ، پاک و تجدیدپذیر راه افتاد. پیرو آن : مباحث پردامنه درخصوص تکنولوژیهای ایجاد کننده انرژیهای تجدید پذیر !
توربین های بادی ، سولار پانل ها ، باطری های لیتیومی ، بکارگیری هیدروژن و … و این امیدواری پیدا شد که خوشبختانه این بارهم بشر دارد برای گرفتاری هایش راه پیدا می کند ! ما مدافعان قسم خورده محیط زیست ، نمی گذاریم به این کره منحصر بفرد عالم هستی خللی وارد شود ! حتی دولت باراک اوباما ، درنقش ناجی ، ۱۰۰ میلیارد دلار برای اجرائی کردن و توسعه ی این پروژه ها ، بودجه تصویب کرد که کماکان ادامه دارد . پیوست آن دانه پاشی اولیه ، گردن کلفت ترین سرمایهداران بخش خصوصی ایالات متحده آمریکا پا به میدان گذاشتند . با سرمایه گذاری هائی در ابعاد نجومی .اما … شاید می بایست قبل از تحقق هرخیالی(!) ، صبورانه روی کاغذ ، ونه پس از کلی هزینه های مادی ومعنوی ، به عواقب کار بیشتر توجه می شد ، تا راه برای توجیه ندانم کاریها هم گشوده نمی شد !
حال پُربدک نیست سری هم بهپشت پردهنمایش بزنیم و به کاراکترها،خارج ازصحنه و سِن نظری بیاندازیم .
۱- درواقع هر توربین بادی ، برجی است به ارتفاع ۱۴۶ متر با وزن تقریبی ۶۰۰-۷۰۰ تن حاوی ۱۶۰ تن فولاد باتیغه هائی پلیمری به وزن ۳ تن ، با طول عمری نهایتا ۲۰ ساله . که خود نیاز به یک نیروگاه برق حرارتی دارد که دائم – بدون قطع و وصل – پره هایش را همچنان با ابهت به آرامی بچرخاند . متاسفانه تولید اجزاء شان ، استقرارشان و تأمین فضاهایشان که غالباً با تخریب جنگل همراه است و بازیافت آن ، از صرفه جوئیای در مصرف انرژی حرارتی تجدید ناپذیر که قرار است ازقِبّل آنها حاصل آید ، به مراتب بیشتر و درنتیجه خود زیان بارتر هستند!
۲- سولارپانلهای مستقر درمساحتی به وسعت یک زمین فوتبال ، در بهترین حالت برق یک ساله ده خانه را که مصرف بالا نداشته باشند را میتوانند تأمین کنند . آن ها طول عمری ده ساله دارند . تولید آنها بدون دسترسی به معادن کوارتز و استخراج از آن معادن و هزینه ای بسیار که ازنحوه جداسازی دارند که با استفاده ازکوره های حراتی فوق العاده انرژی بر ، صورت می گیرد امکان پذیر نیستند . تازه ، آسیبی که به محیط طبیعی بیابان ها واردمی سازند و مشکلاتی که خود آنها در مرحله بازیافتشان پس از مستعمل شدنشان برای طبیعت می سازند بسیار قابل توجه وجبران ناپذیر است .
۳- تهیه لیتیوم یا فلزات کمیاب برای تولید باطری ها ، خود پروسه ای قابل توجه دارد . لیتیوم ، بصورت رگه های فلزاتی چون آهن ومس نیست که بتوان از معادن استخراج شوند. انبوه خاک ها باید به توبره کشیده شوند و تحت روش های شیمیائی پر هزینه تصفیه وجداسازی شوند . در این پروسه ، امکان آلودگی به مواد رادیو اکتیو بسیار زیاداست .
یکی دو دهه است که از خاک های برخی از کشورهای اروپای شرقی و آمریکای لاتین برای این منظور استفاده میشود که منجر به آسیب های محیط زیستی در آن مناطق شده است . بحث این است که تأمیناین ماده دارد نقشه ژئوپلیتیک جهان را عوض می کند ، چنان که ازاوائل قرن بیستم ، پیدایش نفت درخاورمیانه کرد .
هم تولید و هم بازیافت مواد اولیه فرآورده های مذکور ، شدیداً به انرژی حاصل ازسوخت های فسیلی بسیاری نیازمنداست . مضاف براین کهنیاز به مصرف آلومینیوم در آن ها بالاست ، و می دانیم که تولید آلومینیوم ، هشت برابر بیشتر ازتولید انواع فولادهای نیاز به انرژی دارد .
بررسی سایر منابع حرارتی که مدعی هستند با سوخت های تجدید پذیر انجام می شود ، مثلاً استفاده ازهیدروژن به جای هیدروکربورات ها بسیار دشوار است.
آن ها که ادعا می کردند از چوبهای خشک جنگلها جهت تولید حرارت استفاده می کنند ، با اولین تحقیق خلاف اظهاراتشان ثابت شد. در واقع آن چوبها با قطع درختان از جنگلها فراهم میشده است .
طبق آمار سال ۲۰۲۰ ، آلمان ، مهد تکنولوژی اروپا ، توانسته بوده صرفاً ۱/۵ (یک ونیم ) در صد انرژی موردنیازش را از سولارپانلها و ۳ درصد از توربین های بادی ، تأمین کند .
جنگ در اوکراین برای اروپای مدرن با صنعتی پیشرفته ، مشکلات بسیار ایجاد کرد . اروپای نیازمند به گاز فدراسیون روسیه، به ناگاه برایجبران مافات به نیروگاه های حرارتی با سوخت زغال سنگ (!) روی آورد که خود مظهر آلودگی محیط زیست است ، و نیروگاه هائی ساخت با سوخت خریداری شده LNG از ایالات متحده آمریکا (!).
بله … چنان که مینماید ، آن روی سکه جلوه ها وحکایات دیگری دارند که نمی توان نادیده ، ناشنیده ، وغیر ملموس به امان خدارها شوند .
صنعت ، طی مدیریتی به منظور بالا بردن اشتهای مصرف ، فاجعه ببار آورده است که بحران کمبود آب یکی از جلوه های بارز آن است .
آیا خنده دار نیست که تایوان پرباران دچار کمبود آب و خشک سالی شده است ، چرا ؟ چون مصرف آب سالانه کارخانه TSN سازنده میکرو چیپ (ریزآرایه ) که درسال ۱۹۹۱ تاسیس شد ، معادل ۱۶۰ هزار خانوار است !
پژوهش ها و ارزیابی های علمی امروزه نشان می دهد دلبستن به انرژیهای سبز ، می رود که به افسانه های تاریخی ملحق شوند .
راه نجات این نقطهی پریده رنگ آبی درعالم هستی ، مهار مصرف است . راه نجات صرفه جوئی مطلق از مصرف منابع است . منابع محدود و کمینه را باید از گزند حرص های نامحدود اقلیتی به غایت بیشینه خواه نجات داد . راه خلاصی ازاین بدبختیِ مبتلا به ، تنها دریک کلام خلاصه می شود ، تک به تک انسان ها ، باید صرفه جوئی در مصرفشان را به حداکثر برسانند !انسان تا وقتی خود را ازچنگ حرص و آز و زیاده خواهی به بهای دامن زدن به انواع تبعیض ها نجات ندهد ، قادر به نجات کره خاکی نخواهد بود .
… که نه ده درویش ، بلکه میلیاردها انسان ، در گلیمی ، معادل یک میلیونیوم خشکیهای کره خاکی ، در آرامش تنء هم بخُسبند و دو پادشاه ، ازصحابی کم شمارقدرقدرت جهانی ، دراقلیمی، در ابعاد عالم هستی دور ازهم به فاصلهی سال های نوری ، نه !!
آن روی سکه ، مأوای حقایق !
یکشنبه, 27ام اسفند, 1402
اضافه شده توسط M.Khoushabi نویسنده مطلب:مطالب منتشر شده در این صفحه نمایانگر سیاست رسمی رادیو زمانه نیستند و توسط کاربران تهیه شده اند. شما نیز میتوانید به راحتی در تریبون زمانه عضو شوید و مطالب خود را منتشر کنید.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.