قانونِ شتابِ تحولاتِ اجتماعی

نویدبخشِ شکل­ گیریِ دنیایِ جدیدِ انسانی

 

                                                                                                                                                                     

 

تاریخ روایتِ صرفِ رویدادهای گذشته نیست. تاریخ علمی است جهت شناخت گذشته، کشف قوانین حاکم بر تحولات اجتماعی، درک زمان حال و پیش‌بینی آینده

 

چکیده:

موضوع این نوشتار٬ شناسایی و معرفی یکی از مهم‌ترین قوانین حاکم بر تحولات اجتماعی است.

فرضیه محوری مقاله بر این اساس استوار است که روند تحولات اجتماعی تابع یک قانون خاص است. بر مبنای این قانون سرعت تحولات اجتماعی در گذر زمان به‌صورت تصاعد هندسی افزایش می‌یابد.

 این قانون همواره حاکم بر تغییرات اجتماعی بوده و خواهد بود.

با شناخت صحیح این قانون، مسیر و آینده تحولات اجتماعی قابل پیش‌بینی است. از سوی دیگر می‌توان با بهره‌گیری از قواعد آن پلتفرم گذار از وضعیت موجود در جهت برقرار عدالت اجتماعی بنیان دنیای زیباتری را تدوین کرد.

 

قانونِ افزایشِ شتابِ تحولاتِ اجتماعی در طول زمان

هیچ‌گاه در طول تاریخ سرعتِ حرکت و تحولات اجتماعی ثابت نبوده است. این سرعت در طول زمان بی‌وقفه در حال افزایش بوده است.

 از این ویژگی تاریخی می‌توان یک قانون جامعه‌شناختی را استنتاج و استخراج کرد.

شتابِ[۱] تحولات اجتماعی در گذر زمان همواره تابع روندی افزایشی بوده است.

 برخلاف پدیده زمان، افزایشِ شتابِ سرعتِ تحولاتِ اجتماعی به‌صورت تصاعد حسابی نیست.[۲] این افزایش به‌صورت تصاعد هندسی است.

تفاوت تصاعد حسابی و تصاعد هندسی با زبان اعداد به شرح ذیل است:

ترتیب افزایش تصاعد حسابی اعداد: (…۱-۲-۳-۴-۵-۶-۷)

 ترتیب افزایش تصاعد هندسی اعداد: (…۱-۲-۴-۸-۱۶-۳۲-۶۴)

برای شناخت عمیق ” قانونِ افزایش تصاعدی شتاب تحولات اجتماعی” تأمل و تعمق در نمودارهای ذیل بسیار مفید و راهگشاست:

نمودار طول عمر نظام‌های اجتماعی از دوره باستان تا دوره معاصر

نظام اجتماعی

 مدت‌زمان (سال)

نظام برده‌داری

۳۰۰۰ سال

نظام فئودالیسم

۲۰۰۰ سال

نظام سرمایه‌داری

۳۰۰ سال

انواع شبه سوسیالیسم، سوسیالیسم دولتی و سوسیال سرمایه‌داری دولتی و…

۱۰۰ سال

 

تجزیه‌وتحلیل نمودار:

۱- طول عمر برده‌داری حدود ۳۰۰۰ سال برآورد شده است.

۲- طول عُمرِ فئودالیسم حدود ۲۰۰۰ بوده است.

 ۳- طول عمر سرمایه‌داری حدود ۳۰۰ سال بوده است.

۴- طول عمر انواع سیستمهای شبه سوسیالیستی با انواع فراز و نشیب ۱۰۰ بوده است.[۳]

به استناد طول دوره‌های فوق به این نتیجه می‌رسیم که طول هر دوره تاریخی نسبت به دوره تاریخی ماقبل خود بسیار کوتاه‌تر بوده است. این واقعیت تاریخی از نشانه‌های تأییدکننده فرضیه افزایش شتاب تحولات اجتماعی در گذر زمان است.

***

نمودار طول دوره‌های تاریخی بر اساس دسترسی و استفاده بشر از مواد اولیه[۴]

عصر اطلاعات (عصر سیلیکون)

عصر صنعتی (عصر فولاد)

قرون‌وسطی یا عصر پرسلان[۵] (سفال و چینی)

عصر آهن

عصر برنز

عصر حجر (سنگ)

۷۳ سال

۶۵۰ سال

۱۰۰۰ سال

۱۵۰۰ سال

۱۸۰۰ سال

۲.۵ سال

 

تجزیه‌وتحلیل نمودار:

مطابق نمودار فوق طول دوره‌های تاریخی در گذر زمان به شرح ذیل روندی نزولی داشته است:

۱- دوره سنگ ۲.۵ میلیون سال

۲- عصر برنز حدود ۱۸۰۰ سال

۳-عصر آهن ۱۵۰۰ سال

۴-قرون‌وسطی یا عصر پرسلان[۶] (فراورده‌های چینی، سرامیکی و شیشه‌ای) حدود ۱۰۰۰ سال

۵= عصر صنعتی یا عصر فولاد ۶۵۰ سال

۶- عصر سیلیکون ۷۳ سال

***

نمودار طول دوره‌های تاریخی بر اساس تکنولوژی

عنوان دوره

طول دوره

گردآوری خوراک و شکار[۷]

۴ میلیون سال

انقلاب کشاورزی و اهلی کردن حیوانات

۱۲۰۰۰ سال

انقلاب صنعتی[۸]

۳۰۰ سال

انقلاب دیجیتال[۹]، اینترنت و هوش مصنوعی [۱۰]

۴۰ سال

انقلاب گوشی هوشمند (Smartphone)

۱۶ سال

 

مطابق این نمودار نیز طول هر دوره تاریخی نسبت به دوره ماقبل خود بسیار کوتاه‌تر بوده است. بنابراین نتیجه می‌گیریم که همواره بر سرعت تغییر و گذر دوره‌های تاریخی افزوده شده است.

مثال افزایش شتاب قطار فرضی در گذر زمان

در ادامه برای درک آسان‌تر قانون “افزایش فزاینده سرعت تحولات اجتماعی در طول زمان” از مثال افزایش شتاب قطار در گذر زمان استفاده می‌کنیم:

یک قطار را تصور کنیم که سرعت آن در دقیقه اولِ حرکت یک کیلومتر بر ساعت است. در دقیقه دوم به ۲ کیلومتر افزایش می‌یابد. در دقیقه سوم به ۴ کیلومتر، در دقیقه چهارم به ۸ کیلومتر، در دقیقه پنجم به ۱۶ کیلومتر، در دقیقه ششم به ۳۲ کیلومتر و در دقیقه هفتم به ۶۴ کیلومتر، در دقیقه هشتم به ۱۲۸ کیلومتر، در دقیقه نهم به ۲۵۶ کیلومتر و در دقیقه دهم به ۱۰۲۴ کیلومتر افزایش می‌یابد.

نمودار افزایش سرعت قطار تحولات تاریخی در گذر زمان:

زمان (دقیقه)

سرعت (کیلومتر در ساعت)

دقیقه اول

۱

دقیقه دوم

۲

دقیقه سوم

۴

دقیقه چهارم

۸

دقیقه پنجم

۱۶

دقیقه ششم

۳۲

دقیقه هفتم

۶۴

دقیقه هشتم

۱۲۸

دقیقه نهم

۵۱۲

دقیقه دهم

۱۰۲۴

 

در اینجا می‌بینیم که سرعت گذشت زمان همواره ثابت و به‌صورت تصاعد حسابی[۱۱] است. در حالیکه روند تحولات اجتماعی به‌صورت تصاعد هندسی[۱۲] است.

ترتیب افزایش تصاعد حسابی اعداد: (…۱-۲-۳-۴-۵-۶-۷)

 ترتیب افزایش تصاعد هندسی اعداد: (…۱-۲-۴-۸-۱۶-۳۲-۶۴)

 

 

شتاب تولید علم در جهان

۱- در ابتدای قرن بیستم آهنگ گسترش علم به‌گونه‌ای بود که حجم آن طی ۱۰۰ سال دو برابر می‌شد.

۲- تولید علم طی پنج سال اول قرن ۲۱ دو برابر شده است.

۳- تولید علم در دهه دوم قرن ۲۱ هر سه سال دو برابر شده است.

۴- در دهه سوم قرن ۲۱ آهنگ تولید و گسترش علم به مرز دو برابر شدن طی هرسال رسیده است.

***

یک انسان ۲۵ ساله امروزی در طول حیات خویش بیش از تمامی انسان‌های کره زمین که قبل از وی زیسته‌اند، شاهد رشد علم، تکنولوژی، گسترش و تکامل رسانه‌های ارتباط‌جمعی و … بوده است.

 نمودار رشد جمعیت جهان از ۷۰۰۰۰ سال قبل از میلاد تاکنون:[۱۳]

سال

جمعیت جهان (میلیون نفر)

۷۰۰۰۰ ق. م (هفتاد هزار سال قبل از میلاد)

۰۱۵ /۰ میلیون نفر (۱۵۰۰۰ نفر)

۱۰۰۰۰ ق.م (ده هزار سال قبل از میلاد)

۴ م (چهار میلیون نفر)

۱ میلادی

۲۰۰ م (دویست میلیون نفر)

۱۰۰۰ میلادی

۴۰۰ میلیون

۱۵۰۰ م

۵۰۰ میلیون

۱۷۰۰

۷۰۰ میلیون

۱۷۵۰

۸۰۰ میلیون

۱۸۰۰

۱۰۰۰ میلیون (یک میلیارد)

۱۸۵۰

۱۳۰۰ میلیون (یک میلیارد و سیصد و میلیون)

۱۹۰۰

۱۶۰۰ م (یک میلیارد و شش‌صد میلیون)

۱۹۵۰

۲۵۰۰ م (دو میلیارد و پانصد میلیون)

۱۹۶۰

۳۰۰۰ م (سه میلیارد نفر)

۱۹۷۵

۴۰۰۰ م (چهار میلیارد)

۱۹۸۵

۵۰۰۰ م (پنج میلیارد)

۲۰۰۰

۶۰۰۰ م (شش میلیارد)

۲۰۱۰

۷۰۰۰ م (هفت میلیارد)

۲۰۲۲

۸۰۰۰ م (هشت میلیارد)

 

تجزیه‌وتحلیل جدول رشد جمعیت جهان در گذر زمان:

۱- دوره‌گرد آوری خوراک و شکارگری- بعد از چهار میلیون سال سابقه حیات انسان بر روی زمین، کل جمعیت انسانی حدود ۱۵۰۰۰ نفر برآورد شده است. (هفتاد هزار سال قبل از میلاد)

۲- طی ۱۰۰۰۰ سال (از ۲۰۰۰۰ قبل از میلاد تا ۱۰۰۰۰ قبل از میلاد) جمعیت جهان به ۴ میلیون نفر افزایش‌یافته است. (مصادف با دوره اول انقلاب کشاورزی)

۲- طی ۱۰۰۰۰ سال (از ۱۰۰۰۰ ق.م تا ۱ میلادی)) به ۲۰۰ میلیون افزایش‌یافته است. (مصادف با دوره دوم انقلاب کشاورزی)

۳- طی ۱۰۰۰ سال (از سال ۱ م تا ۱۰۰۰ میلادی) به ۴۰۰ میلیون نفر رسیده است.

۴- طی ۵۰۰ سال (از ۱۰۰۰ م تا ۱۵۰۰ میلادی) به ۵۰۰ میلیون رسیده است.

۵- طی ۲۰۰ سال (از ۱۵۰۰ تا ۱۷۰۰ میلادی) به ۷۰۰ میلیون افزایش‌یافته است

۶-طی ۵۰ سال (از ۱۷۰۰ تا ۱۷۵۰ م) به ۸۰۰ میلیون افزایش‌یافته است.

۷- طی ۵۰ سال (از ۱۷۵۰ تا ۱۸۰۰) به یک میلیارد افزایش‌یافته است. (مصادف با شروع انقلاب صنعتی اول ۱۷۵۰-۱۸۵۰)

۸- طی ۵۰ سال (از ۱۸۰۰ تا ۱۸۵۰) به یک میلیارد و سیصد میلیون افزایش‌یافته است. (مصادف با ادامه انقلاب صنعتی اول)

۹- طی ۵۰ سال (از ۱۸۵۰ تا ۱۹۰۰ م) به یک میلیارد و شش‌صد میلیون افزایش‌یافته است. (مصادف با شروع انقلاب صنعتی دوم پایان قرن نوزدهم-آغاز قرن بیستم)

۱۰- طی ۵۰ سال (از ۱۹۰۰ تا ۱۹۵۰ م) به دو میلیارد و پانصد میلیون افزایش‌یافته است. (مصادف با ادامه انقلاب صنعتی دوم)

۱۱- طی ۱۰ سال (۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰) به سه میلیارد افزایش‌یافته است.

۱۲- طی ۱۵ سال (۱۹۶۰ تا ۱۹۷۵) به چهار میلیارد افزایش‌یافته است.

۱۳- طی ۱۰ سال (۱۹۷۵ تا ۱۹۸۵) به پنج میلیارد افزایش‌یافته است. (مصادف با آغاز انقلاب صنعتی سوم – انقلاب دیجیتال)

۱۴- طی ۱۵ سال از ۱۹۸۵ تا ۲۰۰۰ مصادف با شروع انقلاب صنعتی چهارم.[۱۴]

 به ۶۰۰۰ میلیون (شش میلیارد) افزایش‌یافته است.

۱۵- طی ۱۰ سال (از ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ م) به ۷۰۰۰ میلیون (هفت میلیارد) افزایش‌یافته است. (ادامه انقلاب صنعتی چهارم)[۱۵]

۱۶- طی ۱۲ سال (از ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۲ م) به ۸۰۰۰ میلیون (هشت میلیارد) افزایش‌یافته است. (ادامه انقلاب صنعتی چهارم[۱۶]و در آستانه انقلاب صنعتی پنجم)

کمیت جمعیت انسانی در دوره‌های مختلف نمایانگر میزان توانایی‌های او در بهره‌برداری از امکانات کره زمین است.

ابداع کشاورزی و انقلاب صنعتی مهم‌ترین انقلابات جهان بوده‌اند که زمینه افزایش جمعیت و حاکمیت انسان‌ها بر کره آبی زمین را فراهم کرده‌اند و دستاوردهای شگرفی را به ارمغان آوردند. ازجمله خوراک، پوشاک، مسکن، صنعت، حمل‌ونقل، ارتباطات، اوقات فراغت، پیدایش و رشد علوم مختلف و …

مطابق منابع تاریخی در گذشته‌هایی نه‌چندان دور (پیش از قرن نوزدهم) جمعیت کل انسان‌های کره زمین کمتر از یک میلیارد نفر بوده است، اما قحطی و مرگ‌ومیر ناشی از کمبود مواد غذایی همواره بخشی جدایی‌ناپذیر از حیات انسانی بوده است.

طی دو قرن اخیر جمعیت جهان هشت برابر شده است. در حالیکه مرگ‌ومیر ناشی از گرسنگی بسیار کمتر اتفاق افتاده است. که آن‌هم معلول سوء مدیریت، نظام‌های دیکتاتوری، استعمار و جنگ‌های داخلی و خارجی بوده است.

اکنون با اتکا به دانش، تکنولوژی و امکانات کره زمین می‌توان در صورت لزوم دو برابر جمعیت کنونی را سیر کرد.

از دل این نمودارها و تحولات تاریخی می‌توانیم قانون “افزایش تصاعدی سرعت تحولات اجتماعی در گذر زمان” را کشف، استخراج و اثبات کنیم.

 

“تکیه‌گاهی به من بدهید تا زمین را بلند کنم”

ابداعات و تحولات علمی، صنعتی، اقتصادی و اجتماعی بر اساس کشف و کاربرد قوانین علمی پدید آمده‌اند.

فیلسوف بزرگ یونانی، ارشمیدس گفته است: “یک اهرم با طول کافی و جای مناسب برای ایستادن به من بدهید، آن‌وقت من زمین را هم حرکت خواهم داد[۱۷]

قانون موردنظر ما (قانون افزایش تصاعدی سرعت تحولات اجتماعی در طول زمان) همچون قانون اهرم ارشمیدس می‌تواند پایه و اساس بسیاری از ابداعات، پیش‌بینی‌ها، انقلابان و نیز مدیریت تحولات اجتماعی قرار گیرد.

تاریخ ۱۵۰ سال گذشته روایتگر تجربیات تلخ ازجمله دو جنگ جهانی اول و دوم، جنگ سرد، کودتاهای متعدد دیکتاتورها و حامیانشان، نژادپرستی، بنیادگرایی مذهبی، تروریسم دولتی، شکست انقلاباتی از نوع کمون پاریس، انقلاب اکتبر شوروی و بلوک شرق است.

 اما باوجوداین در همین دوره نسبتاً کوتاه شاهد فروپاشی فئودالیسم و اشرافیت زمین‌داری بوده‌ایم. بورژوازی غرب مکرراً در برابر مبارزات نیروها و جریانات چپ، آنارشیست‌ها، طبقات کارگر و متوسط ناچار به عقب‌نشینی شده است.

 ساعات کار از ۱۲ به ۷ ساعت تقلیل پیدا کرده است. دو روز تعطیلی در هفته به دستاوردی غیرقابل‌بازگشت تبدیل‌شده است. آموزش و بهداشت همگانی جهانگیر شده است. امید به زندگی از ۴۰ سال به ۸۰ سال[۱۸]افزایش‌یافته است.

در دل سرمایه‌داری غرب جوانه‌هایی از سوسیالیسم روییده است. برابری حقوق زن و مرد، حقوق بشر، حقوق کودکان، یارانه‌های دولتی به شهروندان درزمینهٔ‌های مختلف، تأمین اجتماعی و نظام سوسیال در کشورهای غرب حاکی از این دگردیسی انقلابی است.

پدیده‌ها و دستاوردهای جدید ازجمله اقتصاد جهانی، فرهنگ جهانی، حقوق بشر جهانی، تکنولوژی جهانی، ارتباطات جهانی و … پیش‌بینی‌های مک لوهان[۱۹] درزمینهٔ دهکده جهانی را تحقق بخشیده‌اند.

آموزش عالی بر اساس دانش و بینش علمی به‌صورت بی‌سابقه‌ای در جوامع انسانی گسترش‌یافته است. آگاهی‌های تاریخی و دانش اجتماعی بسیار فراگیر شده است. پلتفرم‌های اطلاع‌رسانی از انحصار غرب خارج‌شده است.

 

کهنه در حال احتضار است و نو ناتوان از زاده شدن…

بر اساس قانون “افزایش تصاعدی سرعت تحولات اجتماعی در گذر زمان” می‌توانیم نتیجه‌گیری کنیم که از هم‌اکنون بسترهای لازم برای بنیاد دنیایی زیبا و انسانی‌تری عاری از ستمگری و نابرابری فراهم‌شده است.

اما فراهم شدن زمینه‌های تغییر به‌تنهایی کافی نیست. همچنانکه یک زایمان موفق مستلزم یاری ماما و متخصص زایمان است، تولد نوزاد سالم و شاداب دنیای جدید نیز نیازمند ایده‌های خلاق و نقش فعال اندیشمندان انسان‌دوست است.

در غیر این صورت همچنانکه در نیمه اول قرن بیستم دیدیم آلمان و ایتالیا به‌عنوان پیشرفته‌ترین و فرهیخته‌ترین جوامع اروپا بجای آنکه طبق پیش‌بینی مارکس تبدیل به خانه سوسیالیسم و برابری و رفاه همگانی شوند، هیولاهایی از نوع فاشیسم و نازیسم را زائیدند.

آنتونیو گرامشی[۲۰] پیشگو و جادوگر نبود. وی اندیشمندی بود که با اتکا به دانش و بینش علمی و درک عمیق تاریخی خود توانست زایش فاشیسم و نازیسم را از زهدان این جوامع پیش‌بینی کند. به همین دلیل گفته بود:

 کهنه در حال احتضار است و نو ناتوان از زاده شدن؛ در این میان بسیار هیولاها ظهور خواهند کرد

کارل مارکس در قرن نوزده موضوع رهایی انسان و پایان دادن به استثمار، نابرابری و ستمگری را به‌عنوان رسالت تاریخی طبقه کارگر تئوریزه کرد. اما طبقه کارگر در انجام این رسالت ناکام ماند.

 

انقلاب مستمر گوشی هوشمند

استیو جابر در ۲۰۰۷ با شعار «اختراع دوباره تلفن همراه» اولین گوشی آیفون را به رسانه‌ها معرفی کرد. وی اعلام کرد که این دستگاه عملکرد سه دستگاه را یکجا در خود دارد. (یک گوشی، یک آی‌پاد و یک ابزار برای ارتباطات اینترنتی)

گوشی‌های هوشمند در دست اکثریت قریب به‌اتفاق مردمان جهان بزرگ‌ترین دستاورد تاریخ بشری است. این تکنولوژی بسترهای لازم در جهت بزرگ‌ترین و گسترده‌ترین انقلابان اجتماعی را فراهم ساخته است.[۲۱]

در حال حاضر تلفن همراه ما بیش از تمام تجهیزات ناسا در سال ۱۹۶۹ میلادی، قدرت محاسباتی دارد. یک گوشی هوشمند ماحصل تمامی اکتشافات و اختراعات بشری از ابتدا تاکنون است.

دارنده این گوشی می‌تواند به‌تمامی علوم بشری دسترسی داشته باشد. نقش محقق و کنشگری از یک روزنامه‌نویس تا مخترع و ایده پرداز در سطحی جهانی را ایفا کند.

میلیون‌ها و حتی میلیاردها انسان با استفاده از پلتفرم‌های گوشی هوشمند می‌توانند توان خویش را در جهت اهداف مشترک هماهنگ سازند. چنین هارمونی اجتماعی در طول تاریخ بشر بی‌سابقه بوده است.[۲۲]

به مدد همگانی شدن اینترنت و گوشی هوشمند بسترهای لازم برای گذار از وضعیت موجود به‌سوی رشد اقتصادی، مدرنیته انسانی، عدالت اجتماعی، برقراری صلح جهانی، حفاظت از محیط‌زیست و به‌طورکلی بنیان جهانی انسانی فراهم‌شده‌اند. این امر از طریق تدوین و اجرای یک پِلَتفُرم رئالیستی امکان‌پذیر است.

 پِلَتفُرم (Platform) چیست؟

این گفتار بدون روشن کردن و انکشاف معنی و مفهوم واژه پِلَتفُرم نمی‌تواند جواب «چه باید کرد» را به مقصد برساند.

 پِلَتفُرم (Platform) ازنظر لغوی به معنای «سکو» است. یک برآمدگی یا جای بلندی که قرار است چیزی روی آن نمایش داده شود. همچنین به معنای «بستر یا بنیاد» نیز هست.[۲۳] به زبان ساده پِلَتفُرم به معنای بستری برای ایجاد و اجرای تمامی اجزای یک سیستم است.[۲۴]

کار اصلی پِلَتفُرم فراهم کردن زیرساخت است.[۲۵] زیرساختی که دسترسی باز و راحت برای همهٔ طرف‌ها ایجاد کرده و آن‌ها را به مشارکت ترغیب کند. درعین‌حال، تعیین چارچوب و قواعد حاکم بر مبادله‌ها و تعامل‌ها هم بر عهدهٔ پِلَتفُرم است.»[۲۶]

فهرست تعدادی از پلتفرم‌های موفق و شناخته‌شده جهان:[۲۷]

– شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام، فیس بوک، تردز، گودریدز، تیک تاک و توییتر (ایکس)

– پلتفرم‌های تجارت الکترونیک مانند آمازون، دیجی کالا، باما، دیوار و شیپور

– پلتفرم‌های معامله خدمات مانند اوبر، اسنپ، تپسی، علی بابا، فلایتیو، جاباما و خدمت از ما

– پلتفرم‌های پیام‌رسان مانند واتس اپ و تلگرام

– پلتفرم‌های انتشار محتوا مانند یوتیوب، آپارات، ویرگول و شنوتو

– پلتفرم‌های توزیع دیجیتال محصول مانند اپ استور، گوگل پلی، کافه بازار، طاقچه و فیدیبو

– پلتفرم‌های استریم مانند نت فلیکس، یوتیوب تی‌وی، نماوا و فیلیمو

– پلتفرم‌های آموزشی مانند کورسرا، یودمی، فرادرس و مکتبخونه

– پلتفرم‌های کاریابی و ارتباط حرفه‌ای مانند لینکدین و پونیشا

– پلتفرم‌های تولید جمعی دائره‌المعارف‌های آنلاین مانند ویکی پدیا

می‌توان نتیجه گرفت پِلَتفُرم عبارت است از مجموعه‌ای از سخت‌افزار، نرم‌افزار و سیستم‌عامل که همچون اعضای یک ارکستر موسیقی در هارمونی و هماهنگی کامل قرار داشته و در حال اجرای زنده هستند.

 

«هرگز نمی‌توان از طریق ستیز با واقعیت موجود، تغییر ایجاد کرد، بلکه باید الگوی جدیدی ساخت که بتواند الگوی موجود را منسوخ سازد» (ریچارد باکمینستر فولر)

 

 چگونگی تدوین و انتخاب پِلَتفُرم (Platform) ” راه رشد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بر اساس سیستم‌محوری

بنیان‌گذاری یک سیستمِ جدیدِ اقتصادی و اجتماعی بدونِ نقشه، پلان و مُدِلِ مُدَوّن مثل ساختنِ یک بُرجِ مسکونیِ صد طبقه بدونِ نقشه و پِلَتفُرم است که نهایتاً بر سر سازندگانش آوار می‌شود.

در اولین قدم لازم است با استفاده از تجربیات تاریخی، الگوبرداری از سیستمهای موفق کنونی و تطبیق آن با ویژگی‌های بومی و منطقه‌ای یک پِلَتفُرم[۲۸] جامع و کامل درزمینهٔ “راه رشد” تدوین شود.

اندیشمندان ایران سال ۱۲۸۵ جهت تدوین قانون اساسی مشروطه قوانین اساسی کشورهای اروپایی (فرانسه و سویس) را ترجمه کردند.

 آن‌ها با اقتباس این قوانین و تطبیق با شرایط خاص کشور قانون اساسی مشروطه را تدوین کردند که برای آن زمان ایران بسیار مترقی و مناسب بود.

اگر دخالت کشورهای خارجی خصوصاً انگلیسی‌ها و خرابکاری ارتجاع و لومپن‌بورژوازی خنثی می‌شد، ایران کنونی در لیست کشورهای صنعتی، پیشرفته، مرفه و دمکراتیک جهان قرار می‌گرفت.

اکنون نیز می‌توان پِلَتفُرم اقتصادی، اجتماعی و سیاسی تعدادی از کشورهای جهان که طی نیم‌قرن اخیر رشدی موفق را تجربه کرده‌اند الگوبرداری کرده و با شرایط و امکانات و مقتضیات زمان کنونی تطبیق دهیم.

 تاریخ نیم قرن اخیر حاکی از برتری الگوی چینی است. توصیف و تحلیل این الگو را در  پانوشت بخوانید.[۲۹]

 نمونه‌هایی از نوع کره جنوبی، تایوان، سنگاپور و … نمی‌توانند الگوی مناسبی برای ایران باشند.

 زیرا این کشورها از طرف آمریکا به صورتی دوپینگی و در رقابت با چین و شوروی به چنین جایگاهی سوق داده شده‌اند. بحران مالی و سقوط بورس ۱۹۹۷ حاکی از پایه‌های ضعیف و آسیب‌پذیری چنین سیستمهایی است.

آمریکا و غرب هیچ‌گاه در خاورمیانه و خصوصاً ایران این سیاست را پیروی نمی‌کنند و همچون یک سده گذشته استراتژی پیشگیری از رشد صنعتی و اقتصادی و سیاسی این جوامع را ادامه خواهند داد.

 زیرا زمینه‌هایی که موجب اتخاذ این سیاست غرب گردید هنوز در خاورمیانه موجود هستند. ازجمله وجود نفت و گاز و موقعیت استراتژیک جهانی که ازنظر غرب لازم است این کشورها همچنان در قرون‌وسطای خویش باقی‌مانده و نقش سنتی صادرکننده محصولات خام را ادامه دهند.

پس از یک فراخوان عمومی٬ اشخاص حقیقی و حقوقی٬ سازمان‌ها و جریانات سیاسی هرکدام پِلَتفُرم موردنظر خود را تدوین و طی یک کتابچه ارائه می‌کنند. (مقاله پیش رو می‌تواند نقش استارت این فراخوان را ایفا کند)

در این راستا طی مدت کوتاهی صدها پِلَتفُرم مختلف تدوین و در فضای عمومی و مجازی منتشر خواهند شد.

 هر یک از این پِلَتفُرمها همچون مانیفست‌های[۳۰] حزبی در فضایی سالم به رقابت، همیاری و بده بستان می‌پردازند. نویسندگان تا مدت مشخصی می‌توانند پِلَتفُرم خود را ویرایش و به‌روز کنند.

درنهایت٬ یک متن با بیشترین مزایا و کمترین معایب تولد خواهد یافت که خواهد توانست بیشترین شانس مقبولیت از جانب اکثریت مردم را کسب کند. این متن تبدیل به پِلَتفُرم نهایی خواهد شد.

بدین گونه برای اولین بار در تاریخ٬ استراتژی جدیدی از مبارزه رهایی‌بخش مردمی تولد خواهد یافت.

این پِلَتفُرم در جایگاه میثاق اجتماعی و قانون اساسی قرار می‌گیرد. همچون قطب‌نما و چراغ‌راهنما، حرکت در مسیر درست را تضمین کرده و سنگ محک شناسایی افراد، احزاب، جریانات سیاسی و مدعیان خدمتگزاری و رهایی ملی خواهد بود[۳۱].

مردم بجای اینکه از یک رهبر یا یک حزب و جریان سیاسی دنباله‌روی کنند، به محوریت یک پِلَتفُرم مشترک متحد شده و مبارزه خود را در جهت جایگزین کردن روح و محتوای آن با نظم قبلی به‌پیش می‌برند[۳۲].

 به گفته هاول: «می‌شود با زندگیِ بهترْ حکومتِ بهتر را بر سر کار آورد»

لازم است صدها شخصیت و جریان سیاسی مختلف٬ پِلَتفُرم[۳۳] (مانیفست٬ مواضع‌نامه) موردنظر خود را طی کتابچه‌ای تدوین کرده با شفافیت کامل در معرض دید و قضاوت مردم قرار دهند.

 

مسئله اصلی

پرسش دیروز این بود که «حاکمیت حق چه کسی است؟»

مسئله اصلی امروز چنین است: از بین هر یک از پِلَتفُرم‌هایی که از طرف اشخاص حقیقی و یا جریانات سیاسی، به‌صورت مُدوّن و شفاف معرفی می‌شوند، کدام‌یک بهترین گزینه ممکن جهت تبدیل‌شدن به میثاق اجتماعی است؟

 

از پلتفرم‌های دنیای صنعت، تکنولوژی و دیجیتال به تولید پِلَتفُرم «راه رشد سوسیال سرمایه‌داری دولتی»

 

مقایسه راه‌های رشد سه کشور چین، هندوستان و پاکستان حاکی از این است که “راه رشد سوسیال سرمایه‌داری دولتی” می‌تواند الگوی مناسبی در جهت تدوین پلتفرم راه رشد کشورهای جهان سوم باشد.

ظاهراً با توجه به قانون «غیرممکن بودن وحدت ضدین» ایجاد چنین سیستمی محال است. اما در دنیای فیزیک می‌بینیم یک آهن‌ربا از دو قطب مخالف مثبت و منفی تشکیل شده است. «وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت»

به قول مولوی :

جنگ اضداد است عمر این جهان —صلح اضداد است عمر جاودان

چینی‌ها با ترکیب سوسیالیسم و سرمایه‌داری مولد توانسته‌اند وحدت ضدین را تحقق بخشیده و راه دشوار سیصدساله غرب را در مدت ۴۵ سال طی کرده و فقر را ریشه‌کن و درآمد سرانه را از ۲۰۰ دلار به ۱۲۶۰۰ دلار برسانند.[۳۴]

با توجه به قابلیت‌ها و امتیازات خاص کشور ایران ازجمله منابع عظیم نفت و انرژی، وسعت خاک، آب‌وهوای چهارفصل، جغرافیای استراتژیک، دسترسی به دریاهای آزاد و جمعیت میلیونی جوان و تحصیل‌کرده می‌توان راه سیصدساله اروپا را طی مدت بیست سال پیمود.

در همین زمین و دنیای واقعی با الهام از مدل‌های راه رشد سوسیال سرمایه‌داری دولتی و نیز پلتفرم‌های سخت‌افزاری و نرم‌افزاری موجود در جهان، می‌توان “پِلَتفُرم راه رشد سوسیال سرمایه‌داری دولتی” برای ایران یا هر کشور جهان‌سومی را تدوین کرد.[۳۵]

 این پِلَتفُرم می‌تواند موجب تحول انقلابی کمی و کیفی در کارکرد دولت و سیستم مدیریت اجتماعی گشته و بستر مناسب در جهت رشد اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی یک جامعه را فراهم سازد.[۳۶]

تاریخ نیم‌قرن اخیر، درستی این گفته دنگ شیائوپینگ (معمار چین نو) را به اثبات رسانید: «گربه باید موش بگیرد. حالا چه فرق می‌کند که سیاه باشد یا سفید»

در آخرین پانوشت پیش‌نویس پلتفرم موردنظر نویسنده این سطور پیوست شده است. [۳۷]

 

 

پانوشت‌ها و ارجاعات:

 

[۱] – تفاوت سرعت و شتاب چیست؟

سرعت برابر تغییرات مکان جسم نسبت به زمان است، در حالی‌که شتاب به صورت تغییرات سرعت نسبت به زمان تعریف می‌شود. جسمی را در مکان A در نظر بگیرید. این جسم در مدت زمان t، از نقطه A به نقطه B می‌رود. تغییر مکان این جسم از نقطه A به نقطه B، نسبت به مدت زمان این تغییر مکان، برابر سرعت حرکت جسم است..

به تغییرات سرعت در مدت زمان مشخصی، شتاب گفته می‌شود.

 

[۲] – سرعت افزایش زمان همواره ثابت است و به روش تصاعد حسابی محاسبه می‌شود.

 

[۳] – طی این دوران طولانی در بسیاری از جوامع جهانی سیستمی با ترکیبی از دو و یا سه نوع این نظام‌ها با نسبت‌های متفاوت حاکم بوده است. هنوز هم در اغلب جوامع جهان شاهد چنین وضعیتی هستیم.

 به‌گونه‌ای که سرمایه‌داری آمریکا به برده‌داری مدرن، سیستم‌های سوسیالیستی تحت عناوین سوسیالیسم دولتی، سرمایه داری دولتی و … نامگذاری شده و در نهایت اکنون سیستم‌های حاکم بر کشورهای جهان سوم با عنوان لومپن‌بورژوازی توصیف می‌کنیم.

 

[۴] – https://matec.ir/

[۵] – – پرسلان یا به طور عامیانه چینی طبق تعریف انجمن آزمون و مواد آمریکا به فراورده‌های سرامیکی شیشه‌ای و سفید اعم از لعابدار و بدون لعاب که برای مصارف فنی بکار می‌رود، گفته می‌شود. معمولاً جذب آب قطعات پرسلانی نزدیک به صفر می‌باشد.

پرسلان محصولی یکنواخت با رنگ بعد از پخت سفید و متراکم می‌باشد که از مواد موجود در طبیعت که در شرایط خاص تحت فشار بالا شکل گرفته و در درجه حرارت بالا تولید می‌شود. پرسلان جایگزینی زیبا و ارزنده با برترین خصوصیات یک پوشش مورد استفاده در نما و کف ساختمان‌ها می‌باشد. https://www.tileiran.co/fa/articles/146

 

[۶] – پرسلان یا به طور عامیانه چینی طبق تعریف انجمن آزمون و مواد آمریکا به فراورده‌های سرامیکی شیشه‌ای و سفید اعم از لعابدار و بدون لعاب که برای مصارف فنی بکار می‌رود، گفته می‌شود. معمولاً جذب آب قطعات پرسلانی نزدیک به صفر می‌باشد.

پرسلان محصولی یکنواخت با رنگ بعد از پخت سفید و متراکم می‌باشد که از مواد موجود در طبیعت که در شرایط خاص تحت فشار بالا شکل گرفته و در درجه حرارت بالا تولید می‌شود. پرسلان جایگزینی زیبا و ارزنده با برترین خصوصیات یک پوشش مورد استفاده در نما و کف ساختمان‌ها می‌باشد. https://www.tileiran.co/fa/articles/146

 

[۷] – انسان‌های نخستین، شیوهای از زندگی را پدید آوردند که بر دوره گردی، شکار جانوران و گردآوری دانه، میوه، و ریشه گیاهان و درختان برای تأمین خوراک استوار بود. این شیوه از زندگی، تا چندین میلیون سال دوام آورد و تغییر و تکامل آن بسیار کُند و محدود بود. سالیان درازی مردان در دسته‌های کوچک به شکار می‌رفتند و زنان به جمع آوری بقایای خوردنیِ گیاهان و میوه درختان می‌پرداختند.

 

[۸] – انقلاب صنعتی تا امروز بنا به قول بیشتر پذیرفته‌شده، ۴ مرحله داشته که در این آخری، دگرگونی در به‌کارگیری فناوری‌هایی مانند هوش مصنوعی، ویرایش ژن تا رباتیک پیشرفته است، تحولی که باعث شده فناوری‌ها مرز بین دنیای فیزیکی، دیجیتال و بیولوژیکی را از بین ببرند. این همان وضعیتی است که انتظار برای انقلاب صنعتی پنجم با محوریت تلفیق هوش مصنوعی و انسان را به وجود آورده نمونه‌اش هم به قول بعضی‌ها ایلان ماسک که می‌گوید به‌زودی اولین تراشه نورالینک اش، میزبان انسانی پیدا می‌کند همان‌طور که قبلاً توانسته به میمون برای یادگرفتن پینگ‌پنگ بر روی رایانه کمک کند! https://fanavarihooshmand.ir/

 

 

[۹] – انقلاب دیجیتال را که از سال ۱۹۸۰ شروع گردیده و تا به امروز ادامه پیدا کرده، می‌توان به راحتی، تغییر از فناوری الکترونیک آنالوگ، به سمت فناوری دیجیتال نامید. در مرکز این تحوّل، ترانزیستور و فناوری‌های گرفته شده از آن، مثل رایانه، تلفن همراه و دورنگار وجود دارند. https://www.beytoote.com/art/negah-gozashte/digital-revolution-advantages.html

 

[۱۰] -بشریت تاکنون شاهد ۳ انقلاب مهم صنعتی بوده است: قدرت بخار یا آب، الکتریسیته و سپس محاسبات. اکنون، ما در میانه چهارمین انقلاب صنعتی با هدایت‌گری هوش مصنوعی (AI) و کلان داده‌ها (BigData) هستیم. این انقلابی خواهد بود که جهان را ما را به سوی جهانی دیگر رهنمون خواهد شد. با عامر اندیش همراه باشید تا درباره این انقلاب مهم که آینده ما را در بر می‌گیرد، اطلاعات بیشتری کسب کنیم. https://amerandish.com/

 

 

[۱۱] -در ریاضیات دنباله حسابی یا تصاعد حسابی (به انگلیسی: arithmetic progression) به دنباله‌ای از اعداد گفته می‌شود که اختلاف هر دو جمله متوالی آن مقداری ثابت.

برای نمونه دنبالهٔ ۳، ۵، ۷، ۹، ۱۱، ۱۳، … یک تصاعد حسابی از اعداد با قدر نسبت ۲ می‌باشد.

 

[۱۲] – تصاعد هندسی

در ریاضیات، دنبالهٔ هندسی یا تصاعد هندسی به دنباله‌ای از اعداد گفته می‌شود که از جملهٔ اول به بعد، هر جمله برابر است با حاصل‌ضرب جملهٔ قبلی در یک عدد ثابتِ مخالف صفر و یک. به این عدد ثابت قدر نسبت تصاعد گفته می‌شود. برای نمونه دنبالهٔ ۲، ۶، ۱۸، ۵۴، … یک دنباله از اعداد با قدر نسبت ۳ است.

 

[۱۳]https://en.wikipedia.org/wiki/World_population

 

[۱۴] – مصادف با شروع انقلاب صنعتی چهارم- عصر اینترنت، هوش مصنوعی و رباتیک، زنجیرهٔ بلوکی، مواد پیشرفته، تولید افزوده و چاپ چندبعدی، عصب فناوری‌ها، زیست‌فناوری‌ها، واقعیت‌های افزوده و مجازی، ذخیره‌سازی و انتقال انرژی، استحصال، مهندسی اقلیم، فناوری‌های فضایی.

[۱۵] – انقلاب صنعتی چهارم

در حال حاضر در حال اجرای انقلاب صنعتی چهارم هستیم. این اصطلاح را برای اولین بار آقای کلاس شواب در مجمع جهانی اقتصاد که خود بنیان گزار آن بود، مطرح کرد. کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در صنعت، ویژگی این انقلاب می‌باشد. همچنین به عنوان “صنعت ۴.۰” نیز شناخته می‌شود چون بر اساس تحولات انقلاب صنعتی سوم بنا شده است. سیستم‌های تولیدی که قبلاً دارای فناوری کامپیوتری بودند. با اتصال به شبکه گسترش می‌یابند و به اصطلاح در اینترنت دارای یک دوقلو دیجیتالی (digital twin) هستند. این موارد امکان ارتباط با سایر مکان‌ها و خروجی اطلاعات مربوط به خود را فراهم می‌کنند و این مرحله بعدی در اتوماسیون تولید است.

 

شبکه سازی همه سیستم‌ها منجر به ایجاد سیستم‌های تولید فیزیکی سایبری و در نتیجه کارخانه‌ها هوشمند می‌شود، که در آن سیستم‌های تولید، اجزای آن و افراد از طریق یک شبکه با یکدیگر ارتبا ط برقرار می‌کنند و تولید تقریباً مستقل است.

 

انقلاب صنعتی چهارم ۱۲ دسته از فناوری مهم را وارد زندگی انسان‌ها می‌کند.

صنعت ۴.۰ پتانسیل با گرد هم آیی این توانمندی‌ها امکان ارائه پیشرفت‌های باورنکردنی در محیط‌های کارخانه‌ای را دارد. به عنوان مثال ماشین‌هایی (دستگاه‌هایی) که می‌توانند خرابی‌ها را پیش‌بینی کنند و فرآیندهای تعمیر و نگهداری را به طور مستقل راه اندازی کنند یا لجستیک خود سازماندهی شده که به تغییرات غیرمنتظره در تولید واکنش نشان می‌دهند و این قدرت را دارد که روش کار افراد را تغییر دهد.

 

این فناوری‌ها شامل: فناوری‌های رایانشی جدید، اینترنت اشیا، هوش مصنوعی و رباتیک، زنجیرهٔ بلوکی، مواد پیشرفته، تولید افزوده و چاپ چندبعدی، عصب فناوری‌ها، زیست‌فناوری‌ها، واقعیت‌های افزوده و مجازی، ذخیره‌سازی و انتقال انرژی، استحصال، مهندسی اقلیم، فناوری‌های فضایی هستند.

 

صنعت نسل ۴ می‌تواند افراد را به شبکه‌های هوشمندتر با پتانسیل کار با بهره وری بیشتر بکشاند.

دیجیتالی شدن محیط تولید برای رساندن اطلاعات مناسب به فرد مناسب در زمان مناسب، با استفاده از روش‌های انعطاف پذیرتری کار را انجام می‌دهد. استفاده روزافزون از دستگاه‌های دیجیتال در داخل کارخانه‌ها و خارج از آن به این معنی است که متخصصان تعمیر و نگهداری می‌توانند اسناد تجهیزات و تاریخچه خدمات را به موقع و در مواقع مورد نیاز در اختیار داشته باشند. متخصصان تعمیر و نگهداری می‌خواهند مشکلات را حل کنند، نه اینکه وقت خود را برای بدست آوردن منبع اطلاعات فنی مورد نیاز خود تلف کنند. https://siemenskala.com/industrial-revolution/

 

[۱۶] – انقلاب صنعتی چهارم- اینترنت همه‌چیز: (امروزه

اینترنت چیزها، داده‌های بزرگ، هوش مصنوعی، رابط‌های ماشین انسان، فن‌آوری رباتیک و سنسور، تکنولوژی چاپ سه‌بعدی و سیستمهای سایبری-فیزیکی که با ترکیب فناوری‌های واقعی و مجازی امکان خودمختاری و ارتباط میان ماشین‌آلات مستقل از انسانها را فراهم می‌آورند، بلاک‌چین و … مهم‌ترین ویژگی‌های آخرین انقلاب صنعتی است. در انقلاب صنعتی ۴.۰، انسان‌ها الگوهای جدیدی را کشف کرده‌اند، زمانی که تکنولوژی تهاجمی به سرعت وارد عمل شدند، حیات شرکت‌های معتبر (بازیگران قدیمی) را مورد تهدید قرار دادند. انقلاب صنعتی با مرگ شرکت‌های غول پیکر، جان گرفته است. در این نسل اندازه شرکت تضیمن‌کننده بقا نیست بلکه چابکی آن در واکنش به تغییرات است که کلید موفقت است. این شرکت‌های بزرگ نیستند که شرکت‌های کوچک را می‌بلعند بلکه این شرکتهای سریع هستند که شرکت‌های کند را می‌بلعند.

اگر ما به مرحله انقلاب نگاه کنیم، به طور حتم به عنوان یک نتیجه به  انسانهایی که به دنبال یافتن ساده‌ترین راه برای انجام فعالیت‌ها هستند، می‌رسیم. هر مرحله در پی تسریع به نسبت مراحل قبل به‌وجود می‌آید. تغییر ضرورت زندگی مردم است. https://www.linkedin.com/pulse/

 

 

[۱۷] – منظور ارشمیدس استفاده از قابلیتهای قانون اهرم در جابجایی اشیاء بوده است.

[۱۸]https://www.zoomit.ir/health-medical/299178-ancient-people-live-life-span/

 

[۱۹] – دهکده جهانی (Global Village)

 

واژهٔ دهکده جهانی از نام یکی از کتاب‌های “هربرت مارشال مک‌لوهان” (۱۹۸۰-۱۹۱۱Herbert Marshal McLuhan:) به‌نام “جنگ و صلح در دهکدهٔ جهانی” (War and Peace in The Global Village) گرفته شده، که در سال ۱۹۶۸ منتشر شد. این کتاب دربردارندهٔ یک نظریه اجتماعی تازه بودمک‌لوهان تا پایان حیاتش یعنی ۱۵ سال بعد همواره به دهکدهٔ جهانی اشاره می‌کرد و می‌گفت «اکنون دیگر کرهٔ زمین، به‌وسیلهٔ رسانه‌های جدید، آن‌قدر کوچک شده که ابعاد یک دهکده را یافته است».

 مک‌لوهان با مقایسهٔ دهکدهٔ فرضی خود، با دهکدهٔ سنّتی می‌گفت: «همان‌گونه که در این دهکده سنّتی، روابط انسان‌ها بیش‌تر حالت بین‌فردی دارد، در دهکدهٔ جهانی نیز با وجود رسانه‌های جدید، روابط بین انسان‌ها در همه‌جا حالت رابطه‌ای بین‌فردی خواهد یافت و در حدّ روابط افراد یک دهکده کوچک خواهد بود.»

مک‌لوهان معتقد بود که رسانه‌های جدید باعث به‌وجود آمدن پدیدهٔ جهش اطلاعات خواهند شد. او می‌گفت: اطلاعاتی که انسان‌ها نیاز خواهند داشت، از چهار گوشهٔ جهان و با سرعت فراوان در اختیارشان قرار خواهد گرفت (به این ترتیب) جهان بزرگ،‌ روزبه‌روز کوچک‌تر می‌شود و انسان‌ها چه بخواهند و چه نخواهند،‌ گویی در یک قبیلهٔ جهانی یا یک “دهکدهٔ جهانی” زندگی می‌کنند. چنین وضعیتی را امکانات الکترونیک فراهم خواهند کرد. http://jafarhashemlou.blogfa.com/post/2688

 

[۲۰] – آنتونیو گرامشی (۱۸۹۱-۱۹۳۷) نظریه پرداز مارکسیست ایتالیایی ست که بیش از هر چیز به خاطر تبیین مفهوم “هژمونی”(۱) شهرت یافته است. https://www.hamshahrionline.ir/news/45294/

زمانی که مارتین کوپر در سال ۱۹۷۳ نخستین تلفن همراه جهان را ساخت، هیچ گاه فکر نمی‌کرد که اختراعش روزی تمام جهان را به تسخیر دربیاورد. اما نقطه عطف این صنعت، ورود صفحه نمایش لمسی به تلفن‌های همراه بود.

[۲۱]

[۲۲] – پلتفرم‌های اطلاع رسانی اجتماعی از نوع اینستاگرام، فیس بوک، تلگرام، تویتر، یوتیوب، آپارات و … زمینه‌های لازم برای آگاهی و اتحاد طبقات متوسط و فرودست جوامع را فراهم آورده‌اند تا رسالت ناتمام کارگران را به انجام رسانند.

 

[۲۳]https://www.jet.ir/article/180/

 

[۲۴] – در واقع پِلَتفُرم بستری است که برنامه‌های نرم‌افزاری نوشته شده برای یک وسیله، در آن قابل اجرا و استفاده است که این بستر شامل ملزومات سخت‌افزاری و هم نرم‌افزاری است. به عبارت دیگر یک پِلَتفُرم در واقع معرف ملزومات سخت افزاری مانند سرور و همچنین ملزومات نرم‌افزاری مانند سیستم عامل مورد نیاز برای اجرای یک برنامه کاربردی است.

[۲۵] – در علوم کامپیوتر و دیجیتال پِلَتفُرم پایه‌ای است که اپلیکیشنها روی آن اجرا می‌شوند… می‌شود گفت که همه گوشی‌های هوشمند یک پِلَتفُرم به‌حساب می‌آیند، چون هم سخت‌افزار دارند، هم سیستم‌عامل و هم اینکه می‌توانند به سیستم‌های دیگر نیز متصل شوند. جهت اطلاع بیشتر ویدیوی کوتاه زیر را ببینید: https://www.aparat.com/v/MhB03

 

[۲۶] – پِلَتفُرم‌ها آن‌قدر جای خود را در زندگی و زبان ما باز کرده‌اند که بسیاری از افراد حتی بدون این که بدانند پِلَتفُرم یعنی چه، کلمه پِلَتفُرم را در حرف‌ها و گفتگوهای روزمرهٔ خود به‌کار می‌برند.

 

[۲۷]https://motamem.org/

 

[۲۸] – کلمه پلتفرم (به انگلیسی: Platform) به معنای سکو است. این کلمهٔ قدیمی بیش از پنج قرن است که در زبان انگلیسی برای توصیف سکوهایی که ارتفاع‌شان از بقیهٔ زمین یا سالن بلندتر است به کار می‌رود.

کاربرد پلتفرم معمولاً این بوده که افراد روی آن می‌رفتند و می‌ایستاده‌اند تا بهتر دیده شوند یا راحت‌تر بتوانند برای جمع سخنرانی کنند و صدایشان بهتر به گوش مخاطبان برسد. در زبان عربی برای پلتفرم از کلمهٔ «منصه» استفاده می‌شود. مثلاً منصه تویتر، منصه فیسبوک، منصه ردیت.

بهتر دیده شدن (برای آن‌هایی که می‌خواهند چیزی را نمایش دهند) و بهتر دیدن (برای کسانی که در پی دیدن و یافتن چیزی هستند) کمک می‌کنند. کار اصلی پلتفرم فراهم کردن زیرساخت است. زیرساختی که دسترسی باز و راحت برای همهٔ طرف‌ها ایجاد کرده و آن‌ها را به مشارکت ترغیب کند. در عین حال، تعیین چارچوب و قواعد حاکم بر مبادله‌ها و تعامل‌ها هم بر عهدهٔ پلتفرم است.» https://motamem.org/

 

پلتفرم گروهی از تکنولوژی‌هایی است که به عنوان یک پایه و بیس در کنار اپلیکیشن ها، فرایندها و تکنولوژی‌های دیگر کار می‌کند. پلتفرم در کامپیوتر و لپتاپ، یک سخت افزار پایه، نرم افزار یا همان سیستم اجرایی محسوب می‌شود که در آن برنامه‌های نرم افزاری می‌توانند اجرا شوند و در واقع پلتفرم تعیین می‌کند که کدام برنامه یا نرم افزار قابل اجرا خواهد بود. تعریف تئوری پلتفرم

به مجموعه‌ای از سخت افزار، نرم افزار و سیستم عامل در تعریف تئوری،platform می گویند. سیستم عامل هم یک قسمت از پلتفرم است. تفاوت پلتفرم و سیستم عامل

سیستم عامل یک قسمت از مجموعهٔ نرم افزاری سیستم است و وظیفه آن کنترل و مدیریت منابع سخت افزاری سیستم است اما platform هم نرم افزار و هم سخت افزار را شامل می‌شود. https://namnak.com/what-is-the-platform-about.p77168

 

[۲۹] – سه راهِ رشد (چینی، هندی و خاورمیانه‌ای)

 

هفتادسال قبل زیرساخت‌های اقتصادی چین، هند و پاکستان در یک سطح قرار داشتند (همگی عقب‌مانده، ویران، به‌تازگی از جنگ‌های داخلی، استعمار و اشغال خارجی رهاشده). هریک از این کشورها راهِ رشدِ مخصوص به خود را در پیش گرفت و درنهایت سه نتیجه متفاوت به شرح ذیل حاصل شد:

جدول تطبیقی درآمد سرانه و تولید ناخالص ملی [۲۹] چین، هند و پاکستان در سال ۲۰۲۲ میلادی[۲۹]

تولید ناخالص ملی (میلیارد دلار)

درآمد سرانه (دلار)

نام کشور

۱۸۰۰۰

۱۲۶۰۰

چین

۳۳۸۵

۲۳۸۹

هندوستان

 ۳۷۷

۱۶۰۰

پاکستان

 

استراتژی هرکدام از این کشورها درزمینه های سیستم سیاسی، سیاست اقتصادی و سیاست فرهنگی به شرح ذیل بوده است:

 

 ۱- پاکستان

سیاست- حدود نود درصد حاکمیت سیاسی در انحصار لومپن‌بورژوازی بوده است.

اقتصاد- سیاست اقتصادی در خدمت منافع ثروتمندان بوده و حامی سرمایه‌داری تولیدی نبوده است.

فرهنگ- سیاست فرهنگی در خدمت حفظ ساختارهای ماقبل مدرنیته، تداوم فرهنگ قرون‌وسطایی فئودالی، پدرسالاری، قبیله و مذهب سالاری بوده است. مدرنیته فضای بسیار محدودی برای رشد داشته است.

 

۲- هندوستان

 سیاست- لومپن‌بورژوازی حدود هفتاد درصد قدرت سیاسی را اختیار داشته است.

اقتصاد- سیاست اقتصادی بیشتر در خدمت ثروتمندان بوده است و کمتر حامی سرمایه‌داری تولیدی.

فرهنگ- تحت حاکمیت دولت دمکراتیک، آزادی‌های فردی از حمایت قانونی برخوردار بوده است؛ اما در جهت تغییر بنیادی مناسبات قرون‌وسطایی و فئودالی، اقدامی جدی صورت نگرفته است.

 

۳- چین

سیاست- از همان ابتدای انقلاب ۱۹۴۹، لومپن‌بورژوازی به‌مثابه یک طبقه انگل از صحنه جامعه حذف گردید و اعضای آن ناچار شدند به طبقات و اقشار دیگر جامعه ملحق شوند تا درزمینهٔ تولید فعالیت کنند.

اقتصاد- در دوره اول انقلاب چین (تحت دکترین مائو ۱۹۷۷- ۱۹۴۹) سیاست اقتصادی در خدمت “سوسیالیسمِ دولتی” بوده است و از دوره دومِ انقلاب (تحت دکترین دُن‌شیائوپینگ (۲۰۲۳- ۱۹۷۷) سیستم “سوسیال سرمایه‌داریِ دولتی” با تکیه بر بازار آزاد برقرار بوده است. (در هر دو دوره کنترل و مدیریت هوشمندانه دولت جاری بوده است)

فرهنگ- بعد از انقلاب ۱۹۴۹ تاکنون فرهنگ قرون‌وسطایی با نرم‌افزارهای ایدئولوژیک مارکسیسم، مائوئیسم و مدرنیته سرکوب و تضعیف شده است. (استثنائا با توجه ماهیت سازندگی و پویایی فرهنگ کنفوسیوسی، آن را حفظ و در جهت ساخت چین جدید مورداستفاده قرار داده‌اند.

اشرافیت و فئودالیسم قرون‌وسطایی به شیوه ای قهری و آمرانه در هم کوبیده شد، بدون آنکه لومپن‌بورژوازی بتواند جانشین سیستم گذشته شود.

 

سه درس از استراتژی‌های سه‌گانه

۱- نسبت معکوس قدرت لومپن‌بورژوازی با رشد اقتصادی و رفاه عمومی

به هراندازه که لومپن‌بورژوازی در کشوری قدرتمند بوده است، به همان اندازه درآمد سرانه و تولید ناخالص داخلی در سطحی نازل باقی‌مانده است. به‌عبارت‌دیگر اندازه قدرت لومپن‌بورژوازی با میزان رشد اقتصادی نسبتی معکوس داشته است.

لومپن‌بورژوازی در پاکستان بیشترین قدرت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را در انحصار خود داشته است. بعد از هفتادسال درآمد سرانه آن ۱۶۰۰ دلار است.

این طبقه در هندوستان از قدرت کمتری به نسبت پاکستان برخوردار بوده است. درنتیجه درآمد سرانه آن به ۲۳۸۹ دلار رسیده است.

 در چین، لومپن‌بورژوازی به‌طور کامل از صحنه سیاست، اقتصاد و فرهنگ حذف‌شده است. درنتیجه درآمد سرانه به ۱۲۶۰۰ دلار افزایش پیداکرده است.

 

۲- اولویت زنگار زدایی مغزها و انقلاب در اندیشه

 «تا مغزها تکان نخورند، هیچ‌چیز تکان نخواهد خورد» تاریخ سده اخیر درستی این قانون جامعه‌شناختی را به اثبات رسانید.[۲۹]

در چین مغزهای کپک‌زده قرون‌وسطایی با سخت‌افزار آمرانه حزب حاکم و نرم‌افزارهای ایده‌های چپ و نوگرایی به چالش کشیده شدند. درنتیجه زنگار زدایی و کپک زدایی از مغزها به نتیجه رسید و بستر مناسب برای نوزایی، رنسانس، رشد علمی و عقلی فراهم شد.

در هندوستان نسیم آزادی و لیبرالیسم تا حدودی مغزهای پوسیده را تکان داد. ولی رشد همه‌جانبه و سریع به وقوع نپیوست.

 در پاکستان مغزها کماکان اسیر خودشیفتگی قرون‌وسطایی خود هستند. این جامعه نتوانست نوزایی فکری خود را به انجام رساند. طی نیم‌قرن اخیر نه‌تنها در پوسیدگی خود گرفتار مانده است، بلکه بستری برای بازسازی بنیادهای کهن بوده. تا جایی که تبدیل به بزرگ‌ترین پرورشگاه جهادی‌های «از قعر قرون آمده» شده تا خود و خاورمیانه را در شوره‌زار گذشته نگه دارد.[۲۹]

 

۳- پیوند کار و سرمایه عامل رشد اقتصادی و رفاه عمومی است

بر مبنای قوانین علم اقتصاد، تعامل درست کار و سرمایه تحت یک سیستم کارآمد، روزآمد و اصلاح‌طلب، منجر به زایش، پویایی و رشد اقتصادی می‌شود.

 سیستم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی پاکستان مانند بیشتر کشورهای خاورمیانه، باعث شده که حدود نیمی از نیروی کار در رشد تولید ناخالص ملی، بی‌تأثیر و یا نقشی بسیار اندک داشته باشند. به علت عدم سرمایه‌گذاری کافی در فنّاوری و صنعت، بهره‌وری نیروی کار بسیار کمتر از متوسط جهانی است. بیشتر سرمایه مملکت به‌صورت ثروت در زمین راکد مانده است.

چینیها زمینی برای قارچ‌های سَمی لومپن‌بورژوازی و لومپن‌پرولتاریا باقی نگذاشته‌اند تا در آن به قیمت تضعیف جامعه و اقتصاد ملی روییده و رشد کنند؛ اما برای بورژوازی مولد چنان آسان‌کاری شده است که سرمایه‌داران بیگانه هم کارخانه و سرمایه خویش را به این کشور انتقال داده و در مسیر گردش قرار داده‌اند.

تاریخ نیم‌قرن اخیر، درستی این گفته دنگ شیائوپینگ (معمار چین نو) را به اثبات رسانید: «گربه باید موش بگیرد. حالا چه فرق می‌کند که سیاه باشد یا سفید»

[۳۰]بیانیه یا مانْیْفِسْتْ، یک متن که یک گروه از آن برای بیان اصول، عقاید و اهداف خود خطاب به مردم استفاده می‌کند (وجهه مالی و ثروت در پورداوود) آرین سیده (به نقل از ویکی پدیای فارسی)

-[۳۱]

این امکان برای مردم فراهم خواهد شد تا به صورتی هوشمندانه و شفاف مبارزات خود را در جهت هدف مشخص (استقرار سیستمی جدید بر اساس یک میثاقِ اجتماعی مدون) سازمان دهند.

زمینه مناسب برای کانالیزه کردن تمامی انرژیهای انقلاب در جهت استقرار مفاد این میثاقِ اجتماعی فراهم می‌شود. این استراتژی حرکت انقلاب در مسیر درست را تضمین کرده و از هرگونه انحراف و مصادره توسط فرصتطلبان و عوامل خارجی مصون نگه می‌دارد.

-[۳۲]

اتحاد هوشمند و شفاف بر محور میثاقِ اجتماعی

تاریخ ایران و جهان نشان داده است که اتحاد کور منجر به انحراف و تبدیل قیام به ضدانقلاب شود.

اتحاد باید بر محور میثاقِ اجتماعی مدون انجام گیرد. (یکی از میثاق‌های ملی مدون که طی پروسه‌ای میدانی موردپذیرش حداکثری مردم ایران قرارگرفته باشد)

[۳۳] – مواضع نامه، در علوم سیاسی به مواضع یا سیاست‌های یک حزب یا نامزد سیاسی دربارهٔ موضوعات مهم ملی و بین‌المللی که معمولاً در آستانهٔ برگزاری انتخابات برای جذب آرای عمومی اعلام می‌شود، مواضع‌نامه گفته می‌شود. نمونه برجسته تاریخ مانیفست حزب کمونیست ۱۸۴۸ (ویکی پدیای فارسی)

[۳۴]https://www.alef.ir/news/4020216113.html

[۳۵] – چه کسانی این پروژه را عملی می‌کنند؟

اکنون مسئله اصلی این نیست که نظریه کارل مارکس را باور کنیم یا ماکس وبر.

 اولی می‌گوید: «…نظام سرمایه‌داری جای خود را به‌نظام سوسیالیستی می‌دهد» و دومی معتقد است که: … نظام سرمایه‌داری صنعتی پایدار و پابرجا باقی خواهد ماند.

هیچ‌کس صاحب حقیقت مطلق نیست. نظریات این دو و سایر متفکران می‌توانند بیان‌کننده بخشی از حقیقت باشد.

 باید فروریخت، دیوارهایی که بر مبنای اختلاف عقیدتی بین انسان‌ها ایجادشده‌اند؛ زیرا که «آنچه مردم را مشخص می‌سازد بیشتر سرشت آن‌هاست تا عقایدشان»

چه‌بسا آن‌هایی که رودرروی همدیگر جنگیدند، یک آرمان انسانی داشتند با دو نشان؛ و اعتقاد آن‌ها را به چنین سنگری پرتاب کرده بود.

تمامی افراد علاقه‌مند به ایجاد دنیای نوین انسانی و جریانات ترقی‌خواه اعم از چپ، لیبرال، روشنفکران مستقل، شیفتگان رشد اقتصادی و عدالت اجتماعی لازم است کلیه دعواهایی که علیه همدیگر داشته‌اند را به کناری نهاده و تئوری‌های غیر مرتبط با وضعیت کشور همچون «تضاد کار و سرمایه»، «تضاد لیبرال آزاداندیش و چپ دیکتاتور»، «تضاد دین‌دار و لائیک» را به آرشیو تاریخ بسپارند.

به قول سهراب: «چشم‌ها را باید شست، طور دیگر باید دید»

باید کلیه دیوارهای حزبی، ملی، فرهنگی، ایدئولوژی و حتی دیوار بین پوزیسیون و اپوزیسیون را نیز فروریخت.

چه‌بسا هستند اپوزیسیونهایی که نماینده قشری از لومپن‌بورژوازی هستند و از سهم کنونی خود ناراضی بوده و به‌غیراز سهم بیشتر از سفره مملکت، رؤیای بزرگ‌تری برای آینده جامعه در سر ندارند. مثل احزاب نژادپرست (پان‌ایرانیست، پان‌عربیست، پانتورک، پان‌کورد و…) و یا جریانات سیاسی اسلامی از نوع اخوان‌المسلمین و… .

 در مقابل چنین اپوزیسیون‌هایی می‌بینیم که بخشی از بدنه و مدیران کشورها دارای رؤیای رشد اقتصادی، فرهنگی و عدالت اجتماعی بوده و هستند.

در کشور ما تضاد اصلی تضاد کار و سرمایه (تضاد کارگر و سرمایه‌دار) نیست. تضاد واقعی جامعه ما تضاد اکثریت مردم ایران (۹۵%) اعم از کارگر، طبقه متوسط و سرمایه‌دار مولد در برابر لومپن‌بورژوازی است

قطب‌بندی این تضاد به شرح ذیل است:

 ۱- کلیه نیروهای نواندیش و مدرن که دل درگرو ساختن جامعه‌ای مدرن، اقتصادی پویا و شکوفا، ایجاد عدالت اجتماعی و برچیدن ساختارهای هزاران ساله سلسله‌مراتب قدرت و ثروت (هیرارشی) دارند.

۲- طبقه‌ای مرکب از بقایای فئودالیسم و ثروتمندان نوظهور غیر مولد در شکل لومپن‌بورژوازی که بقای خود را در حفظ ساختارهای کهنه و هیرارشی می‌بینند.

راه گذار از ماقبل مدرنیته به مدرنیته انسانی تدوین و اجرایی کردن سیستم جدیدی تحت عنوان پِلَتفُرم اجتماعی است.

اتحاد بر محور پِلَتفُرم اجتماعی ضامن تحقق آرمانهای بزرگ مردم ایران است که جامعه را در مسیر تغییرات ساختاری ذیل قرار می‌دهد:

۱- تبدیل رعیت به شهروند

۲-گذار از مناسبات بازمانده فئودالی و قرون‌وسطایی به مدرنیته دمکراتیک

۳-برابری جنسیتی

۴-عدالت اجتماعی

۵-رشد اقتصادی، علمی و تکنولوژیکی

۶-برادری ملت‌ها و فرهنگ‌ها

۷-شایسته‌سالاری

۸-رنسانس، نواندیشی و پلورالیسم

[۳۶]– واکاوی ویژگی‌های دولت به مثابه پلتفرم با استفاده از مرور نظام مند و فراترکیب

هدف: ایده دولت به مثابه پلتفرم با الهام از کسب و کارهای پلتفرمی اینترنتی، مدعی است که می‌تواند موجب تحول در رویکرد دولت به خدمات عمومی و در نتیجه بهبود کیفیت خدمات دولتی و در عین حال کاهش هزینه شود. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی ویژگی‌های دولت به مثابه پلتفرم و ارائه چارچوبی مفهومی از ویژگی‌ها و برداشت‌های مختلف از آن است.

 روش: این پژوهش از نوع کیفی بوده و روش انجام آن، مرور نظام مند ادبیات با استفاده از رویکرد فراترکیب برای تحلیل داده‌های مستخرج از منابع منتخب است. در نهایت، در فرایند مرور نظام مند، ۳۸ منبع برای تحلیل کیفی و کدگذاری انتخاب و استفاده شدند. یافته‌ها: در نتیجه تجمیع و دسته بندی کدهای احصاشده، تعداد ۲۹ مفهوم (ویژگی) شکل گرفت که با توجه به جنس، در سه مقوله ویژگی‌های ذاتی، فنی و اجرایی دسته بندی شدند. به این ترتیب، برخی ویژگی‌های دولت به مثابه پلتفرم عبارت‌اند از: باز بودن، داده محوری، استفاده از منابع مشترک، خاصیت شبکه‌ای، توانمندسازی، شهروندمحوری، پودمانی (ماژولار) بودن، تعامل پذیری، سادگی، شکل گیری تدریجی، استفاده از بهترین‌های موجود و… .

 نتیجه گیری: بر اساس این پژوهش، برداشت‌های مختلف از این مفهوم به معنای تفاوت و تمایز کامل برداشت‌ها از این مفهوم نیست، بلکه از کنار هم قرار گرفتن برخی ویژگی‌های ذاتی، فنی و اجرایی، سه نوع زاویه نگاه به مفهوم دولت به مثابه پلتفرم شکل گرفته است که عبارت‌اند از: دولت به مثابه پلتفرم فناوری، دولت به مثابه پلتفرم داده و دولت به مثابه اکوسیستم نوآوری. در این پژوهش تلاش شده تا ضمن احصای ویژگی‌های مشترک، تفاوت این برداشت‌ها در قالب چارچوب مفهومی جامعی نیز مشخص شود. http://ensani.ir/fa/article/471433/

 

[۳۷]پیش‌نویس پِلَتفُرم پیشنهادی راهِ رشدِ سوسیال سرمایه‌داریِ دولتی

 

چرک‌نویس پِلَتفُرم اجتماعی در حوزه‌های اقتصاد، فرهنگ، مدیریت، بوروکراسی، دادگستری، سیاست خارجی و… .

 

نظام اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مبتنی بر «سوسیال سرمایه‌داری دولتی»

 

ظاهراً با توجه به قانون «غیرممکن بودن وحدت ضدین» ایجاد چنین سیستمی محال است. اما در دنیای فیزیک می‌بینیم یک آهن‌ربا از دو قطب مخالف مثبت و منفی تشکیل شده است. تجربه موفق راه رشد کشور چین موید درستی این نظریه است «وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت»

الف- اقتصاد مولد (ایجاد و رشد بورژوازی مولد به‌جای لومپن‌بورژوازی)

۱-تولید صنعتی باید اساس قرار گیرد. در این جهت از فعالیت‌های پرسود و غیر مولد مالیات گرفت و با دادن تسهیلات و یارانه به تولید، سرمایه‌ها را به بخش تولید صنعتی هدایت کرد.

۲- ایجاد بازار سهام با قوانین دقیق، شفاف و با نظارت‌های سخت‌گیرانه در خدمت اقتصاد تولیدی و خدمات.

۳- نود درصد یارانه‌های پنهان و غیرمستقیم درزمینهٔ انرژی و سوخت فسیلی (مخصوصاً برق و بنزین) حذف شوند.

مبالغ صرفه‌جویی شده حاصل از آن به‌حساب تمامی شهروندان به‌طور مساوی واریز شود.

 در کشوری مثل ایران سالانه هشتادوشش میلیارد دلار صرف یارانه پنهان انرژی می‌شود.

برای هر ایرانی بیش از یک هزار دلار یارانه انرژی تخصیص داده‌شده است.

اگر این مبلغ به بهای واقعی شدن قیمت‌ها، مستقیماً به‌حساب ساکنان کشور واریز شود، برای جامعه و اقتصاد مزایای ذیل را به دنبال خواهد داشت:

کم و بهینه شدن مصرف برق و سوخت، پیشگیری از قاچاق سوخت‌های فسیلی، ترافیک کمتر، تصادفات و تلفات کمتر، استفاده بیشتر از وسایط حمل‌ونقل عمومی مثل قطار و اتوبوس، کم شدن فاصله طبقاتی، کم شدن جرائم اجتماعی، رشد اقتصادی با استفاده از تشویق مردم جهت سرمایه‌گذاری بخشی از یارانه دریافتی خود در تولید و بورس کشور.

۴- طبق قانون هیچ ایرانی نتواند از کشور سرمایه خارج کند و یا با آن ساختمان مسکونی و یا هر نوع ملکی را در کشورهای خارجی بخرد. (اکنون سالیانه حدود ده میلیارد دلار ارز از کشور خارج و در کشورهای ترکیه٬ امارات٬ کانادا٬ آمریکا و … صرف خرید ساختمان و مستغلات می‌شود)

با برخوردهای قانونی ازجمله سلب تابعیت٬ مصادره دارایی‌ها و نیز توسل به پلیس اینترپل تا میزان زیادی از خسارت‌های این پدیده کاسته می‌شود.

۵ -دولتی کردن تجارت خارجی

۶-ادغام تمامی بانک‌های کشور در یک بانک

۷- ممنوعیت سرمایه‌گذاری غیر مولد.

۸- فراهم کردن زمینه‌های لازم برای جذب سرمایه‌های ایرانیان خارج از کشور (تضمین امنیت و سود سرمایه)

اجرای این‌گونه قوانین اقتصادی باعثِ رشد بهره‌وری، احیای سرمایه‌های راکد و مرده، ایجاد فرصت‌های فراوان شغلی، افزایش تولید ناخالص داخلی و درآمد سرانه، برقراری رفاه و عدالت اجتماعی خواهد شد.

 

ب- عدالت اجتماعی با ایجاد وزارت سوسیال

حرکت در مسیر عدالت اجتماعی با استفاده از تجربیات و دستاوردهای کشورهای سوسیال‌دمکرات اروپایی٬ چین و سایر سیستمهای موفق جهان و تعقیب راهبردهای ذیل:

ایجاد وزارت سوسیال با ادغام بهزیستی، سازمان تأمین اجتماعی، اوقاف و سایر نهادهای موازی در این وزارتخانه و استفاده از تجربیات دستگاه‌های سوسیال‌دمکرات اروپایی.

وظیفه وزارت سوسیال مدیریت و تأمین چهار نیاز اساسی شهروندان (تحصیل، بهداشت و درمان، کار و مسکن) است که به شرح ذیل قابل اجرا خواهد بود:

 ۱- تحصیل همگانی و رایگان

تمامی آموزشگاه‌ها و مؤسسات آموزشی خصوصی و غیرانتفاعی و ایدئولوژیک ملی اعلام شوند و به وزارت آموزش‌وپرورش واگذار شوند.

 در خصوص دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی نیز اقدامی مشابه انجام گیرد. تا امکان تحصیل از پیش‌دبستان تا سطح دکترا رایگان و همگانی همراه با کمک‌هزینه تحصیلی فراهم شود.

 

۲- بهداشت و درمان همگانی و ارزان

تمامی مراکز پزشکی، درمانی و حتی مطب‌های خصوصی، ساختمان‌ها و مراکز خصوصی پزشکی و درمانی به مالکیت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی واگذار شوند. زیان دیدگان این طرح نیز مانند زیان دیدگان مالک واحدهای مسکونی اجاره‌ای جبران شوند.

اصلاحاتی در خصوص درآمد پزشکان به عمل آید به‌گونه‌ای که مشکل پزشکان بیکار و یا زیرخط فقر برطرف شده و درآمد افسانه‌ای تعدادی معدود از آن‌ها به نفع اکثریت پزشکان تعدیل شود.

با این اصلاحات شرایط و امکانات لازم جهت همگانی کردن و به حداقل رساندن هزینه بهداشت و درمان فراهم خواهد شد.

 

۳- کار

 دولت موظف است برای تمامی شهروندان زمینه اشتغال را فراهم آورد. تا زمانی که فردی بیکار باشد، لازم است وزارت سوسیال حداقل نیازهای او را اعم از مسکن، خوراک، پوشاک، تحصیل و … فراهم آورد. (درصورتی‌که کار متناسب با تخصص به هر فردی پیشنهاد شود و شهروند موردنظر باوجود توانایی از انجام کار خودداری ورزد، طبق قانون، وی از بخشی از مزایای سوسیال محروم شود تا از سوءاستفاده احتمالی افراد پیشگیری شود.)

 

۴- مسکن

مهم‌ترین مشکل شهروندان ایرانی مسکن است که لازم است به شرح ذیل برطرف شود:

باید مسکن از ماهیت سرمایه‌ای خارج شود تا حق هر خانواده ایرانی به داشتن یک مسکن شخصی از طریق قانون اصلاحات مالکیت مسکن تأمین گردد.

 وزارت سوسیال موظف است بر وضعیت واحدهای مسکونی نظارت کرده و متناسب با تعداد جمعیت خانوار مشکلات مسکن را به حداقل ممکن برساند.

 -برنامه‌ریزی و نظارت بر واحدهای مسکونی که هرساله توسط بخش خصوصی و یا دولتی احداث می‌شوند.

چگونگی تأمین مسکن فوری با استفاده از تدوین و اجرای قانون اصلاحات مالکیت مسکن

هم‌اکنون هرچند تعدادِ واحدهای مسکونیِ استاندارد کمتر از تعداد خانوارهاست، ولی باوجوداین هر خانواده ایرانی در یک مسکن زندگی می‌کند؛ که از میان آن‌ها حدود چهل درصد مستأجر هستند.

قانون اصلاحات مالکیت مسکن با استفاده از الگوی به روزه شده اصلاحات ارضی دهه ۱۹۶۰ به شرح ذیل اجرا شود:

-از تاریخ تصویب قانون اصلاح مالکیت مسکن هر واحد مسکونی اجاره‌ای، به مالکیت شخصی همان خانواده مستأجری که در آن سکونت دارد، واگذار شود. (شبیه اجرای قانون اصلاحات ارضی که در دهه ۱۹۶۰ م اجرا گردید)

– تغییر مالکیت زمین‌های شهری، حومه شهرها که در آینده تبدیل به محدوده شهری خواهند شد و نیز املاک استراتژیک به مالکیت ملی و دولتی.

-بخش‌هایی از زمین‌های ملی شده در چارچوب قانون به افراد واجدالشرایط واگذار شوند. این افراد در مدتی که قانون تعیین کرده، با توجه به نیاز خود و جامعه، باید منزل مسکونی، تجاری، واحد تولیدی یا خدماتی را بر روی آن احداث کنند.

-خسارت‌دیدگان این اصلاحات (مالکان خانه‌های استیجاری، زمین‌های شهری و حومه، و کسانی که مالک بیش از یک‌خانه مسکونی بوده‌اند) از راه‌های پرداخت نقدی، اعطای وام و تسهیلات جهت سرمایه‌گذاری تولیدی و یا واگذاری سهام کارخانه‌ها و مؤسسات اقتصادی جبران شوند.

 -با توجه به نظریه کارشناسان می‌توان رهیافت‌های غیرتهاجمی٬ کم‌هزینه و مسالمت‌آمیزتری برای حل مشکل مسکن در پیش گرفت.

ازجمله استفاده از اهرم مالیات بر منازل مسکونی خالی٬ استیجاری و ناتمام به‌گونه‌ای که فشار مالیات چنان سنگین باشد که مالکان به‌صورت اختیاری واحدهای مسکونی خود را به دولت یا مستاجرین واجد شرایط بفروشند.

یک‌بار تصور کنید که قانون جدید مالیات بر ثروتِ غیرمنقول در بخش ساختمان مسکونی به شکل ذیل تصویب و به اجرا درآید:

«در پایان هرسال یک‌پنجم (خمس) واحدهای مسکونی مازاد بر نیاز شخصی خانواده‌ها به‌عنوان مالیات به دولت و سپس مردم نیازمند واگذار شود.»

 تحت چنین شرایطی صاحبان ثروت راکد ازجمله مالکان و موجران واحدهای مسکونی و تجاری ناچار خواهند شد ثروت خود را به سرمایه تولیدی تبدیل کنند.

با این روش شاهد کم‌شدن ارتفاع قله‌های ثروت به قیمت پر شدن دره‌های عمیق فقر خواهیم بود.

 با حل ریشه‌ای مشکل مسکن بستر مناسب جهت رشد اقتصادی فراهم می‌شود. سرمایه‌های مردم با مدیریت و پلان صحیح دولتی در مسیر سرمایه‌گذاری تولیدی و خدمات اساسی قرار می‌گیرند و کشور در مسیر رشد متوازن و مستمر قرار می‌گیرد.

زمین شهری و ساختمان‌های مسکونی از ماهیت سرمایه‌ای خارج می‌شوند و روند دفن سرمایه مردم در زمین متوقف و حتی معکوس می‌گردد.

عوارض و نتایج منفی اصلاحات مسکن

هر دارویی عوارض خاص خود را دارد. این رهیافت نیز از این قاعده مستثنا نیست. از جمله عوارض ذیل قابل پیشبینی است:

۱- توقف ساختمان سازی. مردم نه تنها اقدام به احداث ساختمان مسکونی جدید نخواهند کرد، بلکه ساختمانهای نیمه کاره را نیز تکمیل نخواهند کرد و امکان دارد حتی از این هم فراتر شاهد تخریب و فروش قطعات و مصالح قابل فروش اینگونه ساختمان‌ها هم باشیم.

۲- خروج ارز و سرمایه از کشور. اگر ساختمان نقش سرمایه را از دست بدهد، مردم سرمایه خود را به بخشهای دیگر انتقال می‌دهند. اما ممکن است بجای انتقال سرمایه به بخشهای مولد و مفید اقدام به انتقال سرمایه و ارز به خارج از کشور کنند.

مدیریت مقابله و پیشگیری از عوارض

لازم است همراه با این اصلاحات با نظر کارشناسان قوانینی متناسب با وضعیت جدید وضع شوند ازجمله:

– تعیین مالکیت واحدهای در دست‌ساخت و جبران سازندگان یا کمک به تکمیل این واحدها

-وضع قوانینی در زمینه ممنوعیت معاملات غیرشفاف و غیر مجاری بانکی.

-ممنوعیت خروج ارز از کشور جهت خرید ملک در کشورهای خارجی. (اکنون سالیانه حدود ده میلیارد دلار ارز از کشور خارج و در کشورهای ترکیه٬ امارات٬ کانادا٬ آمریکا و… صرف خرید ساختمان و مستغلات می‌شود. این در حالی است که می‌توان طی چند سال با اختصاص این سرمایه‌ها به ساخت اماکن مسکونی در کشور مشکل کمبود مسکن را برای همیشه برطرف کرد.)

– سلب تابعیت٬ مصادره دارایی‌ها و… در خصوص خارج کنندگان ارز از کشور.

 

ج- فرهنگ و اندیشه

– این یک اصل اثبات‌شده است که «تا مغزها تکان نخورند هیچ‌چیز تکان نخواهد خورد». ازاین‌رو لازم است با بهره‌گیری از تجربیات کشورهای جهان زمینه‌های لازم برای رشد و شکوفایی فکری آحاد جامعه فراهم شود.

 ترویج خشونت٬ تعصب٬ نژادپرستی٬ خرافات و جهالت منع قانونی داشته باشد. تسهیلات لازم برای ترویج اندیشه‌های سالم فراهم شود.

 طبق نظر کارشناسان اقدامات لازم در جهت بازپروری افراد و گروه‌های ناسازگار با اصول شهروندی و حقوق بشری انجام گیرد.

– سکولاریسم، جدایی کامل دین از دولت، سیاست و آموزش‌وپرورش.

– ترویج فرهنگ مدرنیته بر اساس، تقویت روحیه پرسشگری، نقادی و متدولوژی علمی در مقابل فرهنگ تقلیدی و سرسپردگی فئودالی و قرون‌وسطایی، حرکت در مسیر روشنگری اجتماعی و رنسانس فکری، علمی و فرهنگی و …

د- سیاست و مدیریت شورایی

– تاریخ جهان و منطقه نشان داده است سیستم پارلمانی به‌آسانی توسط اقلیت طبقه فرادست مصادره می‌شود.

با توجه به اینکه در منطقه خاورمیانه که اکثریت طبقه فرادست جامعه را اقشار لومپن‌بورژوازی تشکیل می‌دهند، در راستای پیشگیری از قبضه قدرت سیاسی توسط این طبقه، لازم است بجای دموکراسی غربی، جامعه به شیوه سیستم شورایی اداره شود.

دموکراسی مستقیم به‌جای دمکراسی وکالتی و غیرمستقیم

دمکراسی مستقیم ظرفیت‌های خاصی دارد که سایر دموکراسی‌ها فاقد آن هستند. ازجمله قابلیت روزآمد شدن دارد. همواره در دست اکثریت مردم باقی می‌ماند و قابل تصاحب و مصادره نیست و از برآمدن دیکتاتورهای جدید پیشگیری می‌کند)

با استفاده از قانون راه‌یابی اقلیت، نتیجه انتخابات سیستم شورایی باید به‌گونه‌ای باشد که در ترکیب جنسیت اعضا در هیچ روستا، محله، ناحیه، شهر… تعداد زن‌ها یا مردهای انتخاب‌شده کمتر از ۴۰% نباشند.

نمایندگانِ شوراهای سراسر کشور در پایتخت طبق سازوکارهای دمکراتیکِ مدون کشور را اداره خواهند کرد.

شوراهای شهر و روستا که بازمانده اصلاحات ناکام خاتمی هستند، با تغییر و تکامل اساسی توانند پایه و اساس این سیستم را شکل دهند.

بهره‌گیری از تجربیات شوراهای کشورهای اسکاندیناوی و شمال شرق سوریه و تطبیق آن با ویژگی‌های کشور می‌تواند بسیار مفید واقع شود.

 

ه-ملت دمکراتیک

 هر پدیده‌ای فقط درزمینهٔ مناسب خودش می‌تواند موجودیت یافته و به حیات خود ادامه دهد.

 دولت دمکراتیک بدونِ ملت دمکراتیک نمی‌تواند تولد یافته و یا تداوم داشته باشد.

برای استقرار و نهادینه کردن دمکراسی، لازم است جامعه به‌گونه‌ای سازمان‌دهی شود تا ملت دمکراتیک شکل بگیرد.

 ساماندهی مردم در شکل ملت دمکراتیک ضامن استقرار دمکراسی و تداوم این سیستم است. این امر تنها با سیستم مدیریت شورایی و عدالت اجتماعی امکان‌پذیر است.

 

و- بوروکراسی

نوسازی و بازسازی دستگاه بروکراسی بر اساس شایسته‌سالاری.

 شایسته‌ترین افراد از طریق آزمون‌های سخت و … جذب شوند و پس از استخدام تا زمان بازنشستگی تحت شدیدترین کنترل‌ها باشند و همواره شمشیر داموکلس نظارت، محاکمه، اخراج و … را بالای سر خویش احساس کنند.

 

ز- دادگستری

در حوزه دادگستری مبارزه با جرم بجای مجرم باید اساس قرار گیرد.

 بر همین مبنا لازم است زمینه‌های وقوع و تداوم جرم خشکانده شوند. به قول مارکس «اگر فضایل بشری ثمره محیط است٬ پس باید محیط را انسانی کرد»

شایع‌ترین و بالاترین حکم جزایی که در مورد محکومین صادر شود ٬ اجرای حکم ذیل باشد:

 «الزام محکوم به تأمین معاش خود از طریق کار تولیدی در سطح یک کارگر ساده، طی مدت‌زمانِ معلوم»

بگذار منادیان دروغین حقوق بشر، سیستمِ جدید را به ایجاد اردوگاه‌های کار اجباری متهم کنند.

همین منادیان حقوق بشر طی یک قرن گذشته با همکاری ارتجاع داخلی، حاملان اندیشه‌های قرون‌وسطایی و فئودالیسم، سیستم لومپن‌بورژوازی را بر ایران و خاورمیانه تحمیل کردند و با کودتا و پرورش جهادی‌های تندرو، سیاست تخریبی خویش را به‌پیش بردند.

کار به‌عنوان «یگانه عنوان شرف راستین» هزاران کاربرد دارد.

 یکی از کاربردها اصلاح و بازپروری لومپن‌بورژوازی و لومپن‌پرولتاریا است.

در این صورت به‌جای برخورد انتزاعی با مجرم، زمینه‌های وقوع جُرم خشکانده می‌شوند.

-الغای احکام ماقبل مدرنیته ازجمله اعدام و شکنجه.

 

ح- سیاست خارجی مستقل

جغرافیای سیاسی استراتژیک و ذخایر عظیم نفت و گاز ایران همواره مورد مطامع استعمارگران خصوصاً آمریکا، انگلیس و ناتو قرار داشته است.

این موقعیت باعث شده است که در یک‌صدسال گذشته سه بار ایرانِ در آستانهِ آزادی، پیشرفت و توسعه را به ورطه شکست، ناکامی، جهل و عقب‌ماندگی بازگردانند. ازجمله:

۱- کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ رضاخان و نابودی دستاوردهای مشروطه توسط انگلیسی‌ها.

۲- کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و استقرار دوباره دیکتاتوری پهلوی توسط انگلیس و آمریکا.

۳- توطئه گوادلوپ در سال ۱۳۵۷ و منحرف کردن قیام مردم و انتقال حکومت به روحانیون سنتی که منجر به شکست انقلاب دمکراتیک ایران شد. (توسط انگلیس، آمریکا و پیمان ناتو)

هنری کسینجر می‌گوید: «دشمنی با آمریکا خطرناک است، ولی دوستی با آن مهلک»

در قبال ناتو و آمریکا ضمن پرهیز از دشمنی، روابط به گونه تنظیم شود که توانایی دخالت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در کشور نداشته باشند.

روابط با سایر کشورهای جهان بر اساس عدم دخالت در امور داخلی همدیگر، استفاده از تجربیات رشد اقتصادی، تکنولوژیکی و نیز جلب سرمایه‌گذاری به‌صورت شفاف و عادلانه بنا شود.

تمامی قراردادهای اقتصادی با کشورهای خارجی باید از کانال مزایده و مناقصه‌های شفاف صورت گیرند.

 

ط- ملیت‌ها

ایران کشوری چندملیتی است. اما استقرار این ملیت‌ها به شکل موزاییکی نیست.

بنا بر این واقعیت جغرافیای اتنیکی ایران بدترین بستر برای فدرالیسم، استقلال یا هر نوع خط‌کشی بر مبنای خون، نژاد و زبان است.

در چنین جغرافیایی هر نوع تقسیمات سیاسی بر اساس تفاوت خون٬ نژاد و زبان در فُرمهای فدرالیسم، خودمختاری و استقلال سرآغاز زنجیره‌ای از خشونت‌ها و فجایع پایان‌ناپذیر خواهد شد.

تمامیت ارضی و یکپارچگی ایران برای تمامی ملل این سرزمین همچون اکسیژن حیاتی است. جدایی ملل ایرانی نه تنها امکانپذیر نیست، بلکه همچون سمی کشنده عمل می‌کند.

حدود نیمی از شهرها و مراکز جمعیتی ایران دو یا چندملیتی هستند.

برای نمونه از هفده شهرستانِ آذربایجان غربی دوازده شهر ذیل متشکل از دو ملت تُرک و کُرد هستند:

ارومیه، خوی، ماکو، سلماس، پلدشت، چالدران، شوط٬چایپاره، نقده، میاندوآب، تکاب، شاهین‌دژ.

هزاران روستای تابعه این شهرها با ده‌ها هزار مزرعه، کوه، مرتع، دره، دشت، رودخانه و جاده چنان درهم‌تنیده‌اند که برترین مهندسان جهان نمی‌توانند مرزی بین این دو ملت ترسیم کنند.

هرگونه اقدام نسنجیده‌ای برای مرزبندی اتنیکی٬ باعث می‌شود که فرصت‌طلبان و بازرگانان خون و نژادپرستی کُرد و تُرک و … با حمایت بیگانگان سریعاً این جغرافیا را به جهنم جنگ‌های بی‌پایان قومی تبدیل کنند.

باید گذشته را چراغ فرا راه آینده قرار دهیم. یک نمونه عبرت‌انگیز تاریخی ماجرای جنگ اتنیکی ۱۳۵۸ نقده است.

در شهر همزیستی زیبای دوملیتی نقده که طی دو قرن کردها و ترکها باهم دایی٬خاله و خواهرزاده شده بودند٬ مانور مسلحانه حزب دمکرات کردستان در قلب منطقه ترک‌نشین نقده و عکس‌العمل پانتورک‌ها در بهار ۱۳۵۸ زخمی بر پیکر این دو ملت ایجاد کرد که پس از ده‌ها سال هنوز التیام نیافته است.

سیستم شورایی با خودمدیریتی دمکراتیک شهرها ضمن تضمین تمامیت ارضی می‌تواند جوابگوی تکثر ملی، قومی و فرهنگی ایران باشد. (وحدت در عین کثرت، کثرت در عین وحدت)

این توازن و هارمونی باعث می‌شود که برادری ملت‌ها جایگزین دیوارکشی اتنیکی شود.

استفاده از تجربیات خودمدیریتی دمکراتیک شمال سوریه (۲۰۱۲-۲۰۲۳)٬ سویس ٬کشورهای اسکاندیناوی و چین و تطبیق آن با وضعیت ایران می‌تواند بسیار مفید و راهگشا باشد.

 تجربه بیشتر کشورهای جهان نشان می‌دهد که تکثر ملی و زبانی تهدید نیست٬ بلکه نشانه غنای فرهنگی و زبانی است.

در این راستا لازم است در دانشگاه‌های کشور رشته‌های تحصیلی زبان و ادبیات ملل ایران دایر گردد.

از سال ششم ابتدایی به بعد دانش‌آموز به انتخاب مادرش (اگر مادر نداشت به انتخاب پدر و …) زبان اختیاری دوم را انتخاب خواهد کرد. زبان دوم می‌تواند زبان مادری و یا هر زبان دیگری از ملیت‌های ایران باشد.

با توجه به سابقه تاریخی و نقش زبان فارسی در تسهیل ارتباطات کشوری لازم است آموزش رسمی به زبان فارسی باشد.

 در این صورت زمینه بروز اختلافات ملی، قومی و فرهنگی خشکیده و بازرگانان سیاست و فرصت‌طلبان نمی‌توانند ملت‌ها را در مقابل هم قرار دهند.

 اندیشه «انسان گرگِ انسان» به زباله‌دان تاریخ سپرده خواهد شد و همواره «انسان یاورِ انسان» خواهد ماند. استراتژی «وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت»

مزایای یکپارچگی کشور و اتحاد ایرانیان

یکپارچگی ایران امتیازات ذیل را برای تمامی شهروندان، اتنیک‌ها و ملیت‌های ایرانی تأمین می‌کند:

۱- دسترسی به آب‌های آزاد خلیج‌فارس، دریای عمان و دریای مازندران.

۲- سهام‌داری در منابع عظیم نفت و گاز ایران.

۳- امنیت و پیشگیری از جنگ‌های داخلی و تجاوز خارجی.

 ۴- زیرساخت‌های اقتصادی شامل ده‌ها هزار کیلومتر اتوبان، بزرگراه، راه‌آهن، برق و گاز سرتاسری، مخابرات و اینترنت برای همه ملیت‌ها.

۵- بازار بزرگ سرمایه و کار ۸۶ میلیونی.

۶- جغرافیایی ثروتمند، چهارفصل و بسیار پهناور به وسعت یک میلیون و ششصد و چهل و هشت هزار کیلومترمربع.

 ۷- منابع مالی و انسانی ازجمله انرژی جوانان و زنان بومی صرف تقویت جنگ‌سالاران، مستبدان محلی، مرتجعین و جنگ‌های منطقه‌ای بر سر هر کوی و برزن دوملیتی نمی‌شود.

 این سرمایه‌های عظیم در جهت رشد اقتصادی، کسب حقوق شهروندی، استقرار دمکراسی و عدالت اجتماعی کانالیزه و متحد می‌شود.

 ملیت‌ها و بزرگراه انسان‌محوری

حتی اگر باشندگان ایران از ملیت‌ها، نژادها و زبان‌های کاملاً بیگانه تشکیل شده باشند، باز هم رسیدن به اهداف بزرگ انسانی ازجمله مردم‌سالاری، عدالت اجتماعی، برابری حقوق ملیت‌ها و زبان‌ها، رشد اقتصادی، تکنولوژیکی، رنسانس، برابری جنسیتی، گذار از مناسبات بازمانده قرون‌وسطایی، دفاع ملی در مقابل تجاوز خارجی و… از راه جدایی و انفصال حاصل نمی‌شود. بلکه از راه اتحاد میسر می‌شود.

واقعیت این است که ملیت‌های ایرانی مثل انگشتانِ یک‌دست هستند که به‌تنهایی می‌شکنند؛ ولی با هم یک‌مشت می‌شوند و قدرت این مشت فقط برابر پنج‌انگشت نیست. قدرت چنین مشتی بیش از صدها انگشت است.

در اینجاست که تئوری گشتالت از روان‌شناسی در علوم سیاسی و اجتماعی نیز مصداق و کاربرد پیدا می‌کند.

 

تئوری گشتالت از روانشناسی به حوزه علوم اجتماعی و سیاسی

 گشتالت یک کلمه آلمانی معادل کل، انگاره و الگو است.

منظور از گشتالت این است که کل هر چیز از مجموع اجزای تشکیل‌دهنده آن فراتر است.

مثلاً کل یک درخت، چیزی بیش از مجموع شاخه‌ها، برگ‌ها، تنه و ریشه‌های آن دارد و آن ساخت و سازمان درخت است.

یعنی اگر تمامی اجزای یک درخت را از یکدیگر جدا کنیم و در کنار هم قرار دهیم، درختی وجود نخواهد داشت درصورتی‌که اجزا فرقی نکرده‌اند.

آزادی، عدالت اجتماعی، رشد اقتصادی و فرهنگی در اتحاد فراهم می‌شود نه در انفصال. اگر نهال دشمنی برکنیم و درخت دوستی بنشانیم ایران برای همه ایرانیان خانه‌ای باشکوه خواهد شد.

تجربه تلخ سیستم فدرالی کردستان عراق برای ایرانِ آینده بسیار عبرت‌آموز است.

از سال ۱۹۹۱ نوعی سیستم فدرالی بر این اقلیم حاکم است. که منجر به حاکمیت الیت سیاسی و مافیای حزبی و ارتجاعی طبقه فرادست کُرد بر مردم کُرد شده است.

 جنگ‌های داخلی٬ دخالت بیگانگان٬ رشد بنیادگرایی اسلام سنی ٬هزاران قتل ناموسی زنان٬ رشد فاصله طبقاتی٬ غارت منابع طبیعی٬ فروش ثروت‌های ملی با قیمتی کمتر از نصف قیمت جهانی به ترکیه٬استبداد و خودکامگی٬ ترور روزنامه‌نگاران و روشنفکران مستقل٬ فرار مغزها٬ کوچ بی‌سابقه جوانان به غرب٬ به قهقرا رفتن جامعه کُردستان از نتایج این سیستم هستند.

 به‌هیچ‌وجه نباید اجازه داد تشنگان قدرت و ثروت محلی به بهانه حق تعیین سرنوشت٬ تحت عنوان فدرالیسم و… سیستم ارتجاعی کردستان عراق را به بخشی از کردستان ایران کپی-پیست کنند.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)