هنگامی که ناپلئون در آغاز دسامبر سال ۱۸۱۲ به شهر گرودنو رسید، سه روز میشد که نیروهای رقتانگیز باقیمانده از لشکر شکستخوردهی خود را ترک کرده بود تا ناشناس و تنها همراه با چند تن از وفادارانش از محل لشکرکشی ناکام در روسیه، برای نجات به فرانسه فرار کند. در گرگ و میش، سورتمهی ناپلئون به سوی کشتی گرودنو در حرکت بود تا با آن از رودخانهی نیِمِن بگذرد که با وجود سرمای سخت هنوز قابل عبور بود.
امپراتور، سوار بر سورتمه، از سورتمهچی پرسید: «تا حالا سربازان فرانسوی زیادی به آن طرف رودخانه فرار کردهاند؟»
مرد سورتمهچی که نمیدانست چه کسی خود را لای پوستین پیچیده و چنین سوالی از او میپرسد، پاسخ داد: «نه، آقا! شما اولین نفر هستید.»
نویسنده: ویلهلم شِفِر / ترجمه: فرهاد سلمانیان
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.