داستان «همزاد» نوشته مهری یلفانی

– آن شب تا دیروقت درباره نامی که باید روی خود بگذارد با نادر بحث کرد. نادر زیر بار نمی‌رفت و فقط او را مسخره می‌کرد. وقتی دید ریحانه همچنان یک دنده روی تصمیم خود ایستاده است، گفت، “به من ربطی ندارد. نام، نام توست. هر کار می‌خواهی با آن بکن.”