-
نویسندهنوشتهها
-
راهمدیرکل
برآمد جنبش اعتراضی در اوایل دی ماه این پرسش را برانگیخته که ماهیت و سمت و سوی آن چیست.
در سایت “زمانه” از جمله این مقالهها هر یک به نوعی به این پرسش پرداختهاند:- امین درودگر: جنبش فرودستان؛ گوشسپردن به آنها که سخن نمیگویند
- محمدرضا نیکفر: چه رُخ داده؟ چه باید کرد؟
- کمال خسروی: شکست سکوت
- رضا جاسکی: سقوط
- کاوه منافی: وضع از چه قرار است − چند نکته
- امین ریاحی، رضا عرب: در لزوم تشکیل شورا
- کاظم علمداری: چه نمی خواهیم ، و چه می خواهیم
- امید کشتکار: زمستان ۹۶: خیزشی که سرکوب نخواهد شد
- محمدرضا نیکفر : نمودهای کُنشی یک انقلاب بیکُنش
- فرج سرکوهی: آینده و شاخصههای خیزشی که به شورش فرا رفت
- کاوه منافی: تراکم رنج، برآمد اعتراض
- امیر کیانپور: آغاز جنبش خشمگینان و پایان دوران اصلاحطلبان
- در ایران چه میگذرد؟- تحلیلگران پاسخ میدهند
لطفا با نوشتن کامنت نظرتان را گرد این نکات با خوانندگان در میان بگذارید و نظرات مطرح شده را نقد کنید:
در مشهد چه پیش آمد و چه شد که حرکتهای اعتراضی به همه جا سرایت کرد؟
- آیا این حرکتها بیمقدمه بودند؟
- آیا خیزش برنامهریزی شده است، از طرف یک جناح، از طرف نیروهای خارجی، از طرف گروههای “اپوزیسیون”؟
- چه تفاوتی میان حرکتهای اعتراضی دیماه با حرکتهای اعتراضی سال ۱۳۸۸ (جنبش سبز) میبینید؟
- سرنوشت این حرکتها چه خواهد شد؟ آیا حکومت میتواند صدای اعتراض مردم را خاموش کند؟
ایرجمیهمانمن با این نظر موافقم که محرومیت باعث اعتراض و تظاهرات شد. اما مسئله این است که چه نیرویی تحریک کرد و از این بابت چخ نفعی میبرد؟
برنده ی شکست ها !میهمانبنظرم بهترین تحلیل آقای محمدرضا نیکفر در نمودهای کُنشی یک انقلاب بیکُنش و محمدرضا نیکفر: چه رُخ داده؟ چه باید کرد؟ داده و کامنت گذاران دگراندیش
این قیام همان طور آقای نیکفر توضیح داده طی 40 سال انباشت سرکوبهای حق طلبان ، نتیجه طبییه دیکتاتوری و ظلم و فساد یک حکومت تئوکراسی است. این حکومت از بن و اساس اشتباه است و هرگز اصلاح پذیر نیست، متاسفانه اصطلاح نظام هم تلویحا میتوان گفت، چون اساسا این حکومت است و فاقد نظام/رژیم؛ یعنی دارای ساختار نظمی و قانون مند نیست، یک نابهنجاری سرطان گونه است که به ضرب رعب و وحشت و سیاست چماق و هویج (توزیع رانت و امتیاز و تنبیه وحشیانه و اجرا احکام قرون وسطایی وحشیانه مانند اعدام و حبس و شلاق و …) توانسته دوام بیاورد. هرگز هیچ چنین حکومتی نمیتوانست 40 دوام بیاورد با این وضع، مگر رانت عظیم چند هزار میلیارد دلاری غارت ثروتهای عمومی کشوری مثل ایران. این نوع دیکتاتور ی تنها متکی بر غارت رانت ثروت عمومی هستند. چرا اساس این حکومت تئوکراسی نتوانسته جزئی از اقمار هیچ ابرقدرتی باشد و حامیان اصلی اش کشورهای کمونیستی مانند کره شمالی و چین و روسیه هم از آن سواستفاده و با کارتش بازی میکنند، و هم استثمارش میکنند. حکومت تئوکراسی ایران هرگز متحد راهبردی هیچ نظام سکولار نخواهد شد، و این حکومت یا بایست کل سکولارهای جهان نابود کند یا نابود شود. این حقیقتی است همه کارشنسان آگاه و دولتیان جهان میدانند، ولی سرمایه داری ذی نفوذ در جهان و اشتباهات راهبردی دولتهای مهم سکولار بویژه غربی و چین و روسیه، اجازه داده این حکومت ضد بشری 40 سال تدوام حیات ننگن یابد! مردمان ایران به دلایل متعدد (اعم از عوام و خواص) ناتوان از سرنگونی این حکومت هستند، ماشین سرکوب این حکومت بسیار سرکوبگر است، تنها راه سرنکونی این حکومت تئوکراسی ضد بشری، تحرمی همه جانبه، در نهایت عملیات نظامی خارجی است.
امیدمیهمانتمامی تحلیلهای بجز تحلیلهای آقای نیکفر در یک نکته اشتراک دارند. زبان پر از خشونت. متاسفانه اکثر روشنفکران(!) چپ ایرانی در مفاهیم قرن نوزدهمی گیر کردند. همانطور که یک اسلامگرا منابع مطالعاتی خودش را محدود به قرآن و حدیث میکند، چپ ایرانی محدود به یک سری مقالات و کتابهایی است که همه دنبالگر یک ایده هستند و اساسا تفاوت فلسفه و ایدئولوژی را که در عدم قطعیت و نقدپذیری فلسفه است درک نکرده اند. نتیجه اینکه هیچگاه شناخت لازم از ساختار فرهنگی جامعه ایران کسب نکرده و تلاشی هم برای تغییر این روند نمیکنند. اگر بر حسب اتفاق روزی این اشخاص با این ایدئولوژی(!) جایگزین نسخه موجود در حاکمیت ایران شوند، نتیجه دوباره همین خواهد بود. سرکوب، تحقیر، خشونت، و بازنده هم دوباره مردم.
به نظر من محتملترین نتیجه دراز مدت وقایع اخیر انتخاب مجدد اشخاصی از جنس احمدینژاد در انتخابات بعدی مجلس و ریاست جمهوری ایران است. افرادی که به دروغ خود را نماینده مفهوم عدالت جا میزنندند و در عمل تمام ساختارهای سوسیالیستی دولت ایران را نابود میکنند و در عین حال هیچ نوع از آزادیهای مدنی، سیاسی یا حتا اقتصادی را جایز نمیدانند.
ایمانمیهمانبا سلام
بخش اول حرفهای شما متین
اما در مورد بخش دوم توضیح تان سوالم این است که ساختارهای سوسیالیستی دولت ایران چه بوده که احمدی نژاد یک تنه نابودش کرده؟ کارکردهای این ساختارهای سوسیالیستی چیست؟ اگر کارکردش عدالت است شاخص این عدالت چیست و چگونه در اقتصاد اندازه گیری می شود؟ اگر یکی از شاخص ها ضریب جینی باشد این شاخص در دوره احمدی نژاد چه تغییری کرده کم شده یا زیاد؟ اختلاف طبقاتی کم شده یا زیاد؟
به علاوه این ادعای مهمل و پروپاگاندایی که می گوید احمدی نژاد مخالف آزادی های مدنی و سیاسی و اقتصادی هست مستند به کدام حرفها و موضع گیری های اوست؟ اصلا مستند هست یا صرفا پروپاگانداست؟
وگرنه این احمدی نژادی که هم می زند ساختارهای سوسیالیستی را نابود می کند هم مخالف آزادی اقتصادی است به قول شما باید دیدنی باشد البته اگر که صرفا در تخیل و اوهام نباشد و پایی هم در واقعیت داشته باشد
سارامیهمانواقعا عالیه که تلگرام فیلتره چون من دیگه به درسام میرسم
دروغه 13
رضامیهمانچون در این شرایط حساس رهبری واحدی وجود ندارد لازم است تمام مخالفین داخل وخارج ایران شوررایی به نمایندگی از تمامی گروهها با هر دیدگاه واندیشه ای که فقط به سرنگونی رژیم فکر می کند تشکیل شود واز هر گونه اختلاف وتفرقه جلوگیری به عمل امده وتمام برنامه ها وحرکت ها جنبشها وشعار ها به مشورت رهبران مخالف با توجه به شرایط داخلی وخارجی ونیز شرایط فرهنگی دینی ومذهبی و…. حاکم بر جامعه تعیین شود و با هماهنگی توسط یکی از اپوزیسیون که به هر نحو در زمان فعلی احساس می شود وزنه سنگین تری است مشخص شده وبه عموم مردم اطلاع رسانی صورت گیرد برنامه ای با کمترین هزینه وبیشترین کارایی خلاصه اینکه مخالفین مخالفت های فعلی وقبلی خود را کنار گذاشته وهمه با اتحاد در جبه ی واحد قرار بگیرند ودر نهایت بعداز دست یابی به هدف بگذارند مردم تعیین کننده ی نهایی سرنوشت واینده ی کشور باشند به امید اتحاد وهمفکری تمام جریانهای مخلف داخل وخارج تا رسیدن به هدف اصلی .
امیدمیهماندر پاسخ به ایمان:
ساختارهای سوسیالیستی دولت ایران چه بوده که احمدی نژاد یک تنه نابودش کرده؟ کارکردها…
اساسا ساختاری را سوسیالیستی مینامند که دنبال تأمین عدالت در جامعه است. پس این سوال شما بیمورد است. ضریب جینی تنها یکی از معیارهای اقتصادیست و هیچ معیاری و عددی به تنهایی قادر به توصیف شرایط اقتصادی نیست. اساسا علم آمار برای همین به وجود آماده که متقیرهای مختلف را تبدیل به “چندین” مشخصه قابل مقایسه کند که در کنار هم باید برسی شوند. اما ساختارهای سوسیالیستی دولت ایران که در دوران سلطهٔ “جبهه پایداری” و احمدی نژاد نابود شدند، خدمات عمومی دولتی از قبیل حملنقل، سلامت، ارتباطات، آموزش و بسیاری مورد دیگر و از همه مهمتر یارانه است.
.. علاوه این ادعای مهمل و پروپاگاندایی که می گوید احمدی نژاد مخالف آزادی های مدنی و سیاسی و …
این بخش را حتما یا شما ایران نبودید یا خیلی جوان بودید یا همان رویه یاران احمدینژاد را در انکار واقعیت پیروی میکنید.
وگرنه این احمدی نژادی که هم می زند ساختارهای سوسیالیستی را نابود می کند هم مخالف آزادی اقتصادی است به قول شما باید دیدنی باشد البته اگر که صرفا در تخیل و اوهام نباشد و پایی…
اگر شما بجای خصوصی سازی و حمایت از سرمایهگذاران و بنگاهای اقتصادی و بازار خدمات دولتی را به سپاه و دوستان خود واگذار کنید و سرمایهگذاران را آزار دهید و زندانی کنید و رقابت سالم را از بین ببرید خیلی هم تخیلی نخواهد بود.
سیدمیهمانباکاهش امنیت شاهد افول اصلاح طلبانیم
ناشناسمیهماناینها همه تقریبا درست است اما زیر مجموعه یک کنش جدی میباشد که در داخل ایران از خود میپرسد من کی هستم یا به نحوی به دنبال هویت خود میگردد که چند صد سال است به انحای مختلف بر بی ارزشی ان کوفته اند اما با رشد ارتباطات ودست رسی به منابع غربی وشرقی مخفی این تردید در ذهن جامعه متوسط به پایین وجوانان به وجود امده که نکند ما مورد حمله فرهنگی قرار گرفته ایم واین ما ان مایی که باید باشیم نیستیم وهمه این رنجها از نشناختن خودمان است.
alienمشارکت کنندهنکته ای که نباید فراموش کنیم این است که نظام حاکم برایران از نوع سرمایه داری پیرامونی و وابسته است. نظامهای سرمایه داری وابسته لزوماً دیکتاتوری هستند و ویژگی آنهافساد مالی گسترده است. نکته دیگری که نباید فراموش بشود این است که متأسفانه مردم این قبیل کشورها به تدریج خودشان به ورطه فساد میغلتند و جزئی از شبکه فساد، خصوصاً شبکه سرمایه داری زیر زمینی و بازار سیاه، میشوند و قابلیت و یا شرایط ایجاد یک سیستم دموکراتیک رو از دست داده و از یک دیکتاتوری به سمت دیکتاتوری دیگری حرکت میکنند.این زنجیره تباهی تنها در پرتو حل تضاد ببن کشورهای سرمایهداری وابسته با کشورهای سرمایهداری مرکزی ازهم فرو میپاشد و حل این تضاد که مستلزم همبستگی توده های فرودست کشورهای سرمایهداری وابسته و طبقه کارگر کشورهای سرمایهداری مرکزی است که در شرایط کنونی غیرممکن به نظر میرسد.
-
نویسندهنوشتهها
جنبش اعتراضی. نظر شما
در حال نمایش 11 نوشته (از کل 11)
در حال نمایش 11 نوشته (از کل 11)