add
enter
TributeZamaneh
بایگانی
جلد بیستم کتاب «مصدق، نهضت ملی و رویدادهای تاریخ معاصر ایران»
این نوع جدید از جمهوری!
ولایت فقیه حدودی دارد و نباید در این میان قدرت مردم و حاکمیت ملت فراموش شود
اینطور نیست که وقتی امور کشور دست ولایت فقیه افتاد این آدم هرکاری بکند؟ اگر اینطوری شد اولین مخالفش …
آقای مجهول الهویه!
ولایت فقیه نباید به صورت وزن شعر درآید!
خری که بالای بام بردیم؛ رئیس جمهوری،ولایت فقیه!!
کمتر از یک نسل یزید آنهم به اسم اسلام آمد!
قوه رهبری، دُمار از روزگار ملت در آورد!
خیال می کنند که ولایت فقیه یک نوع استبداد است
انحصار طلبی در گرفتن حق و در پیاده کردن حق هر دو ممنوع است!
حق حاکمیت ملی اصطلاحی خارجی است، جایش در نظام حقوقی اسلام کجاست؟
اگر حق را بوسیله افراد اعمال کنیم می شود همان شاهنشاهی قدیمی!
در این ولایت فقیه باید همه پرسی کرد ببینیم صدی چند ملت این را قبول دارند؟
اعمال ولایت فقیه هم باید بوسیله آرای مردم باشد!
می گویند دیکتاتوری آخوندی می خواهند راه بیندازند؟!
ولایت فقیه معنایش یعنی اسلام شناس، حالا بازاری یا دهقان، کارگر، دانشجو باشد یا روحانی!
۴۲ سال از تصویب اصل ولایت فقیه گذشت؛۲۲شهریور۱۳۵۸
در جامعه های مکتبی انتخابات چند مرحله ای است!
تصور مردم مردم ما از ولایت فقیه این نیست که فقها حکومت کنند و اداره مملکت را بدست گیرند!
اگر حذف را شروع کردیم، علی می ماند و حوضش!
چنانچه ولایت فقیه پایش را از گلیم خود دراز کرد، دیگر ولایت ندارد!
آحاد ملت می توانند ولی فقیه را استیضاح و حتی علیه وی ادعا نامه صادر کنند!
آرای مردم محترم است ولی باید به تائید فقیه برسد!
اصل بر این نیست که به اسم اسلام حکومت شود!
واقعیت موجود با اسلام فاصله دارد،ما نمی توانیم جهانی بیاندیشیم،یا جهانی عمل کنیم!
ورود روحانیت در قدرت اجرایی با مفهوم ولایت فقیه یک فاجعه است!
این ۵۳ نفر!
آرمان انقلاب استقلال و آزادی نبود، والا طرح اصل ولایت فقیه ضرورت نداشت!
آرای عمومی به حکومت فقیه تبدیل نشود!
« مطالب قدیمی تر