cs2

متن پی. دی. اف. این نوشته

اینترنت از خیلی بابت‌ها، موجودی خُجسته و مبارک است. اگر بیشتر پدیده‌های دوران مدرن، از نگاه بعضی منتقدین فقط به سرعتِ ارتباطات و حمل و نقل و راحتی‌ی بیشترِ بشرِ برخوردار معطوف بوده‌اند، اینترنت اما، توانسته کیفیت والایی از ارتباطات تازه را به‌وجود آورد که ما را به کهکشانی متفاوت از کهکشان‌های ارتباطی‌ی پیشین وارد کرده‌است.
شاید همه متوجه شده‌باشند که به‌کمک اینترنت، رابطه‌ی یک‌سویه‌ی رسانه‌ها با مخاطب، دگرگون شده. و از طرف دیگر عدالت اطلاعاتی در حال شکل‌گیری است. امروزه، صدای بی‌صدایان در انبوهه‌‌ی پرهیاهوی رسانه‌های پرقدرت و پرسر وصدا، می‌تواند شنیده‌شود؛ هر چند ضعیف، اما بالاخره شنیده می‌شود. دموکراسی‌ی اطلاعاتی در حال شکل گیری است. شعار سازمان ملل که روزگاری “جهانی بیاندیش، امّا محلیّ عمل‌کن” بود،‌ امروزه جانشین تازه‌ای یافته:‌‌‌‌ “محلّی بیاندیش، جهانی عمل‌کن”. یعنی سازمان ملل می‌گفت مانند یک انسان، به‌دور از تعصبات نژادی و جنسیتی و طبقاتی و ملی و قومی فکر کن و با این آرمان به حل مشکلات بومی‌ی خود بپرداز. اما فعالان اینترنتی بدون ردّ این شعار، راه تازه‌تری را در پیش مردم گذاشتند: در محل بیاندیش، امّا برای عمل، از همه‌ی دنیا کمک بگیر و نیروها را در همه‌ی دنیا بسیج کن! این جهانی عمل کردن، به‌کمک اینترنت است که “شدنی” شده. همین دنیای اینترنت است که در برابر قطب‌های جهانی‌ی قدرت، که دنیا را در بیشتر مواقع بین خود تقسیم می‌کنند، نیروی تازه‌ای را به‌نام “قدرت افکار عمومی‌ی جهانی” علم می‌کند تا جلوی یکه‌تازی‌های‌شان را بگیرد. همین اینترنت است که خریداران دنیای سرمایه‌داری را آن‌چنان توان‌مند می‌کند‌ که می‌توانند بخشی از اراده‌ی خود را به صاحبان صنایع تحمیل کنند و مانع حاکمیت بی‌رقیب منافع سرمایه برسیاست‌های تولیدی‌ و خدماتی شوند. داستان “پوشاک پاک” راوی‌ی همین اراد‌ه‌ی تحمیلی است که کارخانه‌جاتِ پوشاک را به رقابت بر سر چسباندن برچسب “پوشاک پاک از استثمار زنان و کودکان فقیرِ ملت‌های فقیر” وادار کرده‌است.

                                                                                                           adidas

                                         

این‌همه، از صدقه‌سر ساختار نسبتاً منتشر و پراکنده و توزیع گسترده‌ی اینترنت است؛ از صدقه‌سر قدرت وبلاگ‌نویسی و آن نوع از شبکه‌های اجتماعی‌‌ی سازنده و غیرسودجو است که در خدمت صاحبان نظر و فکر و ابتکاری قرار گرفته‌اند، کسانی که در همیشه‌ی تاریخ، دست‌شان کوتاه‌بوده و خرمای‌شان بر نخیل! اندیش‌مندانی معتقدند که قدرت واقعی، در داشتن اطلاعات‌ است. قدرت متمرکز، خواه ناخواه در نهایت، ناکارآمد و فسادمند است، امّا این قدرت منتشر و پراکنده است که می‌تواند تا حد امکان، قدمی برای حل واقعی‌ی بعضی مشکلات بشر و رضایت و سعادت نسبی‌ی او بردارد. اینترنت تجسم همان قدرت منتشر است، هر چند که تاسیس آن از سوی قدرت متمرکز انجام گرفته، امّا کم‌کم ساختاری در آن به‌وجود آمده که فرمان را از دست قدرت بزرگ یا قدرت‌های بزرگ بیرون آورده است. الآنه اگر قدرت‌های بزرگ هم بخواهند این غول بزرگ را دوباره به شیشه‌اش برگردانند، شاید نتوانند. و این است راز اصلی‌ی قدرت پراکنده‌ی همه‌جایی‌ی اینترنت!

blogger1              

از میان کارهای پر سر و صدای عجیبی که اینترنت در جهان مجازی انجام داده و بر روی جهان واقعی تاثیر گذاشته، یکی همین ویکی پدیا است که خیلی از ما با آن آشناییم. کار این سایت عظیم، آن‌چنان بوده که دانش‌نامه‌ی پرسابقه‌ی بریتانیکا، دیگر متن کاغذی منتشر نمی‌کند و باقی‌ی دانش‌نامه‌ها هم به متن مجازی رو آورده‌اند. آن‌طور که این نگارنده‌ی کمترین خبر دارد، تعداد کل مقاله‌‌ها در ۳۶ جلد بریتانیکا، ۱۱هزار مقاله بوده، اما امروزه در سال ۲۰۱۴ (۱۳۹۳ خورشیدی)، ویکی‌پدیا ۴ میلیون و چهارصدهزار مقاله‌ی‌ انگلیسی و ۳۸۰هزار مقاله‌ی فارسی دارد. متخصصانی در مورد میزان درستی یا نادرستی‌ی علمی‌ی مقالات این سایت، چندوچون‌هایی قابل شنیدن داشته‌اند که برای کاری به این عظمت، طبیعی است، و چون این طرح بزرگ در شروع کار است،‌ می‌توان امید بست که در آینده، این کاستی‌های احتمالی راه‌حل‌های خود را پیداکنند.

wiki
از امکان‌های بزرگ و ارزش‌مند اینترنت، تاسیس سایت‌هایی خدماتی و رفاهی در سپهر مجازی است که کار اجرایی انجام می‌دهند و این در جایی است که نا‌کارآمدی‌های قدرت‌های متمرکز کوچک و بزرگ محلّی و ملّی و ابرقدرت‌ها در کمک‌رسانی به نیازمندان بر همه آشکار شده‌است. این قدرت‌ها ناکارآمد، فاسد،‌ پرهزینه و در بیشتر موارد نسبت به دل‌سوزانِ بی‌ادعا، کم‌لطف یا بی‌رحم بوده‌اند. پس شاید نتوان به ضریح‌شان دخیل امیدی بست. امّا اینترنت به‌عنوان نمونه، فضایی فراهم کرده به‌نام WWW.KIVA.ORG که به تو امکان می‌دهد حتّی بتوانی ۲۵ دلار ناچیز پس‌اندازت را به زنی کارآفرین در نپال، قرض بدهی. زنی که به امید روزی‌ای بهتر و روزهایی سعادت‌مندتر، در جستجوی‌ی سرمایه‌ی کوچکی است که این ۲۵ دلار ها بر روی هم می‌سازند. تو مثلا در ترکیه‌ای و او در نپال. او نیازمند خرده وام است و بانک‌ها هم فقط به کسی پول می‌دهند که به اصطلاح ما، دم‌کلفت باشد و ضامن مالی داشته‌باشد یا به جایی وصل باشد و پارتی‌ای داشته‌باشد. اگر این‌ها را نداشته‌باشی، باید در چرخه‌ی فقر، مثل همستر و موش آن‌قدر بچرخی تا فرصت دوروزه‌ات در جهنم فقر تمام‌شود. زن کوه‌نشین نپالی هیچ‌کدام این‌ها را ندارد. اینترنت در سایت دیگری به تو کمک می‌کند تا کسی را پیداکنی که برای درمان فرزند بیمارت، به تو پول می‌رساند.

                                                                                                                   kiva1

اینترنت در بعضی جاهای هند، از ریل راه‌‌آهن به عنوان خط انتقال داده‌ها برای روستایی‌ هندی استفاده می‌کند تا آن‌ها هم بتوانند در کافه‌های اینترنتی‌ی رایگانِ لبِ خط، همراه با بقیه‌ی اعضای تعاونی‌ی تولید، بر اساس آخرین داده‌های بازار کشاورزی و پیش‌بینی‌های هواشناسی، به برنامه‌ریزی‌ی کشت بنشینند.
بازهم اینترنت است که با سایت ویکی‌لیکس‌اش، درست یا غلط، راست یا دروغ، آب در خواب‌گه مورچه‌گان و موریانه‌ها و ماران و ملخ‌ها ریخته‌است. هم‌نوایی‌ی ارکستر بزرگِ قدرت‌ها را کمی به‌هم‌زده و آنان را در همه‌ی دنیا وادار کرده تا توضیحی برای رفتارهای پنهان‌شان در پیشگاه “قدرت نوزادِ افکار عمومی” بدهند.
امّا اینترنت ازین دست میوه‌های مبارک باز هم دارد: یکی از آن‌ها فضایی است به‌نام کُوْچ سِرفینگ:

cs1

(WWW.COUCHSURFING.ORG)

کُوْچ یعنی کاناپه‌ای که می‌توان روی‌اش نشست و دراز کشید و حتّی خوابید. سرفینگ یعنی موج سواری، و به تعبیر اینترنتی،‌ گشت‌زنی‌ در اینترنت است و در این سایت یعنی گشت‌زنی در پهنه‌ی زمین. اعضای جدی‌ی این سایت که به تعبیر بسیار درست و زیبای یکی از اعضای فرهیخته‌ی آن در پروفایل خود، “درویشان خانه‌به‌دوش غیر‌دینی (و البته نه هرگز ضد‌دینی)ی دنیای مدرن‌اند”، طبعاً به دنبال دنیایی صلح‌آمیزتر و آشتی‌جوترند. به دنبال رضایت نسبی‌ی بیشتری برای خود و تعداد هرچه بیشتری از موجودات زنده (اعم از انسان‌ها و جانوران و گیاهان) هستند که هیچ قدرت ملی و جهانی تابه‌حال نه توانسته برای کسی فراهم کند و نه در فکر آن است. هر چند که قدرت‌ها، هزاران پیمان و قرارداد و سمینار و سازمان کوچک و بزرگ ملی و بین‌المللی‌ی پرهزینه و هزاران جنگ و صلح داخلی و خارجی برای برقراری آن راه می‌اندازند، امّا نتیجه: فقط زیادکردن درد و رنج من و تو و باقی‌ی بشر و طبیعت زنده و مرده.

                                                                                                                            cs4

بله، درویشان کوچ سرفینگ (یا سی. اس.) در جستجوی میزبانی برای شب‌مانی در این یا آن‌گوشه‌ی دنیا از اینترنت استفاده‌ی بهینه می‌کنند، با اینترنت فقط چت نمی‌کنند، یا اصلا چت نمی‌کنند، اصلا لایک نمی‌کنند و یا کمتر لایک می‌کنند. میزبان‌شان را از راه اینترنت و با بهترین راه‌های موجود از نظر ایمنی‌ (مثل ضمانت‌های اخلاقی‌ی متقابل و معرفی‌نامه‌‌های مثبتِ پرتعدادِ میزبانان و مهمانان دیگر) انتخاب می‌کنند –هر چند امکان خطای خیلی کمی هم می‌تواند در این وسط وجود داشته باشد. زمان سفر را با او هماهنگ می‌کنند، پای پیاده، با کامیون، با دوچرخه،‌ با کشتی، قطار، ماشین، هواپیما یا هر وسیله‌ی دیگری، با خریدن بلیت یا به شکل صلواتی و رایگان (HitchHiking)، خود را به میزبان‌شان در نقطه‌ی دیگری از دنیا می‌رسانند و در لحظاتی، زندگی‌ی خود را با او شریک می‌شوند. ممکن‌است در کاناپه‌، یا اتاق‌خواب‌اش بخوابند یا نخوابند، و حتیّ با او هم‌غذا بشوند یا نشوند. امّا حتما از او یاد می‌گیرند، به او یاد می‌دهند و چیزی را که به‌هردوی‌شان لذت می‌بخشد، بر سر سفره‌ای مشترک با میزبان‌شان شریک می‌شوند و بدین‌گونه، جویبارهای باریک و ناچیز صلح و آشتی و سازندگی و برادری و خواهری را از سرچشمه‌ی تفاهم و هم‌دلی با دیگری، جاری می‌کنند تا ضمن غوطه‌خوردن در احساس لذت و رضایت خود، شاید با پیوستن به سایر جویبارها، در آینده به اقیانوس آرامشی برسند که تابه‌حال تجربه‌اش نکرده‌باشند و هیچ قدرتی هم به‌فکر ایجاد آن نیست.

                                                                                                                                   hitch hiker

                                                                                                                           

هزینه‌های این تجربه، معمولا به‌خاطر ذات‌خود، خیلی کمتر از سفرهای توریستی‌ی معمولی است. ممکن است “کوچ سرفرِ” جدّی، به شهری یا روستایی برود و اصلا سری به جاذبه‌های توریستی‌ی معمولی‌ای نزند که همه‌ی توریست‌های رسمی معمولا به‌سراغ‌شان می‌روند. اما در کار روزانه و تجربه‌ی یک روز زندگی‌ی واقعی به سبک یک آدم بومی‌ی همان شهر یا روستا شریک شود و از این تجربه لذتی را ببرد که هیچ انسانی نخواهد توانست با پول آن را بخرد. کوچ سرفر جدی مثل هر درویش واقعی، خود را برای روبروشدن با ماجراهای پیش‌بینی نشده هم آماده می‌کند. آماده است تا در جای لوکسی نخوابد. غذای لوکس و متنوع نخورد، امّا در جستجوی راهی برای انتقال حس آدمیت به “خود” و “دیگری” است. همان “دیگری”ای که در همه‌ی جماعات انسانی می‌تواند به‌عنوان دشمن، حیوان و چیزی که برای دنیای ما اضافی است تلقّی شود. این است کارکرد نهایی‌ی‌ پدیده‌ای به‌نام “کُوْچ سرفینگ واقعی”.

cs3

کوچ‌سرفرها در شهرهای‌ نزدیک خودشان هم، دورهم جمع می‌شوند و این کار را “دورهمی” اسم می‌گذارند. این دورهمی‌ها یا رویدادها (EVENTها) هر موضوعی می‌توانند داشته‌باشند. ممکن است شرکت‌کننده در این همایش‌ها، اصلا امکان سفر یا تجربه‌ی کوچ سرفینگی نداشته‌باشد، امّا دوست‌دار تجربه‌ی سفر دیگران باشد و گوش و دلی برای شنیدن داشته‌باشد. حاضرین می‌توانند در این همایش، از موضوع مشترکی لذت ببرند که از شعرخوانی تا یاد‌گرفتن یک هنر یا مرور یک تجربه‌ی خاص، یا بحثی آشکار و علنی در مورد یک موضوع بهداشتی،‌ اجتماعی یا محیط‌زیستی یا آموزشی متفاوت باشد. خودشان هستند که موضوع را می‌توانند پیشنهاد کنند و علاقه‌مندان به موضوع، آزادانه به همایش بپیوندند. در هرصورت این عرصه، میدانی می‌شود برای درک و تفاهم انسان‌های اتمیزه و منفردشده از سوی عوامل بیرونی‌ی تحمیلی‌ای که مانند خوره، ترس و بدبینی و عدم اتکا به نفس و بی‌اعتمادی به دیگری و انزواجویی در زندگی را به جان فرد می‌اندازند.

این است پدیده‌ی مبارک کوچ‌سرفینگ که یکی از پیام‌آوران صلح‌جهانی و پل عملی‌ی پیوند اقوام و ملت‌های دشمن‌کام، بهبود وضع مرارت‌بار بشر کنونی، رضایت و فلاح نسبی‌ی او و سلامت محیطزیست‌ خاکی‌اش می‌تواند باشد.

 KESHANIGH@GMAIL.COM و WWW.ADAMEKHOSHOONAT.WORDPRESS.COM

cs5

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com