بنام خداوند رحمتگر مهربان
بیان یکتایی خدا در منشور کوروش
در آیه نور یا آیه ۳۵ سوره نور کلمات الله، خداوند، خدا، نور و حقیقت و درباب ۳۵ انجیل برنابا کلمات الله و خدا و در باب ۱۵۳ انجیل برنابا کلمات الله و خدای یگانه و در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی «سرآغاز» کلمات خداوند، خداوندگار و پدر و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات الله، خدا، نور، انوار، حقیقت و مجاز و در آیه ۱۳۵ سورههای زنان و آل عمران و در آیه ۱۵۳ سورههای بقره و آل عمران کلمات الله، خداوند و خدا و در آیه ۱۵۳ سوره انعام کلمات خداوند و خدا و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی کلمات، خدا، نور و حقیقت و در غزل ۱۵۳ حافظ کلمه خداوندا و در آیه ۱۳۵ سوره طه و در غزل ۳۱۵ فروغی بسطامی و در باب ۱۳۵ انجیل برنابا و در آیات ۵۱:۳، ۱۱۳:۵ و ۱۳۱:۱۵ انجیل برنابا انجیل برنابا کلمه خدا و در باب ۵۳ انجیل برنابا کلمات خدا و نور و در آیه ۱۳:۵ انجیل برنابا و در آیات ۱۳:۵ و ۳۵:۱ کتاب مقدس خروج کلمه خداوند و در آیه ۳:۱۵ کتاب مقدس خروج کلمات خدا و یهود و در غزل ۱۵۳ شاه نعمت الله ولی کلمات خداوند و ساقی و در غزل ۳۵۱ سعدی و در غزل ۱۳۵ شاه نعمت الله ولی و در غزلهای ۱۳۵ و ۱۵۳ فیض کاشانی و در غزل ۱۴ یغمای جندقی کلمه ساقی و در غزل ۳۵۱ شاه نعمت الله ولی کلمه حقیقت ذکر شده است. خداوند حقیقت است و مخلوقات مجاز هستند. خداوند نور است و مخلوقات سایه نور هستند. در قصیده ۱۳۵ سمرقندی و در برگ ۵۳ کتاب والکیریهای نوشته پائولو کوئلیو کلمه سایه وجود دارد. صادق هدایت نویسنده کتاب «سایه روشن» است. در غزل ۱۵۳ سعدی کلمه صادق و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات صادق و روشنایی و در آیه نور کلمات هدایت و روشن و در آیه ۱۳۵ سوره طه و در آیه ۱۵:۱۳ کتاب مقدس خروج کلمه هدایت و در آیه ۱۳۵ سوره بقره کلمات هدایت و کتاب و در برگهای ۳۵ و ۱۳۵ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمات هدایت، نویسنده و کتاب و در برگهای ۳۵ و ۱۳۵ کتاب زهیر و در برگ ۳۵ کتاب الف نوشته پائولو کوئلیو کلمه نویسنده و در باب ۱۵۳ انجیل برنابا کلمه نویسندگان و در برگ ۳۵۱ کتاب زهیر و در برگهای ۱۵۳ و ۳۵۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه کتاب و در غزل ۱۵۳ حافظ و در غزل ۵۱۳ سیف فرغانی کلمه روشن وجود دارد. اشو نویسنده کتاب «آفتاب در سایه» است. در شعر ۱ بوستان سعدی و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در باب ۵۳ انجیل برنابا و در برگ ۳۵ کتاب کیمیاگر نوشته پائولو کوئلیو و ساخت فرید سقراطی کلمه آفتاب و در غزل ۳۵۱ شاه نعمت الله ولی عبارت «آفتاب روشن» و در برگ ۵۳ کتاب والکیریها کلمات آفتاب و سایه وجود دارند. در برگ ۳۱۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در برگ ۵۳ کتاب کیمیاگر کلمه قرآن وجود دارد. در قرآن آیه نور و ترجمه انصاریان بیان میکند: «خدا نور آسمان ها و زمین است؛ وصف نورش مانند چراغدانی است که در آن، چراغ پر فروغی است، و آن چراغ در میان قندیل بلورینی است، که آن قندیل بلورین گویی ستاره تابانی است، [و آن چراغ] از [روغن] درخت زیتونی پربرکت که نه شرقی است و نه غربی افروخته می شود، [و] روغن آن [از پاکی و صافی] نزدیک است روشنی بدهد گرچه آتشی به آن نرسیده باشد، نوری است بر فراز نوری؛ خدا هر کس را بخواهد به سوی نور خود هدایت می کند، و خدا برای مردم مثل ها می زند [تا حقایق را بفهمند] و خدا به همه چیز داناست.» در آیه نور بیان شده که خدا به همه چیز داناست. در خط ۱ منشور کوروش کبیر عبارت «مردوک، پادشاه همه آسمان و زمین» بیانگر یکتایی خدا و احاطه داشتن و محیط بودن خداوند بر همه چیز است. در غزل ۳۵۱ سعدی و در مطلب زیر از توضیحات هوش مصنوعی درباره شعر ۱ مجلس اول سعدی در سایت گنجور کلمه پادشاه و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات همه، آسمان، زمین و منشور و در شعر ۱ بوستان سعدی کلمات همه چیز، زمین و منشور و در غزل ۳۵۱ شاه نعمت الله ولی و در غزل ۳۱۵ فروغی بسطامی عبارت همه عالم و در آیه ۱۳۵ سورههای اعراف و طه و در بابهای ۳۵ و ۵۳ انجیل برنابا و در غزل ۵۱۳ سیف فرغانی و در غزل ۱۳۰۵ صائب تبریزی و در غزلهای ۱۳۵ و ۱۵۳ فیض کاشانی و در برگ ۵۳ کتابهای پله پله تا ملاقات خدا، الف، والکیریها و کیمیاگر و در برگ ۱۳۵ کتاب عطیه برتر و در برگ ۱۵۳ کتاب مکتوب کلمه همه و در غزل ۱۳۵۱ تبریزی و در غزل ۱۵۳ عراقی و در غزل ۱۵۳ میلی و در برگهای ۳۵ و ۱۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه عالم و در برگ ۱۳۵ کتاب الف و در برگ ۳۵۱ کتاب زهیر عبارت همه چیز و در برگهای ۱۳۵ و ۳۱۵ کتاب زهیر کلمه هوش وجود دارد. اگر عبارت «بیان یکتایی خدا در منشور کوروش» را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۱۳۵ میشود. در شعر ۱ بوستان سعدی بیان شده: «محیط است علم مَلِک بر بسیط *** قیاس تو بر وی نگردد محیط» در این بیت منظور از مَلِک خداوند است. در سوره ناس عبارت «مَلِکِ النَّاسِ» ذکر شده که منظورش خداوند است. در شعر ۱ بوستان سعدی کلمات منشور و میخ وجود دارند. منشور کوروش به خط میخی است. در غزل ۱۵۳۷ تبریزی و در برگ ۳۱۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در غزل ۱۴ حافظ کلمه خط وجود دارد. خط ۱۴ منشور کوروش بیان میکند: «به دادگری و راستی شبانی کرد. مردوک، سرور بزرگ، که پرورنده مردمانش است، به کارهای نیک او (=کوروش) و دل راستینش به شادی نگریست» در خط ۱۴ منشور کوروش منظور از مردوک خداوند است. در آیه ۱۳۵ سوره شعراء و در بابهای ۵۳ و ۱۵۳ انجیل برنابا و در برگ ۵۳ کتاب والکیریها و در برگ ۳۵ کتاب زهیر و در برگهای ۳۵ و ۵۳ کتاب آشنایی با صادق هدایت و در برگهای ۳۵، ۳۵۱ و ۵۱۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه بزرگ و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات فتوح، بزرگ و موسی و در آیات ۳:۱۵ و ۳۵:۱ کتاب مقدس خروج کلمه موسی و در برگ ۵۳۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمات پدربزرگ و ذهن و در برگ ۱۵۳ کتاب مکتوب کلمه ذهن و در غزل ۱۴ یغمای جندقی و در غزل ۱۵۳ فیض کاشانی کلمه نی و در آیه ۵:۱۳ کتاب مقدس خروج و در غزل ۱۳۰۵ صائب تبریزی و در برگ ۱۵۳ کتاب مکتوب و در برگ ۳۵ کتاب والکیریها کلمه مصر و در برگهای ۱۳۵ و ۱۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در برگ ۱۵۳ کتاب زهیر کلمه روم و در خط ۱۴ منشور کوروش و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی کلمه شبان و در برگ ۳۵ کتاب کیمیاگر کلمه چوپان و در برگ ۱۵۳ کتاب والکیریها کلمه پرورش وجود دارد. در توضیحات کوروش بزرگ در ویکیپدیا بیان شده: «کوروش، فقط تنها فاتح و مدیر بزرگ نبود؛ بلکه در ذهن مردم پارسی، او همان جایگاهی داشت که رمولوس و رموس برای رومیها و موسی برای بنی اسرائیل داشت. چگونگی تحویل کوروش نوزاد به چوپان و پرورش او، یادآور رها کردن موسی در نیزار در مصر و به زیر کشیدن پدربزرگ دیکتاتورش، توسط او (موسی) است که در متون افسانهای و اساطیری دیگر هم بازتاب یافته است.» اگر این متن را به عددهای ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۱۳۰۷ میشود. در ادامه مقاله بیان شده که سوره احزاب ۱۳۰۷ کلمه دارد. در سوره احزاب کلمات فتح، بزرگ و موسی ذکر شدهاند. کوروش به معنی خورشید است. در سوره کهف کلمات ذوالقرنین و خورشید و در غزل ۱۵۳۱ تبریزی و در غزل ۱۵۳ حافظ و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی و در غزل ۱۳۵ افسر کرمانی و در برگ ۵۳ کتاب والکیریها و در برگ ۳۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه خورشید وجود دارد. اشو نویسنده کتاب «با خورشید شامگاه» است. در سوره کهف و در غزل ۱۳۰۵ تبریزی به خضر(ع) اشاره شده است. اصحاب کهف در شهر افسوس ترکیه بودند. در باب ۱۳۵ انجیل برنابا کلمه افسوس وجود دارد. در برگ ۱۳۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه یونان و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات شهباز و بال و در شعر ۱ بوستان سعدی کلمات بال و پادشاهان و در برگ ۵۳ کتاب والکیریهای کلمه بال و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی کلمه شاهین وجود دارد. در توضیحات درفش شهباز به نقل از گزنفون، مورخ یونانی بیان شده: «درفش کوروش شاهینی بود زرین با بالهای گشاده که بر نیزه بلندی برافراشته بود. درفش پادشاهان ایران هنوز هم بدینگونه است.» در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات سخن، تاج و تخت و در شعر ۱ بوستان سعدی کلمات سخن، تاج، تخت و قسمت و در قطعه ۹ حافظ کلمه قسمت و در آیه ۱۳۵ سوره زنان و در برگ ۱۳۵ کتاب والکیریها کلمه بازی و در برگ ۳۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در غزل ۲۲۴ حافظ کلمه تاج و در برگ ۱۳۵ کتاب الف کلمه تخت وجود دارد. «بالهای تیره، سخنان تیره» عنوان قسمتی از سریال بازی تاج و تخت است. اشو نویسنده کتاب «ریشهها و بالها» است. در غزل ۱۳۵ فیض کاشانی و در برگ ۱۵۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه ریشه وجود دارد. در مطلب زیر از سایت طرفداری با عنوان «میدونستید چرا اسکندر از خراب کردن مقبره ی کوروش بزرگ منصرف شد؟ …» عبارت تاج و تخت وجود دارد. در غزل ۱۵۳ حافظ و در غزل ۱۳۵ سعدی و در برگ ۵۳ کتاب والکیریهای کلمه ساعت وجود دارد. ساعت مطلب زیر ۲۳:۵۱ است. مطلب زیر ۱۵۱۲۳ مشاهده دارد. در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در باب ۱۳۵ انجیل برنابا کلمه مشاهده وجود دارد. در ادامه مقاله بیان شده که مختصات شرقی رامه یا رام الله در ویکی پدیا ۳۵۱۲ ذکر شده است. ارقام عددهای ۲۳:۵۱، ۳۵۱۲ و ۱۵۱۲۳ مشترک هستند. اگر متنی که در سایت طرفداری بیان شده را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۵۳۴ میشود. در ادامه مقاله بیان شده که مختصات شمالی رام الله در ویکیپدیا ۳۱۵۴ ذکر شده است. ارقام عددهای ۱۵۳۴ و ۳۱۵۴ مشترک هستند. در برگ ۵۳ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمات شرقی و شمال ذکر شدهاند. در مقاله به مختصات شرقی و شمالی رام الله اشاره شده است. رام الله جزء قلمرو کوروش کبیر بوده است. در ادامه مقاله بیان شده که سوره اسراء ۱۵۳۴ حرف دارد. در سوره اسراء کلمه خورشیدی وجود دارد. کوروش به معنی خورشید است. در مطلب زیر به سه پند زردشت(ع) و میراث کوروش، پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک اشاره شده است. این سه پند بیانگر مقام صالح یا صلح است. در غزل ۳۱۵ فروغی بسطامی و در غزل ۱۳۵ میلی و در غزل ۱۴ یغمای جندقی کلمه پند و در آیه ۱۳۵ سوره انعام و در غزل ۳۵۱ شاه نعمت الله ولی و در شعر ۱ بوستان سعدی کلمه نیک و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمه صالح وجود دارد. در شکل راه کمال که در ادامه مقاله آمده مقام صالح یا صلح نشان داده شده است. در آیه نور به درخت زیتون اشاره شده که نماد صلح است. اگر آیه نور و ترجمه خرمشاهی را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۲۹۱۰۶ میشود. اگر عبارت «پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک» را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۶۲۹ میشود. بین اعداد ۱۶۲۹ و ۲۹۱۰۶ چهار رقم مشترک هستند. در برگ ۱۳۵ کتاب عطیه برتر کلمه بربری وجود دارد. سال ۱۶۲۹ میلادی معادل سال ۲۵۹۷ در گاهشمار بربری است. سوره فتح ۲۵۹۷ حرف دارد. در مقاله بیان شده که کوروش، فقط تنها فاتح و مدیر بزرگ نبود. در کتاب نور و کتاب نشانههای که لینک آنها در ادامه مقاله آمده مشخص شده که عددهای سوره فتح به کوروش کبیر اشاره میکنند. در توضیحات گاهشمار بربری در ویکیپدیا بیان شده: «گاهشماری بربری تقویمی سالانه است که مردم بربر شمال آفریقا از آن استفاده میکنند. این گاهشماری در زبان عربی با نام «فلاحی» (کشاورزی) یا «عجم» شناخته میشود.» در برگ ۳۵ کتاب کیمیاگر و در برگ ۵۳ کتاب زهیر کلمه آفریقا و در شعر ۱ بوستان سعدی و در آیه ۱۳۵ سوره زنان و در برگ ۳۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در باب ۱۳۵ انجیل برنابا و در غزل ۱۳۵ میلی و در غزل ۳۱۵ فروغی بسطامی و در غزل ۵۱۳ سیف فرغانی و در غزل ۱۵۳۱ تبریزی و در برگهای ۱۵۳ و ۳۵۱ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در برگ ۱۳۵ کتابهای عطیه برتر و تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه و در برگ ۳۵ کتابهای الف و زهیر کلمه زبان و در برگهای ۳۵ و ۵۳ کتاب کیمیاگر کلمه عرب و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات زبان، عرب، زراعت یا کشاورزی و عجم و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی کلمه عجم وجود دارد. در ادامه مقاله به مصطفی فرزانه اشاره شده است. مصطفی فرزانه نویسنده کتاب «زبان سرخ» است. فیلم کوروش کبیر ساخته مصطفی فرزانه است. سال ۱۶۲۹ میلادی معادل سال ۲۷۹۵ در گاهشمار دیسکوردیان است. ارقام عددهای ۲۵۹۷ و ۲۷۹۵ مشترک هستند. در برگهای ۵۳ و ۵۱۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه بودا وجود دارد. سال ۱۶۲۹ میلادی معادل سال ۲۱۷۳ در گاهشمار بودائی است. در ادامه مقاله عددهای ۱۲۷۳، ۱۳۲۷ و ۱۳۷۲ ذکر شدهاند. ارقام عددهای ۱۲۷۳، ۱۳۲۷، ۱۳۷۲ و ۲۱۷۳ مشترک هستند. سال ۱۶۲۹ میلادی معادل سال ۱۳۴۵ در گاهشمار قبطی است. ارقام عددهای ۱۳۴۵، ۱۵۳۴ و ۳۱۵۴ مشترک هستند. سال ۱۶۲۹ میلادی معادل سال ۱۰۳۹ در گاهشمار اسلامی است. در ادامه مقاله عددهای ۱۳۰۹ و ۱۹۰۳ ذکر شدهاند. در برگ ۳۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در برگ ۵۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه و در غزل ۳۵۱ سعدی کلمه خروج وجود دارد. در مقاله به کتاب مقدس خروج اشاره شده است. در باب ۵۳ انجیل برنابا و در برگهای ۱۵۳ و ۳۵۱ کتاب زهیر کلمه آغاز وجود دارد. در مقاله به شعر سرآغاز بوستان سعدی اشاره شده است. در غزل ۱۵۳ حافظ کلمات مجلس و اول و در باب ۵۳ انجیل برنابا و در آیه ۵۱:۳ انجیل برنابا و در برگ ۳۱۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در برگهای ۳۵ و ۱۵۳ کتاب زهیر و در برگ ۵۳ کتاب الف کلمه اول در ادامه مقاله عدد ۲۲۴ و در غزل ۲۲۴ حافظ کلمات مجلس و اول ذکر شدهاند. در مقاله به شعر ۱ مجلس اول سعدی اشاره شده است. در غزل ۱۵۳ حافظ و در قصیده ۱۳۵ سوزنی سمرقندی کلمه شاه و در باب ۱۵۳ انجیل برنابا و در برگ ۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه نعمت وجود دارد. در مقاله به غزلهای ۱۳۵، ۱۵۳ و ۳۵۱ شاه نعمت الله ولی اشاره شده است. در برگهای ۳۵ و ۳۵۱ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه سمرقند وجود دارد. در مقاله به قصیده ۱۳۵ سوزنی سمرقندی اشاره شده است. در قصیده ۱۳۵ سمرقندی کلمه اقبال وجود دارد. در مقاله به شعر ۱۳۵ ارمغان حجاز اقبال لاهوری اشاره شده است. در شعر ۱۳۵ ارمغان حجاز اقبال لاهوری کلمه فیض وجود دارد. در مقاله به غزلهای ۱۳۵ و ۱۵۳ فیض کاشانی اشاره شده است. در بیت ۱۴ شعر ۱ بوستان سعدی کلمه یغما وجود دارد. در مقاله به غزل ۱۴ یغمای جندقی اشاره شده است. در آیه نور کلمه فروغی وجود دارد. در مقاله به غزل ۳۱۵ فروغی بسطامی اشاره شده است. در توضیحات فروغی بسطامی در ویکیپدیا بیان شده: «و چندی را نیز در شهر کرمان، در خدمت حسنعلی میرزا شجاعالسلطنه گذراند که در همان دوران، بنا به درخواست شجاعالسلطنه، تخلص خود را به نام فرزند او «فروغالدوله»، فروغی نهاد. فروغی بسطامی تا پیش از آن در شعرهایش، تخلص مسکین را بهکارمیبرد.» در شعر ۳۵ رضاقلی خان هدایت کلمه تخلص و در غزل ۱۵۳ حافظ کلمات شجاع و مسکین و در غزل ۱۴ حافظ کلمه مسکین وجود دارد. در این مطلب به شهر کرمان اشاره شده است. در مقاله به غزل ۱۳۵ افسر کرمانی اشاره شده است. در برگ ۳۱۵ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه اصفهان وجود دارد. در مقاله به شعر ۳۵ داوود اصفهانی رضاقلی خان هدایت اشاره شده است. در برگ ۵۳ کتاب کیمیاگر و در برگ ۱۳۵ کتاب الف نوشته پائولو کوئلیو و در برگ ۵۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه ملاقات وجود دارد. در مقاله به کتاب پله پله تا ملاقات خدا نوشته عبدالحسین زرین کوب اشاره شده است. در برگ ۳۵ کتاب کیمیاگر و در برگ ۱۳۵ کتاب عطیه برتر کلمه مکتوب وجود دارد. در کتاب به کتابهای کیمیاگر، عطیه برتر و مکتوب نوشته پائولو کوئلیو اشاره شده است. در غزل ۱۴ حافظ کلمه آشنا و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات آشنای و صادق ذکر شدهاند. در مقاله به کتاب آشنایی با صادق هدایت نوشته مصطفی فرزانه اشاره شده است.
سیمرغ در قاف قسمت خورد
سوره ق در قرآن با حرف مقطعه ق یا قاف آغاز میشود. در ویکیپدیا بیان شده که موضوع این سوره بیشتر درباره معاد، قیامت و انتقال به جهانهای دیگر پس از مرگ است. این نشان میدهد که قاف بیانگر یک جهان است. در آیه ۷ سوره قاف به کوه اشاره شده که نشانهای از کوه قاف است. آیه ۷ سوره قاف بیان می کند: «و زمین را گستراندهایم، و در آن کوهها را درانداختهایم، و در آن از هرگونه خرمى رویاندهایم» بیت زیر از سعدی مشابه آیه ۷ سوره قاف است. بیت زیر بیان میکند که خداوند آنچنان جهان گستردهای خلق کرده است که سیمرغ در دوردسترین مکان یعنی قاف نیز به سهم خود میرسد. اگر عبارت «سیمرغ در قاف قسمت خورد» را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حصال ۳۱۰۵ میشود. در آیه ۱۵۳ سوره آل عمران عبارت «مکانهای دوردست» وجود دارد. بنابراین قاف یا کوه قاف دوردستترین جای ممکن در راه کمال است. منظور از کوه قاف آسمان ۷ ام یا آخرین مرحله کمال یا جهانهای عدم است.
چنان پهن خوان کرم گسترد *** که سیمرغ در قاف قسمت خورد (شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی «سرآغاز»)
عروج
در آیه نور عبارت «آسمانها و زمین» ذکر شده است. جهان مادی ۱ آسمان دارد. اشو نویسنده کتابهای «فقط یک آسمان» و «راه کمال» است. در آیه ۱۵۳ سورههای آل عمران و انعام و در آیه ۱۳۵ سورههای زنان، طه و بقره و در غزلهای ۱۵۳۱ و ۱۳۵۱ تبریزی و در غزل ۱۵۳ عراقی و در برگهای ۵۳ و ۳۵۱ کتاب آشنایی با صادق هدایت و در غزل ۱۴ یغمای جندقی و در قطعه ۹ حافظ و در شعر ۱ بوستان سعدی کلمه راه و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات راه و کمال ذکر شدهاند. منظور از «آسمانها و زمین» کل راه کمال یا آخرین مرحله کمال یا جهانهای عدم است. در شکل راه کمال که در ادامه مقاله آمده این موضوع مشخص شده است. قرآن هفت بار به صورت صریح و دو بار به کنایه از آسمانهای هفتگانه یاد کرده است. در آیه ۱۵۳ سوره آل عمران و در باب ۳۵ انجیل برنابا و در آیه ۳۵:۱ کتاب مقدس خروج و در برگ ۱۳۵ کتابهای عطیه برتر و والکیریها و در برگ ۳۵ کتابهای الف و کیمیاگر کلمه جمع وجود دارد. جمع عددهای هفت و دو برابر با ۹ است. در آیه ۹ سوره نجم کلمات قاب قوسین و کمان و در قطعه ۹ حافظ کلمه برج وجود دارد. برج قوس مطابق با ماه آذر است. در اسطورههای ایرانی و زردشتی ماه آذر به پسر اهورامزدا اشاره میکند. ماه آذر ماه ۹ سال خورشیدی است. ماه آذر به ۹ جهان عدم اشاره میکند. در قطعه ۹ حافظ به ۹ طبق سپهر یا ۹ جهان عدم اشاره شده است. آیه ۹ سوره نجم بیان میکند: «پس [فاصله اش با پیامبر] به اندازه فاصله دو کمان گشت یا نزدیک تر شد.» این آیه به معراج رسول اکرم(ص) اشاره میکند. منظور آیه ۱ سوره اسراء یا آیه معراج این است که رسول اکرم(ص) جهانهای عدم را مشاهده یا تماشا کرده است. در باب ۳۵ انجیل برنابا کلمه رسول الله و در شعر ۱ بوستان سعدی کلمات عدم و مصطفی و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات عدم، المصطفی و مشاهده و در باب ۱۳۵ انجیل برنابا کلمه مشاهده و در برگ ۳۵ کتابکیمیاگر و در برگهای ۳۵ و ۵۳ کتاب والکیریها و در برگ ۱۵۳ کتاب الف کلمه تماشا وجود دارد. عدد ۹ بزرگترین عدد ۱ رقمی است. سوره نجم ۳۵۱ کلمه دارد. در غزل ۱۵۳ حافظ کلمه انجم وجود دارد. تفاوت کلمات انجم و نجم حرف الف است. حرف الف حرف شماره ۱ حروف الفبای فارسی است. در شعر ۱ بوستان سعدی و در غزل ۱۳۵ میلی و در برگ ۱۳۵ کتابهای الف، عطیه برتر والکیریها و در برگ ۱۵۳ کتابهای الف و زهیر و در برگ ۵۳ کتاب الف و در برگ ۳۵ کتابهای زهیر و والکیریها کلمه حرف و در برگ ۳۵۱ کتاب پله پله تا ملاقات خدا عبارت «زبان فارسی» وجود دارد. در برگ ۳۵۱ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه خروس وجود دارد. در روایات بیان شده که رسول اکرم(ص) در معراج خروسی را مشاهده کرده است. در برگ ۳۵ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه روزنامه وجود دارد. در خبر زیر از روزنامه جهان صنعت با عنوان «رمزگشایی از نمادهای حیوانی تاریخ ایران» بیان شده: «خروس در باورهای ایرانی پاسبان شب است و در سپیده دم صبح با دیو خواب و تنبلی «بوشاسب» مبارزه میکند تا مردم را بیدار نگاه دارد.» در ادامه مقاله کلمه سپیده دم و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در غزل ۱۳۵ افسر کرمانی و در غزل ۱۵۳ حافظ و در غزل ۳۱۵ فروغی بسطامی و در غزل ۱۵۳۷ صائب تبریزی کلمه صبح و در غزلهای ۱۳۵۷ و ۱۳۰۵ صائب تبریزی و در باب ۱۳۵ انجیل برنابا و در برگ ۱۳۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در برگ ۱۵۳ کتاب الف و در برگ ۳۵ کتاب زهیر کلمه خواب وجود دارد. اگر عبارت «رمزگشایی از نمادهای حیوانی تاریخ ایران» را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۲۲۶۵ میشود. در ادامه مقاله به عددهای ۲۵۶، ۵۲۶ و ۶۲۵ اشاره شده است. ارقام عددهای ۲۵۶، ۵۲۶، ۶۲۵ و ۲۲۶۵ مشترک هستند. در آیه ۱ سوره مدثر خداوند به رسول اکرم(ص) فرموده: «ای در بستر خواب آرمیده!» در غزل ۱۴ حافظ کلمه بستر وجود دارد. اگر کلمه خروس را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۱۴ میشود. خروس بانگ سر میدهد. در غزل ۱۴ یغمای جندقی کلمه بانگ و در غزل ۱۵۳ حافظ کلمه منصور ذکر شده است. منصور حلاج جهانهای عدم را مشاهده یا تماشا کرده است و خود را با تمام مخلوقات در وحدت دیده و از این جهت بانگ اناالحق سر داده است. عیسی(ع) از بالای کوه زیتون در بیت المقدس عروج کرده است. عروج به معنی رفتن به جهانهای عدم است. در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات عدم و عیسی و در برگ ۳۵ کتاب والکیریها و در برگ ۳۵۱ کتاب آشنایی با صادق هدایت و در برگهای ۳۱۵ و ۳۵۱ و ۵۱۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه مسیح و در برگ ۳۱۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه پسر وجود دارد. «پسران دوم» و «پسران هارپی» عنوان قسمتهایی از سریال بازی تاج و تخت هستند. کلمه پسر به جهانهای عدم و وصال خداوند و مقام عیسی(ع) و بسیاری از بزرگان دیگر اشاره میکند. در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در شعر ۳۵ رضاقلی خان هدایت و کلمه وصال و در غزل ۵۱۳ سیف فرغانی کلمات وصال و مقام و در غزل ۱۴ حافظ کلمه مقام وجود دارد. در توضیحات کیخسرو در ویکیپدیا بیان شده: «بر اساس اشعار شاهنامه او پس از سپردن پادشاهی و وداع با یاران و بزرگان سپاه، خود تن در آب روشن شستشو داد و بر فراز کوهی، در سپیده دم و با طلوع خورشید ناپدید شد.» این مطلب نیز به معراج خسرو کیانی اشاره میکند. در قصیده ۱۳۵ سمرقندی کلمات شاهنامه فردوسی، خسرو، قاف و خورشید و در برگ ۳۱۵ کتاب زهیر کلمه وداع و در آیه ۱۳۵ سوره طه و در غزل ۱۵۳ شاه نعمت الله ولی و در برگهای ۱۳۵ و ۳۱۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه یاران و در غزل ۱۳۵ سعدی و در غزل ۱۵۳ عراقی و در برگ ۱۳۵ کتاب مکتوب کلمه یار و در غزل ۱۵۳ حافظ کلمات خسرو، کوهساران، یاران، آب و روشن و در برگ ۳۵ کتاب مکتوب کلمه کوهسار و در آیه ۱۵۳ سوره آل عمران و در باب ۵۳ انجیل برنابا و در غزل ۱۳۵ فیض کاشانی کلمه کوه و در برگ ۵۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه کوهستان و در آیه ۱۵:۱۳ انجیل برنابا و در شعر ۱ بوستان سعدی و در غزل ۱۳۵ افسر کرمانی و در غزل ۵۱۳ سیف فرغانی و در غزل ۱۵۳۱ تبریزی و در برگ ۵۳ کتاب کیمیاگر و در برگ ۳۵ کتاب زهیر و در برگهای ۱۳۵ و ۱۵۳ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه آب وجود دارد. عنوان برگ ۱۳۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا «غیبت بی بازگشت» است. بیان گردید که منظور از کوه قاف جهانهای عدم است. در غزل ۱۳۰۵ صائب تبریزی به کوه بیستون اشاره شده است. در غزل ۲۲۴ حافظ کلمات قلم و اخلاق ذکر شدهاند. در آیه ۴ سوره قلم درباره رسول اکرم(ص) بیان شده: «و در حقیقت تو به نیکو خلقی عظیم آراستهای.» در برگ ۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه خراسان وجود دارد. آرامگاه فردوسی در خراسان است. در ادامه مقاله به جواد نوربخش اشاره شده است. جواد نوربخش نویسنده کتاب «پیران خراسان» است. در بالای توضیحات فردوسی در ویکیپدیا عبارت «۹۹ زبان» نوشته شده است. ارقام عددهای ۹ و ۹۹ مشترک هستند. در مقاله کلمه زبان ذکر شده است.
ارتباط بین معراج محمد(ص) و تولد مسیح(ع)
آیه ۱ سوره اسراء و ترجمه الهی قمشهای بیان میکند: «منزه و پاک است آن [خدایی] که شبی بنده اش] محمد (صلی الله علیه وآله وسلم)] را از مسجدالحرام به مسجد الاقصی که پیرامونش را برکت دادیم، سیر [و حرکت] داد، تا [بخشی] از نشانه هایِ [عظمت و قدرت [خود را به او نشان دهیم؛ یقیناً او شنوا و داناست.» در غزل ۳۵۱ سعدی کلمه پیغام و در برگ ۳۱۵ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه پیام و در برگ ۱۵۳ کتاب مکتوب کلمات پیام و عیسی ذکر شدهاند. جواد نوربخش نویسنده کتابهای «چهل کلام و سی پیام (دفتر اول و دوم)» «مسیح در چشم صوفیان (به زبان انگلیسی)» است. دلیل اینکه در آیه ۱ سوره اسراء به سیر رسول اکرم(ص) از مسجد الحرام در عربستان به مسجد الاقصی در بیت المقدس اشاره گردیده، انتقال یک پیام بوده است. وطن اول مریم مقدس نیز رامه در کنار بیت المقدس یا فلسطین یا اورشلیم بوده و به حجرالیمامه یا اوفیر یا ریاض کنونی در عربستان کوچ کرده و مسیح(ع) در حجرالیمامه متولد شده است. سوره اسراء ۱۵۳۴ کلمه دارد. مختصات شمالی رامه یا رام الله در ویکیپدیا ۳۱۵۴ ذکر شده است. در آیه ۱۵:۴۳ کتاب مقدس مرقس و در آیه ۱۵:۳۴ کتاب مقدس سموئیل کلمه رامه وجود دارد. در برگ ۱۵۳ کتاب زهیر عدد ۵/۱۴۳ ذکر شده است. ارقام عددهای ۵/۱۴۳، ۱۵۳۴، ۱۵۴۳ و ۳۱۵۴ مشترک هستند. مختصات شرقی رام الله در ویکی پدیا ۳۵۱۲ ذکر شده است. در آیه ۲۳:۵۱ انجیل لوقا کلمه رامه وجود دارد. ارقام عددهای ۲۳:۵۱ و ۳۵۱۲ مشترک هستند. در برگ ۱۳۵ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه وطه و در برگ ۳۵ کتاب الف کلمه مریم عذرا و در باب ۳۵ انجیل برنابا کلمات یسوع، اورشلیم و رود اردن و در باب ۱۵۳ انجیل برنابا کلمات یسوع و اسرائیل و در آیات ۳۱:۵ و ۱۳۱:۱۵ انجیل برنابا کلمه یسوع و در آیه ۱۱۳:۵ انجیل برنابا کلمه اسرائیل و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در غزل ۱۵۳ حافظ و در غزل ۳۱۵ فروغی بسطامی در برگ ۱۳۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه دولت و در برگ ۵۱۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه فلسطین و در برگ ۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمات فلسطین و مهاجر و در برگ ۳۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه مهاجرت یا کوچ و در شعر ۳۵ رضاقلی خان هدایت کلمه ریاض و در باب ۱۳۵ انجیل برنابا کلمات یسوع و متولد و در برگ ۳۵ کتاب والکیریها عبارت «مسیح متولد شده» در برگ ۳۵ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه تولد وجود دارد. در توضیحات رامه یا رام الله در ویکیپدیا بیان شده «رام الله شهری است در کرانه باختری رود اردن. این شهر مرکز تشکیلات خودگردان فلسطین است. یک شهر نسبتا بزرگ در نزدیکی مرز با اسرائیل در کرانه باختری است که به عنوان پایتخت اداری دولت فلسطین عمل میکند.» متنی که درباره رام الله بیان گردید در نسخههای جدید ویکیپدیا پاک شده و در بخش «نمایش تاریخچه» ویکیپدیا و نسخههای قدیمی موجود است. در توضیحات ریاض در ویکیپدیا بیان شده تاریخ (حجر الیمامه) به دوران دو قبیله مشهور طسم و جدیس بر میگردد که دوران پیش از اسلام میزیستهأند. در آیات ۱ سورههای قصص و شعراء حرف مقطعه طسم قرار دارد. در سوره قصص کلمات عیسی، وطن، اول، آواره شویم، مهر، عرب و ویران و در سوره شعراء کلمات کوچ، عرب، قوم، عاد، ثمود، نخل و درخت خرما و در برگ ۱۵۳ کتاب مکتوب کلمات عیسی، نماد و خرما و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات عیسی، وطن، مهر و عرب و در برگ ۱۵۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه وطن و در برگهای ۳۵ و ۵۳ کتاب کیمیاگر کلمه عرب و در قطعه ۹ حافظ و در غزلهای ۱۵۳ حافظ و سعدی و در غزلهای ۱۳۵ افسر کرمانی و میلی و در غزل ۱۵۳۷ صائب تبریزی و در برگ ۵۳ کتاب عطیه برتر کلمه مهر و در باب ۵۳ انجیل برنابا کلمه یسوع و عکس و در برگ ۳۱۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمات مسیح و عکس و در غزل ۱۳۵ فیض کاشانی کلمه نخل وجود دارد. قوم عاد همان قبیله طسم بوده است. قبایل طسم و جدیس معاصر بودند و قوم ثمود جانشین آنها شده است. در مهر یا نماد شهر ریاض عکس نخل یا درخت خرماست. در ویکیپدیا بیان شده که ریاض بر ویرانههای شهر تاریخی حجرالیمامه ساخته شده است. در ویکیپدیا مساحت کلان شهر اورشلیم ۶۵۲ کیلومتر مربع ذکر شده است. در ادامه مقاله به عددهای ۲۵۶، ۵۲۶ و ۶۲۵ اشاره شده است. در ویکیپدیا بیان شده: ««الریاض جمع روضه و أرض المکان و أروض أی کثره روضه» بمعنای: گلزار و باغ که آن را گلستان نیز گویند و بستان مخفف بوستان است و آن جایی را گویند که بوی گل و ریاحین در آنجا بسیار باشد. جایی که آب باران جمع شود و پس از آن گلهای رنگارنگ و خوشبو بروید.» در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات باغ، گلستان، گل، رنگ، بوی، جمع و تاج و تخت و در مطلب زیر از توضیحات هوش مصنوعی درباره شعر ۱ مجلس اول سعدی در سایت گنجور کلمه باران و در شعر ۱ بوستان سعدی کلمات گلستان، گل، رنگ، بوی و آب و در غزل ۱۳۰۵ تبریزی کلمات باغ، گلستان و گل و در غزل ۱۳۵ فیض کاشانی کلمات باغ و گل و در برگ ۳۵۱ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمات مسیح و گل و در غزل ۱۵۳ فیض کاشانی و در برگ ۳۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه گل و در غزل ۱۳۵۷ صائب تبریزی کلمه بوی گل و در غزل ۱۵۳۷ صائب تبریزی کلمه گلرنگ و در باب ۵۳ انجیل برنابا و در غزل ۲۲۴ حافظ کلمه بو و در غزل ۱۴ حافظ کلمه رنگ و در باب ۵۳ انجیل برنابا کلمات آب، باران و جمع و در مقاله کلمات آب و جمع وجود دارند. «پسران دوم»، «پسران هارپی»، «باغ استخوانها» و «باران کستمیر» عنوان قسمتهایی از سریال بازی تاج و تخت هستند. جواد نوربخش نویسنده کتابهای «گلزار مونس» و «گلستان جاوید» است. در قصیده ۱۳۵ سمرقندی کلمه جاوید و در باب ۱۳۵ انجیل برنابا کلمه جاودانی وجود دارد. اشو نویسنده کتاب «گلهای جاودانگی» است. در ادامه مقاله به فریدون اشاره شده است. در برگ ۳۱۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمات فریدون و همنام وجود دارند. فریدون و فریدون فرهودی همنام هستند. فریدون فرهودی نویسنده فیلم «کلاهی برای باران» است. در غزل ۱۴ یغمای جندقی و در برگ ۳۵ کتاب مکتوب کلمه آهنگ و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمه صالح وجود دارد. عنوان یکی از آهنگهای توماج صالحی «یاقوت» است. در برگ ۳۵۱ کتاب پله پله تا ملاقات خدا به یاقوت حموی اشاره شده است. در ویکیپدیا بیان شده: «در این باب یاقوت حموی در معجم البلدان میگوید: نام «حجر الیمامه» از نام حجر عبید الحنفی گرفته شده هنگامی ۳۰ کاخ و ۳۰ بستان بنا نهاد و نام آنها (حجر) گذاشت. اما پیش از آن «الیمامه» نام داشتهاست.» در قطعه ۹ حافظ و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی کلمه کاخ وجود دارد. در توضیحات توماج صالحی در ویکیپدیا بیان شده: «او گفته از بچگی شعر میخواند و شاعر محبوبش خیام است.» در برگ ۳۵ کتاب والکیریها کلمه بچگی و در برگ ۱۳۵ کتاب والکیریها و در برگ ۱۵۳ کتاب زهیر کلمه بچه و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی و در غزل ۵۱۳ سیف فرغانی و در برگ ۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمات شعر و شاعر وجود دارد. در مقاله به خیام اشاره شده است. عنوان یکی از آهنگهای توماج صالحی فال است. در برگ ۱۳۵ کتاب مکتوب کلمه فال و در غزل ۱۵۳ حافظ عبارت «فالِ بختیاران» و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمه بختیاری وجود دارد. توماج صالحی متولد استان چهارمحال و بختیاری است.
ارتباط بین کوچ مریم مقدس به اوفیر و امیرعباس هویدا
در تمام ابیات غزل ۱۴ حافظ و در برگ ۳۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه غریب و در برگ ۱۵۳ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه غریبه و در مقاله کلمه عرب ذکر شده است. امیرعباس هویدا نویسنده کتابهای «در سرزمین غریبه»، «اعراب چه میخواهند» و «برف در صحرای سینا» است. عنوان این کتابها به کوچ، عربستان و مصر اشاره میکنند. کلیسا در انجیل فرار مریم مقدس و نامزدش یوسف به اوفیر را به مصر تحریف کرده است. در برگ ۳۵ کتاب الف و در برگ ۱۳۵ کتاب عطیه برتر و در برگهای ۱۳۵ و ۳۵۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه کلیسا و در آیه ۱۳۵ سوره زنان و در آیه ۱۳۵ سوره بقره کلمه تحریف وجود دارد. کلیسا برای ایجاد نفاق و تفرقه این تحریف را انجام داده است. در آیه ۱۵۳ سوره انعام کلمه تفرقه وجود دارد. در توضیحات امیرعباس هویدا در ویکیپدیا بیان شده: «با اعلام بیطرفی ارتش به دستور ارتشبد عباس قرهباغی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ خورشیدی، به نگهبانان زندان که همگی عضو ساواک بودند دستور داد هویدا را از زندان آزاد کنند و به هویدا هم توصیه کنند که فرار کند و برای کمک به هویدا، کلید یک اتومبیل و یک قبضه هفتتیر در اختیارش قرار دادند. هویدا توصیه قره باغی را نادیده گرفته و با دختر خالهاش خانم دکتر فرشته انشاء تماس گرفته و میگوید: میخواهد خود را تسلیم مقامهای دولت جدید کند. فرشته انشاء نیز بنابر درخواست هویدا، با داریوش فروهر تماس میگیرد.» ۳۵۱ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه قره و در ادامه مقاله کلمه باغ و در برگ ۳۱۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه توصیه و در برگ ۳۱۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه زندان و در برگ ۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمات حبس و فرار و در مقاله کلمات فروهر و کلید و در برگ ۳۵ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمات داریوش و ماشین و در برگ ۱۵۳ کتاب آشنایی با صادق هدایت و در برگ ۳۵۱ کتاب زهیر کلمه ماشین و در برگ ۵۳ کتاب والکیریها کلمات ماشین و فرشته و در برگ ۵۳ کتابهای مکتوب و کیمیاگر کلمه خانم و در بابهای ۳۵ و ۵۳ انجیل برنابا و در برگهای ۳۵، ۱۳۵ و ۱۵۳ کتاب والکیریها کلمه فرشته و در مقاله کلمه دولت و در برگ ۱۵۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه جدید ذکر شده است. اشو نویسنده کتاب «زبان فرشتگان» است. در برگ ۵۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه به فیودور داستایفسکی اشاره شده است. داستایفسکی نویسنده کتاب «خانم صاحبخانه» است. صادق هدایت نویسنده کتاب «علویه خانم» است. در غزل ۱۳۰۵ تبریزی کلمات یوسف و کنعان و در آیه ۱۳:۵ کتاب مقدس خروج کلمه کنعان وجود دارد. یوسف نامزد مریم مقدس و یوسف کنعان همنام هستند. در توضیحات سوره یوسف در ویکیپدیا بیان شده منظور قرآن از «مادر یوسف» خاله او بوده است. در سوره یوسف در قرآن کلمه أَبَوَیْهِ ذکر شده که به معنی والدین است. در برگ ۱۳۵ کتاب والکیریها کلمات مادر و والدین وجود دارند. فریدون فرهودی نویسنده مجموعه تلویزیونی «دردسر والدین» است. در برگ ۳۵۱ کتاب زهیر عبارت فیلمها و سریالهای تلویزیونی و در برگ ۱۵۳ کتاب زهیر و در برگ ۳۱۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه تلویزیون وجود دارد. صادق هدایت نویسنده داستان «نمایشگاه شرقی» است. در برگ ۳۵ کتاب کیمیاگر کلمه طلوع و در آیه نور کلمات ستاره و شرقی و در باب ۵۳ انجیل برنابا کلمه ستاره و در برگ ۳۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمات طلوع و ستاره و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی و در برگ ۵۳ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه شرق و در شعر ۱ بوستان سعدی کلمه مشرق ذکر شده است. آیه ۲:۲ انجیل متی بیان میکند: «پرسیدند: «کجاست آن نوزاد که باید پادشاه یهود گردد؟ ما طلوعِ ستاره او را در شرق دیدهایم و آمدهایم تا او را بپرستیم.»» این آیه تحریف شده و اینگونه بوده: «پرسیدند: «کجاست مادر آن نوزاد که پادشاه یهود است؟ ما طلوع ستاره او را دیده و برای پرستش او آمدهایم.» در این آیه کلمه مادر را پاک کردند. در سوره ۲۲ قرآن (سوره حج) و در سورههای مریم و یوسف کلمات مادر و پاک و در باب ۲ انجیل برنابا کلمات مریم، یوسف، مادر و پاک و در آیه ۱۳۵ سوره زنان و در برگهای ۳۱۵ و ۳۵۱ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در برگ ۵۳ کتاب الف و در برگ ۵۱۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه مادر و در آیه ۱۵۳ سوره بقره و در بابهای ۳۵، ۵۳ و ۱۳۵ انجیل برنابا و در آیه ۱ سوره اسراء و در آیه نور کلمه پاک وجود دارد. در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات تاج، تخت و مادر ذکر شدهاند. «آمرزگاری مادر» عنوان یکی از قسمتهای سریال بازی تاج و تخت است. در باب ۱۳۵ انجیل برنابا و در آیه ۱۳۱:۵ انجیل برنابا کلمه ماهی وجود دارد. در توضیحات صورت فلکی ماهی در ویکیپدیا بیان شده: «پیش از آن که تیتونوس بتواند به آنها برسد، مادر و پسر به دریا پریدند و خود را به شکل دو ماهی درآوردند.» «عیسی مسیح(ع)، در دوران ابتدایی مسیحیت با این صورت فلکی ارتباط داده میشد.» در این مطلب نیز کلمه مادر وجود دارد. نازنین بنیادی در فیلم «آشنایی با مادر» بازی کرده است. در ویکیپدیا بیان شده که نازنین بنیادی از لندن به لس آنجلس مهاجرت یا کوچ کرد. در غزل ۱۴ حافظ کلمه نازنین و در غزل ۱۳۵ فیض کاشانی و در غزل ۱۵۳ میلی کلمه بنیاد و در برگ ۳۵ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه لندن و در برگ ۳۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه مهاجرت یا کوچ وجود دارد. داستایفسکی نویسنده کتاب «نازنین» است. نازنین بنیادی متولد ۲۲ مه است. باب ۲ انجیل متی و باب ۲ انجیل لوقا بیان میکنند که مسیح(ع) در بیت لحم متولد شده است. باب ۲ انجیل متی بیان میکند که بعد از تولد مسیح(ع) در بیت لحم مریم مقدس و نامزدش یوسف به مصر فرار کردند. آیه ۲۲ سوره مریم بیان میکند که قبل از تولد مسیح(ع) مریم مقدس به نقطه دوردستی رفت. این نیز نشان میدهد که درباره تولد مسیح(ع) در انجیل تحریف صورت گرفته است. آیه ۲۲ سوره مریم و ترجمه الهی قمشهای بیان میکند: «پس مریم (به مشاهده جبرئیل، در گریبانش نسیم اهتزازی یافت و) به آن پسر بار برداشت و (برای آنکه از سرزنش قوم جاهل برکنار باشد) با آن به مکانی دور خلوت گزید.» در مقاله کلمه مشاهده و در باب ۳۵ انجیل برنابا کلمه جبرئیل و در غزل ۱۳۰۵ صائب تبریزی کلمه نسیم وجود دارد. آیه ۲۲ سوره مریم و ترجمه مکارم شیرازی بیان میکند: «سرانجام (مریم) باردار شد و او را به نقطه دوردستی برد.» در غزل ۱۵۳۱ صائب تبریزی و در غزل ۱۳۵ افسر کرمانی و در برگهای ۵۳ و ۱۵۳ کتاب والکیریها کلمه نقطه وجود دارد. آهنگ «نقطه کور» اثر توماج صالحی است. منظور از مکان یا نقطه دور در آیه ۲۲ سوره مریم اوفیر یا حجرالیمامه یا ریاض کنونی است. در باب ۲۲ کتاب مقدس ایوب و در باب ۲۲ کتاب مقدس اول پادشاهان کلمه اوفیر وجود دارد. در شعر ۱ بوستان سعدی کلمه پادشاهان ذکر شده است. آیه ۳:۱۵ انجیل برنابا بیان میکند: «و حمد نمودند مریم و یوسف خدای را بر ولادت یسوع و قیام نمودند بر تربیت او با بزرگترین سروری» اگر این آیه را به اعداد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۵۱۶۹ میشود. در ادامه مقاله عدد ۱۹۶۵ ذکر شده است. ارقام عددهای ۱۹۶۵ و ۵۱۶۹ مشترک هستند. این آیه تحریف شده و اینگونه بوده: «و حمد نمودند مریم و یوسف خدای را برای طفل در شکم» اگر این آیه را به اعداد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۱۳۵ میشود. در بابهای ۳۵ و۱۳۵ انجیل برنابا و در غزل ۳۵۱ سعدی کلمه شکم و در شعر ۱ بوستان سعدی عبارت «نطفهای در شکم» وجود دارد. در برگ ۳۵ کتابهای الف و زهیر و در برگ ۱۳۵ کتابهای زهیر و عطیه برتر و در برگ ۱۵۳ کتاب والکیریها و در برگ ۳۱۵ کتاب زهیر کلمه قدر و در باب ۳۵ انجیل برنابا کلمات یسوع و قدر و در باب ۵۳ انجیل برنابا کلمات یسوع، قدر و فرود و آسمان و در غزل ۱۵۳ سعدی و در برگ ۱۳۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه فرود و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات فرود، عیسی، آسمان و زمین ذکر شدهاند. در توضیحات سوره قدر در ویکیپدیا بیان شده: «منظور از پایین آمدن در واقع فرود عیسی از آسمان به زمین است، نه قرآن.» منظور از پایین آمده در سوره قدر هم فرود عیسی(ع) و هم نزول قرآن است.
راه کمال
در آیه ۳۱:۵ کتاب مقدس خروج و در برگ ۳۱۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه استاد و در غزل ۱۵۳ عراقی کلمه بسمل وجود دارد. استاد محمد علی طاهری بنیان گذار عرفان حلقه بیان میکنند که بسم الله الرحمن الرحیم را میتوانیم به دو بخش بسم الله و دیگری الرحمن و الرحیم تقسیم کنیم. بسم الله یعنی به نام الله که همان تجلیات خداوند یا وجه الله است. «فاینما تولوا فثم وجه الله» هرجا نگاه کنیم وجه و جمال خداست. در رباعی ۱ خیام و در شعر ۱ بوستان سعدی و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی کلمه جمال وجود دارد. هر مخلوقی را نگاه کنیم نامی دارد و هر نام، نام خداست. اسامی خداوند در جهان هستی به صورت زیبایی تجلی پیدا کردهاند. زیبایی جنبه معشوقیت خداوند است. در جهان هستی ماه نماد زیبایی است. در برگ ۱۵۳ کتاب والکیریها و در برگ ۳۱۵ کتاب زهیر کلمات ماه و زیبا و در برگ ۱۳۵ کتاب والکیریها و در برگ ۳۱۵ کتاب زهیر و در برگ ۵۳ کتاب کیمیاگر و در قطعه ۹ حافظ کلمه ماه و در باب ۳۵ انجیل برنابا و در برگ ۵۳ کتاب عطیه برتر و در برگ ۵۳۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه زیبا وجود دارد. در غزل ۱۳۵۷ تبریزی به افلاطون اشاره شده است. افلاطون نویسنده کتاب زیبا است. الرحمن و الرحیم، رحمت عام و خاص خداوند هستند که بخشندگی و مهربانی خداوند را نشان میدهند. در آیه ۱۵۳ سوره بقره و در باب ۳۵ انجیل برنابا و در آیه ۱۳:۵ انجیل برنابا و در آیه ۱۵:۱۳ کتاب مقدس خروج و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی و در برگ ۳۵۱ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه رحمت و در شعر ۱ بوستان سعدی کلمات رحمت، عام و بخشنده و در آیه ۱۳۵ سوره زنان و در باب ۱۵۳ انجیل برنابا و در آیه ۱۳:۵ انجیل برنابا کلمه مهربان و در باب ۱۳۵ انجیل برنابا و در برگ ۳۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه عام و در برگهای ۱۳۵ و ۳۱۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در غزل ۱۳۵ شاه نعمت الله ولی و در برگ ۳۵ کتاب والکیریها کلمه خاص وجود دارد. عاشق بخشنده و مهربان است و از این جهت الرحمن و الرحیم جنبه عاشقی خداوند را مطرح میکنند. در جهان هستی خورشید مظهر بخشندگی و مهربانی است. زمانی که معشوق در برابر عاشق قرار گیرد عشق پدیدار میشود. بسم الله الرحمن الرحیم جمع معشوق و عاشق و بیانگر عشق ماه و خورشید یا بالاترین مرتبه عشق در جهان دوقطبی نیک و بد یا خیر و شر یا مرحله روح الله یا روح القدس است. در ادامه مقاله کلمات ماه و خورشید ذکر شدهاند. ماه و شب نماد معشوق یا زن هستند. صادق هدایت نویسنده کتاب «سرگذشت ماه» است. نقاشیهای «زنی با سبد» و «زن کوبیسم» آثار صادق هدایت هستند. در غزل ۱۳۵ سعدی کلمه نقاش و در برگ ۳۵۱ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه نقاشی و در غزل ۱۵۳ حافظ و در برگ ۳۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در غزل ۱۳۵۷ صائب تبریزی و در غزل ۲۲۴ حافظ کلمه نقش و در برگ ۵۳ کتاب کیمیاگر کلمه زنان و در برگ ۵۳ کتابهای پله پله تا ملاقات خدا، الف و زهیر و در برگ ۳۵۱ کتاب زهیر و در برگ ۳۵ کتاب الف کلمات زن و هدایت ذکر شدهاند. «شب دراز» و «زن سرخ» عنوان قسمتهایی از سریال بازی تاج و تخت هستند. در مقاله کلمه سرخ ذکر شده است. خورشید و روز نماد عاشق یا مرد هستند. در توضیحات کتاب کیمیاگر در ویکیپدیا نقاشی زیر آمده که قرینه آن شبیه راه کمال که در ادامه آمده است. در سمت راست قرینه این نقاشی خورشید و شمشیر قرار دارند. در این نقاشی نماد مرد با شمشیر نشان داده شده است. انتخاب این نماد برای مرد اشتباه است. در سمت چپ قرینه این نقاشی ماه و زن قرار دارند. در غزل ۵۱۳ سیف فرغانی کلمات مه و شب و در برگ ۳۱۵ کتاب زهیر کلمات ماه و شب و در برگ ۵۳ کتاب زهیر کلمات شب و زن و در برگ ۵۳ کتاب الف کلمات روز و مرد و در برگ ۵۳ کتاب کیمیاگر و در برگ ۱۳۵ کتاب الف و در برگ ۱۵۳ کتاب والکیریها کلمات زن و مرد وجود دارند. جواد نوربخش نویسنده کتابهای «زنان صوفی» و «مردان صوفی» است. در غزل ۳۵۱ سعدی کلمات معشوق و عاشق و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی و در برگهای ۳۵ و ۳۵۱ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه باب و در باب ۱ کتاب مقدس مزامیر و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در برگ ۳۵ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمات شب و روز وجود دارد. منظور از شب قدر و روز الست مرحله روح الله یا روح القدس یا رب است. در شعر ۱ بوستان سعدی عبارت «عهدِ الستت» وجود دارد. خداوند در روز الست از همه عهد گرفته که تسلیم و وفادار به صفات خداوند باشند. در غزل ۲۲۴ حافظ عبارت «وفای عهد» وجود دارد. در غزل ۱۵۳ سعدی کلمه تسلیم وجود دارد. بسم الله الرحمن الرحیم به معنی تسلیم بودن در برابر صفات خداوند است. منظور از مسلمانی رسیدن به مقام تسلیم است. فریدون فرهودی کارگردان تله فیلمهای «رمضان آن سال» «روز پنجم» و سری سوم مجموعه تلویزیونی آینه است. منظور از آینه صفات و شب قدر و روز پنج آفرینش مرحله روح الله یا روح القدس است. در شعر ۱ بوستان سعدی کلمات آیینه و صفات و در غزل ۱۵۳ سعدی کلمه آیینه و در باب ۱۳۵ انجیل برنابا و در غزل ۱۵۳۷ تبریزی کلمه آینه و در باب ۵۳ انجیل برنابا عبارت «روز پنجم» و در باب ۳۵ انجیل برنابا و در آیات ۵۱:۳، ۱۱۵:۳ و ۱۳۱:۵ انجیل برنابا و در برگهای ۳۵ و ۱۵۳ کتاب آشنایی با صادق هدایت و در مقاله کلمه روز و در باب ۱۳۵ انجیل برنابا کلمه پنجم و در برگ ۱۳۵ کتاب الف کلمه پنجمین و در برگ ۱۳۵ کتاب عطیه برتر کلمه پنج و در برگ ۱۵۳ کتاب مکتوب و در برگ ۵۳۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه آفرینش وجود دارد. در داستان آفرینش حوا به زن یا معشوق و آدم به مرد یا عاشق تشبیه شده است. آیه ۱ زنان بیان میکند که مرد و زن از یک تن (تن واحد آدم) آفریده شدهاند. آیه ۱ سوره زنان بیان میکند: «ای مردم! از [مخالفت با فرمان هایِ] پروردگارتان بپرهیزید، آنکه شما را از یک تن آفرید و جفتش را [نیز] از [جنس] او پدید آورد و از آن دو تن، مردان و زنان بسیاری را پراکنده و منتشر ساخت. و از خدایی که به نام او از یکدیگر درخواست می کنید، پروا کنید و از [قطع رابطه با] خویشاوندان بپرهیزید. یقیناً خدا همواره بر شما حافظ و نگهبان است.» در شکل راه کمال که در ادامه آمده جهان دوقطبی هم شبیه هلال ماه و هم شبیه زمین است. در برگ ۵۳ کتاب الف کلمه هلال و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی کلمات هلال و زمین ذکر شدهاند. در شعر ۱ بوستان سعدی به عناصر چهارگانه زمین اشاره شده است. در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات زمین و عنصر ذکر شدهاند. در شکل راه کمال عناصر چهارگانه زمین مشخص شدهاند. در عناصر چهارگانه منظور از باد عشق در جهان دوقطبی است. در غزل ۱۵۳۷ صائب تبریزی کلمات باد و عشق و در غزل ۱۳۵۷ صائب تبریزی و در بابهای ۵۳ و ۱۳۵ انجیل برنابا و در برگ ۵۳ کتاب والکیریها و در برگ ۳۵ کتاب کیمیاگر و در غزل ۲۲۴ حافظ و در قطعه ۹ حافظ و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمه باد و در شعر ۱ بوستان سعدی و در غزل ۱۴ یغمای جندقی و در شعر ۳۵ رضاقلی خان هدایت و در غزلهای ۱۳۵، ۱۵۳ و ۳۱۵ شاه نعمت الله ولی و در غزل ۱۳۵ افسر کرمانی و در غزل ۳۱۵ فروغی بسطامی و در غزل ۳۵۱ سعدی و در برگهای ۱۳۵، ۱۵۳ و ۳۱۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در برگهای ۳۵، ۵۳، ۱۵۳ و ۳۵۱ کتاب زهیر و در برگ ۱۵۳ کتابهای والکیریها و تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه و در برگ ۱۳۵ کتاب الف و در برگهای ۳۵ و ۵۳ کتاب عطیه برتر و در برگ ۵۳ کتاب مکتوب کلمه عشق وجود دارد. افلاطون نویسنده مهمانی عشق است. فریدون فرهودی نویسنده «فیلم تکیه بر باد» است. «بادهای زمستان» و «شیر و گل سرخ» عنوان قسمتهایی از سریال بازی تاج و تخت هستند. در غزل ۱۳۵ فیض کاشانی به گل سرخ اشاره شده که نماد عشق است. منظور از آب آگاهی است. در مقاله کلمه آب و در برگ ۳۵ کتاب والکیریها کلمه آگاهی و در آیه ۱۳۵ سورههای زنان و آل عمران و در آیه ۱۵۳ سوره آل عمران و در برگ ۱۳۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در برگ ۵۳ کتاب والکیریهای کلمه آگاه وجود دارد. آب یا آگاهی باعث شکل پذیری و تغییر و تحول در خاک میشود. ویژگی خاک باروری و تبدیل شدن به شکلهای دیگر است. گل از ترکیب خاک و آب ایجاد میشود. آتش باعث پختگی و دوام در گل میشود. در واقع آتش یا شیطان باعث پختگی و بادوامتر شدن آگاهیها میشود. در باب ۳۵ انجیل برنابا به سجده نکردن شیطان اشاره شده است. استاد طاهری بیان میکنند که در داستان آفرینش منظور از سجده نکردن شیطان به وجود آمدن جهان دوقطبی تضاد یا خیر و شر است. در بابهای ۱۳۵ و ۱۵۳ انجیل برنابا و در آیه ۵۱:۳۱ انجیل برنابا کلمه شیطان وجود دارد. جواد نوربخش نویسنده کتاب «شیطان بزرگ «ابلیس»» است. استاد طاهری در کتاب «چکیده کتابها» که لینک آن در زیر آمده راز آفرینش آدم از گل و عناصر چهارگانه زمین را با مثال کوزه رمزگشایی کردهاند. شکل گرفتن کوزه نیز شامل مراحل خاک، آب و آتش است. در باب ۳۵ انجیل برنابا و در غزل ۱۵۳ سعدی و در غزل ۱۵۳ عراقی کلمه گل وجود دارد. در رباعی ۱ خیام به آفرینش آدم از گل کوزه اشاره شده است. در برگ ۳۵ کتاب زهیر کلمه ترانه وجود دارد. ترانههای خیام کتابی تحقیقی – ادبی از صادق هدایت است. عنوانی یکی از کتابهای صادق هدایت افسانه آفرینش است. در توضیحات خیام در ویکیپدیا به نقل از صادق هدایت بیان شده: «گویا ترانههای خیام در زمان زیستنش به دلیل خشک مغزی مردم پنهان بوده و دستهبندی نشده و تنها بین یکدسته از دوستان همرنگ و صمیمی او شهرت داشته یا در حاشیه جنگها و کتب اشخاص با ذوق به گونهای قلمانداز چند رباعی از او ضبط شده، و پس از مرگش منتشر گردیده است.» در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات صادق و مغز و در مقاله کلمات دوست، صمیمی و مرگ و در شعر ۱ بوستان سعدی کلمه جنگ و در غزل ۲۲۴ حافظ و در غزل ۱۵۳۱ تبریزی کلمه قلم وجود دارد. آفرینش آدم از گل و دمیدن روح در آدم بیانگر مرحله اله و شروع دایره جهانهای دو قطبی است که بخشی از صفات خداوند به صورت امانت یا بالقوه به آدم داده میشود. این صفات در مرحله رب یا روح الله یا روح القدس و انتهای دایره جهانهای دو قطبی به فعلیت میرسند. در غزل ۱۵۳۱ تبریزی کلمه دایره وجود دارد. در شکل راه کمال که در زیر آمده این موضوع مشخص است. در غزل ۱۵۳ شاه نعمت الله ولی و در برگهای ۵۳ و ۱۵۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه الهی و در شعر ۱ بوستان سعدی کلمات الهی، صفات و بنده و در برگ ۱۳۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه ستایش و در غزل ۱۳۵ شاه نعمت الله ولی و در قصیده ۱۳۵ سوزنی سمرقندی کلمه بندگی و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در غزل ۵۱۳ سیف فرغانی و در برگ ۱۳۵ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه بنده وجود دارد. الهی قمشهای بیان میکند منظور از حمد، ستایش و بندگی آراسته شدن به صفات خداوند است. در آیه ۱۳:۵ انجیل برنابا کلمات پروردگار و بنده وجود دارند. هدف از بندگی رسیدن به مرحله پروردگار یا رب یا صفات خداوند است. منظور از پروردگار خداوند نیست. صفات خداوند مخلوق خداوند هستند صفات خداوند پروردگار یا پرورش دهنده یا رب یا مربی آدم هستند. در مقاله کلمه پرورش و در غزل ۱۴ حافظ کلمه پروردی وجود دارد. در آیه ۱ سوره حمد عبارت «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ» و در بیت ۱ شعر مجلس اول سعدی کلمه الحمدلله ذکر شده است. این عبارت به تجلی خداوند یا صفات و اسما خداوند در مرحله رب یا روح الله یا روح القدس اشاره میکند. در شکل زیر جهان دو قطبی خیر و شر یا تضاد به صورت دایره یا حلقه نشان داده شده است. شکل دایرهای راه کمال نشان میدهد که تعداد العالمین یا جهانهای دو قطبی مربوط به هر مرحله وجود یا رب محدود هستند. در آیه ۵:۱۳ کتاب مقدس خروج و در برگ ۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه ناظر و در غزل ۱۳۵ میلی کلمه نظاره وجود دارد. از دید ناظری که در مرحله عدم قرار دارد بینهایت مرحله رب وجود دارد. در شعر ۱ بوستان سعدی کلمه لااحصی وجود دارد. در لغت نامه دهخدا بیان شده: «لااحصی به معنی شمار نکنم. و اشارت است به حدیث نبوی ص : لااُحصی ثناء علیک انت کما اثنیت علی نفسک ؛ یعنی شمار نتوانم کرد صفات را بر تو، آنی که خود صفت کردی ذات خود را:» رباعی ۱۴ خیام بیان میکند: «این بحرِ وجود آمده بیرون ز نَهُفْت ***کس نیست که این گوهرِ تحقیق بِسُفْت» منظور این بیت این است که جهانهای وجود مانند گوهرهایی در بحر یا جهانهای عدم هستند. در غزل ۱۵۳۱ تبریزی کلمات دریا و گوهر و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی و در غزل ۵۱۳ سیف فرغانی و در برگ ۳۵۱ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه گوهر وجود دارد. ابیات زیر از شعر ۱ مجلس اول سعدی و شعر ۱ بوستان سعدی نشان میدهند که جهانهای عدم، جمع جهانهای وجود یا جهانهای رب هستند.
الحمدلله الذی خلق الوجود من العدم *** فبدت علی صفحاته انوارُ اسرار القدم (شعر ۱ مجلس اول سعدی)
شکر آن خدایی را که او هست آفریدهست از عدم ***. پس کرد پیدا بر عدم انوار اسرار قدم (شعر ۱ مجلس اول سعدی)
به امرش وجود از عدم نقش بست *** که داند جز او کردن از نیست، هست؟ (شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی «سرآغاز»)
جهانهای عدم غیر قابل وصف یا سبحانی هستند؛ چون جهانهای عدم از دید ناظر بینهایت هستند. در شعر ۱ بوستان سعدی کلمات عدم و سبحان و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات عدم، سبحان و نظاره وجود دارند. در شکل زیر از دوره چهارم عرفان حلقه این موضوع مشخص است. خداوند جهانهای عدم را از دید ناظری که در آن است بینهایت خلق کرده تا ناظر عظمت خداوند را درک کند. در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در باب ۳۵ انجیل برنابا و در برگ ۵۳ کتابهای والکیریها و تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه عظیم وجود دارد. از دید خداوند جهانهای عدم محدود است. در برگ ۵۳۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمات محدود و بینهایت ذکر شده است. فقط خداوند بینهایت است. منظور از چشمه کوثر جهانهای عدم است. چشمه در آخر رود قرار دارد. در غزل ۱۳۵۱ صائب تبریزی و در برگ ۳۵ کتابهای الف و زهیر و در برگ ۱۵۳ کتابهای الف و زهیر و در برگ ۵۱۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه آخر و در غزل ۱۴ یغمای جندقی و در برگ ۳۵ کتاب مکتوب کلمه رود وجود دارد. جهانهای عدم آخرین مرحله کمال است. در آیه ۱۳۵ سوره انعام به آخرت یا جهانهای عدم اشاره شده است. در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات آخر، الاخره و عدم ذکر شدهاند. در توضیحات کوثر در سایت ویکیشیعه که لینک آن در زیر آمده بیت زیر از حافظ قرار دارد. این بیت نشان میدهد کوثر بالاتر از مرحله بهشت عدن در راه کمال قرار دارد. در توضیحات سلسبیل در سایت ویکیشیعه که لینک آن در زیر آمده بیان شده: «در گزارشهای روایی دیگر آمده است محل جاری شدن سلسبیل از زیر عرش است و از آنجا روانه بهشت عدن (بالاترین مقام در بهشت) میشود و در ادامه وارد مناطق دیگر بهشت میشود.» عرش، کوثر و سلسبیل بیانگر جهانهای عدم و بهشت عدن بیانگر بالاترین مرحله در جهان دوقطبی یا مرحله روح الله یا روح القدس است. در قصیده ۱۳۵ سمرقندی به بهشت عدن اشاره شده است.
بهشت عدن اگر خواهی بیا با ما به میخانه *** که از پای خمت روزی به حوض کوثر اندازیم (حافظ)
توضیحات کوثر در سایت ویکیشیعه
توضیحات سلسبیل در سایت ویکیشیعه
فروهرها
منظور از فروهرها یا فر کیانی مرحله روح الله یا روح القدس یا رب است. در توضیحات فروهر در ویکیپدیا بیان شده که در این آموزه جهان “فروهرها“ یا همان جهان “مینو” خوب مطلق است و بدی و کژی در آن راه ندارد. در مرحله رب تنها صفات خداوند حضور دارند و صفات شیطان حضور ندارند. از این جهت این مرحله یک جهان ۱ قطبی است. شماره نماد نجومی خورشید ۱ است. در شکل زیر یکی از مراحل رب یا مراحل وجود به شکل خورشید نشان داده شده است. در توضیحات فر کیانی در ویکیپدیا بیان شده: «نماد خورشید بالدار در فرهنگ خاورمیانه و در تمدن مصر، سوریه، و آشور تاریخی طولانی دارد و نماد فروهر اقتباسی از آن است.» در مقاله کلمات نماد، خورشید، بال، فرهنگ و مصر و در برگ ۱۵۳ کتاب مکتوب کلمات نماد، مصر و سوریه ذکر شدهاند. کلمه فروهرها نشان میدهد که بیش از ۱ مرحله رب وجود دارد. در برگ ۵۳ کتاب والکیریهای کلمه دریاچه و در غزل ۱۵۳۷ صائب تبریزی کلمه هامون ذکر شده است. در توضیحات دریاچه هامون در ویکیپدیا بیان شده: «نکته مشترک دیگر موجود میان وروکشه و کس اویا وجود ۹۹۹۹۹ فروهر است وروکشه، فروردین یشت و کس اویا زامیادیشت.» عدد بزرگ ۹۹۹۹۹ برای این بیان شده که بگوید تعداد فروهرها یا تعداد مراحل رب یا روح الله یا روح القدس عددی بزرگ یا بینهایت است. در مقاله کلمه بزرگ و در شعر ۱ بوستان سعدی کلمات راز و بزرگ ذکر شدهاند. اشو نویسنده کتاب «راز بزرگ» است. جهانهای عدم جمع فروهرها یا جهانهای رب است. عدد ۹۹۹۹۹ به ۹ جهان عدم نیز اشاره میکند. جهانهای عدم در لازمان قرار دارند. خداوند در سورههای معارج و حج در قرآن برای بیان لازمان از عددهای بزرگ استفاده کرده است؛ چون در گذشته لازمان را درک نمیکردند. در برگ ۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمات حج و بزرگ ذکر شدهاند. سوره معارج به معراج یا عروج یا رفتن به جهان عدم اشاره میکند. حج نمادی از جهانهای عدم است. در زیر لینک مقاله استاد طاهری با عنوان «معراج حج» آمده که بیان میکند: «حج، عروجی به هفت آسمان، یعنی هفت گنجینه ی آگاهی های هستی، آن هم در میان جمع است. در این حرکت، با گم شدن در سیل خروشان و یکپارچه ی حج گزاران، محو شدن هم تجربه می شود؛ اما هدف، بالاتر از این یکپارچگی و بالاتر از این محو شدن است و کسی به آن می رسد که با آمادگی عازم این مسیر شده باشد.» تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمات گنجینه، هستی و حرکت و در مقاله کلمات هفت آسمان، آگاهی، جمع، سیل و خروش ذکر شدهاند. سوره حج ۵۳۱۵ حرف دارد. ارقام اعداد ۱۳۵، ۱۵۳، ۳۱۵ و ۵۳۱۵ مشترک هستند. سوره معارج ۲۲۱ کلمه دارد. در ادامه مقاله عدد ۱۲۲ ذکر شده است. ارقام عددهای ۱۲۲ و ۲۲۱ مشترک هستند. در مقاله به دریاچه هامون اشاره شده است. دریاچه یا دریا نیز نمادی از جهانهای عدم است. در باب ۵۳ انجیل برنابا و در غزل ۱۴ یغمای جندقی و در غزل ۱۵۳۷ صائب تبریزی کلمه دریا و در شعر ۱ بوستان سعدی و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات دریا و عدم ذکر شدهاند. در توضیحات فر کیانی در ویکیپدیا بیان شده: «در سکه یافت شده مربوط به پیش از دوره اشکانیان و سده سوم پیش از میلاد مسیح، وادفَرَداد یکم، فرترکه پارس درحالی در مقابل آتشکده زرتشتی و درفش کاویانی در حال نیایش است که در بالای آتشکده، نماد فر کیانی به وضوح مشخص است» در غزل ۱۵۳ حافظ کلمات فر و سکه و در غزل ۱۵۳۷ صائب تبریزی و در برگ ۳۵ کتاب عطیه برتر کلمه سکه وجود دارد. در قصیده ۱۳۵ سوزنی سمرقندی کلمات فریدون، جمشید و فر ذکر شدهاند. در توضیحات فریدون در ویکیپدیا بیان شده: «دومین بار فر بگسست، آن فر جم پسر ویونگهان به پیکر مرغ وارغن به بیرون شتافت. این فر را فریدون پسر خاندان آتبین برگرفت که جز زرتشت پیروزترین مردمان بود.» در توضیحات جمشید در ویکیپدیا بیان شده: «فره در سه نوبت یا در سه قسمت از جم جدا شد، و هر بار فره یا بخش از فره به صورت پرنده وارِغنَه گریخت. نخستین خورنه را ایزد مهر تیزگوشِ هزار هنر گرفت، دومی را ثرَیتَونَه مغلوبکننده دیو اَژی دهاکَه، سومی را کرَساسپَه، یکی دیگر از اژدهاکشان محبوب گرفت که در پایان جهان نقشی را بر عهده دارد.» منظور این جمله این است که جمشید از صفات خداوند دور شد. در اوستا صفات خداوند به مرغ وارغن تشبیه شده است. در شعر ۱ بوستان سعدی کلمات صفات و مرغ و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی کلمات فر و مرغان و در غزل ۱۵۳ عراقی و در غزلهای ۱۳۵ و ۱۵۳ میلی و در غزل ۱۳۵۷ صائب تبریزی کلمه مرغ و در باب ۵۳ انجیل برنابا و در برگ ۳۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه پرندگان وجود دارد. آیه ۴۱ سوره نور بیان میکند: «آیا ندیدی که هر کس در آسمانها و زمین است تا مرغهایی که در هوا پر گشایند همه به تسبیح و ثنای خدا مشغولند؟ و همه آنان صلاه و تسبیح خود بدانند، و خدا به هر چه کنند آگاه است.» در آیه ۴۱ سوره نور به تسبیح و ثنای خدا اشاره شده است. در مقاله به نقل از الهی قمشهای بیان گردید که منظور از حمد، ستایش و بندگی آراسته شدن به صفات خداوند است. شماره نماد نجومی خورشید ۱ و شماره نماد نجومی ماه ۴ است. این دو عدد در کنار یکدیگر عدد ۴۱ را ایجاد میکند. بیان گردید که ماه و شب نماد زن و خورشید و روز نماد مرد هستند. بسم الله الرحمن الرحیم جمع معشوق و عاشق یا عشق ماه و خورشید یا بالاترین مرتبه عشق در جهان دو قطبی یا مرحله روح الله یا روح القدس است. منظور از ماه کامل یا بدر یا ماه شب ۱۴ نیز مرحله روح الله است. در قصیده ۱۳۵ سمرقندی کلمه بدر وجود دارد. در مرحله روح الله حلقه جهان دوقطبی که شبیه ماه است کامل میشود. در شکل راه کمال که در ادامه آمده این موضوع مشخص است. اگر کلمه فروهرها را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۴۱ میشود. در مقالهای با عنوان «جستاری پیرامون «همای»» نوشته اسماعیل شفق و جمیله زارعی که لینک آن در ادامه آمده بیان شده: «همای مرغ استخوان خوار معروفی است که در راسته شکاریان قرار می گیرد. شهرت این پرنده در ادبیات فارسی براساس جایگاه اسطوره ای آن است؛ آنچنان که سایه این پرنده بر سر هر کس می افتاد او را سعادتمند می دانستند و حتی وی را پادشاه می کردند. در علم پرنده شناسی این پرنده را در خانواده کرکس ها قرار داده اند. هما (هومیا یا هوما یا هومیه و یا هومایه) در اوستا به معنای (خجسته) آمده و در شاهنامه از درفش (همای پیکر) یاد شده است. همچنین در اوستا از مرغی به نام «مرغ وارغن» نام برده شده، که فر به صورت این پرنده از پیکر جمشید جدا گردیده است. مرغ «وارغن» را برخی سیمرغ، برخی پرنده ای از جنس شاهین و برخی به پیروی از (وُلف) شاهین و معین هم یکی از معانی همای را «وارغن» آورده است. مرغ وارغن با سیمرغ افسانه ای خلط شده؛ ولی در حقیقت «مرغ وارغن» همان همای امروزی است. با وجود اینکه همای در فرهنگ ایرانی پرنده ای مشهور است؛ اما نوشته های بسیار اندک و پراکنده ای درباره آن وجود دارد.» منظور از سیمرغ جمع مرغها یا جمع صفات خداوند یا جهانهای عدم است. در مقاله به کوه قاف و سیمرغ اشاره شده است. در توضیحات کوه قاف در ویکیپدیا بیان شده که در ادبیات فارسی قاف را نشیمن سیمرغ و ققنوس ذکر کردهاند. در توضیحات کوه قاف در ویکیپدیا به نقل از حکایت عقل سرخ از سهرودی بیان شده که کوه قاف رمز عالم بالاست. کوه قاف بیانگر جهانهای عدم است. در برگ ۳۱۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه حکایت و در غزل ۳۵۱ سعدی کلمات حکایت و عقل و در شعر ۱ بوستان سعدی و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی و در غزل ۱۳۵ میلی و در برگ ۱۳۵ کتاب عطیه برتر و در غزل ۱۵۳۷ صائب تبریزی کلمه عقل و در مقاله کلمه سرخ ذکر شده است.
معصومیت موضوعی ساختگی و تحریف دین
در مقاله بیان شده که عنوانی یکی از کتابهای صادق هدایت افسانه آفرینش است. در توضیحات کتاب افسانه آفرینش در ویکیپدیا بیان شده: «بی تردید قصد نویسنده این بوده که آفرینش و نحوه تشکیل آن را از دیدگاه ادیان سامی با استفاده از زبان طنز به باد انتقاد بگیرد؛ که تقریباً هیچ عضوی از آفرینش، از خدا و فرشتگان گرفته تا شیطان را از قلم نیشدار خود در امان نمیگذارد. نمایشنامه با عشق زمینی آدم و حوا پایان میپذیرد. بازیگران این خیمهشببازی عبارت اند از: خالق اف، جبرائیل پاشا، میکائیل افندی، ملا عزرائیل، اسرافیل بیک، مسیو شیطان، بابا آدم، ننه حوا، حوریها، غلمانها، فیل، شتر مرغ و … . بر روی جلد اول کتاب این بیت از حافظ به چشم میخورد: پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت / آفرین بر نظر پاک خطا پوشش باد» این بیت از حافظ بیان میکند که آفرینش خطا نبوده است اما بشر خطا میکند و خداوند خطا پوشی میکند. در شعر ۱ بوستان سعدی بیان شده: «خداوند بخشنده دستگیر *** کریم خطابخش پوزشپذیر» خطای بشر به دلیل داشتن اختیار و کامل نبودن است. فقط خداوند کامل است. در آیه ۲۵۶ سوره بقره کلمه هدایت وجود دارد. آیه ۲۵۶ سوره بقره و ترجمه انصاریان بیان میکند: «در دین، هیچ اکراه و اجباری نیست [کسی حق ندارد کسی را از روی اجبار وادار به پذیرفتن دین کند، بلکه هر کسی باید آزادانه با به کارگیری عقل و با تکیه بر مطالعه و تحقیق، دین را بپذیرد]. مسلماً راه هدایت از گمراهی [به وسیله قرآن، پیامبر و امامان معصوم] روشن و آشکار شده است. پس هر که به طاغوت [که شیطان، بت و هر طغیان گری است] کفر ورزد و به خدا ایمان بیاورد، بی تردید به محکم ترین دستگیره که آن را گسستن نیست، چنگ زده است؛ و خدا شنوا و داناست.» در ترجمه این آیه کلمه معصوم وجود دارد. معصومیت یک موضوع ساختگی و تحریف دین است. اگر انسان به اوج کمال خود یعنی جهانهای عدم برسد باز هم ناقص است؛ چون بر همه چیز احاطه ندارد. در شعر ۱ بوستان سعدی کلمات اوج، محیط، همه چیز و خطا ذکر شدهاند. یک موجود ناقص حتما خطا و اشتباه میکند مگر اینکه اختیاری از خود نداشته باشد. در باب ۱۵۳ انجیل برنابا کلمه خطا و در برگ ۵۳ کتاب کیمیاگر و در برگ ۳۵۱ کتاب زهیر کلمه اشتباه وجود دارد. معصوم در نظر گرفتن انسان به معنی مقام خدایی دادن به انسان است. این موضوع شرک است. برخی تصور میکنند که عقیده داشتن به معصومیت به معنی داشتن عقیده برتر است در حالی که اینگونه نیست. این افراد با این تصور عقیده و باور خود را به دیگران تحمیل میکنند. در برگ ۵۳۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه تحمیل وجود دارد. عقیده اشتباه مقام خدایی دادن به مسیح(ع) نیز باید مشابه عقیده اشتباه معصومیت به وجود آمده باشد. برخی عقیده خدا بودن مسیح(ع) را به وجود آوردند و با این بهانه که عقیده برتری دارند، این عقیده را بر دیگران تحمیل کردند و کتابهای مقدس را تحریف کردند. این عقیدهها برای برتری جویی به وجود آمدهاند. در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمه برتری و در باب ۱۳۵ انجیل برنابا کلمه برتر وجود دارد. در آیه ۱۳۵ سوره آل عمران و در باب ۳۵ انجیل برنابا و در غزلهای ۱۳۵ و ۱۵۳ شاه نعمت الله ولی و در غزل ۱۵۳ فیض کاشانی در برگ ۱۳۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه توبه وجود دارد. در سوره توبه به تحریف مقام عیسی(ع) اشاره شده است. آیه ۳۵ باب ۵۳ انجیل برنابا بیان میکند: «آنگاه سر خود را بر زمین نهاد و چون سر خویش را برداشت، فرمود: ((ملعون باد هر کسی که درج کند در گفته های من این را که من پسر خدایم.))» در مقاله بیان شده که کلمه پسر به جهانهای عدم و مقام عیسی(ع) و بسیاری بزرگان دیگر اشاره میکند. سوره توبه سوره ۹ قرآن است. بیان گردید که ۹ جهان عدم وجود دارد. در مقاله بیان شده که بسم الله الرحمن الرحیم به مرحله روح الله یا روح القدس یا روز الست اشاره میکند. در روز الست خداوند از همه عهد و پیمان گرفته که به صفات خداوند وفادار باشند. در برگ ۳۱۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در غزل ۱۵۳ شاه نعمت الله ولی و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی کلمه عهد و در شعر ۱ بوستان سعدی عبارت عهد الست وجود دارد. در قرآن تنها سوره توبه با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز نشده است. ذکر نشدن بسم الله الرحمن الرحیم در ابتدای سوره توبه اشاره به کسانی دارد که به عهد و پیمان خود وفادار نیستند. در آیه ۱ سوره توبه یا در آغاز سوره توبه بیان شده: «[ این اعلام بیزاری خدا و رسول اوست به مشرکانی که شما مسلمین با آنان عهد بستهاید (و آنان عهد شکستند).» در آیه ۱۳۵ سوره اعراف عبارت پیمان شکستند و در غزل ۱۵۳ فیض کاشانی عبارت پیمان شکن وجود دارد.
در دین، هیچ اکراه و اجباری نیست
استاد طاهری بیان میکنند که الرحمن در بسم الله الرحمن الرحیم بیانگر رحمت عام خدا یا ارتباط با خدا یا حلقه یا عروه الوثقی یا ریسمان خدا یا سلسله موی دوست است. در برگ ۵۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه عبارت «ارتباط با خدا» و در برگ ۳۱۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه ارتباط و در برگ ۳۵ کتاب کیمیاگر و در برگ ۱۳۵ کتاب الف کلمه حلقه و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی کلمه ریسمان وجود دارد. در قرآن عبارت عروه الوثقی در آیات ۲۵۶ سوره بقره و ۲۲ سوره لقمان ذکر شده است. در آیه ۲۵۶ سوره بقره عدم اجبار در دین بیان شده است. در برگ ۵۳ کتاب الف کلمه جبری وجود دارد. در خلال فتح بابل، کوروش منشور خود در خصوص آزادیهای اجتماعی و دینی را اعلام کرد. در برگ ۱۳۵ کتاب عطیه برتر کلمه تورات وجود دارد. در توضیحات کوروش بزرگ در ویکیپدیا بیان شده: «در متون اکدی «کورِش» نوشته شده است. این نام در تورات به صورت «کورُش» و «کورِش» ضبط شده.» اگر کلمه کورش را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۵۲۶ میشود. در ویکیپدیا درباره مشخصات آرامگاه کوروش به عدد ۲۵/۶ متر اشاره شده است. در ادامه مقاله عددهای ۵۶۲ و ۶:۵۲ ذکر شدهاند. ارقام عددهای ۲۵۶، ۵۲۶، ۵۶۲ و ۶:۵۲ مشترک هستند. جواد نوربخش نویسنده کتاب «حلاج (شهید عشق الهی)» است. در توضیحات حسین منصور حلاج در ویکیپدیا بیان شده: «او را به اتهام صوفی بودن تکفیر کردند و حکم به ارتدادش دادند.» در برگهای ۱۳۵ و ۱۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه صوفیان وجود دارد. اشو نویسنده کتاب «صوفی مرد راه: آوازه سکوت» است. ارتداد یک موضوع ساختگی و تحریف دین است. بیان گردید که در آیه ۲۵۶ سوره بقره عدم اجبار در دین بیان شده است. اگر آیه ۲۵۶ سوره بقره و ترجمه الهی قمشهای را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۹۰۳ میشود. در ویکیپدیا بیان شده در ذیالقعده ۳۰۹ قمری او را ابتدا هزار تازیانه زدند، دست و پایش را بریدند و بدنش را به دار آویختند، سپس سرش را بریدند، جسدش را آتش زدند و خاکسترش را به دجله ریختند. ارقام عددهای ۳۰۹ و ۹۰۳ مشترک هستند. در شعر ۱ بوستان سعدی و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در قطعه ۹ حافظ و در غزل ۱۵۳ حافظ و در غزل ۱۵۳ میلی و در برگ ۱۳۵ کتاب عطیه برتر و در برگ ۳۵ کتاب الف و در برگ ۱۵۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه عدد هزار و در آیه ۱۳۵ سوره صافات کلمه خاکستر و در غزل ۱۴ یغمای جندقی کلمات آتش و رود و در برگ ۳۵ کتاب مکتوب کلمه رود و در منشور کوروش کلمه دجله وجود دارد. آهنگهای طناب دار و شلاق اثر توماج صالحی هستند. در ادامه مقاله عدد ۹۹ ذکر شده است. آیه ۹۹ سوره یونس بیان میکند: «و اگر پروردگارت [به اراده حتمى] مىخواست، تمامى اهل زمین ایمان مىآوردند، پس آیا تو مردم را به اکراه وامىدارى تا اینکه مؤمن شوند؟» در این آیه نیز عدم اجبار در دین بیان شده است. جواد نوربخش نویسنده کتاب «ذوالنون مصری» است. ذوالنون(ع) همان یونس(ع) است. زردشت(ع) آزادی و اختیار انسان در انتخاب بین خیر و شر را بیان کرده است. در برگهای ۳۵، ۱۵۳ و ۵۳۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه زردشت و در برگ ۵۳ کتاب والکیریهای کلمه آزادی و در برگ ۳۵ کتاب زهیر کلمات آزادی و انتخاب و در برگ ۳۵ کتاب الف کلمه انتخاب و در برگ ۵۳ کتاب کیمیاگر کلمه خیر و در برگ ۱۳۵ کتاب والکیریها کلمه شر وجود دارد. آزادی و اختیار انسان در انتخاب خیر و شر بیانگر آزادی و اختیار در عقیده، باور و دین است. عقیده، باور و دینی که بیان نشود، ارزشی ندارد. جمله زردشت(ع) بیانگر آزادی بیان نیز است. در توضیحات نسرین ستوده در ویکیپدیا بیان شده که در خرداد سال ۱۴۰۰، جایزه آزادی بیان در اسپانیا به نسرین ستوده اهدا شد. در غزل ۱۴ حافظ کلمه نسرین وجود دارد. اگر از عدد ۱۴۰۰ رقم صفر را کنار بگذاریم به عدد ۱۴ میرسیم. در برگ ۳۱۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه هدیه یا جایزه وجود دارد. عنوان یکی از قسمتهای سریال بازی تاج و تخت «هدیه» است. در باب ۳۵ انجیل برنابا عدد ۱۴۰۰۰۰ وجود دارد. ارقام عددهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۰۰۰ مشترک هستند. در برگ ۵۳ کتاب مکتوب کلمه وکیل وجود دارد. نسرین ستوده وکیل است. در غزل ۱۳۵۷ تبریزی کلمه مغان وجود دارد. در دوره اشکانی و ساسانی مغ برای موبدان زردشتی به کار میرفت. در توضیحات منصور حلاج در ویکیپدیا بیان شده: «کرامتی در همین زمینه از خود نشان داده است. از کنار یک انبار پنبه میگذشت، اشاره کرد و دانه از پنبه بیرون آمد.» در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات کرامت و دانه و در غزل ۱۳۵۷ صائب تبریزی کلمات پنبه و بیرون ذکر شدهاند. در توضیحات سوره لقمان در ویکیپدیا بیان شده: «لقمان در نظر ارباب قصص مردی از نژاد سیاه معرفی میشود که از اهالی سودان (مصر) بوده و به بردگی روزگار میگذرانده و خواجه خود را شیفته حِکَم و اندرزهای خویش کردهاست.» در توضیحات سودان در ویکیپدیا بیان شده: «نام کشور سودان، نامی است که از لحاظ تاریخی به منطقه بزرگ ساحل صحرا در غرب آفریقا و در غرب سودان امروزی گفته میشد.» در بابهای ۳۵، ۵۳ و ۱۳۵ انجیل برنابا و در شعر ۱ بوستان سعدی و در غزل ۱۵۳ سعدی و در غزل ۱۳۰۵ صائب تبریزی و در برگهای ۵۳ و ۱۳۵ کتاب والکیریها و در برگ ۱۵۳ کتاب مکتوب کلمه صحرا و در مقاله کلمه بزرگ و در برگ ۳۵ کتاب کیمیاگر کلمات صحرا و آفریقا و در برگ ۵۳ کتاب زهیر کلمه آفریقا وجود دارد. منشور کوروش مبین حقوق بشر، نفی بردهداری و نژادپرستی است. فریدون فرهودی بازیگر مجموعه تلویزیونی «برده رقصان» است. لقمان به لقمان حکیم معروف است. در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی و در برگ ۱۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه حکیم و در آیه ۱۵۳ سوره انعام کلمه حکیمانه و در باب ۱۵۳ انجیل برنابا و در آیه ۳۵:۳۱ کتاب مقدس خروج کلمه حکمت و در آیه ۱۳:۵ کتاب مقدس خروج کلمه معروف و در شعر ۳۵ رضاقلی خان هدایت کلمات معروف و مشهور وجود دارند. افلاطون نویسنده کتاب حکیم، گفتگوی شبانه است. در توضیحات لقمان حکیم در ویکیپدیا بیان شده: «لُقمان غلامی بود که در سرزمین سودان که آن موقع جزو امپراتوری حبشه بود، به دنیا آمد و در زمان داوود پیامبر میزیستهاست.» صادق هدایت کتاب «مرداب حبشه» نوشته گاستون شرو را ترجمه کرده است. در ادامه مقاله ویدئویی آمده که در آن الهی قمشهای به داوود(ع) اشاره میکند. مدت زمان این ویدئو ۶:۵۲ است. بیان گردید که در قرآن عبارت عروه الوثقی در آیات ۲۵۶ سوره بقره و ۲۲ سوره لقمان ذکر شده است. ارقام اعداد ۲۵۶ و ۶:۵۲ مشترک هستند. در شعر ۱ بوستان سعدی کلمه پادشاهان و در آیات ۱۳:۵ و ۳:۱۵ کتاب مقدس خروج و در برگ ۳۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه اجداد و در برگ ۳۱۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه جد و در برگ ۵۳۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمات اجداد و نیاکان و در برگ ۳۱۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه وفا وجود دارد. آیه ۱۵:۳ کتاب مقدس ۱ پادشاهان بیان میکند: «او مانند جدش داوود کاملاً به خداوند خدای خود وفادار نبود و مرتکب همه گناهانی که پدرش شده بود، گشت.»
اشتباه کردیم
استاد طاهری بیان میکنند که الرحیم در بسم الله الرحمن الرحیم بیانگر رحمت خاص خداوند یا مرگ است که حرکت در راه کمال را تضمین میکند. در برگ ۳۵ کتاب والکیریها کلمات خاص و مرگ و در غزل ۱۳۵۱ تبریزی و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در برگ ۱۵۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه مرگ و در برگ ۳۱۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه تضمین وجود دارد. در توضیحات بسم الله الرحمن الرحیم در ویکیپدیا به امیرعباس هویدا اشاره شده است. در مقاله به ارتباط بین امیرعباس هویدا و سوره یوسف و حجرالیمامه یا حجر اشاره گردید. در آیه ۱ سورههای یوسف و حجر حرف مقطعه الر به بسم الله الرحمن الرحیم اشاره میکند. در ابتدای کلمات الرحمن الرحیم حرف مقطعه الر قرار دارد. در توضیحات امیرعباس هویدا در ویکیپدیا بیان شده که شخصی به نام کریمی تیر خلاص به جمجمه یا مغز هویدا زد. در برگ ۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه عباس و در شعر ۱ بوستان سعدی کلمه کریم و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمه مغز در برگ ۱۵۳ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه خلاص وجود دارد. در توضیحات حسین منصور حلاج در ویکیپدیا ابیات زیر از حافظ و اقبال لاهوری آمدهاند که در آنها کلمات هویدا و فتنه ذکر شدهاند. هویدا قربانی فتنه خمینی گردید. با فتنه خمینی افراد وطندوست و خادم و با سابقه درخشان در سازندگی ایران مانند محمدرضا شاه پهلوی مجبور به ترک کشور شدند و دولت به دست جنایتکاران و قاتلان افتاد. در غزل ۱۵۳ حافظ و در قصیده ۱۳۵ سوزنی سمرقندی کلمه شاه و در شعر ۱ بوستان سعدی کلمات شاه، خدمت و مور و در مقاله کلمات نمل، مور و مورچه و در باب ۱۵۳ انجیل برنابا و در غزل ۱۳۵ سعدی و در برگ ۱۵۳ کتاب زهیر کلمه خدمت و در آیه نور و ترجمههای الهی قمشهای، فولادوند و انصاریان و در غزل ۱۵۳۱ تبریزی کلمه درخشان و در برگ ۵۳ کتاب کیمیاگر کلمه درخشید وجود دارد. مورچه نماد خدمت است. خمینی مدتی به فرانسه و پاریس تبعید شده بود. در ادامه مقاله کلمه فرانسه و در برگ ۳۱۵ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه پاریس وجود دارد. مصطفی فرزانه نویسنده کتاب «خانه تبعید» است. مصطفی فرزانه نویسنده، فیلمساز و متفکر ایرانی مقیم پاریس بود. در مقاله به ارتشبد قرهباغی اشاره شده است. در توضیحات بیبیسی فارسی در ویکیپدیا بیان شده: «ارتشبد عباس قرهباغی به ویلیام سالیوان سفیر وقت آمریکا، گفته بود: «یک طرح عملیات براندازی کامل علیه دولت ایران اجرا میشود و روزبروز هم شدیدتر میگردد. این همه تبلیغات که به وسیله بیبیسی علیه دولت و به نفع مخالفان و آقای خمینی صورت میگیرد چیست؟». قرهباغی در ملاقاتش با آنتونی پارسونز نیز مسئله تبلیغات رادیو بیبیسی علیه دولت ایران را مطرح میکند و میگوید با روابط حسنه دو کشور مغایرت دارد آیا ممکن است به نشانه دوستی متقابل، درباره برنامه این رادیو اقدام کنید تا دولت حاضر در انجام برنامههای اصلاحی خود موفق گردد؟ سفیر در جواب اظهار داشت: متأسفانه این مطلب صحیح است ولی رادیو بیبیسی یک رادیوی آزاد است اگر چه بودجه و هزینهاش را دولت انگلستان میپردازد، ولی در کیفیت برنامههای آن، دولت نمیتواند دخالت داشته باشد. حتی غالباً علیه خود دولت انگلستان هم مطلب پخش مینماید و همیشه بهطور آزاد عمل میکند!. قرهباغی مینویسد: «جریان مذاکرات و اظهارات سفیر بریتانیا را به اعلیحضرت عرض کردم. در مورد بیبیسی فرمودند: «بلی، متأسفانه همیشه همین جواب را دادهاند.»» در برگ ۵۳ کتاب الف کلمه متاسفانه و در باب ۱۳۵ انجیل برنابا کلمه متاسف وجود دارد. در برگ ۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه فتنه و در برگ ۳۵ کتاب زهیر و در برگ ۵۳ کتاب کیمیاگر کلمه انگلیسی و در ادامه مقاله کلمات انگلیس و حسادت ذکر شدهاند. دلیل همدستی رژیم انگلیس و بیبیسی با فتنه خمینی حسادت به عظمت تاریخ ایران و پیشرفتهای ایران در دوران محمدرضاشاه پهلوی بوده است. رژیم انگلیس علاوه بر حسادت، چشم طمع نیز به منابع ایران داشته است. فرمان دهم لوحهای ده فرمان این است که چشم طمع به مال و ناموس همسایه نداشته باش. در غزل ۱۳۵۷ صائب تبریزی کلمه لوح و در شعر ۱ بوستان سعدی کلمه فرمان و در غزل ۲۲۴ حافظ کلمه طمع و در غزل ۱۵۳ شاه نعمت الله ولی و در برگ ۱۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه جاه یا طمع و در برگ ۵۳ کتاب الف و در برگ ۱۵۳ کتاب زهیر و در برگ ۳۵ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه همسایه وجود دارد. داستایفسکی نویسنده کتابهای «شوهر حسود» و «دزد شرافتمند» است. رژیم انگلیس دزد و غارتگر است. در بیت ۱۴ شعر ۱ بوستان سعدی کلمه یغما و در غزل ۱۴ یغمای جندقی و در باب ۱۵۳ انجیل برنابا کلمه دزد و در برگ ۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه غارت وجود دارد. در خبر زیر از پیشخوان با عنوان «قربانی ملکه حسود» بر اساس روزنامه وطن امروز و فیلم اسپنسر به حسادت الیزابت دوم به دایانا اسپنسر اشاره میکند. در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات وطن و امروز ذکر شدهاند. در ادامه مقاله بیان شده که سوره قصص ۱۴۴۳ کلمه دارد. الیزابت دوم متولد سال ۱۳۴۴ هجری قمری است. رقمهای اعداد ۱۳۴۴ و ۱۴۴۳ مشترک هستند. در مقاله کلمه تاج ذکر شده است. در خبر پیشخوان به سریال تاج درباره الیزابت دوم اشاره شده است. تاجگذاری الیزابت دوم در سال ۱۹۵۳ است. سوره قصص ۵۹۳۱ حرف دارد. رقمهای اعداد ۱۹۵۳ و ۵۹۳۱ مشترک هستند. در ادامه مقاله بیان شده که در سوره قصص به قارون اشاره شده است. در ویکیپدیا بیان شده: «قارون از افراد بنیاسرائیل (مصر باستان)، معاصر موسی پیامبر و به قولی پسرعموی وی بود. قارون جاهطلب، بخیل، حسود و بسیار ثروتمند بود، آنچنانکه چند تن زورمند زیر بار کلیدهای مخازن و دفاتر حساب اموالش زانو میزدند. هرچند او را اندرز میدادند که به مال دنیا مغرور نشود، و آن را در راه خیر مردم صرف کند، نمیپذیرفت.» در مقاله کلمه ناموس ذکر شده است. یهودیان کتابهای پنجگانه موسی(ع) را ناموس موسی(ع) مینامند. در غزل ۱۳۵۷ تبریزی به افلاطون اشاره شده است. یکی از کتابهای افلاطون نوامیس است. در روزنامه وطن امروز که در خبر سایت پیشخوان آمده عکس ابراهیم رئیسی مشخص است. ابراهیم رئیسی مردم معترض را مگس خطاب کرد. در مقاله به سوره حج اشاره شده است. در سوره حج و در شعر ۱ بوستان سعدی و در غزل ۲۲۴ حافظ کلمه مگس وجود دارد. جمله ابراهیم رئیسی باعث شده مردم با مگس یاد ابراهیم رئیسی میافتند. در مقاله کلمه هما و در باب ۱۳۵ انجیل برنابا کلمه ناطقند و در برگهای ۳۵ و ۳۵۱ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه انتقاد و در باب ۳۵ انجیل برنابا و در غزل ۱۵۳ سعدی و در غزل ۱۳۵ فیض کاشانی و در برگ ۱۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه اندیشه و در غزل ۱۵۳ فیض کاشانی کلمه پشیمان وجود دارد. در توضیحات هما ناطق در ویکیپدیا بیان شده: «ناطق در این سالها به نقد اندیشهها و کردههای سیاسی خود بهویژه در دوران انقلاب پرداخت و از مشارکت خود در آن اظهار پشیمانی کرد. وی در این باره با بیان اینکه پرونده او با توجه به اینکه هم مدرّس بود و هم محقّق نابخشودنیتر است، گفته بود: گه زدم. و به قول صادق هدایت اکنون آن گه را «قاشق قاشق» میخورم و پشیمان از خیانت به ایران، گوشهای خزیدهام تا چه پیش آید.» در برگ ۳۵ کتاب کیمیاگر عبارت «بدون اینکه بیندیشد» وجود دارد. شواهد نشان میدهد که مردم به پیشرفتهای دوران محمدرضا شاه قانع نبودند و به حرفهای پوچ خمینی طمع کردند و بدون اندیشه و آگاهی و همانند افراد کر، لال و کور به فتنه خمینی رای آری دادند. در برگ ۳۵ کتاب والکیریها و در مقاله کلمات آگاهی و حرف و در شعر ۱ بوستان سعدی کلمات حرف، صم و بکم و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمه لال و در غزل ۱۵۳ حافظ کلمه رای و در برگ ۱۵۳ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمات حرفهایش و بله در برگ ۱۳۵ کتاب والکیریها کلمه بله و در برگ ۳۵۱ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه آره و در برگ ۳۵ کتاب الف کلمات بله و خطا و در مقاله کلمات خطا و اشتباه ذکر شده است. اشو نویسنده کتابهای «الماس آگاهی» و «بگو آری!» است. صادق هدایت نویسنده کتاب «بوف کور» است. در برگ ۱۵۳ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمات بوف کور و چاپ ذکر شدهاند. کتاب بوف کور در سال ۱۳۱۵ چاپ شده است. فتنه سال ۱۳۵۷ خطا و اشتباه بوده است. اگر عبارت «اشتباه کردیم» را به اعداد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۵۳ میشود. «و اینک نگهبانی او پایان یافت» عنوان یکی از قسمتهای سریال بازی تاج و تخت است. در برگ ۱۳۵ کتاب والکیریها کلمات بازی و نگهبان و در غزل ۱۵۳۷ صائب تبریزی کلمه فرمانده و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در برگ ۱۵۳ کتاب والکیریها کلمه ضعیف و در برگ ۳۱۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در غزل ۱۴ یغمای جندقی کلمه ضعف و در برگ ۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمات فتنه و بغداد و در برگ ۳۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه جبهه وجود دارد. خمینی با اعدام فرماندهان، افسران و نگهبانان بالیاقت، ایران را ضعیف کرد و موجب گردید که صدام از رژیم بعث عراق به کشور حمله کند. کلمه جبهه به جنگ ایران و رژیم بعث عراق اشاره میکند. ارقام عددهای ۱۳۵۷ و ۱۵۳۷ مشترک هستند.
گفت آن یار کزو گشت سر دار *** بلند جرمش این بود که اسرار هویدا میکرد (حافظ)
کم نگاهان فتنهها انگیختند *** بنده حق را بدار آویختند (اقبال لاهوری)
در توضیحات دریاچه هامون در ویکیپدیا بیان شده: «حقابه ایران از هیرمند، به دادخواست حقوقی ایران از آب رودخانه هیرمند در منطقه سیستان اشاره دارد. پس از شکست گفتگوهای بسیار میان سران حکومتی ایران و افغانستان در سالهای ۱۳۰۹ و ۱۳۲۷، با رأی کمیسیون بررسی حقابه هیرمند به نام به کمیسیون دلتا، قراردادی در سال ۱۳۵۱ میان امیرعباس هویدا، نخستوزیر وقت ایران و محمدموسی شفیق، نخستوزیر وقت افغانستان در کابل به امضاء رسید» در غزل ۱۵۳ حافظ کلمه رای و در برگ ۳۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمات وزیر، وقت و امضاء و در برگ ۳۵۱ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه امضاء وجود دارد. در برگ ۳۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا به شهرهای هرات و بلخ در افغانستان اشاره شده است. جواد نوربخش نویسنده کتاب «پیران بلخ» است. ارقام عددهای ۱۳۵، ۱۵۳، ۳۱۵ و ۱۳۵۱ مشترک هستند. تفاوت عددهای ۳۰۹، ۹۰۳ و ۱۳۰۹ رقم ۱ است. در مقاله به عدد ۱ اشاره شده است. در ادامه مقاله عددهای ۱۲۷۳ و ۱۳۷۲ ذکر شدهاند. ارقام عددهای ۱۲۷۳، ۱۳۲۷ و ۱۳۷۲ مشترک هستند. در غزل ۱۳۰۵ صائب تبریزی کلمه بدخشان و در غزل ۱۵۳ حافظ کلمه خاور وجود دارد. در توضیحات بدخشان در ویکیپدیا بیان شده: «بَدَخشان سرزمینی شامل پارهای از شمال خاوری افغانستان و جنوب خاوری تاجیکستان میباشد.» در توضیحات دریاچه هامون در ویکیپدیا بیان شده « شرح اسطوره ای بزرگ شدن دریای وروکشه توسط افراسیاب که سنتهای پهلوی آن را تأیید میکنند در واقع دارای نوعی رابطه با برخی حقایق یعنی انجام یک سلسه کارهای نهر کشی و آبراه سازی در کنار رودخانه هیرمند که مساحت دریاچه را گسترده کرده است. انعکاس این عملیات در نام اوستایی خود رودخانه هلمند /هیرمند /هئتومنت به معنای “دارای سدهای بسیار” نیز دیده میشود” که به دریای کیانسه میریزد» در قصیده ۱۳۵ سمرقندی کلمه افراسیاب و در مقاله کلمات بزرگ، دریا، رود، سلسله، سنت و پهلوی ذکر شدهاند. در زیر خبری از صدای آمریکا با عنوان «اختلاس با طعم «چای دبش» در سایه سکوت مجلس؛ واکنشها: از «جیب مردم» است» برای تاریخ ۱۴ آذر آمده است. در مقاله عدد ۱۴ و کلمات آذر، سایه و مجلس و در برگ ۵۳ کتاب والکیریها کلمات صدا و سکوت و در آیه ۱۵۳ سوره آل عمران و در برگ ۱۳۵ کتاب والکیریها و در برگهای ۵۳ و ۳۵۱ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه صدا و در برگ ۳۵۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه سکوت و در برگ ۵۳ کتاب مکتوب کلمه ساکت و در برگ ۳۵ کتاب کیمیاگر کلمات صدا، سکوت، چای و جیب و در غزل ۳۱۵ فروغی بسطامی کلمه جیب ذکر شده است. اشو نویسنده کتابهای «یک فنجان چایی» و «صوفی مرد راه: آوازه سکوت» است. در خبر زیر بیان شده: «بهنام امینی، فعال سیاسی، با یادآوری سخنی از امیرعباس هویدا، نخستوزیر دوره محمدرضا شاه پهلوی که دوره کار او با رشد و شکوفایی اقتصادی همراه بود، در رسانه اجتماعی ایکس نوشت: «به قلههای فساد نزدیک شدهاند، رکورد اختلاس دزدی و فساد در تاریخ ایران با یک چای دبش شکسته شد، این ادعای خامنهای که به قلهها نزدیک شدهایم را مقایسه کنید با سخن هویدا نازنین که میگفت ما نمیخواهیم مردم را ناراحت کنیم!»» در غزل ۱۴ یغمای جندقی کلمه دزد وجود دارد.
https://www.pishkhan.com/news/248095
https://ir.voanews.com/a/financial-corruption-embezzlement-iran-economy-poverty/7385429.html
معجزه دو نیم شدن ماه و معجزه رقص خورشید
اسرار فاطیما در کشور پرتغال اتفاق افتاده است. در برگ ۳۱۵ کتاب آشنایی با صادق هدایت و در برگ ۳۵۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه تلفن وجود دارد. پیش شماره تلفن کشور پرتغال ۳۵۱ است. اسرار فاطیما در سال ۳۵ یا ۱۳۳۵ قمری رخ داده است. ارقام عددهای ۳۵۱ و ۱۳۳۵ مشترک هستند. شهر فاطیما نامش را از شاهزادهای به همین نام گرفته که او هم نام فاطمه(ع) دختر پیامبر(ص) را داشته است. در سوره نجم کلمات دختر و پیامبر و در برگ ۳۱۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمات فاطمه و دختر و در برگ ۵۳ کتاب الف و در برگ ۱۵۳ کتاب والکیریها و در برگ ۳۱۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه و در قطعه ۹ حافظ کلمه دختر وجود دارد. نقاشی «دختر روستایی» اثر صادق هدایت است. صادق هدایت نویسنده کتاب «پروین دختر ساسان» است. سوره نجم ۳۵۱ کلمه دارد. سوره نجم سوره ۵۳ قرآن است. در کتاب کیمیاگر کلمه فاطمه ۳۵ بار تکرار شده است. در شعری از شاه نعمت الله ولی که در ادامه مقاله آمده کلمه کیمیا وجود دارد. فاطمه(ع) متولد سال ۳۵ عام الفیل است. در ادامه مقاله به قریش اشاره شده است. در سوره قریش کلمه فیل وجود دارد. در توضیحات آیه نور یا آیه ۳۵ سوره نور در ویکیپدیا بیان شده که منظور از کلمه مشکاه در آیه نور فاطمه(ع) است. معجزه پیامبر(ص) و شق القمر اینگونه بوده که مردم آن ناحیه یا منطقه تصور کردند که ماه دو نیم شده است. صادق هدایت نویسنده کتاب «سرگذشت ماه» است. معجزه دو نیم شدن ماه شبیه معجزه رقص خورشید بوده است. در برگ ۱۵۳ کتاب مکتوب کلمه معجزه و در غزل ۱۳۵ افسر کرمانی و در برگ ۳۵ کتاب مکتوب و در مقاله کلمات ماه و خورشید و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی کلمات بدر یا ماه کامل و خورشید و در باب ۵۳ انجیل برنابا کلمات ماه و آفتاب و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات ماه، آفتاب و اسرار و در شعر ۱ بوستان سعدی کلمات مه، آفتاب و اسرار و در برگ ۳۵ کتاب الف کلمات مریم عذرا و معجزه و در غزل ۱۵۳ حافظ کلمات خورشید و رقص و در برگ ۵۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه رقصنده و در غزل ۱۵۳ شاه نعمت الله ولی و در برگ ۳۵۱ کتاب زهیر کلمه اسرار و در برگ ۳۵۱ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمات اسرار و تصور و در غزل ۳۵۱ سعدی و در برگ ۳۵۱ کتاب آشنایی با صادق هدایت و در برگ ۵۳۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه تصور وجود دارد. معجزه مریم مقدس و اسرار فاطیما نیز اینگونه بوده که مردم آن ناحیه تصور کردند که خورشید در حال رقصیدن است. در سایت انجمن کلیمیان تهران که لینک آن در ادامه آمده بیان شده: «انجیل دیگر، از کودکی مریم عذرا صحبت میکند که به روی پلکان مذبح رقصیده است» در غزل ۱۵۳۱ تبریزی کلمه انجمن و در غزل ۳۵۱ سعدی کلمه دیگر و در برگ ۵۳ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه پلکان وجود دارد. در توضیحات سماع در ویکیپدیا بیان شده: «نخستین بار در شاهنامه به سماع به معنی پرستش با وجد برمیخوریم که توسط کیخسرو کیانی انجام گرفت که پنج هفته به سماع پرداخت چنین پنج هفته خروشان به پای همی بود بر پیش گیهان خدای و این راه و شیوه که خواندن و ستایش خداوند در حالت خوشی و مستی در فرهنگ اسلامی نیست بلکه از فرهنگ نخستین آریاییان است و همچنین در فرهنگ یهود نیز یافت میشود که داوود خدا را با نوای چنگ ستایش میکرد مسلم است که سماع و رقص مذهبی برای خداوند، ریشه در تاریخ کهن دارد. در آیاتی از تورات، به سماع داوود اشاره شدهاست که «به حضور خداوند جست و خیز و رقص میکرد» همچنین در انجیل نیز به رقص و سماع مریم بر روی پلکان مذبح اشاره شدهاست.» در مقاله کلمات شاهنامه و خسرو کیانی و در غزل ۱۵۳ حافظ کلمات خسرو و رقص و در برگ ۱۳۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در قطعه ۹ حافظ کلمه سماع و در شعر مجلس اول سعدی کلمه خروش و در برگ ۱۳۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمات هفته، خروش و فرهنگ و در برگ ۱۳۵ کتاب مکتوب کلمه یهودیان و در برگ ۳۵۱ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه یهودیها و در مقاله کلمات خوش، مست و ریشه و در برگ ۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در برگ ۱۵۳ کتاب زهیر و در برگ ۳۵ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه تاریخ و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی کلمه کهن وجود دارد. پنج هفته معادل ۳۵ روز است. در بابهای ۳۵ و ۵۳ انجیل برنابا و در آیه ۱۳:۵ کتاب مقدس خروج و در غزل ۱۵۳ حافظ و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی و در غزل ۱۳۵ فیض کاشانی و در غزل ۵۱۳ سیف فرغانی و در برگ ۳۱۵ کتاب زهیر و در شعر ۱ بوستان سعدی و در برگ ۳۵ کتابهای کیمیاگر و تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه روز وجود دارد. فریدون فرهودی کارگردان مجموعه تلویزیونی «یکی از این روزها» است. اگر عبارت «حلقه قونیه ۱» را در اینترنت جستجو کنیم به ویدئو زیر با عنوان «بررسی حلقه قونیه یک – رقص سماع قونیه» میرسیم. مدت زمان ویدئو زیر در گوگل ۱۰:۲۲ نشان داده میشود. در ادامه مقاله عددهای ۲۰/۱۲ و ۲۱۲۰ ذکر شدهاند. ارقام عددهای ۱۰:۲۲، ۲۰/۱۲ و ۲۱۲۰ مشترک هستند. مدت زمان ویدئو اصلی یک ثانیه با آنچه در نتیجه گوگل نشان داده میشود تفاوت دارد. در برگ ۳۵ کتاب والکیریها کلمات فیلم و اصلی و در برگ ۱۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در برگ ۵۱۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه تفاوت و در برگ ۱۳۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه متفاوت وجود دارد. اگر عبارت «حلقه قونیه ۱» را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۳۵ میشود. ارتباط یا حلقه سماع یا قونیه ۱ و میراث خسرو کیانی نوعی رقص است که موجب وجد و سرور میشود. در برگهای ۳۱۵ و ۳۵۱ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه قونیه و در برگ ۳۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه سرور وجود دارد. اشو نویسنده کتاب «مراقبه هنر وجد و سرور» است. در ویدئو زیر استاد طاهری به همفاز شدن با کیهان اشاره میکنند. حلقه همفازی کیهانی و میراث مریم مقدس باعث شارژ شدن، رفع خواب، خستگی، نخوت، اضطراب، نگرانی و پریشانی میشود. در برگ ۵۳ کتاب کیمیاگر کلمه کیهان و در مقاله کلمه خواب و در برگ ۵۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه خفتگان و در غزل ۱۴ حافظ و در غزل ۱۳۵ سعدی و در غزل ۳۱۵ فروغی بسطامی و در برگ ۳۱۵ کتاب زهیر کلمه خسته و در غزل ۱۵۳۱ صائب تبریزی کلمه نگران و در برگ ۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه پریشانی وجود دارد. حلقهها میراث عرفانی بشر و مزد شور، شوق، ذوق و اشتیاق زنان و مردان عاشق خداوند یا انبیاء هستند که به ما ارث رسیدهاند. در برگ ۳۵ کتاب کیمیاگر و در برگ ۱۳۵ کتاب الف کلمه حلقه و در برگ ۱۵۳ کتاب والکیریها کلمه میراث و در غزل ۱۵۳ عراقی و در غزل ۳۱۵ فروغی بسطامی و در غزل ۱۳۰۵ صائب تبریزی و در برگ ۱۵۳ کتاب زهیر کلمه شوق و در برگ ۵۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه اشتیاق و در غزل ۱۳۵ شاه نعمت الله ولی کلمه ذوق و در برگ ۱۳۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمات شور، شوق، ذوق و عاشقانه و در مقاله کلمات زنان و مردان و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمه انبیاء وجود دارد. ارتباطهای مختلفی در عرفان کیهانی حلقه وجود دارند که در تمام جنبههای مثبت زندگی به فرد کمک میکنند و مسیر رشد و تعالی فرد را هموار میکنند. در این خصوص به کتاب «انسان از منظری دیگر» نوشته استاد محمد علی طاهری مراجعه فرمایید که لینک آن در ادامه آمده است. در بابهای ۳۵، ۱۳۵ و ۱۵۳ انجیل برنابا و در آیه ۱۱۵:۱۳ انجیل برنابا و در برگ ۱۵۳ کتاب مکتوب و در برگهای ۱۵۳، ۵۱۳ و ۵۳۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه انسان و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی کلمه منظر و در غزل ۳۵۱ سعدی کلمه دیگر وجود دارد. افلاطون نویسنده کتاب حقیقت انسان است. در ویدئو زیر استاد طاهری بیان میکنند که کسانی که رقص سماع را انجام میدهند همساعت میشوند. در مقاله کلمه ساعت ذکر شده است. در ویدئو زیر استاد طاهری به همزبانی اشاره میکنند. در مقاله کلمه زبان ذکر شده است.
https://iranjewish.com/Essay/Essay182_31_Shoor.htm
https://www.youtube.com/watch?v=advhxa_5IQk
ارتباط بین معجزه خورشید و صلح بین اوکراین و روسیه
در برگ ۳۵۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمات پاپ و اسقف اعظم و در برگ ۱۳۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه عبارت «اسقف اعظم» وجود دارد. در توضیحات پاپ فرانسیس در ویکیپدیا بیان شده: «وی به رقص سنتی آرژانتین، یعنی تانگو علاقه دارد. او در این مورد گفته است: «در جوانی تانگو میرقصیدهام.»» در مقاله کلمات رقص و سنت و در برگهای ۱۳۵ و ۳۱۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در برگ ۱۵۳ کتاب زهیر و در برگ ۳۵ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه علاقه و در غزل ۱۳۵۱ تبریزی کلمه علایق وجود دارد. پاپ فرانسیس متولد سال ۱۳۱۵ خورشیدی و سال ۱۳۵۵ قمری است. ارقام عددهای ۱۳۱۵، ۱۳۳۵ و ۱۳۵۵ مشترک هستند. در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در غزل ۱۵۳۷ صائب تبریزی کلمه خبر و در برگ ۳۵۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمات خبر و پاپ و در آیه ۱۳:۵ انجیل برنابا و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی و در برگ ۳۵ کتاب کیمیاگر و در برگ ۱۳۵ کتاب عطیه برتر و در برگ ۳۵۱ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در برگ ۳۱۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه دعا و در غزل ۱۴ یغمای جندقی و در برگ ۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه صلح و در برگ ۳۵۱ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه روسیه وجود دارد. در خبر زیر از خبر آنلاین با عنوان «اشاره پاپ به «اسرار فاطیما» در دعا برای اوکراین و روسیه؛ آیا جنگ هستهای در راه است؟» بیان شده «پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیک های جهان روز گذشته مراسم دعای ویژه برای اوکراین را که به یک پیشگویی آخرالزمانی یک قرن پیش درباره صلح و روسیه برمیگردد اجرا کرد. این مراسم ریشه در واقعه دیده شدن مریم باکره توسط سه کودک دهقان پرتغالی در روستای فاطیمای این کشور در سال ۱۹۱۷ دارد.» اشو نویسنده کتاب «کودک نوین» است. در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در غزل ۱۵۳ سعدی کلمه واقعه و برگ ۱۵۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه ریشه و در برگ ۵۳۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه کودک و در برگ ۵۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمات کودک و داستایفسکی وجود دارند. داستایفسکی نویسنده کتابهای «ماریِ دهقان»، «روستای استپانچیکو» و «رؤیای عموجان » است. در برگ ۱۵۳ کتاب زهیر کلمه ماری و در برگ ۳۵ کتاب زهیر کلمه رویا وجود دارد. در خبر زیر بیان شده: «داستان فاطیما به بهار سال ۱۹۱۷ برمی گردد، همزمان با جنگ جهانی اول که خونریزی، بیماری و مرگ سراسر اروپا را فرا گرفته بود لوسیا سانتوز ده ساله و عمو زاده هایش جسینتا و فرانسسکو مارتو سه کودک چوپان ناگهان در صحرا و در منطقه فاطیما با چهره نورانی و آسمانی مواجه می شوند که خود را مریم باکره معرفی می کند.» در کتاب کلمات داستان، فاطیما، بهار، کودک، چوپان، صحرا، منطقه، نور، آسمان، جنگ، اول و مرگ و در باب ۵۳ انجیل برنابا کلمه خونریز و در برگ ۱۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه بیماری و در غزل ۱۵۳۱ تبریزی و در برگ ۳۵۱ کتاب زهیر کلمه چهره وجود دارد. اسرار فاطیما در مورد برقراری صلح بین اوکراین و روسیه است. در برگ ۵۳ کتاب کیمیاگر عبارت «پایان جنگ» وجود دارد. پیام رسول اکرم(ص) سلام، صلح و دوستی است. در آیه ۳۵ سوره نور به درخت زیتون و در غزل ۱۳۰۵ صائب تبریزی به کبوتر اشاره شده که نماد صلح هستند. در توضیحات شاخه زیتون در ویکیپدیا بیان شده: «شاخه زیتون معمولاً نماد صلح یا پیروزی است و در طول تاریخ توسط عروس و دوشیزگان استفاده میشد. این نماد که در فرهنگ غربی است، ریشه از آداب و رسوم یونان باستان دارد، و با اینحال با رشد در حوزه مدیترانه در هر فرهنگ و مذهب پیدا شدهاست» در آیه ۱۳۵ سوره انعام و در آیه ۱۵۳ سوره آل عمران کلمه پیروزی و در قطعه ۹ حافظ و در برگ ۳۱۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در برگ ۳۵۱ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه عروس و در مقاله کلمه ریشه و در برگ ۱۵۳ کتاب زهیر کلمه تاریخ و در برگ ۳۵۱ کتاب زهیر و در برگ ۵۱۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه رشد و در برگ ۱۳۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمات فرهنگ و یونان ذکر شدهاند. در مقاله و در خبر خبرآنلاین کلمه صحرا وجود دارد. نازنین بنیادی در فیلم «رقصنده صحرا» بازی کرده است. در فیلم «جنگ چارلی ویلسون» نازنین بنیادی نقش یک زن افغان را بازی کرده است. در برگ ۳۵۱ کتاب زهیر کلمه فیلم و در برگ ۳۵ کتاب والکیریها کلمات فیلم و بازیگر سینما و در برگ ۱۳۵ کتاب زهیر کلمه بازیگر و در برگ ۵۳ کتاب زهیر و در برگ ۳۱۵ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه سینما وجود دارد. فیلم جنگ چارلی ویلسون درباره جنگ شوروی در افغانستان است. در برگ ۳۵۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه نماینده وجود دارد. در این فیلم نماینده دموکرات آمریکا با افزایش کمکهای مالی و نظامی برای جنگ، باعث خروج شوروی از افغانستان میشود. در آیه ۱۵:۳ کتاب مقدس خروج کلمه جنگ وجود دارد. در غزل ۵۱۳ سیف فرغانی کلمه معدن وجود دارد. در زیر خبری از ایران اینترنشنال با عنوان «چرا مواد معدنی اوکراین در حفظ کمکهای نظامی آمریکا مهم است؟» آمده است. اگر عنوان این خبر با به اعداد ابجد کبیر و وسیط تبدیل کنیم حاصل ۳۸۲۴ و ۲۲۴ میشود. در ادامه مقاله عدد ۲۲۴ ذکر شده است. مختصات شمالی پرتغال در ویکیپدیا ۳۸۴۲ ذکر شده است. اگر آیه نور و ترجمه انصاریان را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۳۴۴۸۲ میشود. ارقام عددهای ۳۸۲۴، ۳۸۴۲ و ۳۴۴۸۲ مشترک هستند. در برگ ۱۳۵ کتاب عطیه برتر کلمه ترجمه وجود دارد. اگر آیه نور و ترجمه خرمشاهی را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۲۹۱۰۶ میشود. اسرار فاطیما در سال ۱۲۹۶ میلادی اتفاق افتاده است. اگر عبارت «ارتباط بین معجزه خورشید و صلح بین اوکراین و روسیه» را به اعداد ابجد کبیر و صغیر تبدیل کنیم حاصل ۲۶۹۱ و ۱۳۵ میشود. بین عددهای ۱۲۹۶، ۲۶۹۱ و ۲۹۱۰۶ چهار رقم مشترک هستند. در مقاله بیان شده که پیش شماره تلفن کشور پرتغال ۳۵۱ است. در خبر ایران اینترنشنال به تلفن اشاره شده است. در خبر ایران اینترنشنال بیان شده: «خاکهای کمیاب در ساخت آهنرباهای با کارایی بالا، موتورهای الکتریکی و لوازم الکترونیکی مصرفی کاربرد دارند.» در مقاله کلمات خاک و آهن ذکر شدهاند. غرور و تکبر پوتین این تصور را برایش ایجاد کرده که میتواند اوکراین را اشغال کند. حجاب به معنی دوری از ادعا، خودنمایی، خودستایی، غرور، کبر، منت و منیت است. حلقه غسل تعمید روح و میراث یحیی(ع) به پاک شدن از این مسائل و رسیدن به بیخویشی و خاکی شدن کمک میکند. در غزل ۱۵۳ عراقی کلمات حجاب و خاک و در غزلهای ۱۳۵۱ و ۱۵۳۷ صائب تبریزی و در غزل ۵۱۳ سیف فرغانی و در غزل ۱۳۵ افسر کرمانی و در غزل ۱۳۵ میلی و در غزل ۱۴ یغمای جندقی کلمه خاک و در غزل ۱۳۵ میلی کلمات خاک و مدعی و در باب ۱۵۳ انجیل برنابا کلمه ادعا و در باب ۳۵ انجیل برنابا کلمات خاک و کبر و در باب ۱۳۵ انجیل برنابا کلمه متکبر و در غزل ۳۱۵ فروغی بسطامی کلمات خاک و منت و در غزل ۱۳۰۵ صائب تبریزی کلمه منت و در غزل ۱۵۳ در آیه ۱۳۱:۱۵ انجیل برنابا کلمه تکبر و حافظ کلمه غرور و در برگ ۳۵ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه ادعا و در برگ ۱۳۵ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه مدعا و در برگ ۱۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمات مدعی و غرور و در برگ ۵۳ کتاب عطیه برتر کلمات کبر و غرور و در برگ ۱۳۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمات خاک، ادعا، مدعی و مغرور وجود دارند. در مقاله به کلمه صوفیان اشاره گردید. در توضیحات سماع در ویکیپدیا و بخش «سماع در اشعار صوفیان» بیت زیر از دکتر جواد نوربخش آمده که در آن کلمه منت وجود دارد. در نام جواد نور بخش کلمات نور و بخش وجود دارند. در قصیده ۱۳۵ سمرقندی کلمات نور و بخش و در غزل ۱۴ یغمای جندقی کلمه بخش ذکر شده است. در برگهای ۵۳ و ۱۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در برگهای ۵۳ و ۱۳۵ کتاب والکیریها و در برگ ۵۳ کتاب کیمیاگر کلمه عصر و در مقاله کلمات جدید و ترجمه ذکر شدهاند. آیه ۳:۱۵ انجیل متی و ترجمه مژده برای عصر جدید – ویرایش ۲۰۲۳ بیان میکند: «بنابراین مناسب است که یک نفر از مردانی که شاهد رستاخیز او بوده، به جمع ما بپیوندد، یک نفر که پیوسته در تمام مدّتی که عیسای خداوند با ما رفتوآمد داشت، یعنی از زمان تعمید یحیی تا روزی که عیسی از میان ما بالا برده شد، در جرگۀ ما بوده باشد.» اگر این آیه را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۰۹۳۰ میشود. در مقاله عددهای ۱۳۰۹ و ۱۹۰۳ ذکر شدهاند. ارقام عددهای ۱۳۰۹، ۱۹۰۳ و ۱۰۹۳۰ مشترک هستند. در مقاله عددهای ۱۲۲ و ۲۲۱ ذکر شدهاند. آیه ۲:۱۲ کتاب مقدس کولسیان و ترجمه مژده برای عصر جدید – ویرایش ۲۰۲۳ بیان میکند: «شما در تعمید خود با مسیح مدفون شدید و بهوسیله ایمان به قدرت خدا که مسیح را پس از مرگ زنده گردانید، با او قیام کردید.» اگر این آیه را به اعداد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۳۰۹ میشود. در مقاله عدد ۳۰۹ ذکر شده است. در غزل ۱۳۵ سعدی کلمه نسخه و در شعر ۱ بوستان سعدی کلمه قدیم و در مقاله کلمه فارسی ذکر شده است. آیه ۲:۱۲ کتاب مقدس کولسیان و ترجمه نسخه قدیمی فارسی بیان میکند: «و با وی در تعمید مدفون گشتید که در آن هم برخیزانیده شدید به ایمان بر عمل خدا که او را ازمردگان برخیزانید.» اگر این آیه را به اعداد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۵۶۹۵ میشود. در ادامه مقاله عددهای ۵۶۹ و ۹۵۶ ذکر شدهاند. ارقام عددهای ۵۶۹، ۹۵۶ و ۵۶۹۵ مشترک هستند. در برگ ۳۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه اعمال و در برگ ۳۵ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه معاصران وجود دارد. آیه ۱:۲۲ کتاب کتاب مقدس اعمال رسولان بیان و ترجمه معاصر بیان میکند: «یعنی از زمانی که یحیی مردم را تعمید میداد، تا زمانی که عیسی از میان ما به بالا برده شد. زیرا یکی از این افراد باید با ما شاهد بر رستاخیز او باشد.»اگر این ایه را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۵۵۵۵ میشود. کلمه یحیی ۵ بار در قرآن ذکر شده است. ارقام عددهای ۵ و ۵۵۵۵ مشترک هستند. در مطلبی با عنوان «پایان عمر یحیی» از سایت ویکی فقه که لینک آن در زیر آمده بیان شده: «سرانجام شاه مغرور که دیوانه هوس و عشق به هیرودیا شده بود، دستور داد یک طشت طلا حاضر نمودند، به مأموران جلادش گفت: بروید و یحیی (علیهالسلام) را دستگیر کرده و به اینجا بیاورید. مأموران جلاد به سراغ او آمدند و او را دستگیر کرده و به مجلس شاه بردند، شاه در همانجا فرمان داد سر از بدن او جدا کردند و سر بریدهاش را در میان طشت طلا نهادند» در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات پایان، عمر، مجلس، مغرور و طشت وجود دارند. در توضیحات خیام در ویکیپدیا به نقل از پوتین بیان شده: «اگر میخواهی حکیمباشی با مردم با ملاطفت رفتار کن، حکمت خود را برای هیچکس ناگوار نکن» در قصیده ۱۳۵ سمرقندی کلمه حکیم و در شعر ۱ بوستان سعدی کلمات حکیم و عمل و در آیه ۱۳۵ سوره انعام و در آیه ۱۵:۱۳ انجیل برنابا کلمه عمل وجود دارد. جمله پوتین با عملکردش هیچ تناسبی ندارد. خرس روسی، یکی از نمادهای ملی روسیه است. «خرس و دوشیزه رعنا» و «اژدها و گرگ» عنوان قسمتهای از سریال بازی تاج و تخت هستند. در مقاله کلمه اژدها و در برگ ۵۳ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه گرگ و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی کلمات تاج و گرگ و در مطلب زیر از توضیحات هوش مصنوعی درباره قصیده ۱۳۵ سمرقندی در سایت گنجور کلمه تخت وجود دارد. حمله روسیه به اوکراین شبیه رفتار گرگها است. در غزل ۱۵۳ حافظ و در غزل ۱۳۵ سعدی و در برگ ۵۳ کتاب والکیریهای کلمه ساعت وجود دارد. ساعت خبر خبرآنلاین ۱۳:۰۷ است. سوره احزاب ۱۳۰۷ کلمه دارد. بخشی از سوره احزاب به اتفاقات جنگ احزاب (خندق) اختصاص دارد. در جنگ احزاب یا خندق قریشیان و ابوسفیان که به پیامبر(ص) در مدینه حمله کرده بودند مجبور به عقب نشینی شدند. در توضیحات جنگ یا غزوه خندق در ویکیپدیا بیان شده: «محمد پیامبر اسلام یکی از صحابه خود به نام سعد ابن معاذ را برای قضاوت برای سرنوشت بنی قریظه انتخاب کرد و سعد حکم داد که همه مردان بنی قریظه کشته شوند، املاکشان بین مسلمانان تقسیم شود و زنان و کودکان به اسارت برده شوند. این حکم توسط محمد تأیید شد و پیامبر اسلام عنوان داشت که این حکم بسیار به حکم خدا نزدیک است. پس از آن، وی دستور داد تا مجازات انجام شود و همه مردانی که به سن بلوغ رسیده بودند توسط علی بن ابیطالب گردن زده شدند.» این موضوع تحریف تاریخ است. در ویکیپدیا بیان شده که غزوه خندق در ۳۱ مارس یا ۵ ذیقعده اتفاق افتاده است. این دو عدد در کنار یکدیگر عدد ۵۳۱ را ایجاد میکنند. در توضیحات بنی قریظه در ویکیپدیا بیان شده: «ابن حجر عسقلانی، علت تضعیف ابن اسحاق از سوی مالک را نقل اینگونه داستانها میداند پس خود نیز جزء مخالفان این داستان قرار میگیرد.» در مقاله کلمات حجر، ضعیف و داستان ذکر شدهاند. ابن حجر عسقلانی متولد سال ۱۳۷۲ میلادی است. داستایفسکی متولد سال ۱۲۳۷ قمری در روسیه است. پوتین متولد سال ۱۳۷۲ هجری قمری است. در ویکیپدیا به طلاق گرفتن پوتین اشاره شده است. سوره طلاق ۱۲۷۳ حرف دارد. ارقام عددهای ۱۲۳۷، ۱۲۷۳ و ۱۳۷۲ مشترک هستند. در سوره احزاب و در برگهای ۳۵ و ۵۳ کتاب زهیر و در برگ ۵۳ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه طلاق وجود دارد. طلاق باید به عنوان آخرین راه حل در نظر گرفته شود. در آخرین آیه سوره طلاق به هفت آسمان یا جهانهای عدم یا آخرین مرحله کمال اشاره شده است. شماره نزول سوره طلاق ۹۹ است. بیان گردید که ۹ جهان عدم وجود دارد. ارقام عددهای ۹ و ۹۹ مشترک هستند. آیه ۳۱:۱۵ کتاب مقدس خروج و ترجمه معاصر بیان میکند: «در هفته فقط شش روز کار کنید و روز هفتم که روز مقدّس خداوند است استراحت نمایید. هر کسی در این روز کار کند کشته خواهد شد.» بخش آخر این آیه به کتاب مقدس خروج اضاف شده است. اگر عبارت «هر کسی در این روز کار کند کشته خواهد شد» را به اعداد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۲۷۱۳ میشود. ارقام عددهای ۱۲۳۷، ۱۲۷۳، ۱۳۷۲ و ۲۷۱۳ مشترک هستند. در آیه ۱۳۵ سوره زنان و در آیه ۱۳۵ سوره بقره کلمه تحریف وجود دارد. منظور از روزهای ششم و هفتم آفرینش مرحله جهانهای عدم است. در داستان آفرینش بیان شده که خداوند روز هفتم استراحت کرد. این مطلب به صورت داستانی میخواهد بیان کند که روز ششم و هفتم بیانگر یک مرحله هستند.
https://www.khabaronline.ir/news/1615894
https://www.iranintl.com/202502119660
مگر ما و منت گردد فراموش *** روی در بحر وحدت مست و مدهوش (دکتر جواد نوربخش)
الکسی ناوالنی
در برگ ۳۵ کتاب الف به تونس اشاره شده است. در توضیحات تونس در ویکیپدیا بیان شده: «انتهای شرقی کوههای اطلس و قسمتهای شمالی صحرای بزرگ آفریقا بخشی از این کشور است و عمده قلمروی باقیمانده آن قابل کشت و زراعت میباشد.» در مقاله کلمات کوه، صحرا، بزرگ و آفریقا و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات اطلس و زراعت ذکر شدهاند. در توضیحات تونس در ویکیپدیا بیان شده: «در شمال غربی تونس کوههایی کمارتفاع (دنباله شرقی رشتهکوههای اطلس) وجود دارند که بلندای هیچیک از ۱۵۴۴ متر فراتر نمیرود. تونس همچنین دارای چند دریاچه فصلی زمستانی است که تابستانها خشک و پوشیده از نمک هستند؛ و با توجه به تأثیر مطلوب دریای مدیترانه و ارتفاع کوههای شمالی از آب و هوای معتدل مدیترانهای برخوردار میباشد و خوش آب و هواترین کشور شمال آفریقاست.» در مقاله کلمات کوه، دریاچه، زمستان، خشک و آفریقا و در قطعه ۹ حافظ کلمه ارتفاع و در غزل ۱۳۰۵ تبریزی کلمه نمک وجود دارد. در توضیحات تونس در ویکیپدیا بیان شده: «براساس گفته تاریخنگار رومی سالوست، نیمهخدای هرکول در اسپانیا مرد و ارتش شرقی چندزبانهاش برای سکونت در آن سرزمین رها شده و برخی از آنها نیز به آفریقا مهاجرت کردند.» در مقاله کلمات تاریخ، روم، اسپانیا، مرد، ارتش، زبان، آفریقا و مهاجرت ذکر شدهاند. در مقاله به برج قوس یا کمان اشاره گردید. در توضیحات برج قوس در ویکیپدیا بیان شده: «دو هزار سال پیش این برج، بیشتر از زمینه صورت فلکی قوس (کمان) میگذشت و به همین نام باقی ماند؛ ولی امروزه مقداری از زمینه صورت فلکی عقرب (کژدم) و بیشتر آن از زمینه صورت فلکی مارافسای و مقدار کمی هم از زمینه صورت فلکی قوس (کمان) میگذرد.» عقرب نیش میزند و زهرآگین است. در غزل ۳۱۵ فروغی بسطامی کلمات کمان فلک و زهر و در غزل ۱۵۳۷ صائب تبریزی کلمات فلک و زهر و در باب ۱۳۵ انجیل برنابا کلمات کژدم یا عقرب، زهر و نیزه وجود دارند. افلاطون نویسنده کتاب علم است. در شعر ۱ بوستان سعدی و در برگ ۱۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه علم وجود دارد. در سایت علمی بیگ بنگ که لینک آن در ادامه آمده بیان شده روزی هرکول تصادفی و غیر عمدی شیرون (صورت فلکی قوس یا کمان) را با نیزهای زهرآلود سخت مجروح کرد. در مقاله کلمه نیزه ذکر شده است. در ادامه لینک خبری از بیبیسی با عنوان «پوتین، ‘هرکول اسطورهای’ در آثار نقاشهای گمنام روس» آمده است. در مقاله کلمات پوتین، هرکول، اسطوره، نقاش و روسی ذکر شدهاند. خبر بیبیسی و سایت بیگ بنگ برای یک سال هستند. در باب ۳۵ انجیل برنابا و در آیه ۱۱۳:۱۵ انجیل برنابا و در آیه ۱۳:۵ کتاب مقدس خروج و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی و در برگهای ۱۵۳ و ۳۱۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در برگ ۳۵ کتاب زهیر و در برگ ۱۳۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه سال و در برگ ۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات خبر و سال وجود دارند. در برگهای ۱۵۳ و ۳۱۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه ظاهراً و در باب ۱۳۵ انجیل برنابا و در برگ ۱۳۵ کتابهای عطیه برتر و والکیریها و در برگ ۳۵۱ کتاب زهیر و در برگ ۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در برگ ۳۵ کتاب الف و در برگ ۳۱۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه ظاهر وجود دارد. در ویکیپدیا بیان شده الکسی ناوالنی ظاهراً بر اثر لخته شدن خون درگذشته است. لخته شدن خون باید در اثر زهر باشد. در توضیحات الکسی ناوالنی در ویکیپدیا بیان شده: «سازمان زندانهای روسیه در منطقه یامالو نِنِتس این کشور اعلام کرد که آلکسی ناوالنی در یک اردوگاه کیفری در خارپ در قطب شمال که یکی از سختترین زندانهای روسیه بهشمار میرود پس از هواخوری، «احساس ناخوشی» کرده و بلافاصله پس از آن «بیهوش» شده و اقداماتِ احیاء بر او بیاثر مانده است». در مقاله کلمات قطب، زندان و روسیه و در شعر ۱ بوستان سعدی کلمه بیهوش وجود دارد. در برگ ۵۱۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه عبارت «آدم کشتن» ذکر شده است. الکسی ناوالنی متولد سال ۱۳۵۵ خورشیدی است. اگر عبارت «الکسی ناوالنی» را به عددهای ابجد وسیط و صغیر تبدیل کنیم حاصل ۵۳ و ۳۵ میشود. در مقاله به علی(ع) و شب قدر اشاره شده است. علی(ع) با ضربت شمشیر زهرآگین ابن ملجم در شب قدر و ماه رمضان به قتل و شهادت رسیده است. در غزل ۱۳۵ میلی کلمات علی و لالهگون و در غزلهای ۱۵۳۱ و ۱۵۳۷ تبریزی و در قطعه ۹ حافظ کلمه لاله وجود دارد. گل لاله در ایران نماد شهادت است. در غزل ۱۵۳ حافظ و در غزل ۱۳۵۱ تبریزی کلمه شمشیر و در غزل ۳۵۱ سعدی عبارت «ضربت شمشیر» وجود دارد. «دو شمشیر» و «شیر و گل سرخ» عنوان قسمتهایی از سریال بازی تاج و تخت هستند. علی(ع) ملقب به شیر خداست. علی(ع) و شیر مظهر شجاعت، مردانگی و آزادگی هستند. در غزل ۱۳۵ سعدی و در برگ ۳۵ کتاب زهیر کلمه شجاعت و در برگ ۵۱۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه شهامت و در آیه ۱۵:۱۳ انجیل برنابا و در غزل ۱۴ یغمای جندقی و در برگ ۳۵ کتابهای الف و مکتوب و در برگ ۵۳ کتاب مکتوب و در برگهای ۱۳۵ و ۳۱۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه مرد و در غزل ۱۳۵۷ صائب تبریزی و در غزل ۱۳۵ افسر کرمانی کلمه سرو و در غزل ۱۵۳ میلی کلمات سرو و آزاد و در برگ ۳۵۱ کتاب زهیر کلمات درخت و آزاد وجود دارند. درخت سرو نماد آزادگی است. در غزل ۱۵۳ سعدی کلمات قدر، شیر و شمشیر ذکر شدهاند. افلاطون نویسنده کتابهای مرد جدلی، دلاوری و عدالت است. عدل علی(ع) معروف است. در آیه ۱۳۵ سوره زنان و در بابهای ۳۵ و ۱۳۵ انجیل برنابا و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی کلمه عدل و در مقاله کلمات معروف و مشهور وجود دارند. در توضیحات علی بن موسی الرضا(ع) در ویکیپدیا بیان شده: «شریف قرشی، روحانی شیعه، گزارشی را به نقل از عیون اخبار الرّضا نقل میکند که مسمومیتش با قرار دادنِ چندروزه سوزنهای زهرآلود در حبههای انگور بههمراه دانه کردن اناری با دست زهرآلودِ خادمی و آوردن آنها نزد علی بن موسی، انجام شدهاست.» در برگ ۵۳ کتاب زهیر کلمه گزارش و در برگ ۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه اخبار و در برگ ۱۳۵ کتابهای پله پله تا ملاقات خدا و عطیه برتر کلمه روحانی و در قصیده ۱۳۵ سوزنی سمرقندی کلمات القرشی و سوزن و در باب ۱۳۵ انجیل برنابا کلمه انگور و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات حبه و دانه و در برگ ۱۵۳ کتاب مکتوب کلمه انار وجود دارد. آهنگهای حبه انگور و انار از آثار توماج صالحی هستند. در غزل ۱۴ یغمای جندقی کلمه آهنگ وجود دارد. در شعر ۳۵ رضاقلی خان هدایت عبارت «تولیت مشهد مقدس رضوی» وجود دارد. در ویکیپدیا بیان شده: «تولیت آستان قدس رضوی مقامی است که سرپرستی حرم امام رضا و موقوفات علی بن موسی الرضا، امام هشتم شیعیان دوازدهامامی، را بر عهده دارد.» در سایت گنجور درباره میلی بیان شده: «دستِ آخر هم یکی از همان ممدوحان نورنگخان، از گماشتگانِ جلال الدین اکبرشاهِ گورکانی میلی را زهر خورانده است. همان زمان جسدِ او را به مشهد آوردهاند. گورِ او در «حدود صدمتری شمال شرقی ساختمان ایستگاه راه آهن مشهد» بوده است که در توسعه راهآهن مشهد تخریب شد.» در برگ ۱۵۳ کتاب الف کلمات میلی و قطار و در برگ ۱۳۵ کتاب الف و در برگ ۳۱۵ کتاب زهیر کلمه قطار و در برگ ۱۵۳ کتاب زهیر کلمات قطار و ریل آهن و در باب ۱۳۵ انجیل برنابا و در غزل ۱۵۳ حافظ کلمه آهن و در بابهای ۱۳۵ و ۱۵۳ انجیل برنابا و در برگهای ۵۳ و ۵۱۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه جسد وجود دارد. در توضیحات پاپ فرانسیس در ویکیپدیا بیان شده: «پدرش کارگر راهآهن و مادرش خانهدار بود.» در توضیحات پاپ فرانسیس در ویکیپدیا بیان شده: «وی مدرک دیپلم فنی در رشته شیمی را از دانشگاه بوئنوس آیرس دریافت کرد و سپس در ویلا دوتو در مدرسه علوم دینی به تحصیل پرداخت.» در برگ ۳۵ کتاب زهیر کلمه شیمی و در برگ ۳۵ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه مدرسه وجود دارد. در توضیحات پاپ فرانسیس در ویکیپدیا بیان شده: «رهبر کلیسای کاتولیک همچنین تصریح کرد: «تکامل در طبیعت است و موید وجود آفریدگار است، نه نافی آن. بیگبنگ هم نمیتواند نافی وجود آفریدگاری الهی باشد، بلکه نیازمند وجود آن است.» به رغم پررنگ بودن نیروهای الهی در جهانبینی پاپ، بسیاری از مخاطبان بیان این دیدگاهها را «گام بزرگ کلیسای کاتولیک به جلو» خواندهاند.» اگر این متن را به عددهای ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۱۱۵۳ میشود. در باب ۱۳۵ انجیل برنابا کلمه طبیعت و در باب ۳۵ انجیل برنابا کلمه نافی و در مقاله کلمات بیگ بنگ، گام و بزرگ و کلیسا ذکر شدهاند. افلاطون نویسنده کتاب طبیعت است. در توضیحات پاپ فرانسیس در ویکیپدیا بیان شده: «او عضو کانون هواداران باشگاه فوتبال سن لورنزو میباشد.» در برگهای ۳۵، ۵۳، ۱۳۵ و ۱۵۳ کتاب والکیریها کلمه کریس وجود دارد. کریس رونالدو متولد کشور پرتغال است. در غزل ۱۴ یغمای جندقی کلمه نصر وجود دارد. کریس رونالدو اکنون در باشگاه النصر شهر ریاض بازی میکند. در مقاله بیان گردید که مختصات شمالی پرتغال در ویکیپدیا ۳۸۴۲ ذکر شده است. مختصات شمالی شهر ریاض پایتخت عربستان در ویکیپدیا ۲۴۳۸ ذکر شده است. ارقام عددهای ۲۴۳۸ و ۳۸۴۲ مشترک هستند.
https://bigbangpage.com/astronomy
https://www.bbc.com/persian/world/2014/10/141007_at_putin_hero
کعبه، مسجدالحرام، مسجدالاقصی و عید نوروز نماد وحدت
در سوره بقره به تغییر قبله اشاره شده است. اگر عبارت «تغییر قبله» را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۵۳ میشود. منطقی این بوده که قبله مسلمانان در عربستان باشد تا مسلمانان به آن دسترسی آسان و راحت داشته باشند. در سوره بقره کلمات منطقی، قبله، دسترسی، آسان و راحت و در برگ ۱۵۳ کتاب کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه منطق وجود دارد. در عربستان بودن قبله محوریت قویتری برای وحدت مسلمانان بوده است. در سوره بقره کلمه قویتر و در برگ ۳۵ کتاب والکیریها کلمه قوی و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در بابهای ۱۳۵ و ۱۵۳ انجیل برنابا و در غزل ۱۳۵ سعدی و در برگ ۱۳۵ کتاب عطیه برتر و غزل ۱۴ یغمای جندقی کلمه قوت وجود دارد. منطقی این بوده که قبله مسلمانان کعبه باشد اما اول قبله بیت المقدس اعلام شده که باعث ایجاد وحدت و پیوند بین مسلمانان، مسیحیان و یهودیان شود. در سوره بقره کلمات منطقی، قبله، مسلمانان، کعبه، اما، اول، قبله، بیت المقدس، اعلام، پیوند، مسلمانان، یهود و نصاری ذکر شدهاند. در غزل ۱۵۳۱ تبریزی کلمه کعبه و در برگهای ۵۳ و ۳۵۱ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در برگ ۳۵ کتاب کیمیاگر کلمه مکه وجود دارد. کعبه در مکه و در مسجدالحرام قرار دارد. در مقاله به آیه ۱ سوره اسراء اشاره گردید. در آیه ۱ سوره اسراء به مسجدالحرام و مسجدالاقصی اشاره شده است. کعبه، مسجدالحرام، مسجدالاقصی و عید نوروز نماد وحدت هستند. در بیتی از جواد نوربخش که در مقاله آمده کلمه وحدت وجود دارد. اگر عبارت «کعبه، مسجدالحرام، مسجدالاقصی و عید نوروز نماد وحدت» را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۶۹۵ میشود. در مقاله عددهای ۱۹۶۵ و ۵۱۶۹ ذکر شدهاند. ارقام این عددها مشترک هستند. معبد هیکل سلیمان بر روی تپه موریا قرار داشته است. هم اکنون مسجدالاقصی و قبه الصخره بر روی این تپه قرار دارند. در برگ ۱۵۳ کتاب والکیریها کلمه صخره وجود دارد. در ابتدای سوره نمل یا مورچه حرف مقطعه طا سین قرار دارد. حرف مقطعه طا سین در آیه ۱ سوره سوره نمل به صورت رمزگونه به هفت سین سفره نوروز اشاره میکند. در غزل ۱۴ حافظ کلمه مور و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات مور، گل و سنبل و در غزل ۱۳۰۵ صائب تبریزی کلمات گل و سنبل و در شعر ۱ بوستان سعدی کلمات گل و سفره ذکر شدهاند. گل سنبل را در سفره هفت سین نوروز قرار میدهند. در عکس زیر گل زرد رنگ مشخص است. در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات گل و زرد و در غزلهای ۱۳۵۱ و ۱۵۳۱ تبریزی کلمه زرد وجود دارد. در سوره نمل به سلیمان(ع) اشاره شده است در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در غزل ۱۵۳۱ تبریزی کلمات مور، سلیمان و بهار و در غزل ۱۴ یغمای جندقی و در غزل ۱۵۳۷ صائب تبریزی کلمه عید و در قصیده ۱۳۵ سوزنی سمرقندی کلمات سال، نو، اعتدال و سلیمان و در برگ ۳۵ کتاب کیمیاگر و در برگ ۳۵۱ کتاب زهیر کلمه نو وجود دارد. در زیر ویدئویی با عنوان «دکتر الهی قمشه ای- نوروز شناسی و اعتدال سلیمانی بهار» آمده است. کتاب «طاسین الازل و الجوهر الاکبر» نوشته منصور حلاج است. در ادامه مقاله کلمه جوهر ذکر شده است. در توضیحات حسین منصور حلاج در ویکیپدیا بیان شده جد او در ابتدا زرتشتی بود که مسلمان شد. در مقاله کلمه جد ذکر شده است. نوروز یک جشن زردشتی است. در مقاله به زردشت(ع) اشاره شده است. اشو نویسنده کتاب «زردشت پیامبر خندان» است. در باب ۱۳۵ انجیل برنابا و در غزل ۱۵۳ حافظ و در برگ ۵۳ کتاب والکیریها کلمه خنده و در غزل ۱۳۰۵ صائب تبریزی کلمات شکرخند و خندی و در برگ ۱۳۵ کتاب زهیر و در برگ ۳۵۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه لبخند وجود دارد. الهی قمشهای طاس است. کلمات طاس و طاسین شبیه یکدیگرند. در برگ ۱۵۳ کتاب آشنایی با صادق هدایت و در برگهای ۵۳ و ۳۵۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه شوخی وجود دارد. به نظر میرسد که این شوخی خداوند است. عکس سمرقندی در ویکیپدیا خندان است. در توضیحات سوزنی سمرقندی در ویکیپدیا بیان شده وفات او را رضاقلی خان هدایت ۵۶۲ و دولتشاه سمرقندی در ۵۶۹ نوشته است. مدت زمان ویدئو زیر ۶:۵۲ است و ۹۵۶ بازدید دارد. ارقام عددهای ۵۶۲ و ۶:۵۲ و ارقام عددهای ۵۶۹ و ۹۵۶ مشترک هستند. در مقاله به رضاقلی خان هدایت اشاره شده است. در قصیده ۱۳۵ سمرقندی و در غزل ۱۳۰۵ صائب تبریزی و در برگ ۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه خان وجود دارد. در مقاله به خیام اشاره شده است. در توضیحات خیام در ویکیپدیا بیان شده: «وی شخصیت اصلی رمان سمرقند نوشته امین معلوف است.»
https://www.aparat.com/v/cTJsY
مستی نوح(ع)
اگر عبارت «سوره نوح» را در اینترنت جستجو کنیم اولین نتیجه ویدئو زیر با عنوان «سوره نوح «نگارش آسان» (پرهیزگار) – Surah Nooh – سوره نوح» است. در برگ ۱۳۵ کتابهای الف و والکیریها کلمه اولین و در مقاله کلمه اول و در مقاله کلمه آسان ذکر شده است. نوح(ع) اولین پیامبر اولوالعزم است. مدت زمان ویدئو زیر ۳:۵۱ است. اگر عبارت «شارژ یونی و الکترونی» را در اینترنت جستجو کنیم به ویدئو زیر با عنوان «تئوری تبادلات یونی الکترونی و حلقه شارژ یونی و الکترونی» میرسیم که مدت زمان آن در نتیجه گوگل ۱۵:۰۳ نشان داده میشود. مدت زمان ویدئو اصلی ۱ ثانیه با آنچه در نتیجه گوگل نشان داده میشود تفاوت دارد. در مقاله عدد ۱۳۰۵ ذکر شده است. بین عددهای ۳:۵۱، ۱۳۰۵ و ۱۵:۰۳ سه رقم مشترک هستند. استاد طاهری در ویدئو زیر توضیحاتی درباره حلقه شارژ یونی و الکترونی بیان میکنند. ارتباط یا حلقه شارژ یونی و الکترونی و میراث نوح(ع) موجب نشاط، سرخوشی و سرمستی میشود. در شعر ۱ مجلس سعدی کلمات نوح، هود، قمر، خوش و مست و در سوره هود کلمات نوح و خوش و در سوره قمر کلمه نوح و در شعر ۱ بوستان سعدی و در غزل ۲۲۴ حافظ و در غزل ۳۵۱ سعدی و در غزل ۳۱۵ فروغی بسطامی کلمات خوش و مست و در غزل ۱۵۳ شاه نعمت الله ولی و در غزل ۱۳۵ میلی و در غزل ۱۳۵۷ صائب تبریزی و در غزل ۱۵۳ حافظ و در غزل ۳۵۱ شاه نعمت الله ولی کلمه خوش و در غزل ۱۳۵ شاه نعمت الله ولی کلمات خوش، مست و سرمست و در برگ ۱۵۳ کتاب الف کلمه سرخوشی و در برگ ۱۳۵ کتاب والکیریها کلمات سرخوشی و خوشحال و در باب ۱۳۵ انجیل برنابا و در برگ ۳۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمات خوش و خوشحال و در برگ ۵۳ کتاب کیمیاگر کلمه خوشحال و در برگ ۵۳ کتاب مکتوب کلمات ارتباط، خوشحال و مست وجود دارند. حلقه شارژ یونی و الکترونی و میراث نوح(ع) باعث همسو شدن میدانهای مغناطیسی بدن انسان و زمین میشود. در غزل ۱۵۳ فیض کاشانی و در برگ ۵۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه بدن و در سوره عنکبوت کلمات میدان و زمین وجود دارند. در مقاله کلمات شفق و قطب ذکر شدهاند. در توضیحات شفق قطبی در ویکیپدیا بیان شده: «نورهای قطبی درست همانند تابشهای رنگی در آسمان هستند. نورهای قطبی در اثر الکترونهایی که در طول خطوط نیروی میدان مغناطیسی زمین حلقه میزنند، به وجود میآیند.» در ادامه مقاله به اتر (فیزیک) اشاره شده است. در توضیحات اتر (فیزیک) در ویکیپدیا بیان شده: «بدیهی است که پدیده قطبش نور ثابت میکند که در امواج الکترومغناطیسی، با ارتعاشات عرضی سروکار داریم که در آن ماده به پس و پیش و عمود بر امتداد انتشار حرکت میکند.» در شعر ۱ بوستان سعدی و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی و در غزل ۱۵۳۷ صائب تبریزی کلمه موج و در برگ ۱۳۵ کتاب الف کلمه ارتعاش وجود دارد. برای انجام این حلقه باید پا برهنه، بدون کفش و مستقیم با زمین در تماس باشد. در سورههای نوح، هود، قمر و عنکبوت و در باب ۱۳۵ انجیل برنابا و در شعر ۱ بوستان سعدی و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات پا و زمین و در آیه ۱۳۵ سوره آل عمران و در غزلهای ۱۳۵۷، ۱۵۳۱ و ۱۳۰۵ صائب تبریزی و در غزل ۳۱۵ بسطامی و در غزلهای ۱۵۳ سعدی و عراقی و در غزل ۱۳۵ فیض کاشانی و در غزلهای ۱۳۵ و ۱۵۳ میلی و در برگهای ۵۳ و ۱۳۵ کتاب الف کلمه پا و در غزل ۱۳۵۱ صائب تبریزی کلمه عریان یا برهنه و در برگ ۵۳ کتاب والکیریها کلمه لخت و در برگ ۳۱۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمات لخت و برهنه و در برگ ۱۵۳ کتاب الف کلمه مستقیم و در باب ۵۳ انجیل برنابا و در برگ ۱۵۳ کتاب مکتوب و در برگ ۳۱۵ کتاب زهیر و در قصیده ۱۳۵ سوزنی سمرقندی و در برگ ۵۱۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه زمین وجود دارد. در برگ ۵۳ کتاب والکیریها کلمات پا و کفش کتانی و در برگ ۳۵ کتاب کیمیاگر کلمات کتانی و صندل یا کفش وجود دارند. فریدون فرهودی نویسنده فیلم «دختری با کفشهای کتانی» است. فرهودی کارگردان تله فیلم «ماه میتابد» است. در باب ۹ سفر پیدایش تورات به مستی نوح(ع) اشاره شده است. خداوند این حلقه را به نوح(ع) داده تا خوردن مشروبات را کنار بگذارد. آیه ۱۴ سوره عنکبوت و ترجمه الهی قمشهای بیان میکند: «و به راستى نوح را به سوى قومش فرستادیم پس در میان آنان نهصد و پنجاه سال درنگ کرد تا طوفان آنها را در حالى که ستمکار بودند فرا گرفت » در باب ۳۵ انجیل برنابا و در برگ ۵۳ کتاب کیمیاگر و در برگ ۱۳۵ کتاب زهیر کلمه درنگ وجود دارد. در باب ۹ سفر پیدایش تورات نیز به ۹۵۰ سال عمر کردن نوح(ع) اشاره شده است.۹۵۰ سال عمر کردن نوح(ع) قصه و داستان است. نوح(ع) ۹۵ سال عمر کرده است. در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات نوح، عمر و قصه و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی و در برگ ۱۵۳ کتاب زهیر کلمات عمر و داستان و در برگ ۳۱۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه عمر و در غزل ۱۳۵ شاه نعمت الله ولی و در برگ ۵۳ کتاب الف کلمات قصه و داستان و در غزل ۱۴ یغمای جندقی و در برگ ۱۵۳ کتاب الف و در برگ ۳۵۱ کتاب زهیر و در برگ ۵۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه داستان وجود دارد. اگر عبارت «عمر نوح قصه» را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۵۶۹ میشود. ویدئویی که در بالا آمده ۹۵۶ بازدید دارد. ارقام عددهای ۵۶۹ و ۹۵۶ مشترک هستند. «طوفانزاد» عنوان یکی از قسمتهای سریال بازی تاج و تخت است. در برگ ۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه سیل وجود دارد. طوفان نوح به صورت سیل بوده است. استاد طاهری بیان میکنند که گستردگی طوفان نوح در اثر ذوب شدن برفها یا یخهای قطب بوده است. در ادامه مقاله کلمه کانادا و در برگ ۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه پناهنده ذکر شده است. استاد طاهری به کانادا پناهنده شدهاند. کانادا در کنار قطب است. استاد طاهری متولد سال ۱۹۶۵ میلادی است. تفاوت اعداد ۵۶۹، ۹۵۶ و ۱۹۶۵ رقم ۱ است. در مقاله عدد ۱ ذکر شده است. در توضیحات یخبندان در ویکیپدیا عکس تار عنکبوت پوشیده از یخ سفید مایل به خاکستری و شبنم یخ زده در یک روز سرد زمستانی آمده است. در باب ۱۳۵ انجیل برنابا کلمات یخ و سرد وجود دارند. در توضیحات شبنم در ویکیپدیا عکس شبنم بر روی تار عنکبوت آمده است. در غزل ۱۴ یغمای جندقی و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی و در برگ ۳۵۱ کتاب زهیر کلمه تار و درشعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات روز و سرد و در غزل ۱۳۵۱ تبریزی کلمه سرد و در باب ۵۳ انجیل برنابا و در غزل ۱۵۳۱ تبریزی کلمه شبنم و در برگ ۳۵ کتاب کیمیاگر و در غزل ۲۲۴ حافظ کلمه سفید وجود دارد. سوره نوح ۲۲۴ کلمه دارد. آیه ۲:۲۴ وندیداد اوستا بیان میکند: «ای جم! پس از آن زمستان، در پی تازش آب، این سرزمینها بارآور گیاهان باشند؛ اما در پی زمستان و از آن پس که برفها بگدازند، اگر ایدر جای پای رمهای در جهان استومند دیده شود، شگفتی انگیزد.» اگر این آیه را به اعداد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۵۹۰ میشود. ارقام عددهای ۵۹۰ و ۹۵۰ مشترک هستند. در مقاله به اوستا و جمشید اشاره شده است. امیرعباس هویدا نویسنده کتابهای «در سرزمین غریبه»، «اعراب چه میخواهند» و «برف در صحرای سینا» است. در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات نوح، قمر و عرب وجود دارند. در متن عربی سوره قمر تنها در آیه ۹ کلمه نوح ذکر شده است. سوره نوح ۹۹۹ حرف دارد. ارقام عددهای ۹ و ۹۹۹ مشترکند. در مقاله عددهای ۹، ۹۹ و ۹۹۹۹۹ ذکر شدهاند. در توضیحات انقراض در ویکیپدیا بیان شده: «تخمین زده میشود که ۹۹٫۹ درصد از جانداران در طول تاریخ منقرض شدهاند.» طوفان نوح باعث انقراض طبیعی در زمین شده است. انقراض طبیعی فرصت را برای آفرینش نو و تکامل فراهم میکند. از این جهت انقراض طبیعی مفید است. در برگ ۵۳ کتاب الف کلمه طبیعی و در برگ ۵۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه فرصت و در مقاله کلمات آفرینش و نو وجود دارند. در مقاله به تکامل اشاره شده است. در توضیحات گاتاها در ویکیپدیا بیان شده: «جهان به نیکی آفریده شده است و رو به تکامل پیشروی میکند چنانکه آفریدگار آن اهورامزدا میخواهد.» زردشت(ع) به تکامل اشاره کرده است. نقاشی اهورامزدا اثر صادق هدایت است. در مقاله به تکامل و مکارم شیرازی اشاره شده است. در توضیحات مکارم شیرازی در ویکیپدیا بیان شده: «او درباره تکامل گفت: «مسئله تکامل یا ثبوت انواع مسئلهای نیست که بتوان با آزمایش و دلایل حسّی و عقلی اثبات کرد چرا که ریشههای آن در میلیونها سال قبل نهفته شده، بنابراین آنچه طرفداران یا مخالفان آن میگویند همه شکل فرضیه دارد و دلایل آنها بیش از یک سلسله دلایل ظنّی نیست، بنابراین هرگز نمیتوان گفت آیات خلقت انسان و عبارات نهج البلاغه با گفتههای آنها نفی میشود. به تعبیری دیگر: علوم در این گونه فرضیّات راه خود را طی میکنند بیآنکه بتوانند لطمهای به باورهایی مذهبی بزنند لذا فرضیّات علمی دائماً در حال تغییر و تحولّند و ای بسا فردا، قراین تازهای کشف بشود و فرضیّه ثبوت انواع، طرفداران بسیار زیادتری پیدا کند؛ مثلاً در این اواخر در مطبوعات، این خبر به چشم میخورد که جمجمههایی از انسانهای مربوط به حدود ۲ (دو) میلیون سال قبل پیدا شده که با انسان امروزی فرق چندانی ندارد و این مطلب پایههای فرضیّه تکامل را به لرزه درآورد چرا که آنها معتقدند انسانهایی که در چند صد هزار سال قبل میزیستهاند هرگز به صورت انسانهایی کنون نبودهاند. از این سخن به خوبی میتوان نتیجه گرفت که این فرضیهها تا چه حد ناپایدار است و در پرتو اکتشافات جدید ممکن است متزلزل شود ولی در علوم طبیعی چون راهی جز این نیست به عنوان یک اصل روی آنها تکیه میشود تا فرضیّه جدیدی به میدان بیاید.» در مقاله کلمه جمجمه ذکر شده است. در مقاله کلمه خطا و در غزل ۱۵۳ عراقی و در برگ ۱۳۵ کتاب والکیریها و در برگ ۳۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه خطر و در برگ ۱۵۳ کتاب زهیر و در برگهای ۱۳۵ و ۳۱۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه خطرناک و در باب ۵۳ انجیل برنابا کلمه منقرض وجود دارد. در شرایط کنونی بشر با اشتباهاتش کل زمین و موجودات زنده را در خطر انقراض و نابودی قرار داده است. در برگ ۳۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه عبارت «تمام زندگی از روی زمین نابود شود» وجود دارد. در برگ ۵۱۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت به نابودی زمین اشاره شده است. این نوع انقراض مفید نیست. در ادامه مقاله بیان شده که صادق هدایت مترجم کتاب کلاغ پیر نوشته الکساندر لانژکیلاند است. در توضیحات کتاب کلاغ پیر در سایت کتابراه بیان شده: «او پیش خود فکر میکرد که بهراستی بشر با زمین چه کرده و چه بهروز او آورده و با چه حقی توانسته حق حیات و شادی را از حیوانات سلب کند؟ الکساندر لانژ کیلاند (Alexander Lange Kielland) عقیده دارد انسان با کارهای خود و زندگی صنعتی باعث آلودگی هوا و آب، فرسایش خاک، سیل، آتشسوزی و گرمایش زمین شود و این عقیده خود را به زیبایی در این داستان از زبان کلاغ شرح داده است.» در آیه ۳۱:۵ کتاب مقدس خروج کلمه صنعتی و در مقاله کلمات آب، خاک، سیل، آتش، زمین، زیبایی، داستان، زبان و کلاغ و در برگ ۳۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمات گرما و زمین ذکر شدهاند. در باب ۵۳ انجیل برنابا و در برگ ۳۵۱ کتاب زهیر کلمه گیاه وجود دارد. در توضیحات گیاهخواری در ویکیپدیا به نقل از صادق هدایت بیان شده: «انسان نقش برادر بزرگتر را برای حیوانات دارد؛ نه حق دژخیمی و ستمگری بر آنان را» در مقاله کلمات نقش، بردار و بزرگ ذکر شدهاند. در غزل ۳۱۵ فروغی بسطامی و در غزل ۱۳۵ میلی کلمه آهو وجود دارد. نقاشیهای «آهوی تنها» و «آهوی کوهی» اثر صادق هدایت هستند. در باب ۹ سفر پیدایش تورات اجازه کشتن حیوانات داده شده است. در برگ ۵۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه منبع و در برگ ۱۵۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه خلاصه و در مقاله کلمه تورات وجود دارد. در توضیحات نوح(ع) در ویکیپدیا بر اساس منبع پی، خلاصه آیات ۹:۱-۱۷ سفر پیدایش تورات اینگونه بیان شده: «اجازه کشتن حیوانات و ممنوعیت قتل. عهد با نوح و نشانه رنگینکمان». در مقاله عدد ۱۹۱۷ ذکر شده است. ارقام عددهای ۱۹۱۷ و ۹:۱-۱۷ مشترک هستند. قربانی کردن و کشتن حیوانات تنها در صورت مجبور بودن و غذا دادن به فقرا صحیح است و اگر غیر از این باشد کارمای منفی دارد. در برگ ۵۳ کتاب الف کلمه قربانی و در باب ۵۳ انجیل برنابا کلمه حیوانات و در برگ ۵۳ کتاب مکتوب و در برگ ۳۱۵ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه غذا و در برگ ۱۵۳ کتاب زهیر کلمه کباب و در برگ ۵۱۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه گوشت و در باب ۱۳۵ انجیل برنابا کلمات گوشت و فقر وجود دارند. داستایفسکی نویسنده کتاب «درخت کریسمس بچههای فقیر» است. جواد نوربخش نویسنده کتاب «فقر و فقیر» است. سوره زلزال بیان میکند اگر ذرهای کار نیک یا بد انجام دهیم نتیجه آن را میبینم و حساب و کتاب در جهان وجود دارد. این مطلب بیانگر کارما است. در شعر ۱ بوستان سعدی عبارت «زمین از تبِ لرزه» و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات زمین و لرزان و در باب ۵۳ انجیل برنابا کلمه زلزله و در آیه ۱۳۱:۱۵ انجیل برنابا کلمه لرزیدند و در برگ ۳۵۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه لرزیدن وجود دارد. سوره زلزال سوره ۹۹ قرآن است. در مقاله عدد ۹۹ ذکر شده است. در توضیحات کتاب کلاغ پیر در سایت کتابراه بیان شده: «در هوای نمناک، تند و خدنگ میپرید. کله سفید پشتههای کنار دریا را که از دور میدرخشید، دید. در این هنگام یک لکه سیاه بزرگی به چشمش خورد که آن پایین ممتد میشد. این باتلاق بود. اطراف آن، روی بلندیها خانههایی وجود داشت، ولی روی هامون که یک فرسنگ درازای آن میشد، هیچ نشان آدمیزاد پیدا نبود. تودههای زغال و در انتهای آن تلهای کوچک سیاه دیده میشد که بین آنها چالههای آب تلألؤ میزد.» در مقاله کلمات سفید، دریا، درخشان و هامون و در غزل ۲۲۴ حافظ کلمات سفید و سیاه و در باب ۵۳ انجیل برنابا کلمات بلندی و سیاه و در برگ ۵۳ کتاب کیمیاگر کلمه سیاه وجود دارد.
https://www.aparat.com/v/s45ze3d
https://www.youtube.com/watch?v=38auPfoOPlk
توضیحات سایت کتابراه درباره کتاب کلاغ پیر
https://www.ketabrah.ir//book/59091
ارتباط بین سلسله داود(ع) و تبدیل سنگ به لعل شاه نعمت الله ولی
دکتر جواد نور بخش متولد ماه آذر یا ماه ۹ سال خورشیدی است. در مقاله به ماه آذر اشاره گردید. در بالای توضیحات جواد نور بخش در ویکیپدیا عبارت «۹ زبان» نوشته شده است. در مقاله به عبارت «۹۹ زبان» در بالای توضیحات فردوسی در ویکیپدیا اشاره گردید. ارقام عددهای ۹ و ۹۹ مشترک هستند. در توضیحات جواد نوربخش در ویکیپدیا بیان شده: «آثار وی به زبانهایی نظیر انگلیسی، فرانسوی، روسی، اسپانیایی، ترجمه شده؛ و در شمارگانی وسیع، چاپ و در اختیار اهل تحقیق و ذوق و ادب و عرفان قرار گرفتهاست» در مقاله کلمات زبان، انگلیس، فرانسه، روسی، اسپانیا، ترجمه، اختیار، تحقیق و ذوق ذکر شدهاند. در برگهای ۵۳ و ۱۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه خانقاه وجود دارد. در توضیحات جواد نوربخش در ویکیپدیا بیان شده: «حدود ۳۵ خانقاه نعمتاللهی در خارج از ایران، در اروپای غربی، روسیه، کانادا، مکزیک، ایالات متحده آمریکا، استرالیا و پنج کشور غرب آفریقا تأسیس شد.» در مقاله عدد ۳۵ و کلمات ایران، روسیه، آمریکا، پنج و آفریقا ذکر شدهاند. دکتر جواد نور بخش متولد سال ۱۳۰۵ خورشیدی در کرمان است. در مقاله به غزل ۱۳۵ افسر کرمانی اشاره گردید. اگر از عدد ۱۳۰۵ رقم صفر را کنار بگذاریم به عدد ۱۳۵ میرسیم. جواد نوربخش نویسنده کتاب «پیران و صوفیان نامی کرمان» است. در توضیحات جواد نور بخش در ویکیپدیا بیان شده: «طی این دوران علاوه بر ریاست انجمن روانپزشکی به مدت دو سال، ریاست بیمارستان روزبه و ریاست گروه روانپزشکی دانشگاه تهران را نیز عهدهدار بود، و در ساخت بیمارستان اوین در تهران، مشارکت داشت.» در مقاله کلمه انجمن و در برگ ۱۳۵ کتاب والکیریها کلمه روانشناس و در برگ ۱۳۵ کتاب زهیر کلمه پزشک ذکر شده است. نازنین بنیادی در سریال تلویزیونی «بیمارستان عمومی» بازی کرده است. در ویکیپدیا بیان شده جواد نور بخش قطب یا پیر سلسله نعمتاللهی در ایران، استاد روانپزشکی دانشگاه تهران، شاعر و نویسنده و یکی از روانپزشکان برجسته کشور بود. در مقاله کلمات قطب، پیر، سلسله، ایران، استاد، شاعر و نویسنده ذکر شدهاند. جواد نوربخش نویسنده کتاب «زندگی و آثار شاه نعمتالله ولی کرمانی» است. در توضیحات شاه نعمت الله ولی در ویکیپدیا بیان شده: «گویند روزی شاه نعمتالله ولی سنگ پاره یی از زمین برداشته و به درویشی داد و فرمود که این سنگ را نزد جوهری برده و بپرس که قیمت این سنگ چنداست؟ چون قیمت معلوم کنی از جوهری گرفته و آن را بازآور چون درویش آن سنگ را به نظر جوهری بُرد، جوهری پارهای لعل دید که در عمرِ خود مثل آن لعل ندیده بود. قیمت آن لعل را هزار درم گفت. درویش سنگ را بازگرفته به خدمت شاه بازآورد. شاه نعمتالله ولی گفت تا آن سنگِ لعل شده را صلایه نمود شربت ساخت و هر درویشی را قطرهای چشانید و گفت:
ما خاک راه را به نظر کیمیا کنیم *** صد درد را به گوشه چشمی دوا کنیم
درحبسِ صورتیم و چنین شاد و خرّمیم *** بنگر که در سراچه معنی چهها کنیم
رندانِ لاابالی و مستانِ سرخوشیم *** هشیار را به مجلسِ خود کی رها کنیم
موجِ محیط و گوهرِ دریای عزتیم *** ما میل دل به آب و گِل، آخر چرا کنیم
در دیده رویِ ساقی و در دست جامِ می *** باری بگو که گوش به عاقل چرا کنیم
ما را نَفَس چو از دمِ عشق است لاجرم *** بیگانه را به یکنفسی آشنا کنیم
از خود برآ و در صفِ اصحابِ ما خرام *** تا سیدانه روی دلت با خدا کنیم
این شرح کرامات و این اشعار منتشر میشد و حافظ نیز آن را شنید (در برخی منابع این ترتیب زمانی مورد تردید جدی قرار گرفته و شعر شاه را در پاسخ به غزل حافظ دانستهاند). حافظ که مردی دانشمند و عارف بود این غزل را ساخت:
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند *** آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند؟
دردم نهفته بِه ز طبیبانِ مدّعی *** باشد که از خزانه غیبم دوا کنند
اغلب صاحبنظران ادبیات فارسی و حافظشناسان شناختهشده در درستی این روایت تردید دارند و غزل شاه نعمتالله را استقبال از غزل حافظ میدانند. جواد نوربخش گردآورنده و مصحح دیوان شاهنعمتالله که خود از اقطاب سلسله نعمتاللهی بود نیز در مقدمه این کتاب بر آن است که شاهنعمتالله به غزل حافظ پاسخ گفته است.
در شعر شاه نعمت الله ولی و در غزلهای ۱۳۵، ۱۵۳ و ۳۵۱ شاه نعمت الله ولی و در غزل ۱۵۳ حافظ کلمه مجلس و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات مجلس، درویش، کرامت، جوهر و قیمت و در باب ۵۳ انجیل برنابا و در شعر ۱ بوستان سعدی کلمه قیمت و در غزلهای ۱۳۰۵ و ۱۵۳۷ صائب تبریزی کلمه جوهر و در غزل ۳۵۱ سعدی و در شعر ۱۳۵ ارمغان حجاز اقبال لاهوری و در برگ ۳۵۱ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه درویش و در غزل ۱۴ یغمای جندقی کلمات درویشان، سنگ و لعل و در غزل ۳۱۵ فروغی بسطامی کلمات سنگلاخ و لعل و در بابهای ۵۳ و ۱۳۵ انجیل برنابا کلمه سنگ و در غزل ۱۳۰۵ صائب تبریزی کلمات لعل و جوهر و در شعر ۱ بوستان سعدی کلمات سنگ، لعل و قطره و در غزل ۱۵۳۱ تبریزی کلمه قطره وجود دارد. در باب ۵۳ انجیل برنابا کلمه مجد ذکر شده است. در زیر مطلبی از پایگاه اطلاع رسانی حوزه با عنوان «ذکر معجزات داود علیه السلام» آمده که بر اساس کتاب زینت المجالس نوشته محمد بن ابی طالب مجدی بیان میکند: «آوردهاند که قادر مختار سلسلۀ بداود علیه السّلام عنایت فرموده بود که یک طرف آن به مجره که عوام آن را کاهکشان گویند اتصال داشت و جانب دیگر قریب به صومعۀ جناب نبوی بود که دست مردم بدان میرسید. و آن سلسله بشدت آهن و لون آتش در نظر میآمد و هرگاه که حادثه نازل شدی آن زنجیر در حرکت آمده آوازی از وی صادر گشتی و بسمع داود رسیدی و آن حضرت کیفیت واقعه را اعلام نمودی و هر صاحب مرضی که دست بر آن زدی از رنج و الم شفا یافتی و بعد از نقل آن حضرت بسرای آخرت بنو اسرائیل سلسله را حکم ساخته قطع دعاوی بتوسط آن میساختند و چون صاحب صدق و حق دست بر آن دراز کردی بقبضۀ او درآمدی و ظالم و کاذب را دست بر او نرسیدی زیرا که سلسله میل بالا میکرد لاجرم بمساس آن فایز نمیشدند. و مدتها یهود بدین شیوه عمل مینمودند تا شخصی مکری اندیشیده سلسله از میان مرتفع شد و صورت حال چنان بود که یکی از عظمای بنی اسرائیل جوهری قیمتی به امینی سپرده بود و عند المطالبه انکار نمود صاحب ودیعت گفت محاکمه بسلسله بریم امین مهلت خواسته جوهر را در عصای مجرف تعبیه کرده روز موعود مدعی و مدعی علیه با اشراف و اسباط نزد سلسله حاضر آمدند و صاحب ودیعت دست دراز کرده سلسله را گرفت همه را معلوم شد که او در دعوی خود محقست آنگاه مدعی علیه عصای مذکور را بمدعی داد که این را نگاه دار تا من نیز دست درآن زنم صاحب امانت نیز عصا را گرفته مکار نزد سلسله رفت و گفت یا رب اگر تو میدانی که آنچه این مرد بمن سپرده بود باو تسلیم کرده ام و حالا ذمه من از آن بریست دست مرا بسلسله برسان این سخن گفته دست دراز کرده سلسله را بگرفت مردم از این قضیه متعجب گردیدند» در این متن به جوهر قیمتی اشاره شده است. در این مطلب بیان شده که مردم با دست زدن به سلسله داوود(ع) از رنج و الم شفا مییافتند. در آیه ۱۵۳ سوره آل عمران کلمات دست، رنج و الم و در باب ۱۳۵ انجیل برنابا و در غزل ۳۱۵ فروغی بسطامی و در برگ ۵۳ کتاب الف کلمات دست و رنج و در برگ ۳۱۵ کتابهای پله پله تا ملاقات خدا و زهیر کلمه رنج و در غزل ۱۳۵ افسر کرمانی کلمات دست و سلسله و در غزل ۱۵۳ میلی کلمه سلسله و در شعر ۳۵ رضاقلی خان هدایت (داوود اصفهانی) کلمات داوود و سلسله و در برگ ۵۳ کتاب کیمیاگر کلمات درد ، شفا و درمانگر وجود دارند. در ابتدای سوره بقره حرف مقطعه الم قرار دارد. در سوره بقره به داوود(ع) اشاره شده است. مصطفی فرزانه نویسنده کتاب «چار درد» است. با حلقه شارژ شعوری و میراث داوود(ع) میتوان مواد غذایی را شارژ شعوری کرد. کسانی که این مواد غذایی را میخورند بر روی آنها اسکن درمانی. صورت میگیرد و بیماری آنها شفا پیدا میکند. در برگ ۵۳ کتاب مکتوب کلمه غذا وجود دارد. در ویدئو زیر با عنوان «هدف از شارژ شعوری و بکارگیری این حلقه در حد تجربه» استاد طاهری این موضوع را بیان میکنند. مدت زمان ویدئو زیر ۳:۵۱ است. استاد طاهری متولد سال ۱۳۳۵ خورشیدی است. ارقام عددهای ۳:۵۱ و ۱۳۳۵ مشترک هستند. معجزهای که شاه نعمت الله ولی انجام داده نیز شبیه معجزه داوود(ع) است. این نشان میدهد که شاه نعمت الله ولی از این حلقه استفاده کرده است. در معجزهای که شاه نعمت الله ولی انجام داده پاره سنگی به لعل تبدیل شده است. حلقه شارژ شعوری باعث تبدیل شدن سنگ به لعل نمیشود. تبدیل سنگ به لعل و ماجرایی که اتفاق افتاده باعث شده این معجزه شبیه معجزه داوود(ع) شود؛ همچنین باعث شده که این معجزه توسط مردم نقل و ماندگار شود. در غزل ۱۴ یغمای جندقی بیان شده: «گر نه دزدی دست اندر سلسله داود زن» سلسله به معنی زنجیر است. در غزل ۱۴ حافظ کلمه زنجیر وجود دارد. «زنجیرشکن» عنوان یکی از قسمتهای سریال بازی تاج و تخت است. در غزل ۱۵۳۱ تبریزی و قصیده ۱۳۵ سمرقندی و در غزل ۱۳۵ فیض کاشانی و در بالای مطلب زیر کلمه گوهر وجود دارد. در برگ ۳۵ کتاب کیمیاگر کلمه گوسفند و در برگ ۱۳۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمات گله و بز وجود دارد. در قرآن و انجیل به داوری داوود(ع) درباره گوسفندان اشاره شده است. در مقاله به سلیمان(ع) اشاره گردید. در سایت پایگاه اطلاع رسانی حوزه در ادامه ماجرای سلسله داوود(ع) به سلیمان(ع) اشاره کرده است.
https://www.youtube.com/watch?v=_1Xj8T6TuLQ
قتل صادق هدایت
اگر عبارت «قتل صادق هدایت» را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۵۳ میشود. در کتاب به مطلبی درباره کتاب افسانه آفرینش نوشته صادق هدایت اشاره شده که در آن کلمه طنز وجود دارد. در زیر خبری از سایت ایبنا با عنوان «رازگشایی از قتل صادق هدایت در «خاطرات حسنعلی خان مستوفی»» آمده که بیان میکند: «کتاب «خاطرات حسنعلی خان مستوفی» نوشته ابوالفضل زرویی نصرآباد اثری طنز در باب اندیشه و فکر و سیاست است.» در برگهای ۱۳۵ و ۳۵۱ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه خاطره و در باب ۱۳۵ انجیل برنابا و در غزل ۱۳۵ فیض کاشانی و در غزل ۱۵۳۷ تبریزی کلمه حسن و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی کلمات حسن و خان و در غزل ۱۳۰۵ صائب تبریزی کلمه خان و در شعر ۱ بوستان سعدی کلمه راز و در غزل ۱۴ یغمای جندقی کلمات راز و نصر و در برگ ۳۵۱ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه آبادی و در مقاله کلمه اندیشه و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی کلمه سیاست وجود دارد. افلاطون نویسنده کتاب سیاست است. خبر ایبنا بر اساس کتاب «خاطرات حسنعلی خان مستوفی» نوشته ابوالفضل زرویی نصرآباد بیان میکند: «دستمال آغشته به «اِتر»، ته سیگار باقیمانده و تقلید دستخط مرحو هدایت برای درج وصیت کوتاه، موجب شناسایی قاتل شد. او به هدایت گفته بود که آخر شب برای گرفتن پنبه خواهد آمد. مادام copie سرایدار محل اقامت هدایت و برخی دیگر، از اینکه هدایت با بستهای پنبه وارد ساختمان شده بود، تعجب کرده بودند. قاتل از همین پنبهها برای گرفتن جرز در و پنجره آشپزخانه (محل مرگ هدایت) استفاده کرده بود. هدایت پس از بیهوشی با «اِتر» به آشپزخانه کشیده شده و پس از جرزگیری در و پنجره و گشودن شیرگاز، در به رویش بسته گردید.» در برگ ۵۳ کتاب والکیریهای و در برگ ۱۳۵ کتاب الف کلمه سیگار و در باب ۱۵۳ انجیل برنابا کلمه وصیت و در برگ ۵۳ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه پنجره و در مقاله کلمات خط، آخر، شب، پنبه، بیهوش و مرگ و در شعر ۱ بوستان سعدی عبارت داروی بیهوشی و در باب ۱۳۵ انجیل برنابا عبارت بسته شده وجود دارد. در غزل ۱۳۵۷ صائب تبریزی کلمات شب، پنبه و مست ذکر شدهاند. در ادامه مقاله بیان شده که مصطفی فرزانه در هنگام جنایت مست بوده است. در برگ ۵۳ کتاب الف کلمه متاسفانه و در باب ۱۳۵ انجیل برنابا کلمه متاسف و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در غزل ۱۵۳ سعدی کلمه واقعه و در مقاله کلمه رود و در غزل ۱۴ یغمای جندقی و در غزل ۲۲۴ حافظ و در باب ۵۳ انجیل برنابا و در غزل ۱۳۰۵ تبریزی و در برگ ۳۵۱ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه نامه ذکر شده است. در خبر زیر بیان شده: «متأسفانه واقعه رود «مارن» و برخی نوشتهها و نامههای مرحوم هدایت، همگی تصمیم هدایت به خودکشی را تأیید میکرد و قاتل که از دوستان صمیمی هدایت بود، توانست نیت شوم خود را بی اینکه سوءظنی برانگیزد، عملی کند.» اگر عبارت «دوست صمیمی صادق هدایت» را در اینترنت جستجو کنیم اولین نتیجه در مورد مصطفی فرزانه است. در برگهای ۳۵ و ۱۵۳ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در برگ ۳۵۱ کتاب زهیر و در برگ ۵۳ کتاب کیمیاگر کلمه جستجو و در برگ ۳۵ کتاب زهیر کلمات جستجو و اول و در مقاله کلمه اول وجود دارد. مصطفی فرزانه نویسنده کتاب «صادق هدایت در تار عنکبوت» است. در غزل ۱۴ یغمای جندقی و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی و در غزل ۳۵۱ شاه نعمت الله ولی کلمه تار وجود دارد. در مقاله به سوره عنکبوت اشاره شده است. در سوره عنکبوت کلمات فرزانه، دوست، صادق، هدایت و قتل و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات مصطفی و صادق و در شعر ۱ بوستان سعدی کلمات مصطفی و دوست و در مطلب زیر از توضیحات هوش مصنوعی درباره شعر ۱ بوستان سعدی کلمه هدایت و در غزل ۱۵۳ سعدی کلمات دوست و صادق وجود دارند. درگذشت مصطفی فرزانه در تاریخ ۲۰ ذی الحجه سال ۱۴۴۳ قمری بوده است. سوره قصص در جز ۲۰ قرآن است و ۱۴۴۳ کلمه دارد. در سوره قصص کلمات صادق، هدایت، دوست و قتل ذکر شدهاند. در مقاله به سوره قصص اشاره شده است. در سوره قصص به قارون اشاره شده است. در ویکیپدیا بیان شده: «قارون از افراد بنیاسرائیل (مصر باستان)، معاصر موسی پیامبر و به قولی پسرعموی وی بود. قارون جاهطلب، بخیل، حسود و بسیار ثروتمند بود، آنچنانکه چند تن زورمند زیر بار کلیدهای مخازن و دفاتر حساب اموالش زانو میزدند. هرچند او را اندرز میدادند که به مال دنیا مغرور نشود، و آن را در راه خیر مردم صرف کند، نمیپذیرفت.» در مقاله کلمات بنی، اسرائیل، معاصر، موسی، پسر، عمو، مغرور، راه و خیر و در غزل ۱۵۳ شاه نعمت الله ولی کلمات جاه و مخزن و در برگ ۵۳ کتاب الف و در برگهای ۲۱۲ و ۱۵۳ کتاب آشنایی با صادق هدایت و در برگ ۳۱۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه زانو وجود دارد. در توضیحات قارون در ویکیپدیا بیان شده: «خدا زلزلهای سخت پدیدآورد و زمین «قارون، خانه و گنجش» را به کام خود کشید» در شعر ۱ بوستان سعدی کلمه قارون و عبارت «زمین از تب لرزه» و در مقاله کلمه زلزله ذکر شده است. صادق هدایت خودکشی نکرده و توسط دوست صمیمیش مصطفی فرزانه به دلیل رشک و حسادت به قتل رسیده است. در غزل ۱۳۵ میلی کلمه رشک و در باب ۱۳۵ انجیل برنابا کلمه حسود وجود دارد. درگذشت مصطفی فرزانه در تاریخ ۲۰/۱۲ سال ۱۴۴۳ قمری است. سوره عنکبوت در جزءهای ۲۰ و ۲۱ قرآن قرار دارد. عددهای ۲۰ و ۲۱ در کنار یکدیگر عدد ۲۱۲۰ را ایجاد میکنند. ارقام عددهای ۲۰/۱۲ و ۲۱۲۰ مشترکند. اگر عبارت «مصطفی فرزانه قاتل صادق هدایت» را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۱۲۲ میشود. اگر از عدد ۲۰/۱۲ رقم صفر را کنار بگذاریم به عدد ۱۲۲ میرسیم. در برگ ۳۵۱ کتاب پله پله تا ملاقات خدا عدد ۱۲۲ وجود دارد. در مقاله ویدئویی با عنوان «بررسی حلقه قونیه یک – رقص سماع قونیه» آمده که مدت زمان آن در گوگل ۱۰:۲۲ نشان داده میشود. ارقام عددهای ۱۰:۲۲، ۲۰/۱۲ و ۲۱۲۰ مشترک هستند. در این ویدئو استاد طاهری به خودکشی اشاره میکنند. در مقاله کلمات گوهر و پنج ذکر شدهاند. در توضیحات اتر (فیزیک) یا گوهر پنجم در ویکیپدیا بیان شده: «در واقع کاملاً معلوم شده بود که قابلیت تراکم گازها، سیالی مایعات، کشسانی جامدات و همه خواص دیگر اجسام مادی مربوط به ساختمان مسکونی آنهاست، و نتیجه حرکت مولکولها و نیروهایی است که بر آنها وارد میشود. چنین به نظر میرسد که جز یک نفر شیمیدان روسی، به نام مندلیف، که در جدول تناوبی عناصر خودش عدد اتمی صفر را به اتر جهانی اختصاص داد، شخص دیگری هرگز فکر نکرده بود که شاید اتر جهانی از خود ساختمان ملکولی داشته باشد. در هر حال چنین فرضیهای فقط به پیچیدگیهای بعدی منجر میشد.» در این مطلب عدد صفر ذکر شده است. در مقاله کلمات شیمی و روسی ذکر شدهاند. در مقاله به بیهوشی الکسی ناوالنی معترض روسی اشاره گردید. در توضیحات الکسی ناوالنی در ویکیپدیا بیان شده وی یکی از رهبران اصلی اعتراضات سال ۲۰۱۲ بوده است. ارقام عددهای ۲۰۱۲، ۲۰۱۲ و ۲۱۲۰ مشترک هستند. درگذشت صادق هدایت در سال ۱۳۷۰ قمری است. در مقاله بیان شده که سوره احزاب ۱۳۰۷ کلمه دارد. ارقام عددهای ۱۳۰۷ و ۱۳۷۰ مشترک هستند. در سوره احزاب کلمات فرزانه، بخل، قتل، دوست، صادق و هدایت ذکر شدهاند. صادق هدایت متولد سال ۱۹۰۳ میلاد است. در مقاله به عدد ۱۳۰۹ اشاره شده است. ارقام عددهای ۱۳۰۹ و ۱۹۰۳ مشترک هستند. در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات صادق و زاغ یا کلاغ و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی و در برگ ۳۵ کتابهای مکتوب و کیمیاگر و در برگ ۵۳ کتابهای کیمیاگر و تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه پیر و در برگ ۱۳۵ کتاب عطیه برتر کلمه مترجم وجود دارد. صادق هدایت مترجم کتاب کلاغ پیر نوشته الکساندر لانژکیلاند است. در غزل ۱۴ یغمای جندقی و در غزل ۱۳۵ میلی و در غزل ۳۱۵ فروغی بسطامی کلمه پند وجود دارد. آیات ۲۷ و ۳۱ سوره مائده بیان میکنند: «و داستان دو پسر آدم را [که سراسر پند و عبرت است] به درستی و راستی بر آنان بخوان، هنگامی که هر دو نفر با انجام کار نیکی به پروردگار تقرّب جستند، پس از یکی پذیرفته شد، و از دیگری پذیرفته نشد. [برادری که عملش پذیرفته نشد از روی حسد و خودخواهی به برادرش] گفت: بی تردید تو را می کشم. [او] گفت: خدا فقط از پرهیزکاران می پذیرد.» «آن گاه خدا کلاغی را برانگیخت که زمین را به چنگال حفر نماید تا به او بنماید چگونه بدن مرده برادر را زیر خاک پنهان کند. (قابیل) گفت: وای (بر من) آیا من از آن عاجزترم که مانند این کلاغ باشم تا جسد برادر را زیر خاک پنهان کنم؟ پس (برادر را به خاک سپرد و) از این کار سخت پشیمان گردید.» شماره آیات ۲۷ و ۳۱ سوره مائده در کنار یکدیگر عدد ۳۱۲۷ را ایجاد میکنند. در مقاله عددهای ۱۲۷۳، ۱۳۲۷ و ۱۳۷۲ذکر شدهاند. ارقام عددهای ۱۲۷۳، ۱۳۲۷ و ۱۳۷۲ و ۳۱۲۷ مشترک هستند. در خبر زیر بیان شده: «قاتل هدایت، تا آخرین روزهای عمر، از عمل غیر انسانی خود پشیمان بود و میگفت تمام آن روز مست و از خود بیخبر بوده است.». در مقاله کلمات آخرین، روز، عمر، عمل، انسان، پشیمان، تمام، روز و مست و در غزل ۲۲۴ حافظ و در غزل ۱۵۳۷ تبریزی کلمه بیخبر وجود دارد. سریال بازی تاج و تخت با اقتباس از کتاب «ضیافتی برای کلاغها» ساخته شده است. در برگ ۱۳۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه ضیافت ذکر شده است. افلاطون نویسنده کتاب ضیافت است. در برگ ۱۳۵ کتاب «آشنایی با صادق هدایت» نوشته مصطفی فرزانه کلمه استاد و در مقاله کلمات استاد و خنده و در برگ ۱۲۲ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمات خنده و سبیل و در برگ ۳۵ کتاب الف کلمه سبیل ذکر شده است. در بالا عکس خندان استاد طاهری با سبیل آمده است. بر روی عکس جلد کتاب «خاطرات حسنعلی خان مستوفی» سبیل مشخص است. در برگ ۱۵۳ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه جلد وجود دارد. در عکس زیر مصطفی فرزانه سبیل دارد. بر روی عکس جلد کتاب «خاطرات حسنعلی خان مستوفی» کلاه مشخص است. در سایت «ایران کتاب» عکس مصطفی فرزانه با کلاه آمده است. در شعر ۱ بوستان سعدی و در برگ ۵۳ کتاب والکیریها کلمه کلاه وجود دارد. فریدون فرهودی نویسنده فیلم «کلاهی برای باران» است. مصطفی فرزانه نویسنده کتاب «جزیره خارک» است. در برگ ۱۳۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه جزیره وجود دارد. کتاب دندانها نوشته مصطفی فرزانه است. در باب ۱۳۵ انجیل برنابا و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمه دندان وجود دارد. در غزل ۱۳۰۵ تبریزی کلمات یوسف، کنعان و چاه و در برگ ۵۳ کتاب کیمیاگر کلمه چاه و در برگ ۳۵ کتاب زهیر و در برگ ۵۳ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه برادر و در برگ ۱۳۵ کتاب عطیه برتر و در برگهای ۵۳ و ۵۳۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه برادران و در آیاتی از سوره مائده که به آنها اشاره گردید کلمات برادر و حسد ذکر شدهاند. برادران یوسف(ع) به دلیل توجه یعقوب(ع) به یوسف(ع) و بخل و حسادت، یوسف(ع) را در چاه انداختند. در برگ ۱۳۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا به شمس تبریزی اشاره شده است. شمس تبریزی نیز به دلیل توجهی که مولانا به شمس داشته و بخل و حسادت اطرافیان به قتل رسیده است. در توضیحات مکارم شیرازی در ویکیپدیا بیان شده: «مکارم شیرازی در خصوص طرح اخباری پیرامون احتمال ساخت یک مجموعه تلویزیونی راجع به شمس تبریزی و مولانا با عنوان مست عشق، مخالفت خود را با ساخت این سریال اعلام کرد. وی اظهار کرد که انجام این کار را “شرعی” نمیداند و علتش را نیز “ضاله خواندن صوفیه” دانست.» رابطه شمس تبریزی و مولانا رابطه استاد و شاگردی بوده است. مولانا به شمس تبریزی ارادت داشته است. شمس تبریزی مولانا را به حلقه بینام آگاهی یا حلقه می یا آگاهی متصل کرده است. در کتاب نور و کتاب نشانهها که لینک آنها در ادامه مقاله آمده مطالبی در این خصوص بیان شده است. در برگ ۲۱۲ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه موزارت وجود دارد. سالیهری نیز به دلیل رشک و حسادت موتسارت را به قتل رسانده است. در توضیحات «ولفگانگ آمادئوس موتسارت» در ویکیپدیا ذکر شده که تئاتر الکساندر پوشکین به نام «موتسارت و سالیهری»، بیان میکند موتسارت به دلیل خوردن زهر که سالیهری به وی داده است، جانش را از دست داده است. موتسارت با سیانور مسموم شده است. اگر عبارت «موتسارت سیانور» را به اعداد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۴۳۴ میشود. ارقام عددهای ۱۴۴۳ و ۱۴۳۴ مشترک هستند. در توضیحات سیانور در ویکیپدیا بیان شده: «فرآوردههای سیانید در عکاسی، واکنشهای آزمایشگاهی، صنعت، حشرهکشها و جوندهکشها (HCN) استفاده میشوند و در برخی از میوهها، از قبیل بادام تلخ، دانه سیب، هسته هلو و آلو و اکثر دانههای تلخ وجود دارد.» در مقاله کلمات عکس و صنعت و در برگ ۲۱۲ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه عکس و در برگ ۱۵۳ کتاب مکتوب کلمه میوه و در غزل ۱۵۳ فیض کاشانی و در غزل ۱۳۵۱ صائب تبریزی کلمه تلخ وجود دارد. درگذشت پوشکین و ناوالنی در روسیه بوده است. در مقاله بیان شده ظاهرا ناوالنی در اثر لخته شدن خون فوت کرده است. لخته شدن خون باید در اثر زهر باشد. در مقاله به نقل از توضیحات الکسی ناوالنی در ویکیپدیا بیان شده: «سازمان زندانهای روسیه در منطقه یامالو نِنِتس این کشور اعلام کرد که آلکسی ناوالنی در یک اردوگاه کیفری در خارپ در قطب شمال که یکی از سختترین زندانهای روسیه بهشمار میرود پس از هواخوری، «احساس ناخوشی» کرده و بلافاصله پس از آن «بیهوش» شده و اقداماتِ احیاء بر او بیاثر مانده است». در این مطلب به قطب اشاره شده است. در توضیحات فیلم آمادئوس در ویکیپدیا بیان شده: «فیلم با یک قطعه کوتاه موسیقی و نمایی از یک کالسکه، تصاویری از برف و یخ، و کوچههای پیچدرپیچ آغاز میشود.» در برگهای ۳۵ و ۲۱۲ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه موسیقی و در برگهای ۵۳ و ۳۱۵ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه کوچه وجود دارد. در مقاله به نقل از استاد طاهری بیان شده که طوفان نوح در اثر آب شدن برفهای یا یخهای قطب بوده است. در مقاله ذکر شده که در توضیحات نوح(ع) در ویکیپدیا بر اساس منبع پی، خلاصه آیات ۹:۱-۱۷ سفر پیدایش تورات اینگونه بیان شده «اجازه کشتن حیوانات و ممنوعیت قتل. عهد با نوح و نشانه رنگینکمان». موتسارت در سال ۱۷۹۱ میلادی به قتل رسیده است. ارقام عددهای ۱۷۹۱ و ۹:۱-۱۷ مشترک هستند. در توضیحات «ولفگانگ آمادئوس موتسارت» در ویکیپدیا بیان شده: «اما فرضیهای که از همه مقبولتر است، علت مرگ را تب روماتیسم حاد بیان میکند که او از زمان کودکی سه یا چهار بار دچار حمله ناشی از آن شده بود.» در شعر ۱ بوستان سعدی کلمه تب وجود دارد. مرگ موتسارت در اثر تب غلط و اشتباه است.در قصیده ۱۳۵ سمرقندی کلمه منظر و در برگ ۳۵ کتاب کیمیاگر کلمه گام و در رباعی ۱۴ خیام کلمه تحقیق وجود دارد. در سایت «ایران کتاب» که لینک آن در زیر آمده بیان شده: «کتاب “ماه به روایت آه” نوشته “ابوالفضل زرویی نصرآباد” از منظر متفاوت و تازه ای زندگی و شخصیت حضرت عباس را بررسی میکند. این کتاب در نوع خود کتابی ارزش مند است که گامی جدی در راستای تحقیقات پژوهش محور در موضوعات مقدس و ارزشی بر میدارد.» در توضیحات عباس(ع) در ویکیپدیا بیان شده: «کنیهاش ابوالفضل است و به او القاب دیگر مانند «قمر بنی هاشم»، «سقای کربلا»، «علمدار حسین» و قمر منیر بنی هاشم و غیره نیز دادهاند.» در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در غزل ۱۵۳ فیض کاشانی کلمه قمر وجود دارد. کتاب «سرگذشت ماه» نوشته صادق هدایت و کتاب «ماه گرفته» نوشته مصطفی فرزانه است. در غزل ۱۵۳ سعدی کلمه مستسقی به معنی «آب خواهنده برای نوشیدن» وجود دارد. ابوالفضل(ع) و ابوالفضل زرویی همنام هستند. در مقاله کلمات واقعه و یاران وجود دارند. در واقعه کربلا یزید آب را بست و حسین(ع) و یارانش با لب تشنه شهید شدند. حسین(ع) و یارانش مظهر شجاعت، مردانگی و آزادگی هستند. در مقاله به شجاعت، مردانگی و آزادگی اشاره شده است. در توضیحات شام غریبان در ویکیپدیا بیان شده: «مراسم مذهبی شیعه است که در غروب روز عاشورا برگزار میگردد. سوزاندن خیمههای خانواده حسین بن علی و به اسارت گرفتن خانواده حسین بن علی توسط لشکر یزید بن معاویه درون مایه این مراسم است. در این مراسم عزاداران با روشن کردن شمع به عزاداری میپردازند.» در غزل ۱۴ حافظ عبارت شام غریبان و و در برگ ۳۵۱ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه عاشورا و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات شام، شمع و روشنایی و در غزل ۱۳۵ افسر کرمانی و در برگهای ۵۳ و ۱۳۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در برگ ۳۱۵ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه شام و در غزل ۱۳۵ سعدی و در غزل ۱۴ یغمای جندقی کلمه شمع و در برگ ۳۱۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در برگ ۵۱۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه خانواده و در غزل ۱۵۳ سعدی کلمات واقعه و خیمه و در آیه ۳۵:۳۱ کتاب مقدس خروج کلمه خیمه و در غزل ۱۵۳۱ تبریزی کلمه سوخته وجود دارد. فروغی بسطامی متولد کربلا است. در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمه محتشم و در برگهای ۳۵ و ۱۳۵ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه ادبیات ذکر شده است. در توضیحات محتشم کاشانی در ویکیپدیا بیان شده: «ترکیببند «باز این چه شورش است که در خلق عالم است» معروفترین مرثیه برای شهیدان واقعه کربلا در ادبیات فارسی است.» در غزل ۵۱۳ سیف فرغانی کلمه نوحه و در برگ ۱۳۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه طبل وجود دارد. در مراسم عزاداری حسین(ع) نوحه میخوانند و طبل میزنند. در توضیحات سوره فجر در ویکیپدیا بیان شده: «معرفی این سوره به عنوان «سوره حسین بن علی» میتواند به این خاطر باشد که مصداق روشن «نفس مطمئنه» حسین بن علی است (همان گونه که در حدیثی از جعفر صادق آمدهاست).» در آیه ۱۳۵ سورههای زنان و آل عمران و در باب ۱۵۳ انجیل برنابا و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در غزل ۱۴ یغمای جندقی کلمه نفس و در برگ ۳۱۵ کتاب زهیر کلمه مطمئن وجود دارد. افلاطون نویسنده کتاب نفس است.
تقلید نه؛ تحقیق آری
ناصر مکارم شیرازی متولد سال ۱۳۰۵ خورشیدی است. مکارم شیرازی مجتهد و مرجع تقلید شیعه است. «مرغ مقلد» عنوان یکی از فصلهای سریال بازی تاج و تخت است. در توضیحات مکارم شیرازی در ویکیپدیا به محمود احمدینژاد اشاره شده است. در زیر خبری از خبرآنلاین با عنوان «ببینید | احمدی نژاد نانجیب بود و بر سر روحانیت کلاه گذاشت» آمده که در آن ویدئویی قرار دارد که بر اساس آن محمود احمدینژاد بیان کرده که تقلید کار میمون است. در غزل ۱۴ یغمای جندقی کلمه محمود و در شعر ۱ بوستان سعدی کلمه کلاه و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی و در غزل ۵۱۳ سیف فرغانی کلمه میمون وجود دارد. محمود احمدینژاد متولد سال ۱۳۳۵ خورشیدی است. در توضیحات فیض کاشانی در ویکیپدیا بیان شده: «سفینه النجاه یکی از مهمترین نوشتههای فیض کاشانی است که محمدرضا دورودیان تفرشی ترجمه کردهاست و موضوع آن در رد مجتهدان و اصولیین میباشد و با استدلال و با شواهد از روایتهای اهلبیت اجتهاد و اجماع را بدعت و ضلالت و خلاف روش فکری شیعیان میداند. در بخش خطبه این کتاب مینویسد: «اجتهاد در احکام شرعیه یعنی استعمال اصول و امارات ظنیه در استنباط آنها و همچنین اخذ بهاتّفاقِ آرا بدعت نهادن است در دین و از اختراعات اهل سنّت است.»» در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمه اجتهاد و در قصیده ۱۳۵ سمرقندی و در برگ ۵۳ کتابهای پله پله تا ملاقات خدا و کیمیاگر و در برگ ۱۳۵ کتاب مکتوب کلمه سنت وجود دارد. در برگ ۳۵ کتاب کیمیاگر کلمه حلوا و عبارت «بدون اینکه بیندیشد» ذکر شده است. حلوا اشاره به دست آوردن چیزی بودن زحمت یا بدون تفکر و اندیشه دارد. باید تقلید را رها کرد و روش تحقیق را در پیش گرفت. در مقاله به سوره نمل و سلیمان(ع) اشاره شده است. پیام داستان سلیمان(ع) و هدهد در سوره نمل تحقیق کردن است. در غزل ۲۲۴ حافظ کلمات هدهد و مکارم ذکر شدهاند. در رباعی ۱۴ خیام کلمه تحقیق وجود دارد. ترانههای خیام کتابی تحقیقی-ادبی از صادق هدایت است. در مقاله به تقلید دستخط صادق هدایت اشاره شده است. درگذشت صادق هدایت در سال ۱۳۳۰ خورشیدی است. ساعت ویدئو زیر ۱۳:۳۰ است. در مقاله عددهای ۲۵۶، ۵۲۶ و ۶۲۵ ذکر شدهاند.. در زیر ویدئو زیر عددهای ۲۶۵ و ۳۵ وجود دارند. در برگ ۳۵ کتاب کیمیاگر کلمه دستار و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمه عمامه وجود دارد. در عکس زیر عمامه مشخص است.
https://www.khabaronline.ir/news/1689325/
در کتاب نور و کتاب نشانهها که لینک دانلود آنها در زیر آمده مطالب بیشتری درباره موضوع این مقاله و برخی مطالب دیگر بیان شده است. لطفا این دو کتاب را مطالعه فرمائید و در صورت تمایل به اشتراک بگذارید.
https://drive.google.com/file/d/19eYpxNENpNbQ6MyDMlNgkgJod5kEVDOz/view?usp=share_link
در زیر لینک چند مقاله درباره کتاب نور و کتاب نشانهها آمده است.
https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/d92580
سعدی » بوستان » در نیایش خداوند » بخش ۱ – سرآغاز
به نام خداوندِ جان آفرین *** حکیمِ سخن در زبان آفرین
خداوند بخشنده دستگیر *** کریم خطابخش پوزشپذیر
عزیزی که هر کز درش سر بتافت *** به هر در که شد هیچ عزّت نیافت
سر پادشاهان گردنفراز *** به درگاه او بر زمینِ نیاز
نه گردنکشان را بگیرد به فور *** نه عذرآوران را براند به جور
وگر خشم گیرد ز کردارِ زشت *** چو بازآمدی ماجرا درنوشت
اگر با پدر جنگ جوید کسی *** پدر بیگمان خشم گیرد بسی
وگر خویش راضی نباشد ز خویش *** چو بیگانگانش براند ز پیش
وگر بنده چابک نباشد به کار *** عزیزش ندارد خداوندگار
وگر بر رفیقان نباشی شفیق *** به فرسنگ بگریزد از تو رفیق
وگر ترکِ خدمت کند لشکری *** شود شاهِ لشکرکُش از وی بری
ولیکن خداوندِ بالا و پست *** به عصیان، درِ رزق بر کس نبست
دو کونش یکی قطره از بحرِ علم *** گنه بیند و پرده پوشد به حلم
ادیمِ زمین، سفره عام اوست *** بر این خوان یغما چه دشمن چه دوست
اگر بر جفاپیشه بشتافتی *** که از دست قهرش امان یافتی؟
بری ذاتش از تهمتِ ضد و جنس *** غنی، ملکش از طاعتِ جن و انس
پرستارِ امرش همه چیز و کس *** بنیآدم و مرغ و مور و مگس
چنان پهن خوان کرم گسترد *** که سیمرغ در قاف قسمت خورد
لطیف کرمگستر کارساز *** که دارای خَلق است و دانای راز
مر او را رسد کبریا و منی *** که ملکش قدیم است و ذاتش غنی
یکی را به سر بر نهد تاج بخت *** یکی را به خاک اندر آرد ز تخت
کلاهِ سعادت یکی بر سرش *** گلیمِ شقاوت یکی در برش
گلستان کند آتشی بر خلیل *** گروهی به آتش بَرَد ز آب نیل
گر آن است، منشورِ احسان اوست *** ور این است، توقیعِ فرمان اوست
پسِ پرده بیند عملهای بد *** هم او پرده پوشد به آلای خَوْد
به تهدید اگر برکشد تیغِ حکم *** بمانند کروبیان صُمّ و بکم
وگر دردهد یک صلای کرم *** عزازیل گوید نصیبی برم
به درگاهِ لطف و بزرگیش بر *** بزرگان نهاده بزرگی ز سر
فروماندگان را به رحمت قریب *** تضرعکنان را به دعوت مجیب
بر احوالِ نابوده، علمش بصیر *** به اسرارِ ناگفته، لطفش خبیر
به قدرت، نگهدارِ بالا و شیب *** خداوندِ دیوانِ روزِ حسیب
نه مستغنی از طاعتش پشت کس *** نه بر حرف او جای انگشت کس
قدیمی نکوکارِ نیکی پسند *** به کلک قضا در رحم نقشبند
ز مشرق به مغرب مه و آفتاب *** روان کرد و بنهاد گیتی بر آب
زمین از تبِ لرزه آمد ستوه *** فروکوفت بر دامنش میخِ کوه
دهد نطفه را صورتی چون پری *** که کردهست بر آب صورتگری؟
نهد لعل و پیروزه در صلبِ سنگ *** گل لعل در شاخ پیروزه رنگ
ز ابر افکند قطرهای سویِ یَم *** ز صلب افکند نطفهای در شکم
از آن قطره لولوی لالا کند *** وز این، صورتی سروبالا کند
بر او علم یک ذره پوشیده نیست *** که پیدا و پنهان به نزدش یکیست
مهیاکنِ روزیِ مار و مور *** اگر چند بیدستوپایاند و زور
به امرش وجود از عدم نقش بست *** که داند جز او کردن از نیست، هست؟
دگر ره به کتمِ عدم در برد *** وز آنجا به صحرای محشر برد
جهان مُتَفِّق بر الهیتش *** فرومانده از کُنهِ ماهیتش
بشر ماورای جلالش نیافت *** بصر منتهای جمالش نیافت
نه بر اوجِ ذاتش پرد مرغِ وهم *** نه در ذیلِ وصفش رسد دستِ فهم
در این ورطه کشتی فرو شد هزار *** که پیدا نشد تختهای بر کنار
چه شبها نشستم در این سِیر، گم *** که دِهشَت گرفت آستینم که قُم
محیط است علم مَلِک بر بسیط *** قیاس تو بر وی نگردد محیط
نه ادراک در کُنهِ ذاتش رسید *** نه فکرت به غورِ صفاتش رسید
توان در بلاغت به سَحبان رسید *** نه در کُنهِ بیچون سُبحان رسید
که خاصان در این ره فَرَس راندهاند *** به لااحصی از تک فروماندهاند
نه هر جای مرکب توان تاختن *** که جاها سپر باید انداختن
وگر سالکی مَحرمِ راز گشت *** ببندند بر وی در بازگشت
کسی را در این بزم ساغر دهند *** که داروی بیهوشیاش دَردهند
یکی باز را دیده بردوختهست *** یکی دیدهها باز و پر سوختهست
کسی ره سوی گنج قارون نَبُرد *** وگر بُرد، ره باز بیرون نبرد
بمردم در این موج دریای خون *** کز او کس نبردهست کشتی برون
اگر طالبی کاین زمین طی کنی *** نخست اسبِ بازآمدن پی کنی
تأمل در آیینه دل کنی *** صفایی بهتدریج حاصل کنی
مگر بویی از عشق مستت کند *** طلبکارِ عهدِ الستت کند
به پای طلب ره بدان جا بری *** وز آنجا به بالِ محبت پری
بِدَرَّد یقین پردههای خیال *** نماند سراپرده إلّا جلال
دگر مرکبِ عقل را پویه نیست *** عنانش بگیرد تَحَیَّر که بیست
در این بحر جز مردِ راعی نرفت *** گم آن شد که دنبال داعی نرفت
کسانی کز این راه برگشتهاند *** برفتند بسیار و سرگشتهاند
خلاف پیمبر کسی ره گزید *** که هرگز به منزل نخواهد رسید
مپندار سعدی که راه صفا *** توان رفت جز بر پی مصطفی
سعدی » مجالس پنجگانه » شماره ۱ – مجلس اول
الحمدلله الذی خلق الوجود من العدم *** فبدت علی صفحاته انوارُ اسرار القدم
شکر آن خدایی را که او هست آفریدهست از عدم *** پس کرد پیدا بر عدم انوار اسرار قدم
ما زال فی آزاله معززا بجلاله *** مستغنیا بکماله لا بالعبید و بالخدم
مأوای هر آواره او بیچارگان را چاره او *** دلدار هر غمخواره او غفار هر صاحب ندم
بهر العقول ظهوره سحر القلوب حضوره *** نور النواظر نوره سهر النفوس بما وسم
درد و غمش مهمان دل نام لطیفش جان دل *** دل زان او او زان دل گر عاشقی در نه قدم
والی علی احبابه اصناف لطف احسانه *** یا سوء کام بلایه بمراسم الکرم الاعم
درویش او را نام نه گر چاشت باشد شام نه *** وندر دلش آرام نه از مهر بر جانش رقم
وافی الحجی عرفانه ما ضلّ فی فردانه *** سبحانه سبحانه ضاق المنی فاق الامم
از هر چه گویم برتری وز هر چه خواهم بهتری *** وز آنچه دانم مهتری ای جان جانها لاجرم
نعت النبی المصطفی لمّا عفی رسم الصفا *** تهدی به اوصافنا برشاده سبل الاعم
ای قوت دلها گفت او مهر هدی بر کفت او *** ما نام قلبی جفت او فخر عرب نور عجم
صلی علیه الله ما ضائت مصابیح السما *** بل زاد خیراً کانما الحی به خیر الامم
عقل آشنای کوی او دل خیربادی سوی او *** جانها فدای روی او او محتشم او محترم
در خبر است از آن مقتدای زمره حقیقت و از آن پیشوای لشکر طریقت، و از آن نگین خاتم جلال، و از آن جوهر عنصر کمال، و از آن اطلسپوشِ والضحی، و از آن قصببندِ واللیل اذا سجی، و از آن طیلساندارِ ولسوف یعطیک ربک فترضی، آن صاحبخبر و للاخره خیر لک من الاولی، آن مهتری که اگر حرمت برکت قدم او نبودی راه دین از خاک کفر پاک نگشتی، الیوم اکملت لکم دینکم، آن سروری که اگر هیبت دست او نبودی قبای ماه چاک نگشتی که اقتربت الساعه و انشق القمر،
به از این بشنو: آدم ِ صفی خلعتِ صفوت از او یافت، ادریس با تدریس رفعت از او گرفت، روح پر فتوح در قالب نوح به عزت او درآمد، طیلسان صعود بر سر هود او کشید، کمر شمشیر خِلّت بر میان خلیل او بست، منشور امارت به نام اسماعیل او نبشت، خاتم مملکت در انگشت سلیمان او کرد، نعلین قربت در پای موسی او کرد، عمامه رفعت بر سر عیسی او نهاد.
این مهتر و این بهتر و این سیّد و این سرور که شمهای از نعت او شنیدی چنین میفرماید: من جاوَز اربعین سنهً فلم یغلب خیره بشره فلیتجهز الی النّار. یعنی هر آن کس که در این سرای فتور و متاع غرور که تو او را دنیا میخوانی سال او به چهل برسد و خیر او بر شر او غالب نگردد و طاعت او بر معصیت راجح نیاید، او را بگوی که رخت برگیر و راه دوزخ گیر. عظیم وعیدی و بزرگ تهدیدی که مر عاصیان امت احمد راست. عمر عزیز خود را به حبهای حرام فروخته، و خرمن بر آتش معصیت سوخته، و بیقیمت به قیامت آمده. دلیل این کلمه را مثالی بگویم و درّی ثمین از دریای خاطر بجویم.
آن شمع را دیدهای که در لگن برافروختهاند و محبت او در دل اندوخته، و طایفهای به گرد او درآمده و حاضران مجلس با او خوش برآمده، هر کس به مراعات او کمر بسته، و او بر بالای طشت چون سلطان نشسته، که ناگاه صبح صادق بدمد، همین طایفه بینی که دم در دمند، و به تیغ و کارد گردنش بزنند. از ایشان سؤال کنند که ای عجب! همه شب طاعت او را داشتید چه شد که امروز فرو گذاشتید؟ همان طایفه گویند که شمع به نزدیک ما چندان عزیز بود که خود را میسوخت، و روشنایی جهت ما میافروخت اکنون چون صبح صادق تاج افق بر سر نهاد و شعاع خود به عالم داد شمع را دیگر قیمت نباشد و ما را با او نسبت نه.
پس ای عزیز من! این سخن را به مجاز مشنو که خواجگی دنیا بر مثال آن شمع برافروخته است و طایفهای که به گرد او در آمدهاند عیال و اطفال و خدم و حشم اویند، هر یکی به نوعی در مراعات او میپویند و سخن بر مراد او میگویند، که ناگاه صبح صادقِ اجل بدمد و تندباد قهر مرگ بوزد، خواجه را بینی که در قبضه ملکالموت گرفتار گردد، و از تخت مراد بر تخته نامرادی افتد. چون به گورستانش برند اطفال و عیال و بنده و آزاد به یکبار از وی اعراض کنند، از ایشان پرسند که چرا به یکبار روی از خواجه بگردانیدند، گویند خواجه را به نزدیک ما چندان عزّت بود که شمعصفت خود را در لگن دنیا میسوخت، و دانگانه از حلال و حرام میاندوخت، عمر نفیس خود را در معرض تلف میانداخت، و مال و منال از جهت ما خزینه میساخت، اکنون تندباد خزان احزان بیخ عمرش از زمین زندگانی برکند و دست خواجه از گیر و دار کسب و کار فروماند، ما را با او چه نسبت و او را با ما چه مصلحت؟
آوردهاند که در باغی بلبلی بر شاخ درختی آشیانه داشت. اتفاقاً موری ضعیف در زیر آن درخت وطن ساخته و از بهر چند روزه مقام و مسکنی پرداخته. بلبل شب و روز گرد گلستان در پرواز آمده و بربطِ نغماتِ دلفریب در ساز آورده. مور به جمع نفحات لیل و نهار مشغول گشته، و هزاردستان در چمن باغ به آواز خویش غره شده. بلبل با گل رمزی میگفت و باد صبا در میان غمزی میکرد. چون این مور ضعیف ناز گل و نیاز بلبل مشاهده میکرد، به زبان حال میگفت: از این قیل و قال چه گشاید؟ کار در وقت دیگر پدید آید.
چون فصل بهار برفت و موسم خزان درآمد، خار جای گل بگرفت، و زاغ در مقام بلبل نزول کرد. باد خزان در وزیدن آمد، و برگ از درخت ریزیدن گرفت. رخساره برگ زرد شد، و نفس هوا سرد گشت. از کُلهِ ابر دُر میریخت، و از غربیل هوا کافور میبیخت. ناگاه بلبل در باغ آمد، نه رنگ گل دید و نه بوی سنبل شنید. زبانش با هزاردستان لال بماند، نه گل که جمال او بیند و نه سبزه که در کمال او نگرد. از بیبرگی طاقت او طاق شد، و از بینوایی از نوا باز ماند. فرو مانده با یادش آمد که آخر نه روزی موری در زیر این درخت خانه داشت و دانه جمع میکرد، امروز حاجت به درِ او برم و به سبب قرب دار و حق جوار چیزی طلبم.
بلبل گرسنه ده روز، پیشِ مور به دریوزه رفت. گفت: ای عزیز! سخاوت نشان بختیاری است و سرمایه کامکاری، من عمر عزیز به غفلت میگذاشتم، تو زیرکی میکردی و ذخیره میاندوختی، چه شود اگر امروز نصیبی از آن کرامت کنی؟ مور گفت: تو شب و روز در قال بودی و من در حال، تو لحظهای به طراوت گل مشغول بودی و دمی به نظاره بهار مغرور، نمیدانستی که هر بهاری را خزانی و هر راهی را پایانی باشد.
ای عزیزان! قصه بلبل بشنوید و صورت حال خود بدان جمله حمل کنید، و بدانید که هر حیاتی را مماتی از پی است، و هر وصالی را فراقی در عقب، صاف حیات بیدُرد نیست، اطلس بقا بی بُردِ فنا نه، اگر قدم در راه طاعت مینهید ان الابرار لفی نعیم برخوانید که جزای شماست، و اگر رخت در کوی معصیت میکشید و ان الفجّار لفی جَحیم برخوانید که سزای شماست. در بهار دنیا چون بلبل غافل مباشید و در مزرعه دنیا به زراعت اطاعت اجتهاد نمایید که الدنیا مزرعه الاخره تا چون صرصر خزان موت در رسد، چون مور با دانههای عمل صالح به سوراخ گور در آیید. کارتان فرمودهاند، بیکار مباشید تا در آن روزها که شهباز اذا وقعت الواقعه پرواز کند و پر و بال لیس لوقعتها کاذبه باز کند، و کوس القارعه بجنباند از تبش آفتاب قیامت مغزها در جوش آید، و از هیبت نفخه صور دلها در خروش، معذور باشی و پشت دست تحسّر به دندان تحیّر نبری که چنین روزی در پیش داری و جهد کنی که در این ده روزه مهلت زوادهای حاصل کنی و ذخیرهای بنهی که روز قیامت روزی باشد که خلایق زمین و ملائکه آسمان متحیر و متفکر باشند، و انبیا لرزان و اولیا ترسان و مقربان و حاضران مستعان.
گر به محشر خطاب قهر کند *** انبیا را چه جای معذرت است
پرده از روی لطف گو بردار *** کاشقیا را امید مغفرت است
اگر امروز از مزرعه دنیا توشه برداری فردا به بهشت باقی فرود آیی.
کسی گوی دولت ز دنیا بَرَد *** که با خود نصیبی به عقبی برد
رباعی ۱ خیام
برخیز بتا بیا ز بهر دل ما *** حل کن به جمال خویشتن مشکل ما
یک کوزه شراب تا به هم نوش کنیم *** زآن پیش که کوزهها کنند از گل ما
قطعه ۹ حافظ
دادگرا تو را فلک جرعه کش پیاله باد *** دشمن دل سیاه تو غرقه به خون چو لاله باد
ذروه کاخ رتبتت راست ز فرط ارتفاع *** راهروان وهم را راه هزار ساله باد
ای مه برج منزلت چشم و چراغ عالمی *** باده صاف دایمت در قدح و پیاله باد
چون به هوای مدحتت زهره شود ترانهساز *** حاسدت از سماع آن محرم آه و ناله باد
نه طبق سپهر و آن قرصه ماه و خور که هست *** بر لب خوان قسمتت سهلترین نواله باد
دختر فکر بکر من محرم مدحت تو شد *** مهر چنان عروس را هم به کفت حواله باد
غزل ۱۴ حافظ
گفتم ای سلطانِ خوبان رحم کن بر این غریب *** گفت در دنبالِ دل، رَه گُم کُنَد مسکین غریب
گفتمش مَگذر زمانی، گفت معذورم بدار *** خانه پروردی چه تاب آرد غم چندین غریب
خفته بر سنجابِ شاهی نازنینی را چه غم؟ *** گر ز خار و خاره سازد بستر و بالین غریب
ای که در زنجیرِ زلفت جایِ چندین آشناست *** خوش فتاد آن خالِ مشکین بر رخِ رنگین غریب
مینماید عکسِ مِی، در رنگِ رویِ مَه وَشَت *** همچو برگِ ارغوان بر صفحه نسرین، غریب
بس غریب افتاده است آن مور خَط، گِردِ رُخَت *** گرچه نَبوَد در نگارستان، خطِ مشکین غریب
گفتم ای شامِ غریبان طُرِّه شبرنگِ تو *** در سحرگاهان حذر کن چون بنالد این غریب
گفت حافظ آشنایان در مقامِ حیرتند *** دور نَبوَد گر نشیند خسته و مسکین غریب
رباعی ۱۴ خیام
این بحرِ وجود آمده بیرون ز نَهُفْت *** کس نیست که این گوهرِ تحقیق بِسُفْت
هر کس سخنی از سرِ سودا گفتند *** زآنروی که هست، کس نمیداند گفت
یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » غزلیات » شماره ۱۴
نی زن ای…آهنگ قرامحمود زن *** از دل خود در دلم هی داد زن هی دود زن
دور چرخم ریخت خون… ساقی راد زی *** بانگ پندم ساخت کر… مطرب رود زن
خیز و بی… گی از گرمی بازار عشق *** شمعکی بفروز و آتش در زیان و سود زن
طیش راهی جوی بین هی جای جو هی جام بخش *** عیش راهی عید شد هی عود کن هی عود زن
از ایازی راز ران وز صلح درویشان دوست *** رزم نامه خسروان بر تربت محمود زن
خاتم جم لعل تو دزدید این… زلف *** گر نه دزدی دست اندر سلسله داود زن
صاف این… خم جز درد درد آلود نیست *** سنگ بر پیمانه این درد درد آلود زن
بر شکست نفس هی رزم آزما هی نصرجو *** در زیان خویش هی سودا گزین هی سود زن
گر نه ای… دریا در به رتبت رود باش *** رود هم گر نیستی چه در کنار رود زن
جام مرد آویز ده هی زود ده هی دیر شد *** نای درد انگیز زن هی دیر شد هی زود زن
گر همی …گی را رخت خواهی سوخته *** هست و بود خویش را آتش به تار و پود زن
ضعف خود سردار منگر قوت… گان *** داستان این مثل از پشه و نمرود زن
خاک ارواح مکرم بوس و تیغ سگ کشی *** هی بکش هی گردن… لر موجود زن
غزل ۲۲۴ حافظ
خوشا دلی که مدام از پِی نظر نرود *** به هر دَرَش که بخوانند بیخبر نرود
طمع در آن لبِ شیرین نکردَنَم اولی *** ولی چگونه مگس از پِی شکر نرود
سوادِ دیدهٔ غمدیدهام به اشک مشوی *** که نقشِ خالِ توام هرگز از نظر نرود
ز من چو بادِ صبا بویِ خود دریغ مدار *** چرا که بی سرِ زلفِ توام به سر نرود
دلا مباش چنین هرزه گَرد و هرجایی *** که هیچ کار ز پیشت بدین هنر نرود
مکن به چشمِ حقارت نگاه در منِ مست *** که آبرویِ شریعت بدین قَدَر نرود
منِ گدا هوس سروقامتی دارم *** که دست در کمرش جز به سیم و زر نرود
تو کز مکارمِ اخلاق عالَمی دگری *** وفایِ عهدِ من از خاطرت به در نرود
سیاه نامهتر از خود کسی نمیبینم *** چگونه چون قلمم دودِ دل به سر نرود
به تاجِ هدهدم از رَه مَبَر که بازِ سفید *** چو باشه در پِی هر صیدِ مختصر نرود
بیار باده و اول به دستِ حافظ ده *** به شرطِ آن که ز مجلس سخن به در نرود
رضاقلی خان هدایت » تذکره ریاض العارفین » روضه دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳۵ – داوود اصفهانی
اسمش میرزا داوود خلف الصدق میرزا عبداللّه متخلص به عشق است. خود به اسم تخلص میفرماید و سلسله ایشان در ایران معروف و مشهورند. سلاطین صفویه مکرر با این سلسله وصلت نموده و همیشه معزز و مکرم بودهاند. جناب میرزا داوود به انواع کمالات موصوف و به مصاهرت شاه سلیمان صفوی مشعوف بوده، مدت مدیدی تولیت مشهد مقدس رضوی با او بود و سلطان حسین صفوی به وزارت تکلیفش کرده قبول نفرمود. در همانجا فوت شد. از اشعار آن جناب است:
بی تو از شعله آه دلِ دیوانه ما *** سیل دودی شد و برخاست ز ویرانه ما
نگوید آنکه بداند چه گوید آنکه نداند *** به حیرتم که سراغ وصالش از که بگیرم
غزل ۱۳۵ شاه نعمت الله ولی
خانه دل سرای جانان من است *** خلوت خاص حضرت جان است
بزم عشق است مجلس جانم *** ساقیش بندگی جانان است
عشق سرمست توبه ام بشکست *** بیگناهم مرا چه تاوان است
دُرد دردش مدام مینوشم *** ذوق مستی جانم از آن است
سخنی خوش به ذوق میگویم *** قصهام داستان مستان است
رندم و ساکن خراباتم *** زانکه این گوشه وقف رندان است
ناله عاشقانه سید *** بلبل مست گلشن جان است
غزل ۱۳۵ سعدی
آن را که میسر نشود صبر و قناعت *** باید که ببندد کمر خدمت و طاعت
چون دوست گرفتی چه غم از دشمن خونخوار؟ *** گو بوق ملامت بزن و کوس شناعت
گر خود همه بیداد کند هیچ مگویید *** تعذیب دلارام به از ذل شفاعت
از هر چه تو گویی به قناعت بشکیبم *** امکان شکیب از تو محالست و قناعت
گر نسخه روی تو به بازار برآرند *** نقاش ببندد در دکان صناعت
جان بر کف دست آمده تا روی تو بیند *** خود شرم نمیآیدش از ننگ بضاعت
دریاب دمی صحبت یاری که دگربار *** چون رفت نیاید به کمند آن دم و ساعت
انصاف نباشد که من خسته رنجور *** پروانه او باشم و او شمع جماعت
لیکن چه توان کرد که قوت نتوان کرد *** با گردش ایام به بازوی شجاعت
دل در هوست خون شد و جان در طلبت سوخت *** با این همه سعدی خجل از ننگ بضاعت
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شماره ۱۳۵ – در مدح تمغاج خان
خورشید تابدار بتدویر آسمان *** از منظر حمل نظر افکند بر جهان
نو گشت سال عالم و عالم بسال نو *** میمون و سال نو بجمال خدایگان
عدل خدایگان بهوا داد اعتدال *** عالم ز اعتدال هوا گشت چون جنان
ز اقبال خسروی که همه لطف و رحمتست *** آثار لطف و رحمت بیچون کند چنان
بخت جوان شاه بسوی جهان پیر *** نظاره کرد و کرد جهان را ز سر جوان
همچون جهان پیر هم اندر جهان پیر *** هر پیر کو جوان شود از بخت شاه دان
شاهنشه ملوک و سلاطین شرق و غرب *** صاحبقران روی زمین خسرو زمان
تمغاج خان عادل سلطان گوهری *** از عهد خویش تا ملک افراسیاب خان
خورشید ملک داران مسعود بن حسن *** کز کاخ اوست مطلع خورشید آسمان
ابنای ملک را بثبات حسن دعا *** کردند و آن ثبات حسن اوست بی گمان
ای شاه تاجدار که بر تکیه گاه ملک *** هم پادشه نشینی و هم پادشه نشان
زآنها که شاهنامه فردوسی حکیم *** فردوس حکمتند ازیشان توئی نشان
جمشید صورتی و فریدون شکوه و فر *** افراسیاب هیبت و هومان تن و توان
بهرام روز رزمی و پرویز روز بزم *** در مسند اردشیر و بر مرکب اردوان
مقبول قول و نافذ فرمان شهنشهی *** بر ترک و بر عجم چو سلیمان بر انس و جان
مرچشم مملکت را بایسته ای چو نور *** مرجسم سلطنت را شایسته ای چو جان
در آسمان مدار و توقف مراد تست *** تا برمدار ماند تو بر مراد مان
بدر و هلال او سیر و ناخج تواند *** وز بهر بندگیت کمر بسته توامان
از آسمان تیصرت تو چون رسد مدد *** پرند روز حرب تو مرغان ستان ستان
جان بخش و جان ستان ملکی ملک را ملک *** آن به بود که باشد جانبخش و جان ستان
جانبخش و جانستان بحقیقت بود خدای *** تو سایه خدائی جانبخش و جانستان
هرچند رسم نیست درآید ز سهم تو *** دشمن بچشم سوزن چون تار ریسمان
گویند هرکجا ستم آمد برفت داد *** این داستان زدند حکیمان باستان
داد آمد و ستم شد و غم شد طرب رسید *** در پادشاهی تو چنین است داستان
از شرفه جلاجل شاهین عدل تو *** عنقای ظلم گشت پس قاف در نهان
از سهم و از سیاست نادر گذار تو *** بر گرگ دیده پوست بدرد سگ شبان
هستند اهل ایمان اندر امان تو *** تا از دعای ایشان باشی تو در امان
نام بهشت روی زمین دار ملک تست *** ار دی بهشت کرد جهانرا بهشت سان
تا در بهشت عدن براق تو گامزن *** گردد درین بهشت بزی شاد و کامران
ای سوزنی بسوزن حکمت برشته کن *** در ثنا و مدحت و بر پادشا بخوان
حسان بسیدالقرشی شعر خویش را *** بستود و عقل و طبع ترا کرد امتحان
تا شعر خویش را بستانی به مدح شاه *** در باب شعر سنت حسان کنی بیان
جاوید خواه شاه جهانرا بقای عمر *** تا در جهان بماند نام تو جاودان
اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۱۳۵ – مرا این سوز از فیض دم تست
مرا این سوز از فیض دم تست *** به تاکم موج می از زمزم تست
خجل ملک جم از درویشی من *** که دل در سینه من محرم تست
غزل ۱۳۵ فیض کاشانی
پای تا سر همه ام در غمت اندیشه شدست *** زدن تیشه بر این کوه مرا پیشه شدست
خواهش من دگر و آنچه تو خواهی دگرست *** نخل امید مرا غیرت تو تیشه شدست
هر نهالی که خیال قد و بالای تو گشت *** ریشه شد بدل اکنون همه دل ریشه شدست
دم بدم در دلم از غصه نهالی کارم *** از درخت غم تو باغ دلم بیشه شدست
بیش ازین تاب جفای تو ندارم جانا *** بس که بگداخت سراپای دلم شیشه شدست
متصل میکندش تا که در آرد از پای *** غم هجران تو بنیاد مرا تیشه شدست
ناله ام مطرب و خون باده و چشمم ساغر *** یادتو ساقی این بزم و دلم شیشه شدست
گل سرخست رخت یاشده از می گلگون *** زعفرانیست رخم یا گل کافیشه شدست
بس که در حسن سراپای تو اندیشه نمود *** پای تا سر دل حیرت زده اندیشه شدست
فیض هر روز بنظم غزلی پردازد *** سفتن گوهر معنیش مگر پیشه شدست
غزل ۱۳۵ افسر کرمانی
ای ماه پریچهر مطبوع خصایل *** ای سرو صنوبر قد خورشید شمایل
آن زلف چو شام تو که پرورده صبح است *** بر تیرگی بخت دل ماست دلایل
پیداست که بر فرق کند خاک تحسر، *** آن دست که بر گردن تو نیست حمایل
پرورده خون دل و سرچشمه چشم است *** سرو تو که با سرکشی آمد متمایل
ای دوست تویی از من و من از تو دریغا *** کاغیار میان من و تو آمده حایل
تا خاک شود پیکر و آنگه بردش باد، *** هرگز نشود از دل ما مهر تو زایل
آن نقطه موهوم که گویند دهانش، *** هیچ است و عجب این که کند حل مسایل
تا سوخت مرا آتش عشق تو دل و جان *** از آب بصر یکسره شستیم رسایل
بر زلف تو تنهاست نه مایل دل افسر، *** بسیار دل این سلسله را آمده مایل
غزل ۱۳۵ میلی
زلفت زبان طعنه به بخت نگون کشید *** آهوی عقل را به کمند جنون کشید
نزدیک شد که مهر سرایت کند درو *** چون می ز بس که خون دل گرمخون کشید
می با تو غیر خورد و ز بخت زبون مرا *** از بزم وصل، شحنه غیرت برون کشید
صد مرغ دل تپید ز پا بستگی به خاک *** صیاد غمزه تو چو دام فسون کشید
وقت نصیحت خرد آن مست در رسید *** پندش ز یک نظاره به حرف جنون کشید
میلی به بزم رشک، علیرغم مدعی *** خونابه ستم چو می لالهگون کشید
غزل ۱۵۳ حافظ
سحر چون خسرو خاور عَلَم بر کوهساران زد *** به دستِ مرحمت یارم درِ امیدواران زد
چو پیشِ صبح روشن شد که حالِ مِهر گردون چیست *** برآمد خندهای خوش بر غرورِ کامگاران زد
نگارم دوش در مجلس به عزمِ رقص چون برخاست *** گره بگشود از ابرو و بر دلهای یاران زد
من از رنگِ صَلاح آن دَم به خونِ دل بِشُستم دست *** که چشم باده پیمایش صلا بر هوشیاران زد
کدام آهندلش آموخت این آیین عیّاری *** کز اول چون برون آمد رهِ شبزندهداران زد
خیالِ شهسواری پخت و شد ناگَه دلِ مسکین *** خداوندا نگه دارش که بر قلبِ سواران زد
در آب و رنگِ رخسارش چه جان دادیم و خون خوردیم *** چو نقشش دست داد اول، رقم بر جان سپاران زد
منش با خرقه پشمین کجا اندر کمند آرم *** زره مویی که مژگانش رهِ خنجرگزاران زد
نظر بر قرعه توفیق و یُمنِ دولتِ شاه است *** بده کامِ دلِ حافظ که فالِ بختیاران زد
شهنشاهِ مظفر فر شجاعِ مُلک و دین منصور *** که جودِ بیدریغش خنده بر ابر بهاران زد
از آن ساعت که جامِ می به دستِ او مُشَرَّف شد *** زمانه ساغرِ شادی به یادِ میگساران زد
ز شمشیرِ سرافشانش ظفر آن روز بِدْرَخشید *** که چون خورشیدِ انجم سوز تنها بر هِزاران زد
دوامِ عمر و مُلکِ او بخواه از لطف حق ای دل *** که چرخ این سکه دولت به دورِ روزگاران زد
غزل ۱۵۳ سعدی
سر تسلیم نهادیم به حکم و رایت *** تا چه اندیشه کند رای جهان آرایت
تو به هر جا که فرود آمدی و خیمه زدی *** کس دیگر نتواند که بگیرد جایت
همچو مستسقی بر چشمه نوشین زلال *** سیر نتوان شدن از دیدن مهرافزایت
روزگاریست که سودای تو در سر دارم *** مگرم سر برود تا برود سودایت
قدر آن خاک ندارم که بر او میگذری *** که به هر وقت همی بوسه دهد بر پایت
دوستان عیب کنندم که نبودی هشیار *** تا فرو رفت به گل پای جهان پیمایت
چشم در سر به چه کار آید و جان در تن شخص *** گر تأمل نکند صورت جان آسایت
دیگری نیست که مهر تو در او شاید بست *** هم در آیینه توان دید مگر همتایت
روز آن است که مردم ره صحرا گیرند *** خیز تا سرو بماند خجل از بالایت
دوش در واقعه دیدم که نگارین میگفت *** سعدیا گوش مکن بر سخن اعدایت
عاشق صادق دیدار من آنگه باشی *** که به دنیا و به عقبی نبود پروایت
طالب آن است که از شیر نگرداند روی *** یا نباید که به شمشیر بگردد رایت
غزل ۱۵۳ شاه نعمت الله ولی
در کوی خرابات کسی را که مقام است *** در دنیی و در آخرتش جاه تمام است
ما توبه شکستیم در این قول درستیم *** با ساغر می عهد که بستیم مدام است
زان مجلس ما بزم ملوکانه عشق است *** ساقی قدیم است و شرابی به قوام است
می نوش که در مذهب ما پاک و حلال است کاین می نه شرابست که گویند حرامست
گنجینه ما مخزن اسرار الهی است *** هر گنج درین کنج که یابی به نظام است
در دور بگردید و نمائید به یاران *** رندی که بود چون من سرمست کدامست
بشنو سخن سید رندان خرابات *** کامروز درین دور خداوند کلام است
غزل ۱۵۳ فیض کاشانی
باده تلخ کهنم آرزوست *** ساقی سیمین ذقنم آرزوست
زهد ریا عیش مرا تلخ کرد *** دلبر شیرین دهنم آرزوست
صحبت زاهد همه خار غمست *** شاهد گل پیرهنم آرزوست
خال معنبر برخی چون قمر *** زلف شکن در شکنم آرزوست
خیز و لب خود بلب من بنه *** بوسه بر آن لب زدنم آرزوست
خیز که از توبه پشیمان شدم *** ساقی پیمان شکنم آرزوست
تلخ بگو زان لب و دشنام ده *** باده زجام سخنم آرزوست
خیز و بکش تیغ و بکش تا بحشر *** زندگی در کفنم آرزوست
نی غم زر دارم و نی سیم فیض *** دلبر سیمین بدنم آرزوست
غزل ۱۵۳ عراقی
مبند، ای دل، به جز در یار خود دل *** امید از هر که داری جمله بگسل
ز منزلگاه دونان رخت بربند *** ورای هر دو عالم جوی منزل
برون کن از درون سودای گیتی *** ازین سودا به جز سودا چه حاصل؟
منه دل بر چنین محنت سرایی *** که هرگز زو نیابی راحت دل
دل از جان و جهان بردار کلی *** نخست آنگه قدم زن در مراحل
که راهی بس خطرناک است و تاریک *** که کاری سخت دشوار است و مشکل
نمیبینی چو روی دوست، باری *** حجابی پیش روی خود فروهل
ز شوق او تپان میباش پیوست *** میان خاک و خون، چون مرغ بسمل
چو روی حق نبینی دیده بر دوز *** نباید دید، باری، روی باطل
تو هم بربند بار خود از آنجا *** که همراهانت بربستند محمل
قدم بر فرق عالم نه، عراقی، *** نمانی تا درینجا پای در گل
غزل ۱۵۳ میلی
دل چون ز پی سلامت افتاد *** در سلسله ملامت افتاد
برتافت عنان دل از پی جان *** دنبال تو سرو قامت افتاد
چون بر سر کوی او رسیدیم *** در سر هوس اقامت افتاد
هر کس که نهاد پا در آن کوی *** در معرکه قیامت افتاد
بنیاد تنم ز دیده نم دید *** چندانکه ز استقامت افتاد
مرغ دل ما گریخت زان طفل *** در دامگه ندامت افتاد
میلی ز هزار قید عالم *** آزاد شد و به دامت افتاد
غزل ۳۱۵ فروغی بسطامی
تا با تو آرمیدهام از خود رمیدهام *** منت خدای را که چه خوش آرمیدهام
روی تظلم من و خاک سرای تو *** دست تطاول تو و جیب دریدهام
در اشک من به چشم حقارت نظر مکن *** کاین لعل را به خون جگر پروریدهام
زان پا نهادهام به سر آهوی حرم *** کز تیر چشم مست تو در خون تپیدهام
گو عالمی به مهر تو از من برند دل *** زیرا که من دل از همه عالم بریدهام
هر موی من شکسته شد از بار خستگی *** از بس به سنگلاخ محبت دویدهام
آن بقاست زهر فنا در مذاق من *** تا شربت فراق بتان را چشیدهام
کیفیت شراب لبت را ز من مپرس *** کاین نشه را شنیدهام اما ندیدهام
گر بر ندارم از سر زلف تو دست شوق *** عیبم مکن که تازه به دولت رسیدهام
آهی کشم به یاد بناگوش او ز دل *** هر نیمه شب که طالب صبح دمیدهام
افتادم از زبان که به دادم رسید دوست *** رنجی کشیدهام که به گنجی رسیدهام
طفلی به تیر غمزه دلم را به خون کشید *** کز تیر وی کمان فلک را کشیدهام
تا گوش من شنیده فروغی نوای عشق *** باور مکن که پند کسی را شنیدهام
غزل ۳۵۱ شاه نعمت الله ولی
بشنو ای دوست این سخن از دوست *** به حقیقت حقیقت همه اوست
همه عالم وجود از او دارند *** لاجرم هرچه باشد آن نیکوست
تار و پود وجود می نگرم *** می نماید دو تو ولی یک توست
زلف او مشک ناب می ریزد *** مجلس ما ز بوی خوش خوشبوست
ذره از آفتاب روشن شد *** ذره ذره ببین که آن مه روست
نزد یارم کجا بود اغیار *** نبود دوستدار او جز دوست
نعمت الله که سید الفقراست *** میر میران به پیش او انجوست
غزل ۳۵۱ سعدی
نشسته بودم و خاطر به خویشتن مشغول *** در سرای به همکرده از خُروج و دُخول
شب دراز، دو چشمم بر آستانِ امید *** که بامداد در حجره میزند مَأمول
خمار در سر و دستش به خون هشیاران *** خضیب و نرگس مستش به جادویی، مَکحول
بیار ساقی و همسایه گو دو چشم ببند *** که من دو گوش بیاکندم از حدیث عَذول
چنان تصور معشوق در خیال من است *** که دیگرم متصور نمیشود مَعقول
حدیث عقل در ایّام پادشاهیِ عشق *** چنان شدهست که فرمانِ عاملِ مَعزول
شکایت از تو ندارم که شُکر باید کرد *** گرفته خانه درویش پادشه به نُزول
بر آن سِماط که منظور، میزبان باشد *** شکمپرست کند التفات بر مَأکول
به دوستی که ز دست تو ضربت شمشیر *** چنان موافق طبع آیدم که ضرب اُصول
مرا به عاشقی و دوست را به معشوقی *** چه نسبت است؟ بگویید قاتل و مقتول
مرا به گوش تو باید حکایت از لب خویش *** دریغ باشد پیغام ما به دست رسول
درون خاطر سعدی مَجال غیر تو نیست *** چو خوش بوَد به تو از هر که در جهان مشغول
غزل ۵۱۳ سیف فرغانی
ای سازگار با همه با من نساختی *** با دوستدار خویش چو دشمن نساختی
تو همچو جان لطیفی و من همچو تن کثیف *** ای جان ترا چه بود که با تن نساختی
ای از زبان چرب سخن گفته همچو آب *** با آب شعر بنده چو روغن نساختی
بیتی نگفتم از پی سوز وصال تو *** کآن را بهجر نوحه و شیون نساختی
عاشق بسی بکشتی و خونش نهان بماند *** خوشه بسی درودی و خرمن نساختی
هرگز نتافتی چو مه اندر شب کسی *** کش همچو روز از آن رخ روشن نساختی
ای معدن گهر نگذشتی بهیچ جای *** تا خاک آن چو گوهر معدن نساختی
در هیچ بقعه یی نشدی کآن مقام را *** میمون بسان وادی ایمن نساختی
این گردن و سر از پی تیغ تو داشت سیف *** لیکن چو تیغ با سر و گردن نساختی
غزل ۱۳۰۵ صائب تبریزی
داغ من ممنون شکرخند پنهان تو نیست *** زیر بار منت گرد نمکدان تو نیست
دست گستاخ نسیم از گلستانت کوته است *** هرزه خندی شیوه چاک گریبان تو نیست
در دل سختت ندارد رحم آتشدست راه *** خون گرم لعل در کان بدخشان تو نیست
سنبل خواب پریشان روید از بالین مرا *** شب که در مد نظر زلف پریشان تو نیست
امت خضر گرانجان بودن از بی جوهری است *** خون ما را مصرفی چون تیغ مژگان تو نیست
تا به چند ای کوهکن سختی کشی در بیستون؟ *** تیشه آتش نفس گویا به فرمان تو نیست
می برم چون نام آغوش از کنارم می رمی *** این قبا چسبان به شمشاد خرامان تو نیست
به که در غربت بود پایم به زندان ای پدر *** یک قدم بی چاه در صحرای کنعان تو نیست
می کنم شوق ترا از روی شوق خود قیاس *** احتیاج نامه های شوق عنوان تو نیست
ای نسیم پیرهن برگرد از کنعان به مصر *** شعله شوق مرا حاجت به دامان تو نیست
یوسف من زیر لب تا کی گذاری خال نیل؟ *** این کبوتر در خور چاه زنخدان تو نیست
خانخانان را به بزم و رزم، صائب دیده ام *** در سخا و در شجاعت چون ظفرخان تو نیست
دیده ام صائب همه گلهای باغ هند را *** چون گل نشکفته باغ صفاهان تو نیست
غزل ۱۳۵۱ صائب تبریزی
از سر این خاکدان چون گرد می باید گذشت *** تا نگردی فرد باطل، فرد می باید گذشت
پیشدستی کن، سر سبزی برون بر از چمن *** از دم سرد خزان چون زرد می باید گذشت
گرم بگذر همچو مردان در زمان زندگی *** چون ازین هنگامه آخر سرد می باید گذشت
درد بیدردی به جز مردن ندارد چاره ای *** از علاج مردم بیدرد می باید گذشت
عالم از گرد علایق پرده دار مطلب است *** دامن افشان زین ره پر گرد می باید گذشت
راهرو تنها چو گردد زور بر راه آورد *** از جهان چون مهر تابان فرد می باید گذشت
تلخی مرگ مرا نسبت به بیدردان مکن *** غیر را از جان، مرا از درد می باید گذشت
هیبت عریان تنی صائب کم از شمشیر نیست *** بی سلاح از عرصه ناورد می باید گذشت
غزل ۱۵۳۱ صائب تبریزی
هر که را می نگرم سوخته جان افتاده است *** این چه برق است درین لاله ستان افتاده است؟
نیست ممکن که به خورشید درخشان نرسد *** هر که چون قطره شبنم نگران افتاده است
حال ما رهروان آبله پایی داند *** که نفس سوخته در ریگ روان افتاده است
از نهانخانه گوهر چه خبر خواهد داشت؟ *** خس و خاری که ز دریا به کران افتاده است
ای که در کعبه خبر از دل ما می گیری *** روزگاری است که در دیر مغان افتاده است
زود باشد سر خود در سر این کار کند *** چون قلم هر که به دنبال زبان افتاده است
در سر کوی تو ای انجمن آرای بهار *** چهره زرد چو اوراق خزان افتاده است
وسعت دایره مشرب ما می داند *** هر که چون نقطه مرکز به میان افتاده است
جود کن کز دهن خالی موری بسیار *** رخنه در ملک سلیمان زمان افتاده است
جسم ما بر سر این عمر سبکرو صائب *** برگ سبزی است که در آب روان افتاده است
غزل ۱۳۵۷ صائب تبریزی
کاروان گریه از چشمم ندانم چون گذشت *** تا سر مژگان رسید، از صد محیط خون گذشت
قمریی بر لوح خاک از نقش پایش نقش بست *** سرو من هر جا که با آن قامت موزون گذشت
آتش سودا نمی خوابد به افسون اجل *** مرغ نتواند هنوز از تربت مجنون گذشت
شب به مستی پنبه از داغ درون برداشتم *** مست شد از بوی گل هر کس که از بیرون گذشت
نیست بی روشندلی هرگز خرابات مغان *** خم سلامت باد اگر دوران افلاطون گذشت
غزل ۱۵۳۷ صائب تبریزی
موج خط حلقه بر آن عارض گلگون زده است *** جوهر از آینه حسن تو بیرون زده است
خط مشکین تو بسیار به خود پیچیده است *** تا بر آن عارض گلرنگ شبیخون زده است
بی نیازست ز خلق آن که رسیده است به حق *** فارغ از لفظ بود هر که به مضمون زده است
داغم از لاله که از صبح ازل کاسه خویش *** از دل خاک برآورده و در خون زده است
پرده چشم غزال است سیه خانه او *** آن پریزاد که راه دل مجنون زده است
موج دریای ملال است مه عید فلک *** پی این نعل مگیرید که وارون زده است
تا قیامت دهد از سلطنت مجنون یاد *** سکه داغ که بر لاله هامون زده است
عزت داغ جنون دار که فرمانده عقل *** بوسه از دور بر این مهر همایون زده است
می شمارند کنون بیخبران باد سموم *** از جگر هر نفس گرم که مجنون زده است
نیست در وادی مجنون اثر از نقش سراب *** موج بیتابی عشق است که بیرون زده است
نیست یک جلوه کم از شاهد معنی صائب *** که ره فاخته یک مصرع موزون زده است
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.