ریوار آبدانان‌ـ عضو شورای ریاست کل کنفدرالیسم دموکراتیک کوردستان (ک.ج.ک)

آتش جنگ جهانی سوم روز به روز برافروخته‌تر می‌شود. نخست داعش وارد عمل گردانده شد و یورشی بی‌امان علیه ملت کورد صورت گرفت. در نتیجه‌ی مبارزه و فداکاری ملت کورد، با پیشاهنگی جنگاوران پ.ک.ک، داعش درهم شکسته شد. سپس جنگ اوکراین و اخیرا جنگ اسرائیل‌ـ حماس به‌عنوان مراحل بعدی جنگ جهانی سوم آغاز شدند. با این‌همه نباید انتظار داشت که این جنگ در همین نقطه به پایان برسد. انفجار انتحاری در کرمان در سالگرد کشته‌شدن مهره‌ی کلیدی رژیم جمهوری اسلامی (قاسم سلیمانی)، می‌تواند آغاز مرحله‌ی تازه‌ای از جنگ باشد. در این انفجار که منجر به کشته‌شدن شمار بسیاری از افراد مدنی شد، رژیم جمهوری اسلامی از «عناصر ارزشیِ» خودش به‌عنوان سپر و مهره‌ی ابزاری استفاده کرد. بعید نیست که رژیم از وقوع این انفجار باخبر بوده باشد و حتی رصد و جهت‌دهی‌شدن این عملیات انتحاری از سوی عوامل اطلاعاتی رژیم دور از ذهن نیست. چرا که مظلوم‌نمایی یکی از شگردهای همیشگی رژیم جمهوری اسلامی بوده تا از این طریق دست خود را برای مداخلات «انتقام‌جویانه» و ضدحملات تازه‌تر باز بگذارد.

از طرف دیگر، محور اسرائیل‌ـ ترکیه‌ـ آذربایجان که در قضیه‌ی جنگ آذربایجان و ارمنستان ضربه‌ی سنگینی به موقعیت ژئوپولتیک ایران در قفقاز زدند، با ضدحمله‌ی رژیم ایران از طریق حماس مواجه گشتند. جنگ در فلسطین، موقعیت رژیم ایران را در برابر این جناح تقویت کرد. به همین دلیل احتمال اینکه این محور بخواهد بار دیگر داعش را وارد عمل کند و زهرچشمی از جمهوری اسلامی بگیرد وجود دارد. حتی احتمال دارد این نوع حملات انتحاری گسترده‌تر هم بشوند. در هر صورت، وضعیت منطقه‌ای و داخلی رژیم جمهوری اسلامی به‌گونه‌ایست که هر آن ممکن است آتش جنگ به درون ایران سرایت کند. زیرا نبرد سلطه‌خواهانه‌ی بین ایران و اسرائیل عملا به حالت یک جنگ تمام‌عیار درآمده و این دو نیرو تمام امکانات خود را علیه همدیگر وارد میدان کرده‌اند.

از طرف دیگر، جناح پان‌ترکیسم ترکیه‌ـ آذربایجان، رژیم جمهوری اسلامی را مانعی در برابر برنامه‌های نوعثمانی‌گری و رقیبی برای توسعه‌ی سلطه‌ی خود در منطقه می‌داند. این جناح چه از طریق نوچه‌های ناسیونالیست کورد (شامل بارزانی، حزب دموکرات) و مجاهدین خلق و چه از طریق نیروهای تبهکاری نظیر داعش می‌تواند جبهه‌ی تازه‌ای علیه جمهوری اسلامی ایران بگشاید. روزبه‌روز بر کشمکش‌های این جناح با جمهوری اسلامی افزوده می‌شود و احتمال دارد نهایتا به رویارویی مستقیم نیز بیانجامد. جناح مزبور درصدد آن بود که جنبش انقلابی «ژن ژیان ئازادی» را به سود خود مصادره کند و اینک که به‌شکل موقتی هم که باشد از میزان خیزش‌های مردمی در ایران کاسته شده، به فکر آن است که از شیوه‌های دیگری برای مقابله با جمهوری اسلامی بهره بگیرد. به همین دلیل ممکن است استفاده از حملات انتحاری و احیای داعش را پروژه و راهکار مفیدی بداند. نکته اینجاست که هم رژیم دیکتاتور جمهوری اسلامی و هم جناح «پان‌ترکیسم‌ـ احزاب ناسیونالیست وابسته‌ی کوردی‌ـ مجاهدین خلق‌ـ داعش» به یک اندازه برای مردم ایران و ملت کورد خطرناک هستند. هیچ تفاوتی بین داعش و نیروهای سرکوب‌گری که در خیابان‌های شهرهای ایران، مردم بیگناه را به خاک و خون می‌کشند وجود ندارد.

سال ۲۰۲۴ آبستن وقوع درگیرهای شدیدتری است. این سال، سال سرنوشت‌سازیست که باید بر خطراتی که ملت‌های ایران را تهدید می‌کند و فرصت‌هایی که در اختیار دارند آگاه بود. زمینه‌هایی که موجب شکل‌گیری جنبش انقلابی «ژن ژیان ئازادی» شد همچنان به‌طور چشمگیری تداوم دارند. جامعه‌ی ایران دارای چنان توانمندی و پویایی درونی هست که می‌تواند به مبارزات دموکراسی‌خواهانه‌ی خود شدت بخشد. به همین دلیل هم در برابر استبداد و دیکتاتوری جمهوری اسلامی و هم در برابر جنگ‌افروزی نیروهای جهانی و مهره‌های منطقه‌ای‌شان، به خط‌مشی مبارزاتی متفاوتی نیاز هست. به راهبردی سیاسی نیاز وجود دارد که هم در مقابل دیکتاتوری رژیم مقاومت و مبارزه کند و هم در برابر جنگ‌افروزی نیروهای جهانی و مهره‌هایشان بایستد. آینده‌ی ملت کورد و همه‌ی ملت‌های ایران بستگی به اتخاذ سیاست صحیحی در این چارچوب و برداشتن گام‌های عملی در این راستا دارد.