«غنچه، گل و میوه» هگل دیالکتیک را با این سه کلمه توضیح میدهد. گل از دل غنچه در آمده ولی دیگر غنچه نیست ولی همزمان تدوام اوست و بسیاری چیزها را از غنچه نیز در خود دارد. میوه نه غنچه است و نه گل، ولی از هر دو چیزی را در خود دارد.
هگل در این فرایند کلمه «افهدونگ» یا «ترفیع» را بکار میبرد. در «ترفیع» مراحل و تجربهها تاریخی صرفا در نفی هم نیستند، در تکامل هم میآیند و ضمن نفی هم، چیزی از مرحله دیگر را در خود نگه میدارند.
رویکرد میرحسین نه در نفی انقلاب ۵۷، و نه در نفی اصلاحات دو خرداد ست، از هر دو تجربهها و ارمانهای و روشهای را برکشیده و متحول کرده تا که امروز به گذار غیرخشونتآمیز از این نظام رسیده است. گذاری که نه انقلابیست همچون خواست «براندازان و سرنگون طلبان»، و نه محدود به اصول «اصلاح طلبی انتخابات محور».
او نه دیگر اصلاح طلب دوم خردادی است نه مدافع تمام قد نظام برامده از انقلاب ۵۷ ، او تجربه ها و آرمانهای هایش را «برای نجات ایران» بکارگرفته و همگان را دعوت به گذار خشونت پرهیز از این نظام کرده.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.