نویسنده: نیلاپو شانتی
مترجم: اسدالله جعفری (پژمان)
مجله دفاعی‌‎هند: ۱۴ جولای؛ ۲۰۲۲

هند، دهلی‌نو؛ مردم افغانستان در هر سقوط و فروپاشی کشورش از دل خاک برمی‌خیزند و از پرچمی که با افتخار، اقتدار و تزلزل‌ناپذیر برافراشته است قدرت می‌گیرند. این قدرت به هر شهروند افغانستان غرور، عدالت، امید و آرزو می‌بخشد. رنگ‌های سیاه، سرخ و سبز این پرچم سه رنگ کنارهم قرار گرفتند و این طرح از فداکاری‌ها و ایثارگری‌های مردمانی این مرزوبوم نشاط می‌گرد. یک امید و انگیزه تازه‌ای به آیندۀ افغانستان می‌بخشد و پایه‌های فرآیند توسعه اجتماعی و مردمی را در این کشور گسترش می‌دهد.

بیرق سه رنگ باشکوۀ افغانستان که از شجاعت بی‌نظیری مردم آن از زحمات و از رنج‌های وحشتناکی که این مردم متقبل شده‌اند به اهتزاز در آمده است. این بیرق امیدی برای ترویجی شفقت، مهربانی، احترام و پای‌بندی برای رعایت حقوق بشری در بالاترین سطوح کشور خواهد بود تا مردم افغانستان بتوانند از یک آینده‌ای عزت‌مند و شکوهمند برخوردار باشند. به گفته‌ی حامد کرزی، رئیس جمهور پیشین افغانستان «این پرچم سه رنگ بدون رنج، بدون هزینه‌های چندین سال تلاش و مبارزه، بدون از دست دادن این همه جان جوانان و شهروندان کشور برای داشتن یک افغانستان آزاد، آباد، باثبات و مستقل برافراشته نشده شده است. بنابراین؛ ما در این راستا سخت مبارزه‌ کرده‌ایم».

پرچم سه رنگ و باوقار افغانستان در سال ۲۰۰۲ میلادی پس از سرنگونی رژیم گروه طالبان توسط ایالات متحده آمریکا و حضور گرمی نهادهای بین‌المللی اهمیت قابل توجهی پیدا کرده بود. پس از آن؛ به نمایندگی از دولت‌های نیمه‌ منتخب و دموکراتیک و در واقع شرایطی را برای حمایت از چشم اندازهای دستیابی به صلح، امنیت، توسعه‌فراگیر،حقوق بشر و حکومت‌داری خوب ایجاد کرده بود. در آن زمان؛ اهمیت بی‌کران این هماهنگی‌ها در کنارهم احساس و دیده می‌شدند تا حاکمان کشور می‌توانستند با مدیریت خوب، آرزوها و خواسته‌های مردم افغانستان را به طور کامل برآورده کنند.

در سال ۲۰۱۴ میلادی، بنیاد پرچم هند و یا (FFI) بزرگ‌ترین پرچم ملی افغانستان، اولین و بلندترین میله‌پرچمی شهر کابل را به ارتفاع ۲۰۷ فوت به دولت افغانستان هدیه داد. این اولین باری در تاریخ است که چنین پرچمی با ستونش به یک کشور توسط کشور دیگری اهدا می‌شود. من متأسفم از این‌که در شرایط کنونی، پس از تسلط گروه طالبان بر افغانستان در ماه آگست سال گذشته، رنج‌ها و دردهای مردم افغانستان بسیار زیاد شده است. اکثر مردم افغانستان از خانه‌های خود توسط طالبان و یا به دلیل مشکلات امنیتی و اقتصادی آواره شده اند، اموال و دارایی‌های خود را از دست داده‌اند و حتی از خانواده‌های خود منفصل و منفعل شده‌اند.

من بسیار متأسفم از این‌که یک حسی وابستگی و شق به سر زمینی مانند افغانستان دارم و امروز تمام دردها و رنج‌های مردم این مرزوبوم غیرقابل محاسبه است. همان‌‌گونه که پتانسیل انسانی هدر رفته آن‌ها برای به اهتزاز درآودن بیرق باشکوه افغانستان قابل سنجیش و محاسه نیست. حتی در این دوران چالش‌برانگیز در افغانستان، شهروندان افغانستان در هرجای‌که هستند و حضور دارند، دست از مقاومت و مبارزه علیه بی‌عدالتی‌ها و استبدادها بر نداشته است و آن‌ها دارند این پرچم را علیه مهاجمان تکان می‌دهند.

چرا پرچم سه رنگ و باشکوه افغانستان هنوزهم در اهتزاز است؟

پرچمی که پیش از تسلط گروه طالبان بر افغانستان در ماه آگست سال گذشته به عنوان نمادی از مبارزه، مقامت و حکومتداری به شمار می‌رفت. اما اکنون این پرچم به عنوان آرزوی گم‌شده‌ای مردم افغانستان علیه یک دولت قبایلی به شمار می‌رود. بر اساس جنبه‌های غیرتوسعه‌مندانه؛ این دولت قومی در نظر دارد که قوانین سخت‌گیرانه‌ای شرعی‌ای را که حقوق اولیه این مردم را تضعیف می‌کند توشیح و علیه ملت اعمال کند. با وجود تفاوت‌ها و احساساتی بسیار بحرانی در ایدئولوژی پرچم‌های موجود در افغانستان؛ اما گروه طالبان این پرچم سه رنگ را که ریشه‌هایش را به دوران سلطنت پادشاه امان‌الله خان پادشاه سابق افغانستان نسبت می‌دهند که او برای اصلاحات و مدرن‌سازی جامعه افغانستان دست به اقدام جدی، کارا و عملی زده بود. اما اکنون رژِیم طالبان این بیرق سه رنگ ملی را از تمام صحنه‌های داخل افغانستان برداشته است.

بنابراین؛ چگونه می‌توان احساسات مردم افغانستان را با بیرقی که با خون دل امکانات توسعه‌مندانه و شکوفایی را در کشور ایجاد کرده است از بین برد؟ سفارت‌ها، نمایندگی‌ها و ماموریت‌های اجرایی افغانستان خارج از کشور تا به امروزهم حامل همان بیرق مشابهی است که قدرت، اقتدار و شکوفایی مردم افغانستان را به دنیا نشان می‌دهد. تمام احساسات و تمایلی هستی مردم افغانستان با این بیرق سه رنگ پیوند خورده است، زیرا تحولات، جریان‌ها، نبردهای ‌سخت و طاقت‌فرسای افغانستان تنها با تلاش مضاعف برای دستیابی به این بیرق ممکن شده است. با این‌حال؛ تمام مهاجران، پناهندگان، آوارگان‌ داخلی، زنان و دختران، کودکان و تمام مردم افغانستان زندگی‌شان در زیر سایۀ شوم گروه طالبان دچار تزلزل و دگرگونی شده است.

در مأموریت‌های سفارت افغانستان در دهلی‌نو، پرچم سه رنگ افغانستان برای ارائه کمک‌های بشردوستانه و حفاظت از مهاجران، پناهندگان، دانشجویان، بیماران و تاجران افغان در مواقع ضروری بسیار به گونه‌ای متین و مستحکم برافراشته می‌شود. کارمندان و نمایندگان سفارت افغانستان در دهلی‌نو یکی از روایت‌های مثال‌زدنی است و نشان‌دهندۀ آن است که چگونه با رنگ سیاه، سرخ و سبز این بیرق سه رنگ باهم در ارائه خدمات جدید در هند کار می‌کنند. بعضی از عوامل محرک و تشویق‌کننده پشت چشم‌انداز این بیرق سه رنگ نهفته است که آن، کارمندان و مسولان سفارت افغانستان را در هسته‌ای مرکزی کار و ماموریت‌هایش در دهلی‌نو قرار داده است. هفتاد نفر از کارمندان سفارت افغانستان در دهلی اصول و شوه‌های جمهوریت و پرچم سه رنگ کشورش را با رنگ‌های سیاه، سرخ و سبز آن حفظ کرده‌اند تا از روایت‌های مبتنی بر بحران به روایتی‌های مبتنی بر فرصت‌ها مبدل شوند.

نقش پرچم سه رنگ سفارت افغانستان در دهلی‌نو چیست؟

در این حاشیه؛ فرید ماموندزی سفیر افغانستان در هند گفت «در حال‌حاضر، ما نمایندگان سرزمین و جغرافیایی مردم افغانستان هستیم که از آن‌ها در این‌جا نمایندگی می‌کنیم… ما نمایندگان دولت ‌جمهوریت هستیم که به بتازگی از هم پاشیده است. با این‌وجود؛ سفارت افغانستان با تأکید بر اولویت‌های مطلق، ضرورت‌ها و ملزومات مضاعفی مورد‌نیاز، اقدامات تخلیه، ادامه تحصیل دانش‌جویان افغانستان، تحرکات ‌تجاری، کمک به پناهندگان و مهاجران ساکن در هند را آغاز کرد که در ۱۱ ماه گذشته کار اصلی این سفارت ارایه خدمات به شهروندان افغانستان بوده است.

همان‌طوری که فعالان و کارمندان سفارت افغانستان در دهلی‌نو هر قدمِ را که برمی‌دارند، رنگ‌های سیاه، سرخ و سبز از امیدها، آرزوها و همبستگی‌ها به پرواز در می‌آیند تا هر لحظه به سوی آسمان اوج بگیرد. این کارمندان در ارائه کمک‌های به موقع و مورد نیاز، مانند گندم، غلات غذایی، کمک‌های ضروری به پناه‌جویان و مهاجران افغانستان مقیم دهلی‌نو، پیشرفت‌های چشم‌گیری داشته است. آن‌ها تا کنون بیش به هشت هزار خانواده افغان به اضافه جیره‌بندی، کمک‌های بشردوستانه توزیع کرده‌اند و به ابتکار همکاری این کارمندان با دولت هند، ۵۰ هزار تن کمک‌های گندمی نیز به مردم افغانستان اهدا شده است.

برای ادامه تحصیل دانش‌جویان افغانستان در هند بورسیه‌های تحصیلی نیز تمدید شده، برای تجهیز و تحرکات تجاری هرگونه حمایتی که ممکن باشد برای تاجران افغانستان ایجاد گردیده است. بنابراین؛ اردوگاه پزشکی و درمانی نیز برای پناهندگان و مهاجران افغانستان ساکن هند توسط دولت هند ترتیب‌ داده ‌شده و بسیاری از کارهای حیاتی دیگر که ماموریت آن‌ها را خود کارمندان سفارت افغانستان به عهده داشتند انجام داده است. در برابر این همه تلخی‌ها و شکنندگی‌ها، مردم افغانستان اهمیت حیاتی وحدت ملی و هم‌بستگی را از طریق بیرق سه رنگ خود به خوبی تشخیص می‌دهند. این‌گونه و حدت و هم‌بستگی‌های ملی به نوبۀ خود برای ایجاد مکانیسم‌های موثری که در راستای انجام تلاش‌های بشردوستانه برای مردم افغانستان نیاز است کمک می‌کند.

تلاش‌ها و همکاری‌های فرید ماموندزی سفیر افغانستان در هند، برای دستیابی به این اهداف جهت احیای همکاری به منافع مشترک دو ملت هند و افغانستان، ایجاد یک زندگی صلح‌آمیز و با عزت برای افغان‌ها تاثیر بی‌سزایی خواهد داشت. در همین‌حال؛ تقویت و تعمیق «ارزش‌های دموکراتیک» در افغانستان بسیار مهم و حیاتی است. همان‌گونه که پرچم سه رنگ ملی افغانستان از تمام مردم آن در سراسر کشورهای جهان و منطقه نمایندگی می‌کند. این بیرق سه رنگ و باشکوه متصل‌کنندۀ زیرساخت‌های تجارتی، اقتصادی، سیاسی و مهم‌تر از همه نقطه وصل مردم افغانستان با جهان است.

آینده مردم افغانستان چگونه است؟

با تسلط گروه طالبان در کشور، اکنون زندگی مردم افغانستان با ترکیبی از کم‌آبی، خشک‌سالی، خشونت، فقر، شکنندگی، بیماری‌های‌واگیر و مرگ‌بار همراه با آوارگی، بی‌ثباتی مداوم، نقض قوانین حقوق شهروندی و بشری مورد تعرض و تهاجم قرار گرفته است. در همین‌حال؛ تحصیل دختران در افغانستان متوقف‌شده، زنان از جامعه و زندگی عامه ناپدید شده‌اند. جهان بایستی به خاطر کاهش دردها و رنج‌های مردم افغانستان گردهم بیاید و درعین‌حال، دولت گروه طالبان باید از اقداماتی که نظم و آرامش مردم این مرز و بوم را برهم زده است دست بکشد. این گردهمایی جهان می‌تواند که تغییرات و پیش‌رفت‌های شگرفی را در مجموعه‌ای از مشارکت‌ها در رابطه به رسیدگی نقض حقوق بشری، برابری جنسیتی، آموزش و پرورش حق همه، و ارائه نتایج بهتر برای جامعه و مردم افغانستان در سال‌های آینده ایجاد کند.

به نظر می‌رسد که جهان و جوامع غرب بیش از حد غرق و آشفته‌ای جنگ اوکراین شده است و افغانستان را در یک شرایطی بسیار ناگواری رها کرده است. بنابراین؛ بی‌نظمی‌ها و آشفتگی‌هایی را که خود آن‌ها در افغانستان ایجاد کرده بودند و اکنون مردم این کشور را در مقابله با این بی‌نظمی‌ها و آشفتگی‌ها تن‌ها گذاشتند. در واقع؛ ادامه و تداوم بحران انسانی در افغانستان مردم و ملت افغانستان را تباه و ویران می‌کند. اگر دولت گروه طالبان در برابر نقض حقوق بشری و قوانین بشردوستانه بین‌الملل بدون مجازات بماند و در این راستا جامعه جهانی یک تماشاگر خاموش است. با این‌وجود؛ این روش‌ها و اقدامات تصوری را ایجاد می‌کند که گروه طالبان در واقع یکی از طرف‌های این گونه اعمال نادرست و بدون ناظر می‌باشد.

اکنون؛ زمان آن فرا رسیده که جامعه‌ جهانی باید طالبان را تحت فشار قرار دهد تا شکل، روش و سیستم حکومت‌داری خود را به یک حکومت‌فراگیر و همه‌شمول در افغانستان تغییر دهند. زنان و کودکان افغانستان باید حق آزادی و تداوم حیات داشته باشند، محکوم به مرگ نباشند و از نظر تحصیلی خود را برای کمک به پیشرفت و رفاه کشورش آماده کنند. مهم‌تر از آن، سازمان ملل متحد و نهادهای بین‌المللی نمی‌توانند کشوری تحت کنترل یک گروه‌ه تروریستی را به عنوان عضو خود به رسمیت بشناسند. این مشروعیت بخشیدن می‌تواند گروه‌های تروریستی در سرتاسر جهان را تشویق کند تا از ترور و کشتار به عنوان وسیله‌ای تسخیر دولت‌های مشروع و کنترل افسار آن برای حکمرانی بر شهروندانش از طریق ابزارهای خشونت‌آمیز و غارت ثروت ملی علیه مردم و دولت‌های مشروع استفاده کنند.

اولاٌ؛ در این شرایط، من مکرراً می‌خواهم که جامعه جهانی باید طالبان را برای حمایت از یک حکومت‌داری فراگیر و همه‌شمول در افغانستان تحت فشار قرار دهد. دوماٌ؛ باید روش و منش حکومت‌داری طالبان براساس دولت فراگیر و همه ‌شمول در کشور باشد. زنان و کودکان نیز مشمول تمامی موارد باشند تا آن‌ها بتوانند در آموزش و پرورش، نیروی کار اصلی و سایر فعالیت‌ها در کشورش مشارکت کنند. ثالثاً؛ سازمان ملل متحد نمی‌تواند یک کشوری را که تحت کنترل یک گروه تروریستی باشد به عضویت سازمان ملل متحد بشناسد. بنابراین؛ اگر گروه طالبان مشروعیت داشته باشند این مشروعیت فقط می‌تواند از طریق روند انتخاباتی که مردم در آن شرکت می‌کنند و آن چیزی است که خود مردم افغانستان تصمیم می‌گیرند قابل تحقق است. دولت و زمام‌داری افغانستان می‌بایست توسط رهبران و مدیران منتخب که فقط از طریق روند دموکراتیک انتخاب شدند حاصل شود.

حمایت‌هایی که می‌‍تواند باعث تسکین دردها و رنج‌های مردم افغانستان شود

حکومت کنونی گروه طالبان نه تنها بر روی خطوط غیردموکراتیک و حکومت‌داری استوار است، بلکه رنگ‌های سیاه، سرخ و سبز این بیرق سه رنگ ملی را نیز از نماد صلح‌آمیز، صلح‌آفرینی و توسعه‌مندانه به یک کانون تروریسم تبدیل کرده است. بر اساس گزارش‌های تیم نظارتی، کمیته تحریم‌ها علیه طالبان و سازمان ملل متحد که رسماً به عنوان کمیته شورای امنیت شناخته می‌شود، گزارشی را که در ماه می سال جاری منتشر کردند و در این گزارش آمده است که «حضور گروه‌های‌ تروریستی خارجی از جمله گروه تروریستی لشکر طیبه و جیش‌ محمد و با مصطلحاتی (JEM وlET) مستقر در پاکستان متمرکز بر مسایل هند در افغانستان، از هشت کمپ تروریستی سه کمپ آن در کنترل گروه طالبان می‌باشد». اما گروه طالبان همواره چنین گزارش‌های را تکذیب کرده است.

اکنون وضعیت و شرایطی افغانستان بدتر و بدتر می‌شود، زیرا بحران‌های بشردوستانه و حقوق بشری بدون هیچ مهلتی در افغانستان بحرانی‌تر می‌شود. با این شرایط تمام مردم افغانستان از آینده خود ناامید شدند و مهم‌تر از همه، نامشخص بودن و به دست‌آوردن «نان شب و روزشان» از کجا خواهد آمد وضعیت را بحرانی‌تر کرده است و همچنان مسله تروریسم که یکی از تهدیدات دائمی برای کشورهای جهان و منطقه است. بنابراین؛ این امر مستلزم اقدام جدی و مصمم جامعه جهانی برای رسیدگی به انقباض شدید اقتصادی، فقر، نقض حقوق بشری و تشدید بحران بشردوستانه در افغانستان است، در غیراین صورت؛ شرایطی ناگوار در کشور به ناامیدی‌های مردم و جامعه افغانستان دامن می‌زند و به فعالیت‌های لانه‌های تروریستی در افغانستان می‌افزاید. سرانجام پاسخ‌دهی در قبال چنین وضعیت سخت خواهد بود. اما واکنش‌های جهانی همچنین شامل همکاری‌های منطقه‌ای، ملی و بین‌المنطقه‌ای با اتخاذ مکانیسم‌های موثر در خنثی‌سازی تهدیدات در حال‌تحول، جلوگیری از گسترش لانه‌های ترویستی، ارتقای ثبات و در نهایت نجات جان مردم و ملت است.


نیلاپو شانتی؛ پژوهشگر، نویسنده، روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر هندی افغان‌تبار مستقر در دهلی‌نو می‌باشد. شانتی فارغ‌التحصیل دوره لیسانس در رشته روزنامه‌نگاری و فوق لیسانس در روابط ‌بین‌الملل از دانشگاه بین‌المللی «اوپی‌جیندال» است. خانم شانتی معاون پیشین سردبیر مجله دفاعی‌هند بود و او به عنوان مدیر پروژه بنیاد هند و افغانستان (IAF) به سفارت افغانستان در دهلی‌نو نیز خدمت کرده است.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)