۱۸ دسامبر ۲۰۲۲

 

سرکار خانم آمبار، ریاست محترم کالج اوبرلین،

ما به عنوان متخصصان حقوق بشر و اعضای جامعه مدنی که فعالیت های آکادمیک و کنشگری خود را بر وضعیت حقوق بشر در ایران متمرکز کرده ایم، این نامه را خطاب به شما نوشته ایم.

اخیرا خبردار شدیم که کالج اوبرلین، محمد جعفر محلاتی را به عنوان صاحب کرسی “نانسی شروم دای برای مطالعات خاورمیانه و آفریقای شمالی” در استخدام خود در آورده است. همچنین مطلع شدیم که صدها خانواده قربانیان کشتارزندانیان سیاسی سال ۱۳۶۷ در ایران، طی نامه سرگشاده مورخ مهر ماه ۱۳۹۹ و مکاتبات متعاقب آن، پیشینه آقای محلاتی را برای شما شرح داده اند اما جنابعالی هیچ اقدام قابل قبولی در این خصوص انجام نداده اید. هدف ما از تحریر این نامه خطاب به شما این است که صدای خود را به صدای این خانواده ها افزوده و خواستار انجام تحقیقات مستقل و بیطرفانه شویم.

اگرچه در نامه قربانیان به شما پیشینه آقای محلاتی شرح داده شده اما لازم می دانیم به لحاظ اهمیت موضوع، واقعیات امررا مجددا بازگو نماییم.

آقای محلاتی طی سال های ۱۳۶۶ تا ۱۳۶۸ ، سفیر و نماینده دائمی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد بود.

اگر چه چنین سمت های بالایی همواره به افراد وفادار به حکومت داده می شده، اما باید به خاطر داشت که دهه ۱۳۶۰ شمسی به لحاظ عقیدتی و شدت خشونت اِعمال شده در آن، مقطعی منحصر به فرد در تاریخ مدرن ایران محسوب می شود و فقط افرادی که کاملا همراه و تابعِ مطلق ایدئولوژی جمهوری اسلامی بودند به این گونه مشاغل عالی منصوب می شدند. در زمان تصدی آقای محلاتی به عنوان نماینده جمهوری اسلامی در سازمان ملل ، دولت ایران به پاکسازی روشمند و به شدت خشونت بار کلیه زندانیان سیاسی مبادرت ورزید و طی آن دست کم ۳,۸۰۰ تن را به قتل رساند. به گفته سازمان های طراز اول حقوق بشری و نیز پارلمان کانادا، این کشتارها به موجب حقوق بین الملل، جرائم علیه بشریت محسوب می شوند. برای نمونه ، در روز ۲۳ تیر ماه سال جاری، دادگاهی در کشور سوئد، با استناد به صلاحیت بین المللی [فراسرزمینی] (مفهومی که تنها برای جدی ترین جرائم بین المللی به کار برده می شود) یکی از مسئولان زندان های وقت را گناهکار شناخت و به حبس ابد محکوم کرد.

در خلال این کشتارها، سازمان عفو بین الملل تعداد ۱۶ فراخوان اقدام فوری خطاب به جامعه بین المللی صادر کرد و به جهانیان نسبت به قتل ها هشدار داد و از دولت ایران خواست به کشتارها پایان دهد. بنابراین هر کس که رغبتی هر چند گذرا هم به مسائل مربوط به ایران نشان می داد از وقوع این قتل ها آگاه می بود و به سختی می توانست تردیدی در خصوص موثق بودن آن داشته باشد چرا که منبع خبر (عفو بین الملل) معتبر بوده وعلاوه بر آن، کشتارها با رویه سرکوب خشن جاری و معمول در ایران پسا انقالب ، مطابقت داشت.

با این حال، همان گونه که سازمان ملل متحد و سازمان عفو بین الملل هر دو خاطرنشان ساخته اند، آقای محلاتی تلاش های بسیاری برای انکار این کشتارها و جلوه دادن آن به عنوان تبلیغات خارجی به کار برد. بنا به گزارش سازمان عفو بین الملل “محلاتی … در جریان جلسه ای با نماینده ویژه سازمان ملل متحد در باره وضعیت حقوق بشر در ایران، وقوع کشتارها را انکار کرده و مدعی شد “بسیاری از این کشتارها در واقع در میدان جنگ به وقوع پیوسته است”. آقای محلاتی همچنین خبر این اعدام ها را “کذب محض”، “تبلیغات سیاسی علیه جمهوری اسلامی”، و “اخبار جعلی” خواند.

نظر کارشناسانه جمعی گروه های حقوق بشر بر این است که آقای محلاتی یا نسبت به وقوع کشتارهای سال ۶۷ اطلاع داشته و یا باید اطلاع می داشته است. حتی اگر هم مطلع نبوده (که به شدت غیرمحتمل است)، یک فرد منطقی در منصب او، در مورد این کشتارها تحقیق و کنکاش می کرد و از وقوع آن اطلاع می یافت. بنابراین، دروغ های محلاتی به سازمان ملل در مورد کشتارها ، موید نیتی مبنی بر گمراه کردن جامعه بین المللی به منظور تلاش در پنهان کردن و سرپوش گذاشتن بر کشتارها است.

کار پژوهشی آقای جفری رابرتسون، وکیل برجسته بین المللی – که در یک گزارش حقوقی در خصوص این کشتار تحقیقات جامعی به عمل آورده – نظرات ما را تایید می کند. وی در گزارش خود خاطر نشان ساخت: “هنگامی که موضوع تعقیب [افراد و مسئولان کشوری] به لحاظ مشارکت در ارتکاب جرائم علیه بشریت مطرح است، هیچ دلیل موجهی وجود ندارد که دیپلمات ها را مستثنی کنیم، که علی رغم علم به حقیقت، باز هم در مورد آن به نهادهای سازمان ملل دروغ می گویند (نهادهایی که این دیپلمات ها موظفند در قبال آن حقایق و واقعیات را بیان کنند) . جعفر محلاتی، سفیر جمهوری اسلامی در سازمان ملل متحد، بارها کشتار زندانیان را انکار کرد و مدعی شد که چنین اتهاماتی تبلیغات دشمنان رژیم بوده است”. آقای رابرتسون در ادامه می افزاید “گفته می شود محلاتی در ایاالت متحده آمریکا اقامت گزیده،  کشوری که ممکن است در آن، به موجب قانون [مسئولیت مدنی] بیگانگان در قبال ارتکاب شبه جرائم (Alien Tort, Claim Act) به اتهام معاونت در شکنجه زندانیان، علیه وی دعوای مدنی اقامه شود”.

علی رغم حجم زیاد ادله و براهین علیه آقای محلاتی، هنگامی که آگاهی یافتیم کالج اوبرلین نه تنها او را به استخدام رسمی خود در آورده، بلکه تحقیقاتی بی سرو صدا و پنهانی نیز به عمل آورده که حاصل آن تبرئه کاملا غیر عقلایی وی بوده است، به شدت مایوس شدیم. تا آن جا که ما اطلاع داریم، اوبرلین در انجام این تحقیقات، نه در این خصوص با متخصصان صحبت کرده و نه با قربانیان. واقعیت امر این است که افرادی که این اتهامات را علیه آقای محلاتی مطرح کردند، از انجام این تحقیقات حتی مطلع هم نشدند. روند انجام این تحقیقات و نتیجه گیری عجیب و شگفت آور آن مبنی براین که آقای محلاتی هیچ اطلاعی در باره کشتارها نداشته ، ما را به این باور و جمع بندی می رساند که این تحقیقات، تلاشی برای کشف حقیقت نبوده بلکه هدف آن صرفا سرپوش گذاشتن و پرهیز از ادامه یک مناقشه بوده است.

بنابر این، احتراما تقاضا داریم کالج اوبرلین اجازه دهد یک طرف ثالث، تحقیقاتی شفاف در باره اتهامات مطروحه علیه آقای محلاتی انجام دهد. اعتبار دانشگاه شما و تعهدتان نسبت به اجرای عدالت و انصاف، به این امر مهم بستگی دارد.

احتراما 

دکتر شیرین عبادی، حقوق دان، فعال حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل

دکتر آذر نفیسی، نویسنده و استاد سابق ادبیات انگلیسی

دکتر لادن برومند، مورخ، و یکی از مؤسسان بنیاد عبدالرحمن برومند برای حقوق بشر و دموکراسی در ایران


محمد جعفر محلاتی سفیر سابق جمهوری اسلامی در سازمان ملل و استاد فعلی دانشگاه در آمریکا

President Carmen Twillie Ambar Oberlin College

۳۸ E. College St.

Oberlin, OH 44074

 

 

 

 

December 12, 2022

 

 

Dear President Ambar,

We write to you as subject matter experts and members of civil society whose scholarship and activism focuses on the human rights situation in Iran.

It has recently come to our attention that Oberlin College employs Mohammad Jafar Mahallati as the Nancy Schrom Dye Chair of Middle East and North African Studies. We have also learned that several hundred families of victims of the 1988 massacre of political prisoners in Iran brought Mr. Mahallati’s background to your attention in an October 2020 open letter and subsequent correspondences, but that you have taken no credible action in this regard. We write to add our voice to theirs, seeking an impartial and independent investigation.

While the victims’ letters to you have set out Mr. Mahallati’s background, we believe that it is important to recount the facts.

Mr. Mahallati served as the Islamic Republic of Iran’s Ambassador and Permanent Representative to the United Nations between 1987 and 1989. Although high-ranking position like that have always been awarded to loyalists, it is important to remember that the 1980s were a uniquely ideological and violent era in modern Iran’s history and that only those fully adherent to the Islamic Republic’s ideology would be trusted with such a position. During his time as UN Ambassador, Iran’s government conducted a violent, systematic purge of all political prisoners, killing, at minimum, 3800 people. According to leading human rights organizations and the Parliament of Canada, those killings constitute crimes against humanity under international law. In fact, on July 14 of this year, a court in Sweden relied on international jurisdiction (a concept reserved only for the gravest international crimes) to convict and sentence an Iranian prison official for those killings.

During the period of the killings, Amnesty International publicly issued sixteen Urgent Notices to the international community, alerting the world about the murders, and asking the Iranian government to cease the killings. Anyone with even a passing interest in Iran would have been aware of the killings, and could scarcely have doubted the veracity of the news given the credibility of the source (Amnesty International) and the fact that the killings fit a pattern of violent repression in post-revolution Iran.

Alas, as the United Nations and Amnesty International both note, Mr. Mahallati exerted great effort in denying the killings and portraying them as foreign propaganda. Amnesty International writes, “Mahallati…denied the mass executions in a meeting with the UN Special Representative on the

 

situation of human rights in Iran and claimed that ‘many killings had in fact occurred on the battlefield.” Mr. Mahallati also called news of the executions “complete fabrications,” “political propaganda against the Islamic Republic” and “fake information.”

It is our collective expert opinion that Mr. Mahallati knew, or should have known, about the killings taking place in 1988. Even if he did not know (which is a highly unlikely scenario), a reasonable person in his position would have investigated and learned of the killings. Thus, Mahallati’s lies to the United Nations about the killings reveal an intent to mislead the world about the killings in an effort to assist in their cover-up.

Our view is informed by the work of a leading international lawyer who investigated the killings as part of a legal report. Geoffrey Robertson QC has noted that: “in considering the complicity of professionals in crimes against humanity, there is no good reason to exclude diplomats who, knowing the truth,

nonetheless lie about them to UN bodies to whom they owe a duty of frankness. Iran’s UN ambassador, Jafar Mahallati, consistently denied the massacres and claimed the allegations were propaganda.” Mr. Robertson goes on to write that “Mahallati is said to be living in the US, where he may be liable to civil action for aiding and abetting torture under the Alien Tort Claim Act.”

The cumulative weight of the evidence is why we were so disappointed to learn that, aside from hiring Mr. Mahllati and granting him tenure, Oberlin conducted a secretive investigation that arrived at his wholly implausible exoneration. To our knowledge, Oberlin spoke to no experts or victims about this issue in its investigation. In fact, the people who had brought forth the allegations against Mr. Mahallati had not even been informed that the investigation was taking place. The process by which this investigation was conducted, and its bizarre finding that Mr. Mahallati had no knowledge of the killings, leads us to conclude that the investigation was an exercise in whitewashing a controversy rather than an attempt to arrive the truth.

Therefore, we respectfully request that Oberlin authorize a third party to conduct a transparent investigation of the allegations against Mr. Mahallati. Your university’s reputation, and your commitment to justice and fairness, depends on it.

 

 

Sincerely,

Dr. Shirin Ebadi, Lawyer, human rights activist & Nobel peace laureate Dr. Azar Nafisi, Writer & former Professor of English literature

Dr. Ladan Boroumand, Historian & Co-founder of Abdorrahman Boroumand Center for Human Rights in Iran

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)